قسمت قبل...

بعد از سکس با ارش و ارضا شدنم یخورده از شهوتم خوابید.
دیکه مثل قبل حشری نبودم. خودمو تمیز کردم رفتم سمت استخر.
استخر ویلا طبقه منفی یک بود. یه استخر متوسط با سونا خشک و سونای بخار و جکوزی که گنجایش پنج شش نفرو داشت.
وقتی وارد استخر شدم دیدم بچه ها همه رفتن داخل اب و دارن با یه توپ دست رشته بازی میکنن. ارش کنار استخر نشسته بود و با اومدن من یه چشمک ریز زد‌ منم با اشاره یه لخند زدم بهش.
وقتی رفتم داخل استخر بازم اون حس عجیب اومد سراغم. حسی امیخته از خجالت یا حیا نمیدونم. از داداشم خجالت میکشیدم که مست اون وسط داشت بازی میکرد و عین خیالش نبود خواهرش چیکار کنه یا از چهارتا پسر دیگه که هرکدوم بالا تا پایین منو ورانداز میکردن.
فقط میدونم با اون مایه سفید سکسی وقتی وارد استخر شدم همه سرا یه لحظه چرخید سمتمو اشتیاقتو توی نگاهشون دیدم. حامد برگشت گفت بیا تو اب بازی کنیم انقدر رژه نرو اونجا با اون مایو سکسیت بببینم.
منم رفتم لب اب نشستمو گفتم میام بزار یخورده عادت کنم به اب میام داخل.
لب استخر که نشسته بودم میدیدم محمد چطور داره با چشماش لای پا و سینه هامو که نوکش کاملا زده بود بیرون ورانداز میکنه.سارینا یه مایو دوتیکه پوشیده بود که واقعا سکسی بود.روی سینه اش یسره بود که که باعث شده بود سینه های گرد و عملیش فشرده بشه و از بالاش بزنه بیرون.از پایینشم کاملا گردیش مشخص بود جوری که منکه دختر بودم خیس شدم با دیدنش.رفتم داخل اب و وارد بازی شدم. قرار شد هر پسری یه دخترو بزاره روی دوشش و خروس جنگی بازی کنیم.
من رفتم روی دوش حامد و سارینا رفت روی دوش محمد
شروع کردیم به حرکت. سر حامد لای پای من بود. نباید قاعدتا با برادری که ازم ده سال بزرگتره حشری میشدم ولی واقعا داشتم تحریک میشدم.همینجوری که حرکت میکرد توی اب میرفت سمت محمد و سارینا من تحریکم با سر حامد که لای پام بود و قشنگ دیگه کسمو لمس میکرد بیشتر میشد. حس خوبی نداشتم ازین که با برادرم داشتم تحریک میشدم ولی بازم بلافاصله وقتی این حس اومد سراغم یاد این افتادم که عهد کردم با خودم هیچ چیزی مانع شهوتم و بندی برای وجودم نشه.
من و سارینا دستامونو قلاب کردیم که یکی اونیکی بندازه که من چون جسم ظریفتر بود زورم بهش نرسیدو افتادم توی اب.
همینکه داشتم میافتادم حامد اومد منو بگیره و رفتم زیر اب ولی من از پاهام گرفت و دستش ناخوادگاه رفت لای پاهام و کسمو لمس کرد.نمیدونم مست بود نفهمید یا نخواست به روی خودش بیاره ولی من مطمنم که این لمس عمیقش اتفاقی نبود چون تقریبا منو از کسم گرفت دراورداز ابو وقتی روی پاهام وایستادم هنوز دستش اون لا بود.
من رفتم یه کناری نشستم و بازی بقیه رو میدیدم.
مهتا روی دوش سروش بود با سارینا گلاویز شد افتاد توی اب. وقتی خواست بیاد بیرون مایوش از بالا رفت پایین یه لحظه همه یه وایی کشیدن و سریع داد بالا با خنده.
جمع باحال و خودمونی بود.و البته سکسی.
رفتم بغل استخر و یه شات دیگه از مشروبی که اورده بودن روی میز خوردم
ظاهرا توی فاصله ای که ارش داشت منو بالا میکرد بچه ها چند شات دیگه زده بودن که انقدر بالا موندن.
منو مهتا و سروش و محمد و ارش رفتیم توی سونا بخار نشستیم و بقیه رفتن توی جکوزی.
دمای سونا بخار خیلی بالا نبود و اذیت کننده نمیشد.
دیدم مهتا و سروش توی اون بخاری که توی سونا بود دارن از هم لب میگیرن
منو ارش و محمدم شروع کردیم مسخره بازی که بسه بابا این وسط ولی ول کن نبودن.خیلی حشری تر ازین حرفا شده بودن و سخت مشغول خوردن لب همدیگه.دست سروش رفت سمت سینه های مهتا و از روی مایو میگرفت توی دستش و بازی میکرد باهاشون.با یه دست دیگشم از پشت کون مهتا رو که روی پاش نشسته بود گرفته بود توی دستش.
تا حالا صحنه سکس از نزدیک ندیده بودم و واقعا از دیدن این صحنه داشتم دوباره به شدت حشری میشدم.
ارش و محمدم که داشتن حرف میزدنو این صحنه رو هم میخواستن نگاه کنن هم نگاه نکنن که مهتا از روی پای سروش پاشد و نشست جلوشو مایو سروشو کشید پایین تا مج پاش و شروع کرد به خوردن کیر سروش
از دیدن کیر سروش یهو ارش برگشت گفت اه بابا جمع کن اون کیرو با خنده رفت بیرون ولی محمد کنار من نشسته بودو داشت نگاه میکرد.یه نگاهش بمن بود یه نگاهش به سروش و مهتا.یه اشاره بمن کرد که ببینه من امار میدم یا نه ولی واقعیتش نمیخواستم اینحا به محمد بدم وقتی دو دقیقه پیش به ارش داده بودم.بخاطر همین محل ندادم و محمد همینجوری نشسته بودو کم و بیش هی مزه میپروند بهشون.
سروش مهتا رو برگردوند روی پاهاش و یه زانوشو گذاشت روی سکوی سونا و قمبلش کرد و مایوشو کشید پایینو شروع کرد به خوردن کسش از پشت.مهتا چشماشو بسته بودو و دوتا دستش روی سکوی دوم گذاشته بودو توی اسمونا بود.
چند ثانیه که سروش کس مهتا رو خورد پاشدو کیرشو از پشت اروم فرو کرد توی کس مهتا.بخاطر بخاری که توی سونا بود یخورده جسبندگی بالا بود حس کردم مهتا یخورده دردش گرفت ولی سروش دوباره تف زد و ادامه داد.
همینکه کرد توی کس مهتا دیدم محمدم پاشد و رفت روی سکو بالای سر مهتا و کیرش دراورد و مهتا هم دسش برد سمت کیر محمد و اورد گذاشت توی دهنش.
با دیدن این صحنه مطمن شدم اصلا از اول سروش و محمد با مهتا اومدن برنامه تریسام داشتن و کاملا با این قضیه اوکین.
من همینجوری محو تماشای تریسام مهتا و محمد و سروش بودم. زاویه ام جوری بود که از پشت داشتم سروش میدیدم که داره توی کس مهتا تلمبه میزنه و محمد سمت راستش.من درسته کیر محمد خورده بودم ولی دوست نداشتم الان وارد تریسامشون بشم دوست داشتم بیشتر بشینم نگاه کنم و ازین نگاه کردنم لذت ببرم. سروش محکم توی کس مهتا تلمبه میزد جوری که صداش توی سونا میپیچید.یخورده حس کردم حالم از بخار داره بهم میخوره ولی از طرفی این صحنه ای که جلوم بود جزو سکسی ترین صحنه هایی بودم که توی عمرم دیده بودم و طاقت قطع کردنو بیرون رفتنشو نداشتم.
سروش کیرشو از کس مهتا دراورد،
یخورده تف زد و اروم گذاشت روی سوراخ کونش.مهتا برگشت گفت سروش اروم بکن خیلی خشکه تف بزن چربش کن لعنتی.سروشم که انگار ازون شخصیت اروم تغییر حالت داده بود برگشت گفت میخوام امشب کونتو یجور جر بدم که هوس کون دادن نکنی دیگ به اون‌امیر جاکش.اینو که گفت دیدم محمد برگشت گفت با امیرم سکس داشتی تو مهتا!
مهتا که داشت درد فرو رفتن کیر کلفت سروشو تحمل میکرد گفت: اره بتو چه. اخ بتو چه ! ارومتر حیوون اخ. اروم تر بکن مگه کون ننت میزاری اخ اخ…
سروش که تقریبا دیگه کیرش توی کون مهتا بود اروم اروم سرعتشو زیاد کردو گفت: اره سکس داشته اونم چه سکسی کونشو گاییدن یجور دو سه نفری گشادش کردن که دیگه کیرما جواب نمیده!
سروش توی همون حالت نیمه داگی توی کون مهتا تلمبه میزدو مهتا کیر محمد همچنان با دستو دهن میخورد.
سروش کشید بیرون از توی کون مهتا و رفت نشست روی سکو گفت بیا بشین رو کیرم
مهتا یخورده با سختی و درد خفیفی که داشت پاشد و رفت روی کیر سروش نشست.
توی همون پوزیشن که سروش کیرشو کرد تو بلند شد وایستاد و مهتا که از نظر جثه تقریبا نصف سروش بود توی بغل سروش توی حالتی که کیر سروش توی کسش بود چسبید بهش.
مهتا گفت چیکار میخوای بکنی.
سروش گفت محمد بیا از پشت بکن توی کونش اماده است.
محمد یه جون گفتو اومد از پشت نزدیک شد بهشون و تنطیم کرد کیرشو روی سوراخ کون مهتا.
مهتا که هم مست بود هم حشری هم درد داشت هم یه کیر توی کسش بود کفت ارومتر محمد اروم بکن.
ولی محمد گوشش بدهکار نبودو کیرشو فرو کرد از پایین توی کون مهتا.
حالا دیگه مهتا یه دستشو انداخته بود روی شونه محمد و با دستش دیگه اش سروش گرفته بودو اینا بالا پایین میکردن توی کس و کونش.
توی همین حین محمد برگشت سمت و منو دید من محو تماشای اینام و دستم از روی مایو روی کسم گذاشتم و میمالم،گفت: خوب داری پورن مجانی میبینی ابجی خانم میومدی وسط بجای اینکه با خودتت ور بری.
منم که واقعا از دیدن این صحنه بدیع داشتم لذت میبردم گفتم قربونت تماشا کردنش بیشتر داره حال میده.
مهتا به معنای واقعی داشت جر میخورد هم واقعا داشت حال میکرد
محمد و سروش انگار که یه جوجه قناری بین خودشون گرفته باشن داشتن توی کس و کونش بالا پایین میکردن.قطعا توی اون وضعیت ابشون نمیومد چون وضعیت راحتی نبود ولی واقعا جون میداد واسه گرفتن فیلم پورن.
من که واقعا دیگه از بخار اونجا حالم داشت بد میشد پاشدم به سمت در خروجی و گفتم خوش باشید بچه ها و تلو تلو خوران و مست از سونا درومدم بیرون.
دیدم بچه ها توی جکوزی نشستن و دارن حرف میزنن
یه لحظه حس کردم حامد اون وسط حالت گاد فادر داره و از همه شاخ تر و این باعث شد یه حس غروری بهم دست بده.
رفتم سمت جکوزی که بچه ها گفتن چخبر بود اون داخل.منم کفتم هیچی مهتا پیچ و مهره هاش شل شده بود بچه ها داشتن سرویسش میکردن.
دیگه چند دقیقه بعدی به شعر ور کفتن پشت مهتا و اینکه ادم بپیچونیو اینا گذشت که اهمیتی واسه من نداشت.
دیگه حامد گفت بچه ها من برم بخوابم.
که دست سارینا رو گرفت و رفتن بالا و بچه ها همگی به سمت بالا روانه شدن.
من داشتم جمع میکردم وسایلو که دیدم مهتا و سروش و محمد عرق ریزان از داخل سونا درومدن
تلو تلو میخوردن اومدن سمت من
مهتا گفت دسشویی کجاست که من بهش نشوت دادم .محمدو سروشم که انکار کوه کندن انقدر عرق کردن اومدن از بغل من رد شدنو رفتن سمت بالا
من هم جمع کردم وسایلو دور خودم یه حوله پیچیدمو رفتم بالا
توی اشپزخونه مشغول شستن ظرفا شدم که دیگه تقریا دیدم همه رفتن سمت اتاق ها برای خواب
مهتا و محمد سروش رفتن داخل یه اتاق
عماد و نازیتا داخل یه اتاق
حامد و سارینا هم یه اتاق بودن
رفتم سمت اتاقم باز کردم دیدم ارش افتاده روی تحت من خوابش برده
واقعیتش ازینکه بخوام برم بغل ارش بخوابم منصرف شدم دوست نداشتم فردا بگن این دوتا باهمن و منو بجسبونن به ارش چون شب پیشش خوابیدم.
رفتم سمت اتاق حامد باز کردم دیدم خوابیدن روی تخت سارینا با یه شورت و سوتین و حامد با یه شورت
رفتم روی زمین کنار تخت یه جا انداختم و همونجا خوابیدم.
وسط های شب بود
دیدم صدای حرف زدن میاد. حامد و سارینا داشتن همو نوازش و بوس میکردن.
یه نور لامپ ضعیفی از لای پرده بیرون توی اتاق و روی تخت افتاده بود
سارینا رفت پایین شلوارک حامد از پاش دراورد و کیر حامد نمایان شد.من توی بچگی شده بود ببینم ولی هیچوقت توی بزرگسالی کیر برادرمو از نزدیک ندیده بودم.
سارینا کیر حامدو گرفت توی دهنشو شروع کرد به خوردن،
اروم سرشو میکرد توی دهنش و درمیاورد.
من که داشتم از بغل این صحنه رو میدیدم نمیدونستم میدونن من هستم یا نه
که با یه سرفه حضورمو اعلام کردم.
حامد که انگار اصلا جا نخورده باشه ولی برگشت گفت اا اینجایی!
سارینا هم که انگار منو دیده بود از قبل توی ساک زدنش برای برادر من حتی ثانیه ای وقفه ایجاد نکرد.
بی اغراق بدجوری حشری شده بودم.
واقعا از دیدن کیر حامد که واقعا کلفت بود متعجب بودم و جالبتر اینکه به هیچ عنوان هیچ خجالت و پرده ای نبود انگار بین من و برادرم! و شاید بخاطر این بود که توی این چند ساعت انقدر کیر دیده بودم که دیگه حس کردم سر شدم! با خودم فکر کردم مستی خیلی چیز عجیبیه! هرچند ادم میفهمه و شعر محضه کسی بگه مست بودم و نفهمیدم ولی مستی باعث میشه ادم پرده های تعصب و فکر و حرمتش بریزه.توی همین فکرا بودم که دیدم حامد نشست و سارینا رو گرفت خوابوند روی تخت و پاهاشو باز کرد
یه تف زد سر کیرشو اروم فرو کرد توی کس سارینا.نمیدونم دفعه چندمی بود که سارینا به حامد میداد ولی یسره داشت اه ناله میکرد و از کیر حامد تعریف میکرد.
سارینا برگشت سمت منو دید دارم نگاه میکنم گفت بیا اینجا
گفتم:من؟
سارینا: پس عمم. بیا اینجا اخ.بیا اینجا دیگ
پاشدم رفتم کنار سارینا و گفت در بیار شورتتو
گفتم سارینا نه زشته
گفت در بیار
حامد همینجوری داشت توی کس سارینا تلمبه میزد و گفت در بیار
دیکه انگار مجوزشو گرفته باشم شورتمو دراوردمو
سارینابه حامد اشاره کرد که بکشه بیرون ازش
بعد برگشت کونشو کرد سمت حامد و بهم گفت پاهاتو باز کن میخوام کستو بخورم بهت نشون بدم چجور کس میخورن
حامد که خندش گرفته بود از پشت قمبل سارینا رو تنطیم کرد و کرد توی کسش
منم پاهامو جلوی داداشم باز کردمو کسمو جلوی سارینا کرفتم
و شروع کرد به خوردنش
بی نظیر بود
با خوردن کس سروش یا حتی امید شوهرم قابل قیاس نبود
نمیدونستم یه دختر خوردنش انقدر فرق داره چون میدونه دقیقا کجارو باید بخوره.
زبونشو میکرد توی سوراخم و در میاورد.با لباش دور چوچولم غنچه میکرد و انگار میک میزدش
یه حس فوق العاده ای داشتم
گفت بده پاهاتو بالاتر
دادم بالاتر و با زبونش از سوراخ کسم میکشید پایین تا سوراخ کونمو میخورد.بی نظیر بود
نمیدونستم سوراخ کون انقدر حس میتونه داشته باشه.
ازون طرف تلمبه های حامد و صدای خوردنش به لمبرهای کون سارینا عجیب لذتی داشت.
چشمامو بسته بودمو داشتم لذت میبردم که دیدم همینجوری که کونمو داره سارینا میخوره و پاهام بالاست و کسم اومده بالا حامد دستشو گذاشت روی کسم… یه دست مردونه بزرگ داشت کسمو میمالید و یه زبون زنونه داشت سوراخ کونمو میخورد.
واقعا دیگه خجالت معنی نداشت برام و داشتم ازادیمو جشن میگرفتم با دست برادرم و زبون دوست دخترش.
توی اون پوزیشن دست حامد خیلی سخت میرسید بهم
همین شد که پوزیشن عوض کردن
من با ساریتا شصت و نه شدیم و من کسشو میخوردم و اون کس منو میخورد
حامد از پشت اومد کیرشو که تقریبا جلوی چشمای من بود گذاشت دم کس سارینا و فرو کرد داخل
حالا من داشتم چوچولشو میخوردم و حامد داشت کسشو میکرد و از طرفی سارینا داشت با کس من عشق بازی میکرد
خیلی حشری بود و این حشری بودنش باعث شد کس من با ولع خاصی بخوره.
وسط سکس بود که حامد از توی کس سارینا دراورد کیرشو خورد به لبای من
نمیدونم میخواست من بخورم یا نه ولی من کیر داداشمو کردمو توی دهنم. ساک میزدم و درمیاوردمو میکردم توی کس سارینا.درمیاوردم دوباره میکردمش داخل.
همین حرکت برای چند دقیقه رفتم تا دیدم حامد ابش داره میاد یه لحظه کشید کیرشو بیرون و من کردم توی دهنم و همه ابش با فشار رفت توی دهنم. من هیچوقت اب امید نخورده بودم. ولی خوردن اب داغ حامد توی این وضعیت جشنمو کامل کرد. وقتی ابش اومد کامل کیرشو باز خوردم که کامل تخلیه بشه توی دهنم.
حس کردم چسبیده ته حلقم.مزه گسی میداد یه خورده ترش و شور ولی دوست داشتنی.
پاشدم رفتم سمت دسشویی و قسمتی که نتونسته بودم قورت بدمو خالی کردم توی دسشویی.
برگشتم دیدم حامد با کیر راست شده دراز کشیده و سارینا داره شورتشو میپوشه و اومد سمت دسشویی.
منم رفتم سر جامو بدون اینکه حرف چرت پرتی بزنم که فازمون خراب شه گرفتم خوابیدم

ادامه...

نوشته: تینا