عاقبت زل زدن به کیر یه نفر چی میشه؟

1402/04/10

دوستان این داستان سکسی نیست و بیشتر درد و دلمه و اگر دنبال داستان سکسی هستین خیلی نظرتون این داستان جلب نمیکنه. مهدی ۱۱سال ازم بزرگتره و از همون بچگی هامون رابطمون با هم خوب هست،و مهدی خواهر نداره و خودش و خانوادش همیشه دلشون میخواست دختر داشته باشن و به خاطر همین مهدی با بچه های کوچولو خیلی خوب بود و ولی این رابطمون و ادامه پیدا کرد به عشق،عشق که نمیشه گفت چون هم اعتراف نکردیم و قطعا من هم اعتراف نمیکنم چون اگر ردم کنه،چون پسرخالمه خیلی برام بد میشه. یادمه سال پیش،بهمن ماه بود که رفتیم خونه ی پدربزرگ خدا بیامرزم و اونجا مهدی و من جوری همو بغل کرده بودیم و طولانی که(من مهدی رو خیلی دوست دارم چون خیلی خوش اخلاق و مهربونه💕) کیرش به شکمم خورد به نظرم شق شده بود و خیلی کلفت و دراز بود شاید ۲۵سانت بود(اون قدش ۱۹۰ و من ۱۵۴) و بعدا که برای دوستام تعریف کردن میگفتن ۲۵وجود نداره و کمیابه و شاید بخاطر اختلاف قدیتون این احساس و کردی که نظر خودمم همین بود.البته بماند چقدر زندایی عفریته ی جندم پشت سرمون برای تلافی یه اتفاق که مامانم شوهرشو ضایع کرده بود پشت سر من و مهدی و حرف زد و به مامانم گفت که دخترت تو بغل مهدی چی کار میکرد و مامانم با من دعوا کرد و مطمئنا این حرفا به گوش مهدی هم میرسید. خلاصه چند وقت پیش پدربزرگم فوت کردن و همه جمع شدیم اونجا مهدی محتاطانه تر رفتار می کرد و جلوی دیگران بغلم نمی کرد جز جایی که تنها بودیم و کنار دخترخاله و پسرخاله هام که خیلی باهم راحتیم. خلاصه این اقا مهدی داستان ما وایمیستاد کنارم وقتی با کسی حرف میزدیم و دستشو می ذاشت رو پهلوم و منم چیزی نمیگفتم چون راضی بودم:)و اونم میدید حرفی نمیزنم دستشو پایین تر می برد(سال پیش دستشو میزاشت رو شونم)و دستشو میذاشت مرز بین کمر و باسن و می مالیدش و یه بار دستشو برد پایین تر و میمالید و همون لحظه داداشش اومد بهش یه کار سپرد و وقتی مثلا حواسش نبود دستشو برد سمت قسمت مرکزی باسنم.و من تعجب کردم و خیلی خوشحال بودم و با این حال حرفی نزدم. و فردا ظهر که من خسته شده بودم از این همه شلوغیی و گریه زیاد کرده بودم بخاطر پدربزرگم رفته بودم تنها تو اتاق نشسته بودم و خودمو با اینستا سرگرم کرده بودم که مامانم اومد گفت بیا زشته تنها باشی بیا بشین کنارم یکم اروم شم(اینم بگم پدرم و برادرم برای یه کاری رفته بودن تهران و نبودن)منم پاشدم رفتم اونجا و مهدی و برادرش نشسته بودن و مهدی به من لبخند میزد و زل میزد.خلاصه من یه ۵دقه ای نشستم و بعد خسته شدم برگشتم تو اتاق تنها که یه ۲دقه بعد مهدی هم اومد تو اتاق کنار نشست و گفت ببین موهام ریخته منم باید برم بکارم و اینا منم گفتم اصلا معلوم نیست و خیلی موهات خوبه و…
بعد موهامو بوس کرد و منم بغلش کردم و واقعاااا بوی عطرش مستم میکرد.خلاصه همونجا جلوی رانمو و قسمت پشتی رانم که نزدیک باسنم بود و فشار میداد و من حشری شده بودم.و خلاصه پاشد رفت و شب بعد شام من اومدم خالم که بیچاره خیلی ناراحت و بود رو ویلچر نشسته بود و ببرم که دیدم مهدی داره میبرتش خلاصه اونجا کنار خالم که بودیم(خالم خیلی ادم پایه ایه)مهدی دستشو گذاشت رو پهلوم یکم برد پایین و اونجا رو میمالید و من حشری تر شده بودم. اونجا هم که نمیشد خود ارضایی کرد چون همه جا مثل مور و ملخ ادم ریخته بود و ضایع بود برم دستشویی و نیم ساعت بمونم. خلاصه همه رفتن و فردا شد و من صبح رفتم حموم و اونجا هم خیلی حالم خراب بودم و فقط به فکر کیرش بودم و میمالوندم خودمو که یهو بچه ی فضول فامیل اومد و مشت میزد تو در که بیا بیرون چقدر حمومت طول میکشه و…خلاصه روانی شده بودم هم بخاطر کارای بچه ی فامیل هم حشری بودنم. گذشت تا عصر که مهمونا اومدن من میتونم بگم ۴ساعت تمام سرپا بودم مثل بقیه ی نوه ها و داشتم پذیرایی می کردم. و خلاصه مهدی رفته بود تو حال نشسته بود و بقیه تو قسمت زنونه و مردونه بودن(میدونید که خونه های قدیمی خیلی بزرگن) و گفت بیا بشین پیشم و واقعا یادم نیست اونجا یه مبل تک نفره بود یا کسی اونجا بود که من مجبور بودم پایین مبل پیشش بشینم و از اون زاویه زل زده بودم حدود ۲۰ثانیه به کیرش و فکرایی مثل یعنی کیرش چند سانته؟یعنی چه شکلیه؟منو میکنه یا نه؟که نمیدونم فهمید زل زدم به کیرش یا بخاطر اینکه من اذیت نشم پاشو یه جوری گذاشت که من نمیتونستم کیرشو دید بزنم و فکر کنم فهمیده بود… و خلاصه که آبروم رفتتت😭 و خیلی ناراحتم بنظرتون فهمیده بود؟خیلی بد شد نه؟
اقایون اگه بفهمید یه خانوم زل زده به کیرتون چه فکر میکنید چه احساسی بهتون دست میده؟لطفا جواب بدین. میدونید خیلی اتفاق های دیگه بینمون افتاد اما الان دیگه فرصت نیست بنویسم! مرسی که به حرفام گوش دادین و به سوالام جواب میدین💕🙂
و خداکنه مهدی این داستانو نخونه که میفهمه من کیم؟

نوشته: زینب

پسرخاله
خاطرات نوجوانی


👍 5
👎 4
25501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

935682
2023-07-01 23:50:52 +0330 +0330

صرفا لایک کردم چون نوشتی که یه درد و دل بوده، وگرنه به عنوان داستان اصلا نیمتونست خوب باشه ( منظورم سبک نگارشی‌ات بود)
اگه فهمیده باشه هم چون خودش تو نخ توعه احتمالا خوب پیش بره
و اینکه من شخصا برام مهم نیست بقیه رو نمیدونم.
در کل نگران نباش احتمالا اتفاقای خوبی بیوفته 🌿❤️

2 ❤️

935718
2023-07-02 01:44:59 +0330 +0330

میگی طرف وسط مراسم ختم تو جمع دستش تو کوسو کونت بوده بعد می‌ترسی ناراحت شده باشه؟ شک نکن متوجه نشده که اگه میشد همونجا رو ویلچر خاله دوترک میکردتون همون تورو هم خاله جونتو

1 ❤️

935835
2023-07-02 23:40:13 +0330 +0330

من که خیلی هم خوشحال میشم و از خدامه 😍

0 ❤️

935849
2023-07-03 00:18:19 +0330 +0330

اگه دختری به کیرم زل بزنه معلومه میخاره وبااحترام تقدیمش میکنم 😁😁😁😁

1 ❤️