سلام بچه ها داستانی که براتون تعریف میکنم زندگی منه
اسمم سیاوش هست ۲۴ سالمه اهل اصفهانم
۴ سال پیش توی تلگرام با یه دختره اسمش سارا از تبریزه دوست شدم.
این دختره رو وقتی رفتم پیویش بلاکم کرد اول بعد با یه اکانت دیگه رفتم پیویش بازم بلاکم کرد دوباره رفتم ایسگاش کردم گفت فهمیدم خودتی حالا کارت چیه گفتم هیچی اومدم ایسگا کنم گفت من وقت ندارم برای این کارا خلاصه منم چیزی نگفتم گفتم میشه اصل بدی خودشو معرفی کرد و همسن بودیم فهمیدم درس خونه و واسه ی امتحان سمپاد درس میخونه خلاصه با هم حرف میزدیم در مورد درس و ورزش و فیلم و اینا بعد ازش خواستم عکس بده عکس نداد و منم تا ۲ ماه باهاش حرف نمیردم بعد آزمون سمپاد بهش پیام دادم گفتم قبول شدی گفت آره منم که نمونه قبول شدم با هم حرف زدیم و عکس داد از خودش بالاخره یه دختر فنچ بود تو عکس بعد منم خوب بدنم عضله ای و هیکلی هست ولی خوب من عاشقش شده بودم .
یه سال هر روز ۶ ساعت حرف میزدیم توی تلگرام که بالاخره تبریز میزبان مسابقات قهرمانی نوجوانان کشور شد مارو بردن اقامتگاه جهانگردی تبریز منم شب اول به سارا پیام دادم برای اولین بار ببینمش ساعت ۱۰ و نیم شب که گوشی هارو گرفتن با هزار بدبدختی بدون اطلاع رفتم بیرون به رفیقم گفتم در رو باز بزاره نیم ساعت دیگه میام رفتم سارا رو دیدم اولین بار که همو دیدیم پرید تو بغلم و یه بوسه به لبام زد و گفت سیاوش دوستت دارم عاشقتم منم بهش گفتم منم دوستت دارم برای مسابقاتمون همه ی بازی هارو میدید منم انگیزه گرفته بودم عالی بازی میکردم جلو سارا مسابقات که تموم شد از خوش شانسیم داییم رفت برای کار چند ساله تبریز داییم هم مجرد و ۲۸ سالش بود اون موقع منم تابستون رفتم تبریز هر روز با سارا کافه و پارک و کوه .
برای تولد سارا خواستم سوپرایزش کنم داییم اون روز رفت با دوستاش کوه تا ۲ روز خونه نبود سارا هم مامانش شیفت شب تو بیمارستان بود خواهرش رفته بود تهران من سارا رو دعوت کردم خونه به محض اینکه رسید خونه شمع ها روشن و کیک تولدش رو که دید گریش گرفت و پرید تو بغلم و لبام رو میمکید .
نشستیم رو مبل و تو چشمام نگاه کرد و گفت :سیاوش من تو رو از جونم بیشتر میخوام و لباسم رو در اورد و گردنم و بدنم رو میبوسید منم لباس رو در اوردم یه خال رو گردنش بود و بدنش سفید بود سارا با هیچ پسری رابطه نداشت و دختری پاک بود بهم گفت دلم میخواد تو همیشه مال من باشی
منم بهش گفتم منم دلم میخواد تو همیشه واسه خودم باشی
و منم لباس زیرشو در اوردم و شروع کردم از گردنش بوسیدن رو به پایین به سینه هاش رسیدم یه بوس به نوک سینه هاش زدم سارا تو بلوغ بود و سینه های بزرگی نداشت دختر فنچ بود ولی من میبوسیدم سینه هاشو و میمکیدم نوک پستون هاشو بعد رفتم رو به پایین سارا گفت شلوارم رو در بیار منم در اوردم و شرتش رو هم اجازه گرفتم و در اوردم اولین بارم بود کص رو دیده بودم کصش سفید و بدون مو بود انگشتم رو تو کصش کردم و سارا آهه بلندی کشید بعد قبلا فیلم پورن میدیدم کصش رو لیس زدم و زبونم رو توی کصش کردم سارا هم آهه میکشید بعد نیم ساعت بهش گفتم برگرده از کون کردمش و سارا هم درد میکشید کیرم رو تا خایه تو کونش کردم و تلمبه میزدم سارا هم جیغ میزد بهش گفتم واسم ساک بزنه واسم ساک زد کیرم تو حلقش بود و آبم رو تو دهنش خالی کردم و بعد کیرم رو تو کصش کردم سارا جیغ بلندی کشید پرده بکارتشو زدم و بعدش کیرم خونی شد و به سارا گفتم خودش رو بشوره سارا خودش رو شست و هر سال تابستون هر وقت خونه داییم خالی میشد با هم سکس میکردیم و امسال هر دوتامون توی دانشگاه تهران درس میخونیم و با هم در آینده نزدیک ازدواج میکنیم .
ممنونم از سایت شهوانی و تک تک بچه های درجه یک شهوانی
ایشالله به هرچی میخواید برسید .
نوشته: سیاوش
چرا شعور مخاطب براتون هیچ پوخی نیست؟
این دیگه چه داستان آبکی بود؟😐
اخر شب خسته وکوفته میای یه کون نشور جقی اومده کسشعر تفت داده
اول سمپاد ۱۵ ساله ها امتحان میدن جاکش چطور تو ۲۰ سالگی امتحان دادی؟دقیقا مسابقات چی بود که زن ها اومدن نگا کردن؟ همه هم بدن ردیف و ورزشکار این ریقو ها تو خیابون شلوار پاشون نمیمونه همه ماییم
توکون نشسته که شاشت کف نکرده جوری ک میگی یکساعت کردی چجوررررر شل ننه
بلاشک یه جقی هستی
کیر تموم شاطرهای بربری پز تبریز تو اندر احوالات خودت و خانوادت
کسخل امتحان سمپاد رو تو 20 سالگی نمیدن خاک تو سرت
معلومه سرکاریه داستانت
الدنگ اون فنچ بودیا خود عمه ننه ات مرتیکه کس ندیده بهدختر میگه فنچ خودش عن فنچ هم نیست مغرور احمق این غرور کاذب هم از حماقت میاد ها از بس به دختر بیچاره که به این الدنگ دل بسته گفت فنچ دلم میخواد دهنشو مورد عنایت قرار بدم عنتر وقتی اینسخوانی داستان هر گاو گندچالهدهانی رو منتشر میکنه همینه دیگه
ترکا اونقد بیغیرت نشدن که توی اصفهانی حرومی بری دخترشونو بکنی و پردشو بزنی کص کش کونده
ای ریزه میزه ها از همه بدترن چند خط اخرش بخون انگار کتاب میخونیم داستان سکسی اینجورمینویسن؟
چه اصراریه از کون دراری بکنی تو دهن طرف والا اگه آسمون بیاد زمین هیییییچ دختری این کارو نمیکنه
کیرم دهنت چرا کسشر میگی ریدم بهت که میایی گوه زیادی میخوری کوس ندیده جقی👎
شبیه کتابای زرد انگیزشی شد چرا ؟