نصب ماهواره برای خانوم اهل برنامه

1393/06/26

سلام به دوستان باحال و علاقه مند به خاطره سکسی نه داستان
هر کسی خاطره سکسی مطمئنن داره من خاطرات زیادی دارم که یکیشون رو واسه شماها به صورت خلاصه وار نوشتم که دوستان با نظراتشون شرمنده کردن این داستان رو که میخام واستون بنویسم کاملا واقعیه ودر آخر منتظر پاسخ گرم دوستان علاقه مند هستم من کارم نصب آنتن ماهواره هستش از پاساژ دانشکده یکی از دوستام زنگ زد و گفتش که یه خانومی دنبال نصاب ماهواره بود که من شمارتو بهش دادم راست کار خودته زنگ زد امون بهش نده وخیلی تعریفای دیگه فردای اونروز من با موتور از سمت شهریار که واسه خرید ماشین از یکی از نمایندگیها رفته بودم داشتم بر میگشتم که موبایلم زنگ خورد جواب که دادم دیدم بله همون خانومه که شمارمو بهش داده بودن بود به من گفت که تازه اسباب کشی کردن وکه من برم ماهوارشون رو وصل کنم منم با کمال میل پذیرفتم و آدرس رو واسم اس کرد آدرسش تو فاز 4 اندیشه بود منم که سر رام بود کمتر از 20دقیقه رسیدم اونجا خلاصه رفتم سمت خونه و آیفون رو زدم و در رو باز کرد و رسیدم دم در واحد در رو که باز کرد دیدم یه زن خوشگل گوشتی حدودا 24 25 ساله سفید رو با چشای درشت و ازهمه مهمتر هیکل نازش از زیر چادر سفید نشون میداد که چه چیز لوندیه جلوم که چند قدمی راه رفت و من از پشت سر متوجه کون ردیفش شدم که عین ژله میلرزید زیاد به رو خودم نیاوردم من که دست خالی بودم و وسایلم همرام نود رسیور رو با بشقاب و بندو بساطش آورد و من از بشقابش ایراد گرفتم و قرار شد که غروب یه بشقاب نو ببرم و نصبش کنم بهد یه استکان چای خداحافظی کردمو رفتم حول و حوش ساعت 6 عصر زنگ زدم که دارم میام تشریف دارین که گفتش مشکلی نیست راه افتادم با ماشین پدرم وسایلو لوازم رو بردم درخونشون رو که زدم ایندفعه یه آقایی در رو واکرد و کمک کرد وسایل رو بردیم تو بوی تریاک توخونه موج میزد معلوم بود که طرف معتاده و تازه از پای بساط بلند شده بود شروع کردم به بستن و نیم ساعتی از این خانوم خبری نبود که کم کم پیداش شد رفته بود بیرون خرید از در که اومد تو سلام و احوال پرسی و… رفت تو اتاق و مانتوشو در آورد با همون چادر سفیدش اومد بیرون ویه ادکلن خیلی خوش بو هم به خودش زده بود که خیلی حال کردم بوی شهوتناکی داشت خلاصه یه ساعتی طول کشید تا راه ادازی کردم و داشتم کانالهارو میچیدم که آقاهه رفتش بیرون بعد رفتنش یکم نفسم باز شد و شروع کردم به سوال و… که این مرده کیه که گفتش شوهرمه اسمش محمود بود زنه اردبیلی بود و به من گفتش که میشه ترک روهم واسم بگیری که گفتم یه بشقاب دیگه میخاد بشقاب کهنشون رو یه جورایی سرهم کردم و ترک روهم راه انداختم و یه دفعه بهم گفت که خونه یکی از دوستام بودم که یه کانال 24ساعته سکسی دارن میشه واسم بگیریش که من بهش گفتم : اولا باید آبگرید بشه که باید ببرم دسگارو خونمون یزنم بیارمقبول کرد و من دستگاه رو بردم خونمون کاراش رو کردمو ساعت 11 قبل از ظهر بردم در خونرو که زدم در باز که شد دیدم به خودش عجیب رسیده بای شلوارک و تاب که از زیر چادرش کاملا معلوم بودرفتم تو وسلش کردموشبکه اسپایس رو تحویلش دادم و واسه اینکه دستمزدو پول وسایل نپره خودم رو بیخیال جلوه دادم خلاصه حساب کتاب کردمو خداحافظی کردم و اومدم خونه واقعیت یه کم بیخیالش شدم . چند روزی گذشت که زنه دوباره زنگ که شبکه هامون قط شده واسه فردا صبح قرار گذاشتم و رفتم رسدم اونجا دیدم شوهره هم هستش بسط تریاکش زمین بود به ماهم یه تعارفی کرد و منم که اهلش نبودم چند دقیقه ای گذشت که شوهره رفت بیرون دوباره این بار دیگه با زنه سر حرف باز شدو اسمش رو ازش پرسیدمو گفت که ویدا هستش تلفنش هم تند تند زنگ میخورد یا رد تماس میکرد یا اینکه میگفت بعدا زنگ میزنم و مهمون دارم و از این حرفا یه جورایی متوجه قضیه شدم و دیدم بببببببببللللللللههههههه خانوم اهل برنامست و کارش اینه شوهره هم که واسش بکشی میکرد و قصدا میرفت بیرون که ما راحت باشیم ویدا خیلی روک بهم اصل قضیه رو گفت و به من گفت که اگه اهلشی برو تو اتاق خواب و … من یه کم مشکوک شدم ولی نمیشد از یه همچین موقعیتی استفاده نکرد خلاصه رفتم تو اتاق و یکی دو دقیقه بعد اومد تو چادر رو که از سرش برداشته بود دیدم که چه جیگریه اومد کنار من و گفتش که اگه میشه معطلش نکنیم پسرم از مدرسه کم کم میاد و رفتیم سر اصل مطلب بشمار سه لخت شدو منم همینطور حیرون موندم واییییییییییی چه بدن سفید و بی مویی داشت منم لباسامو کندمو بغلش کردمو شروع کردم به خوردن گردن و با سینه هاش بازی کردن از روی سوتین واونم از روی شورتم با کیرم که نیم خیز بود داشت ور میرفتش که خابوندمش رو تختو سکسمون کم کم شروع شد سینه های نسبتا گندشو داشتم میخوردم و گاهی هم لب تو لب و… چشاش دیگه خمار شده بود و از زیر شورتش دستمو بردم روی کسش با نوک کوسش که داشتم ور میرفتم مثل مار به خودش میپیچیداخ و اوخش اتاق رو برداشته بود معلوم بود که خیلی شهوتیه کسش به قدری خیس شده بود که امونش ندادم و چون کمی عجله داشتیم شورتش رو سریع کشیدم پائین چه کوسی تراشیده و خوش فرم کیر من هنوز کاملا الم نشده بود کمیش واسه استرس بود خلاصه بلند شدم رفتم رو سینش نشستم کیرمو بردم سمت دهنش سریع گرفت تو دهنش جووووووووون یکم که واسم خوردوآمادش کرد بلند شدم به پشت چرخوندمش کون گندش بد جورداشت حشریم میکرد کیرمروگذاشتم لای پاش نم نم جلو عقب میکردم وسط کوسش که قمبل کونشو بالا پایین میکرد که کیرم یه دفعه رفت توی کوس نسبتا تنگ و داغش شروع کردم به تلنبه زدن باهر عقب جلو کردن من اونم عقب جلو میکرد ریتممون سرعت گرفت دوسه دقیقه ای که به اون حالت زدم دیدم که بلند شد منو خابوند به پشت سریع اومد بالا و کیرمو داد تو کوسش به قدری قشنگ بالا پایین میکرد که پستوناش بالا پایین میپرید واین صحنه داشت دیونم میکرد که زیاد طول نکشید یه آخی کشید و لرزید آبش اومد بعده این که آب ویدا اومد بلندش کردم سرپا به حالت قمبل به قدری کونش خوش نما بود که اگه دوران 14 15 سالگیم با دیدن عکس یه همچین صحنه ای خودمو خراب میکردم گذاشتم تو کوسش تند تند با سرعت زیاد دو سه دقیقه ای که زدم آبم داشت میومد کیرمو کشیدم بیرون و تموم آب کیرم رو ریختم رو کون و کمرش بیحال رو تخت هردومون افتادیم

ادامه دارد…
نظراتون فراموش نشه

نوشته:


👍 4
👎 0
125619 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

436436
2014-09-17 14:42:04 +0430 +0430
NA

یر خایت میخاره بیام بکنم تو کونت جلقی بد بخت مجبوری بلوف بزنی و اینجوری عقده هات رو خالی کنی

0 ❤️

436439
2014-09-17 15:23:33 +0430 +0430
NA

zer zadi jalgi

0 ❤️

436440
2014-09-17 15:33:09 +0430 +0430

بگو یک و نیم
بده بکنیم

0 ❤️

436441
2014-09-17 16:35:25 +0430 +0430

عموی جلقی ی ذره برو با همون خانمه دیکته کار کن کیرم تو این داستانت

0 ❤️

436442
2014-09-17 16:43:19 +0430 +0430
NA

به قول خودت خاطره گوی خوبی هستی، می دونی به درد می خوری تو یه جمع کیر به دست بشینی همه مست و پاتیل بشینن، تو این خاطره های کس خریت و بگی و اونا جق بزنن. خوش می گذره بهتون… .

0 ❤️

436443
2014-09-17 16:45:55 +0430 +0430

دادا داستانت برا کی…من خودم نصابم شبکه اسپیس پلاتیونم از سال86تا حالا قطعه…تازه شبکش دیگه قطع شده الان جاش بیزارس تی وی امده…چند سال عقبی…بالام

0 ❤️

436444
2014-09-17 16:57:52 +0430 +0430

البته این جور چیزا زیاده تو جامعه ی ما متاسفانه
ولی این داستان تو واقعی نبود
زنی که جنده شده چشاش موقع شهوت خمار نمیشه و مثل مار به خودش نمیپیچه از روی شهوت
بعد اینکه اسم تریاک و بساط آوردی تر زدی به داستانت
مثلا خواستی بگی یارو پول موادشو نداشت اینکارو میکرد
خیلیا معتادن دلیل نمیشه هرکی معتاد بود بره بکشی زنشو بکنه
ادامشو ننویس
عاج فیل کس گشاد بره تو کونت از سینت بزنه بیرن
شاشیدم به پلاسمای خونت
ننویس این کسشرا رو کونی
ننویس دیووووووووووووووووووووووث.

0 ❤️

436446
2014-09-17 18:23:59 +0430 +0430
NA

جنده هم اینطور نمیگه بیا بکنم

0 ❤️

436447
2014-09-17 19:04:18 +0430 +0430
NA

نخوندم!!!

0 ❤️

436448
2014-09-18 04:32:37 +0430 +0430
NA

سلام سواحل لختی ها کجا هست؟

0 ❤️

436449
2014-09-18 04:34:22 +0430 +0430
NA

سلام میشه شمارتونو بدید

0 ❤️

436451
2014-09-18 20:43:20 +0430 +0430
NA

بازم تاپ و شلوارک؟؟

0 ❤️

436455
2015-05-22 18:50:44 +0430 +0430

متاسفانه خوندم!

0 ❤️

685916
2018-05-06 03:54:25 +0430 +0430

من فاز ۴ ام ادرسشو بده یه حالیم ما کنیم

0 ❤️