مسیر دردآور

1401/12/10

درود اسمم حسامه ۲۰سالمه قده۱۷۵ وزن۶۵ ورزشکارم فوتسال بازی میکنم بدنم همیشه شیوه به شدت وحشتناکی سفیدم چهرمم بد نیس چشمام سبزه موهام بوره لبام قلوه‌ایه بگذریم…
از بچگی خیلی خاطرخواه داشتم ولی خب خودمو سفت چسبیدم نذاشتم کسی منو بکنه از بچگی فوتسال بازی میکردم و الانم تو تیم های خوبی بازی میکنم که نمیشه گف خب فوتسالیستا صددرصد میدونن که بدن بازیکنای فوتسال عضله هاشون به شدت نرمه مث فوتبال نیس منم بخاطر ورزشم حسابی رو فرم بودم رونای تو پر و بدن تخت کون یکم برجسته و از همه مهم تر بدن کاملا نرم و سفید
برای تست یه تیم از کرج رفتم تبریز تست بدم ۲_۳روز اونجا بودم و موقع برگشت خوردم تو برف و سرمای تبریز اون تیمم بی درو پیکر بود اصن بلیطی برام نگرف فقط منو برد سره پلیس راه گف اتوبوس اینجا میاد زودم میان
نشستم یک ساعت ونیم شده بود و من داشتم یخ میزدم پوستم قرمز شده بود یه سربازی اونجا بود گف جلو کامیون هارو بگیر باهاشون برو خب اتوبوس کجا بود ۱۲شب دیدم راس میگه
چند تایی که اونجا بودن رفتم پرسیدم اخر سر یه تریلی۱۸چرخ گف میره تهران منم گفتم پول خوبی میدم منم ببر گف باشه
رفتم بالا دیدم خودش که هست یه مرد شکم گنده ۵۰ساله اینا موهای کم پشت سیبیل زیاد یکی ام بود ۳۰سال داشت مرده قدبلند لاغر که خواب بود یه پسره ۱۵ساله که خواهر زاده اون یارو چاقه بود
مرده چاق اسمش عباس‌بود مرده لاغره اسمش حسین بود پسر بچه ام اسمش علی بود یکم نشستم حالم داشت جا میومد که حسین بیدار شد یکم نگاه کرد رف پایین حالیم شد داشتن حرف میزد
حسین: این کیه آوردی؟
عباس: تا تهران میبریمش
حسین: پول میده یا باید کردش؟
عباس: پولو ول کن ببین چه سفیده فقط لاکردار
حسین: بریم زود راه بیوفتیم ببینیم میشه کرد یا نه

من ترسیده بودم علی هم نگام میکرد فهمیده بود که فهمیدم خواستم پیاده بشم ولی سرما نمیذاشت گفتم با خودم آخر سر اگه خواستن کاری کنن دادبیداد میکنم پیاده میشم دیگه
راه افتادن منو علی پیش هم نشسته بودیم که شروع کردن حرف زدن من بیرون نگاه میکردم که حسین خودشو اون ۲تارو معرفی کرد به منم گف برم عقب پیشش بشینم فهمیدم قصدش چیه گفتم نه راحتم و اینا
ولی به اصرار خودشو علی منو فرستاد عقب نشستیم حرف زدن چایی خوردن راجب همه چی حرف زدیم که دیدم رون پامو گرف هیچی نگفتم اون گف خب چجوری با عباس اقا طی کردی چقدر پول میدی
گفتم نمدونم چقدر میشه
گف زیاد میشه ما پول لازمیم زیاد باید بدی
گفتم چقدر گفت یه تومن
گفتم چیی!!! با خنده گفتم
اون جدی شد گف خب ببین من دیگ نمتونم جلو خودمو بگیرم ما ۱۰روزه تو جاده ایم حشر از سره و رومون بالا میره یه دقیقه شل کن ما خالی شیم حسام جان
گفتم برو عمو ولم کن مگه بچه ام بزن بغل پیاده میشم
دیدم کلا تاریو وسط جاده عباس گف ای به چشم یه جا خلوت پیدا شد نگه میدارم برو پایین
حسینه انقدر نزدیکم شد آخر سر با حرفاش خام شدم
گف ماها غریبیم و هیچوقتم تو رو نمیبینیم بیا یه حالی کنیم دیگه
کلی ناز کردم ولی آخر دیدم راهی جزء دادن ندارم
حسین پرده کشید گف بیا خجالتم نکش
منو دراز کرد صورتشو آورد جلو گردنمو بوسیدن لیس زدن یکم خورد پیرهنمو درآورد گف ای جون چه سفیدی
به خودم اومدم دیدم هیچی تنم نیس ترسیده بودم به شدت خجالت میکشیدم کیرشو آورد سمت دهنم هرکاری کرد نخوردم به شکم خوابیدم کونمو مالید بعد گف علی عمو اون وازلینو از داشبورد بده بهم نذاشتم پرده باز بشه سره گذاشته بودم زمین با کونم ور میرف حسابی انگشتم کرد دیدم سره کیرش وازلین زد کونمو گرف ۲دستی آورد بالا سرشو تنظیم کرد رف تو دردی کشیدم که هنوز فکر میکنم فشارم میوفته بدترین درد زندگیم از انگشت پام تا مخم تیر کشید یه دااادی زدم گفتم اااااااایییی درارررر عاااا درار سوختم به مشت میزدم تو درو دیوار تریلی اون گوش نکرد بعد چند دقیقه دیدم کاملا تو کونمه درد داشت اصن لذت نداشت اون گف دیدی انقدر عرعر میکرد الان تا خایه تا کونته شروع کرد گاییدن روم بالا پایین میشد حسابی یهویی پرده رف کنار من به خودم اومدم تو آیینه بالا سره عباس خودمو دیدم کون لخت خوابیدم حسین رومه داره منو میکنه اون۲تاام دارن نگاه میکنن
سریع گفتم پرده بنداز هوی
عباس گف زر نزن میخوایم نگاه کنیم
حسین گف عباس بیا بزن که سوراخ تنگه و داغ
عباس گف بزن دادا حلالت کونمو بالاتر آورد از پهلوم گرفته بود میزد از شونه هام میگرف گردنمو یهویی میگرف منم درد میکشیدم و خودمو کنترل میکردم با چند تا داد آبشو خالی کرد روی کونم بعدش پاک کرد خواستم پاشم
گف کجااا بشین عزیزجان علی عمو بیا
گفتم برو بابا بهش نمیدم
گف گه خوردی همینجا چالت میکنم بخدا
علی لخت شد اومد روم لای کونم گذاشته بود دم گوشم گف کیرمو میخوری بچه خوشگل
گفتم نه گف نخوری میدم داییم جرت بده هرکاری کرد نخوردم
پاشد گف کون بالا یالا
یه قوسی دادم به کونم کرد تو کونم کیرش کوچک تر بود از حسین برخورد خایه هاش با خایه هام لذت بخش بود
چک سکسی های بدی بهم میزد کع قرمزم کرده بود بعدش با تند شدن صدای نفساش آبشو ریخت رو کمرم پاشدم دیدم ماشینو زدن بغل عباس اومد عقب گفتم بزار حالم جا بیاد توروخدا
گف بچرخ گه نخور
کیرشو دیدم پشمام ریخت کلفت بود خیلی
کونمو سمتش کرد منتظر درد بودم که همینم شد درد پیچید باز توی تنم اونم رحم نمیکرد فقط داشت میکرد منو فشم میداد
من گریم گرفته بود قسمش میدادم تموم کنه
توروخداااا سوختمممم ارومتر تورو جون مادرت اااایییی توروخدا کونم جررر خورد ارومممممم ااایییی تا تهههه نبر جون مادرت تا ته نبررررر اایی خداااا سوختم درررد میکنه
گوشش بدهکار نبود منو چرخورد پامو گذاشت رو شونش میکرد داشت واقعا حال میکرد در حال فش دادن بود بهم
پامو گرفته بود حسابی داشتم جر میخوردم گف آبمو میریزم رو چشات کونی گفتم نههه توروخداااا
درآورد مقاومت کردم بی فایده بود افتاده بود روم همه آبشو روی صورتم تا موهام خالی کرد مجبورم کرد براش بخورم همین کارم کردم یکم براش لیس زدم
تموم شدو تا تهران هرکدوم نفری یه کله دیگه منو کردن تهرانم موقع پیاده شدن آش و لاش پیاده شدم تا خونه گریه کردم فرداشم حالم بود ولی عادت کردم ولی هیچ هوس دادن ندارم

نوشته: حسام


👍 9
👎 3
41501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917078
2023-03-01 01:25:06 +0330 +0330

یکی مث تو قسمت ما نمیشه چرااا

0 ❤️

917093
2023-03-01 02:14:18 +0330 +0330

متأسفیم واسه بعضیا

0 ❤️

917126
2023-03-01 06:54:57 +0330 +0330

اوف خوش به حالت

0 ❤️

917198
2023-03-01 22:01:04 +0330 +0330

سلام، حسام اگر پیغام منو می بینی خصوصی پیام بده لطفاً کارت دارم

0 ❤️

917203
2023-03-01 23:23:46 +0330 +0330

متاسفانه به منم توسط دو یا سه نفر با داروی تاخیری خیلی زیاد تجاوز شد و بعد از کلی دعوا و مصرف دارو و چندین جلسه روان درمانی اوکی شدم و تجربه تلخیه درکت میکنم و قوی باش

0 ❤️

917215
2023-03-02 00:51:18 +0330 +0330

میدی عزیزم خوبم میدی به وقتش خودت میری دنبال کیر .من باتجربم میدونم چی میگم

0 ❤️

917433
2023-03-03 10:13:33 +0330 +0330

دیر و زود داره،سوخت و سوز نداره،،دوباره هوس کیر میکنی،خودتو از لذت کیر محروم نکن

0 ❤️

934869
2023-06-26 04:21:45 +0330 +0330

خوبی حسام جان
حتما یک آزمایش خون بده
و اگر تونستی بهم پیام بده

0 ❤️