مهناز زن میانسال

1401/10/12

سلام من ۲۶ سالمه اسمم فرزاد(مستعار)
اين داستان کاملا واقعیه و از روی فانتزی هام‌ نیست
من دنبال یه خط موبایل ۰۹۱۲ میگشتم تا اینکه یه خط
پیدا کردم از شمارش خوشم اومد قیمت هم مناسب بود ولی کارکرده بود
خط رو خریدم و انداختم تو گوشیم برنامه هارو نصب کردم واتس اپ و تلگرام و …
اسنپ هم نصب کردم که دیدم یه اسم سیو بود مهناز(مستعار) بود خلاصه عوض کردم اسمه خودمو زدم یه روز بعد اینکه خط رو گوشیم بود یه زنگ خورد البته خط من رو کسی نداشت غیر طبیعی بود کسی زنگ بزنه گوشی رو جواب دادم یه خانم بود سلام کرد و گفت تماس گرفته ببینه خط رو میفروشم یا نه
منم گفتم نه شمارشو سیو کردم تو واتس اپ عکسشو دید یه خانم سن بالای عینکی به چهره اش میخورد ۴۷ یا ۴۸ سالش باشه منم که کلا دوست داشتم با یه خانم سن بالا سکس داشته باشم البته داشتم ولی نه دیگه با این سن و سال پیام دادم بهش سلام خوبین و احوال پرسی و این حرفا گفتم قبلا خط مال شما بوده گفت اره منم گفتم قابله شمارو ندارم تعارفای الکی اونم گفت ممنون و چیزی نگفت تا شب شد زد به سرم پیام دادم بهش کنجکاو شدم که چرا فروخته میخواد بخره حتما یه چیزی هست
یه استیکر براش فرستادم سریع جواب داد
سلام خوبی گفتم حالا که فروختی چرا میخوای بخری
گفت یه دوستی داره که شمارشو داشته والان نمیتونه پیدا کنه اگه رنگ زد بهش بگم گفتم باشه منم گفتم بزار یه چیزی بگم یا بلاکم میکنه یا به مرادم میرسم
گفتم شما مایلین باهم باشیم و رابطه داشته باشیم
جواب نداد یه چند دیقه بعد اومد گفت چند سالته گفتم ۲۶ گفت من متاهلم و بچه دارم و حتی نوه ام دارم گفتم مگه چند سالتونه و این حرفا بهتون نمیخوره یخورده تعریف کردن گفتم خوب پس هیچی دیگه متاهلین گفت بله گفتم ببخشید مزاحم شدم خداحافظی کردم تا اینکه فردا شب که شب جمعه بود دیدم یه پیام داده یه استیکر گل بود منم براش یه کل فرستادم گفتم سلام خوبی و اینا منم دیدم متاهله نمیشه رابطه برقرار کرد پرسیدم مگه الان نباید تو تخت باشی کنار شوهرت گفت هرچی به ذهنت میرسه رک میگی گفتم مگه بده گفت نه یه خورده پررویی فقط گفت این خیلی وقته نمیتونه هیچ کاری بکنه منم تحریک شدم من دوست نداشتم با کسی که متاهله رابطه برقرار کنم تا این که رسیده بودم به یکی از فانتزیام پرسیدم چند سالته گفت ۵۵ سالمه تعجب کردم گفتم اصلا نمیخوره مگه میشه و این حرفا گفت نظره لطفته گفتم حالا تو حسی داری یعنی حسی به سکس کردن داری کفتم به خاطر سنش شاید اصلا براش سکس مهم نباشه گفت مگه من آدم نیستم گفتم منظورم این نبود به خاطر سن گفتم گفت من اتفاقا دوست دارم ولی این نمیتونه(شوهرش) گفتم پس چیکار میکنی گفت هیچی حسرت میکشم منم دیگه پرو شده بودم گفتم خودتو ارضا میکنی گفت نه براش یه فیلم سکسی فرستادم یه پسر کم سن با یه میلف خوب بود دید
جواب داد عالی بود گفتم فیلم سکسی چی میبینی گفت بعضی وقتا ولی چون میزنه بالا کسی نیست اعصبی میشم گفتم میشه بدنتو ببینم منم تحریک شده بودم راست کرده بودم گفت دیدی گفتم پررویی
گفتم من راستش دوست دارم با یکی همسن و سال شما باشم و رابطه داشته باشم کفت تو اخه جونی
مگه دوست دوختر نداری گفتم چرا دارم گفت پس چی میخوای گفتم یکی از فانتزی هام این که با یکی همسن شما باشم دوست دخترم یخرده چس میکنه و تا حرف سکس میشه همش میپیچونه گر چه چندبارم با هم سکس داشتیم ولی سخته میخوام با شما باشم اگر مایلین چند دیقه بعد جواب داد من برم بخوابم فعلا شب خوش منم راست کرده بودم خلاصه خوابیدم دوباره فرداشب پیام دادم همینجوری باهاش چت میکردم تا اینکه فهمیدم ۳ تا بچه داره که ازدواج کردن و خودشو شوهرشن منم همش براش استیکرای سکسی و گیفت و فیلم میفرستادم اونم یسری گل میفرستاد شوهرش صبح میرفت سر کار شب میومد یه شب یه شب بهش گفتم میخوای بیام ببینیم همو هیچ حرفی از سکس نزدم گفت باشه فردا زنگ میزنم بیا ببینم چی میگی تو منم صبح بیدار شدم رفتم دوش گرفتم شیو کردم و لباس هم پوشیدم من همیشه لباس رسمی میپوشم و به همین خاطر یخورده سنم بیشتر میزنه بیشتر که یعنی ۳۲ یا ۳۳ میخوره ولی ۲۶ سالمه اندامم قدم ۱۷۸ و وزنم ۸۰ قبلا باشگاه چندسالی میرفتم و به خاطر همون بدنم میخوره ورزشکار بودم و رو فرمه آماده شدم یه نیم ساعت گذشت منم رفتم ماشینو روشن کردم و سوار شدم گفتم این زنگ نمیزنه رفتم که برم سر کار شغلم آزاده و میتونم بپیچونم حالا شغلمو نمیگم اینجوری بهتره تو مسیر بودم گوشیم زنگ خورد برداشتم دیدم بله خودشه سلام و احوال پرسی صداش میلرزید یه خورده گفت که میتونم برم آدرس هم برام اس ام اس کرد رفتم ماشینو پارک کردم و دلشوره داشتم برا این که اولین بار بود اینکارو میکردم
رفتم به گوشیش زنگ زدم گفتم دمه درم درو باز کرد ساختمونشون تعداد واحداش زیاد بود رفتم با آسانسور بالا رسیدم دمه در واحد در نیمه باز بود رفتم درو با ترس باز کردم دیدم بله یه خانم سن بالا اما سر حال بود. یه دامن مشکی پاش بود یه تیشرت گلبه ای تنش موهای مشکی قدش نه کوتاه بود نه بلند یه ممه های بزرگ فک کنم سایز ۹۰ می‌شد
برا انداز کردم دیگه فرصت نشد کونشو قشنگ برانداز کنم گفت سلام خوبی چیه ماتت برده آدم ندیدی
گفتم تو فرشته ای خندید و گفت بیا بشین نشستم رو کاناپه و گفت میوه چای چیزی میخوری گفتم نه زحمت نکش بیا بشین گرچه گوش نکرد میوه آورد گذاشت رومیز نشست رو مبل تک نفره روبروی گفت خوب اومدی دیدی بگو ببینم تعریف کن چی شده که منو ترجیح دادی به دوست دوخترت گفتم بیا اینجا بشین چقد دوری اومد نشست بغل من با یکم فاصله
گفتم تو خیلی خوبی اخه یخرده نزدیکش شدم فیس تو فیس داشتم نگاش میکردم اونم داشت نگام میکرد
صورتمو بردم نزدیکه صورتش دیدم هیچ واکنشی نشون نمیده لبمو گذاشتم رو لباش چه طعمی داشت
دیدم لباش باز کرد اونم همراهی میکرد انگار خیلی دوست داشت همینجوری که لبای همو میخوردیم دستمو گذاشتم رو ممه هاش وای چقد بزرگ بود
دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم نیم راست شده بود
اونم نوازشش میکرد آروم بلند شدیم تو همون لب گرفتن رفتیم تو اتاق خواب نشست رو تخت تیشرتشو دراوردم یه سوتین مشکی زده بود ممه های سفید سرمو گذاشتم بین ممه هاش و یکی شو با دست کشیدم بیرون از تو سوتین نوکش قهوه ای بود اما تیره نبود میک میزدم تا جای که جا داشت کرده بودم تو دهنم و میخوردم دیگه کاملا راست کرده بودم ممه شو ول کردم یه لب ازش گرفتم اما لبامو ول نمیکرد و میخورد منم شلوارمو کشیدم پایین دکمه های پیراهنمو باز کردم کامل لخت شدم با یه شورت بودم
دامنشو دادم بالا زیرش فقط یه شورت قرمز بود پاهاش سفید و نرم روناشو میخوردم دوباره اومدم بالا. ممه هاشو میخوردم اه و اوخ میکرد ول کردم و دامنشم درواردم کسش و دیدم از روشورت قلمبه زده بود بیرون تپل بود کسش از رو شورت کسشو بو کردم بوی خوبی میداد یه بوس کردم کیرم حسابی راست شده بود کیرم ۱۹ سانته اما نسبت به قدش خیلی کلفت تره شرتمو دراوردم کیرم جلوی صورتش بود
یه لبخند زد و گفت ماشالله چقد بزرگه بردم جلو لباش آروم کرد تو دهنش اما تا نصفه بیشتر تو نمیتونست بکنه تو دهنش همینجوری برام ساک میزد کیرم و دراوردم گرفتم بالا که یعنی خایه هامو بخوره اونم میخورد گفتم لیس بزن زیر کیرمو بیا بالا بکن تو دهنت اونم همینکارو میکرد تجربه سکس اینجوری نداشت باید میگفتم بهش
ولی عالی انجام میداد کیرم دیگه تو پوسته خودش نمیگنجید و دستاشو میکشید روی بدنم گفت بدنت خیلی خوبه باشگاه میری گفتم میرفتم گفت رنگش هم خوبه سولار میری گفتم نه همین رنگیه خودش
خوابوندمش یه بوس کسشو یه بوس از روشرت کردمو شرتشو دراوردم کسش شیو شده بود خیلی تمیز بود چوچولشو دوسه تا میک زدم یه لیس از وسطش زدم کاملا مطمئن بودم این کس خیلی تمیزه
یه اهی کشید خیلی عمیق دراز کشیدم رو تخت تو بغل هم بودیم لبای همو میخوردیم خیلی حشری شده بود دیگه تو همون حالت من دراز کشیدم اومد روم لبامو ول نمیکرد همش میخورد کیرم وسط پاهاش بود روی کسش بلند شد کیرمو با دستش گرفت و گذاشت رو سوراخ کسش آروم داشت میداد تو باورم نمیشد کیرم نمیرفت تو کسش انگار کیرم داشت زخم می‌شد انقد فشار داد دوسه بار کلاهش میرفت تو دوباره میومد بیرون تا این که بالاخره جاش کرد چه کس داغی کیرم دیگه کامل تو بود دوسه دفعه بالا پایین کردو گفتم بیا تو بغلم ممه هاشو میخوردم اومد لبامو میخورد منم دستمو گذاشتم رو لپ کونش و از زیر تلمبه میزدم داشت دیونه می‌شد
گفتم پاشو بلندش کردم کیرمو گذاشتم تو دهنش
یخرده خورد
خوابوندمش پاهاشو باز کردم کیرم و گرفتم میکشیدم رو کسش یه صدای خاص میداد انگار پر آب بود
کیرم و گذاشتم رو سوراخ کسش فشار دادم تو دیگه کامل خیس خیس شده بود ۲ بار ارضا شده بود تا اینجا منم شروع کردم تلنمبه زدن اول اروم میزدم
خیلی خوب بود سرعت و بردم بالا تند تند میزدم اه و اوخش دیگه تبدیل به فریاد شده بود باورم نمیشد همچین کس تنگی داشته باشه تند تند میزدم ممه هاشو میخوردم آبم داشت میومد تند تر کردم جوری که صدای تلنمبه کل فضا پیچیده بود ابم اومد تو کسش انگار از کل وجودم خارج شد خالی کردم تو کسش لبامو گذاشتم رو لباش و لب میگرفتیم
روش بودم تو همون حالت و کیرم تو کسش بود آروم کشیدم بیرون خیلی وقت بود سکس نداشتم
از کسش آبم سرریز شد بیرون منم اون صحنه بیشتر بهم حال میداد انگار دنیارو فتح کردم
بوسش کردم گفت برو یه دوش بگیر رفتم گرفتم
اومدم لباسامو پوشیدم نشستم کنارش گفت تو
بهترینی یخرده لب گرفیتمو گوشیم زنگ خورد گفتم باید برم بهت پیام میدم گفت باشه خداحافظی کردم
ولی این داستان واقعی به اینجا ختم نشد ،
این داستان ادامه داره …

نوشته: فرزاد


👍 44
👎 15
165901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

909099
2023-01-02 01:46:09 +0330 +0330

اسمم فرزاد(مستعار).اسم زنه مهناز (مستعار) شغلم هم بماند.
مرد حسابی انگار کل ملت بیکارن بگردن ببینن تو کی هستی.طرف جاسوس اسرائیله اینقدر خودش رو دست بالا نمیگیره!!!


909113
2023-01-02 02:29:18 +0330 +0330

ناموسا چی پیش خودت فکر کردی گفتی شغلمو نمیگم؟؟؟

3 ❤️

909131
2023-01-02 05:49:34 +0330 +0330

ایقد گفتم گفت کردی حالم بد شد یبار بخون خودت چی نوشتی اصلا

2 ❤️

909139
2023-01-02 07:43:28 +0330 +0330

لامسب 19سانت هست ولی کلفتیش زیاده
باید ازین سایت برم بعد ده سال
همه اینجا کلفت و دراز من دول موشیم
بای بای


909147
2023-01-02 09:05:30 +0330 +0330

ای بنازم ,مادربزرگ رو جر دادیااااااااا

0 ❤️

909153
2023-01-02 10:23:23 +0330 +0330

ننویس دیگه

2 ❤️

909159
2023-01-02 11:01:56 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

909183
2023-01-02 15:57:45 +0330 +0330

دروغ پشت دروغ
هیچ زنی اولین ملاقات مردی رو نمی‌بره خونش، اونم یک زن متاهل،
هر بچه ای برمی‌داره صحنه سازی ذهنشو، تصورات خیالی خودش رو مینویسه، آخه مگر مجبورید این پرت و پلاها را بنویسید

3 ❤️

909186
2023-01-02 16:01:17 +0330 +0330

عنتر میمون توسباغه 😂

0 ❤️

909197
2023-01-02 21:09:17 +0330 +0330

نکنه نماینده مجلسی یا وزیر یا چیزی هستی که از اسم مستعار استفاده کردی و شغلت رو هم نگفتی .اخه اوسکل ما بیکاریم بخوایم بگردیم تو یا اون به اصطلاح میلف رو پیدا کنیم ؟

2 ❤️

909234
2023-01-03 04:28:40 +0330 +0330

کسی که به GIF میگه گیفت ارزش فحش دادنم نداره! کیرم تو سواد و مغزت کسخل.

2 ❤️

909236
2023-01-03 05:17:10 +0330 +0330

حتما اون داستان رو شنیدی که یه مجرم رو به اعدام محکوم می‌کنند ، وقتی برای کسب تکلیف و عفو ملوکانه‌ی احتمالی به قصر میرن ، پادشاه با عصبانیت میگه : چه بخششی؟! باید اعدام بشه و توی حکم می‌نویسه :
بخشش لازم نیست اعدامش کنید!!!
طرف که نامه شاه رو می‌بره ، بعد از کلمه‌ی بخشش یک ویرگول می‌ذاره و نامه اینجوری میشه :
بخشش ، لازم نیست اعدامش کنید!!!
اینجوری و با یک ویرگول کوچیک معنی حکم سلطان از زمین تا آسمون عوض میشه.
حالا منظورم اینه ؛ شماهایی که داستان می‌نویسید!! یعنی اینقدر فهم و شعور ندارید که بفهمید بدون علائم نگارشی خواننده نمی‌تونه جملات رو تشخیص بده و بفهمه!
چون خودتون داستان رو نوشتید و راحت می‌تونید بخونید ، فکر می‌کنید برا بقیه همین قدر راحته. اما نمی‌دونید که فقط خودتون باید نوشته خودتون رو بخونید.
به ملانصرالدین گفتن یه نامه برا ما بنویس بفرستیم برا فلانی! …
گفت : پاهام درد می‌کنه!!
گفتن : پا چه ربطی به نامه داره ؟!
گفت : آخه اگه بنویسم خودم هم باید برم براشون بخونم چون هیشکی نمی‌تونه نوشته منو بخونه!!

1 ❤️

909308
2023-01-04 00:20:26 +0330 +0330

نوروش…من دقیق این اتفاق برام افتاده…چرا فک میکنید همه دروغ میگن…عین همین ماجرا واسه من اتفاق افتاد اینستا با یه زن پنجاه ساله دوست شدم قرار اول رفتم خونشون ی سکس توپ و باحال کردیم

2 ❤️

909337
2023-01-04 02:48:18 +0330 +0330

کص پیرزن رو لیس زدی و مکیدی مزه خوبی می‌داد؟؟ میگم چرا جدیدا اینقدر اعتماد به نفس پیدا کردن و مثل دخترا خودشون رو چوس میکنن

0 ❤️

909415
2023-01-04 17:28:27 +0330 +0330

اعصبی و کیر خر؛ تلنمبه و کیر خر؛ گیفت (گیف منظورش بود) و کیر خر! اول یاد بگیر بنویسی جاکش، بعد جق زدن در حال کار کردنو ترک کن که ما مجبور نشیم یه کصشعر غلیظ مثل اینی که تفت دادی در حال جق زدن رو بخونیم با این همه غلط املایی!
در نهایت، کیرم پس کله‌ت

0 ❤️

909437
2023-01-05 00:28:54 +0330 +0330

شغلتو نمیگی؟بجز راننده اسنپ چی میتونی باشی تو این مملکت تخمی؟

0 ❤️

916424
2023-02-23 04:55:07 +0330 +0330

خیلی خوب بود از این جوانایی که زنای میانسال رو میکنن خوشم میاد واقعا از خود گذشتگی میکنن اینها جوانان جان برکف و آینده ساز این سرزمین هستن این کار شما باعث میشه اون خانم از سکس لذت ببره و هر گناهی که داشته باشی آمرزیده بشه ولی خدایش شما از اون رزمنده ها و شهیدان که ۸سال جنگیدن و آخرش عراقیا میان زنای ایرانی به بهانه سیغه میکنن بهتر هستید

0 ❤️

922424
2023-04-08 02:00:15 +0330 +0330

دیوص اولش میگی تجربه سکس داشتم بعد میگی تجربه نداشتم؟زیر دامنش فقط شورت بود؟من فکر کردم زیر دامنش یه شلوار کردی هم باید میپوشید،اول داستانتو بنویس رو کاغذ بعد بیا اینجا چرت بگو

0 ❤️