اسم من رامینه ۲۰ سالمه
همسایه ما یه آقایی بود به اسم پرویز مردی تقریبا۵۵ساله قد بلند سیبیل دار و هیکلی تقریبا از هفت روز هفته خانوادش حدود۴روز نبودن کلا سیستمشون این شکلی بود نمیدونم فکر کنم میرفتن ویلایی باغی چیزی خلاصه نمی دونم
منو پرویز باهم آشنا بودیم گاهی تو پارک نزدیک خونه میشستیم تو پارکینگ یا لابی آپارتمان حرف میزدیم
کلا حدود یکی دوسالی بود ارتباطی بینمون شکل گرفته بود
چند بارم اواخر باهم عرق هم خورده بودیم
حالا جدا از اینا من از زمانی حس جنسی پیدا کرده بودم تا الان علاقه خاصی به لباس های زنونه مخصوصا دامن داشتم کلا تنها میشدم دامن و سوتین مامانمو یا خواهرمو‌ میپوشیدم و بهم حال میداد این اواخر هم فیلم سوپر ترنس میدیدم که حالا میداد خلاصه تو خیالتمم به پرویز فکر میکردم که منو میکنه
یه با پرویز داشتیم عرق میخوردیم از اون روز یه چیزایی شد مثلا وقتی خوردیم چیس و ماست رو کرد تو دهنم انگشتشو خوردم گفت جون خوب میخوریا من چیزیش نگرفتم و خندیدم گفتم کجاشو دیدی
پیک ششم بودیم گفت برو زیر سیگاری بیار وقتی پاشدم انگشتم کرد من جا خوردم گفتم چرا این کاراش عجیب شده بازم چیزی نگفتم
گفتم زیر سیگاری کجاست گفت تو کابینت بالای یخچاله
پیک نهم بودیم شروع کرد از کردنش تعریف کنه منم میخندیدم که اینجوری مخ میزده و اینا تا اینکه رسید به اینکه تاحالا کون نکردم منم اصلا به رو خودم نمی آوردم اصلا جرعت رو کردنشو نداشتم و اگه به بابام چیزی میگفت بگا میرفتم آقا ما عرقو تموم کردیم این دیونه شد شروع کرد به رقصیدن و اینا گفت پاشو من پاشدم تو رقص چندبار مالید و انگشت کرد گفتم آقا پرویز این کارا چیه بیخیال شد بعدش نشستیم قلیون بچاقیم تو بالکن
من ذغال درست کردم گذاشتم رو قلیون یهو یه صحنه دیدم دیدم پرویز کیرشو گذاشته بیرون یه کیر سفید تقریبا ۲۰ ۲۱ سانتی میشد بیرون من هول شدم گفتم مرد حسابی این چیه گذاشتی بیرون جنبه داشته باش ولی تو دلم میگفت آخ عجب کیر خوشگلی داره خاله آرزو‌(زنش) گفتم چه حالی میکنه
گفت چیه خوشت نیومد گفتم من چرا باید خوشم بیاد گفت میخوام با صاحب جدیدش آشنا بشه من هول کردم گفتم من میرم گفت کجا میخوام بکنمت گفتم آقا پرویز زیاد‌خوردی فعلا بذار بپره منم باید برم خلاصه پیچوندم
خلاصه انروز گذشت من حدود دو هفته خبری ازش نداشتم
ولی از اون روز تو فکر و خیال کیرش بودم
اومدم با یک نفر تو سایت شهوانی داستانو بهش گفتم گفت برو تو کارش فقط سعی کن حق الزحمه هم بگیری
من خیلی فکرامو کردم دیدم فکر بدی نیست چال چوله های مالیمو با پرویز پر کنم
اس ام اس دادم به پرویز گفتم آقا پرویز کجایی گفتم فردا چیکاره ای یه عرق خوب گرفتم
گفت فردا خونه تنهام بیا بشینیم
منم داشتم خودمو برای دادن حاضر میکردم قدم ۱۷۶ وزنم ۷۸ گوشتی با رونای پر و یکم سینه
قشنگ همه موهامو زدم ریشمم کم بود زدم
موهام هم لخت و چتری و بلنده همیشه تا پاین گردنم
رفتم خونه پرویز عرق خوردیم من رفتم تو اتاق خودش و خانومش یه دامن کوتاه سفید پیدا کردم با یه تاپ زرد اونا پوشیدم لاک‌قرمز زدم به دستام و یه صندل پاشنه بلند هم پوشیدم رژ لب و هم زدم رفتم بیرون پرویز ولو بود رو مبل
رفتم نشستم رو کیرش یهو بلند شد گفت جون کی بالاخره از خر شیطون اومدی پایین در همین حین کیر داغ بزرگشو‌رو‌کونم‌حس کردم لبامو بوسید بلند شد از رو کیرش گفت چرا بلند شدی گفتم اگر میخوای بکنیم باید بهم پول بدی خلاصه گفت چقدر بزنم گفتم پونصد گفت پونصد زیاده سیصد برام زد
گفت صبر کن
گفتم باشه دیدم یه بسته شیره آورده میخواد بکشه گفتم این چیه گفت‌میخوام بکشم تا شب اینه سگ بگامت میدونستم کون خوبی هستی ولی الان میبینم برا خودت جیگری شدی
منم شق مرگ میشدم وقتی اینو میگفت
بساط شیره رو آورد گفت جلو برقص تا بکشم و پاشم بکنمت
دیگه جلوش رقص سکسی کردم شورت توری زنشو‌گذاشتم وسط پام
یهو پاشد اومد گفت پدر سوخته عوضی لباسای آرزو چه بهت میاد چسبوند منو به دیوار کیرشو در آورد پنج دقیقه فقط مالید به کونم بعد برگشتم دو زانو‌ززدم‌جلوشو کیرش بخاطر شیره درست شق نشده بود دیگه سر کیرشو کردم تو دهنم
و نمی دونید کیرش چقدرخوشمزه و شیرین بود بوی خوبی هم داشت
ده دقیقه براش خوردم داشت آبش می اومدم کلمو چسبوند به دیوار و تا آخرین قطره آبشو ریخت تو حلقم که اون مزه شیرینی داشت
گفتم یکم شیره بزن من برم‌ کونمو تمییز کنم بیام رفتم برگشتم دیدم‌کیرشو با وازلین چرب کرده منتظره گفتم بشین جنده خانوم کارت دارم منم سگی نشستم گفتم یواش گفت خفه پولتو‌ گرفتی زر نزن
گفت باشه پرویز جون منم فرمان پذیریم بیشتر شده بود و عاشق حس جندگی مفعول شده بودم احساس میکردم خانومم
کیرشو هل داد تو کونم یه داد زدم واقعا دردم گرفت بعد از عقب جلو کردن و تالاپ تولپ که میکوبید حسم بهتر شد و موقعی داشت میکرد انقدر حال کردم که همونجا ارضا شدم و آبم ریخت گفت معلومه حال کردیا ده دقیقه همینجور داشت میکوبید خوابیده بود روم جلو بدن پرویز و پشت بدن من داشت از شدت تب می سوخت
که همینجور بی حال روم ارضا شد و آب داغش ریخت تو کون من که الان رسما جنده شده بودم
خلاصه تو اون حالت پنج دقیقه‌مونده بودیم که پرویز بلند شد
گفت برو تو حموم منو آرایش و لاکو پاک‌کردم لباسم گذاشتم سرجاش که با پرویز برم‌ حموم رفتیم حموم لبای همو خوردیم و بعد زیر دوشت ایستاده‌کیرشو شامپو زد و میکرد تو کونم بعد دوشو بستیم خوابید کف حموم‌گفت بپر روش منم نشستم انقدر پریدم روش که رو شکم پرویز ارضا شدم که شروع کرد زدنم گفت چه غلطی گفتم ببخشید دوباره دیونه شده بود پاشد
یه خیار آورد گفت برگرد از این خیار گنده ها گفت بچرخ‌گفتم آقا پرویز نکن شروع کرد فحش دادن گفت خفه شو جنده کونی بی ناموس مادرتو میگام رو من آبکیر میریزی جنده
دیگه قفلی زده بود نیم ساعتم اونجوری ولم نکرد
بعدش رفت بیرون اومدم دیدم رو تخت بی هوشه رفتم
سه سال بش دادم ولی دیگه نزاشتم مشروب بخوره‌ وشیره بکشه دیوونه میشد کیری میشد

نوشته: رامین