سلام این اولین خاطره ی منه راستش واسه این نوشتم که سایت بدجور تبلیغ سکس با محارم و میکنه به خدا این داستان واقعیه به هر حال مینویسم.من یه جوون20سال ام تا سال گذشته اصلا سکس نداشتم نمیدونم شاید از بی عرضگیم بود تا اینکه سال گذشته تونستم سکس و تجربه کنم اما صیغه کردم به جای اینکه کس زنای فامیلم بذارم.عصر جمعه تو خوابگاه بودم که گفتم یه سری به دوستم تو اتاقش بزنم.وقتی رفتم تو اتاقش دیدم داره با تلفن صحبت میکنه و ادرس جایی رو میده منم زود شصتم خبردار شد که میخواد کس بیاره به شوخی گفتم منم هستم اونم گوشی و برداشت و به دختره گفت که دوستشم بیاره بعد تلفن گفت که دوتا صیغه ای ان که پولشم گرونه منم گفتم مهم نیست اخه سکس نداشتم تا اون وقت و میخواستم تجربه کنم.به هرحال دوستم رفت به خونه ای که قبلا از دوستش گرفته بود منم رفتم و دو تا کاندوم گرفتم و بعد رفتم در خونه و زنگ زدم.دوستم بعد چند دقیقه اومد فهمیدم لاشی رو کار بوده وقتی رفتم داخل چرا دروغ ترسیدم اخه سکس نداشتم دوستم رفت تو اتاق و من و با اون یکی دختره فرستاد تو اون اتاق.دیدم دختره لباسش و داره در میاره منم خودم لباسم در اوردم و حالا نوبت حال کردن بود ولی این کیر لامصب که همیشه سیخ بود از استرس غش کرده بود خاک بر سر هرچی میمالیدم راست نمیشددیدم دختر خودش اومد و گرفت تو دستش وشروع به مالیدن کرد منم زدم به پروئی و سینه هاش و مالیدم دیدم کم کم این کیرمون از کما اومد بیرون راستش بدم اومد ازش لب بگیرم وبخورمش مستقیم رفتم سراغ کسش و کردم توش و تلنبه زدم خیلی با حال بود من افتاده بودم روش و تلنبه میزدم و اونم الکی اه و اوه میکرد تا ابم اومد.داستانم تحریک کننده نبود اما واقعی بود و مردی در مقابل اون نامردی که به خواهر ومادرش رحم نمیکنه.

نوشته: محمدرضا