با سلام رضا لاتکسی ام دوتا داستانمو نوشتم که بخونید و بفهمید از کجا رسیدم به کجا حالا باور نمیکنید یا میکنید نمیدونم

این داستان مال عید امساله یعنی 402 که قسمت شد تو عید کون بدیم، عید شد رفتیم شمال چون دوتا خونه داریم اونجا یکیشو اجاره دادیم به مسافرا یکیشم خودمون، املاکی اومد گفت چهارتا پسر مجرد از اهواز اومدن میخان اولش بابام مخالفت کرد ولی بعدش کرایرو افزایش داد موافقت کرد رفتیم املاک بعدش بهم گفت برو خونه بهشون شیر گازو یاد بده و… راننده اسمش علی بود که خیلی هیکلی بود هی به رونم نگاه میکرد و با لهجه گفت ما مسافریم هوای مارو داشته باش خندید چون من رونو کونم تپله نظر همرو جلب میکنه رفتیم خونه تا اونارم دیدم کونم گز گز کرد گفتم اینا باید کونم بزارن یه زره جلوشون قمبل کردم مثلا دارم شیر ابو یاد میدم بهشون دیدم دارن پچ پچ میکنن یکیشون اومد مثلا ببینه یاد بگیره دستش خورد به کونم که من خندیدم و اینا نخو گرفتن گفتن ما غریبیم میتونی بیای شهرو نشونمون بدی گفتم الان نمیشه دیر وقته فردا شمارمو دادم معرفی کردم خودمو و رفتم فرداش زنگ زد گفت میخایم بریم رستوران و جنگل بلدی گفتم اره یه شلوار تنگ پوشیدم که کونمو رونم قشنگ توش نما داشت رفتم باهاشون غذا خوردیم و رفتیم جنگل علی گفت ای کاش زن منم رونش مث تو باشه من خندیدم گفت واقعا بهشته و اینا منم خندیدم و گفتم همه دنبالشن ولی نمیرسن بهش سوار ماشین شدیم علی ماشینو داد رفیقش خودشم اومد عقب نشست گفت منم یکی از اونام که دنبالشن اروم دستشو گذاشت رو رونمو و میمالید من اولش مقاومت کردم ولی بعدش کیرم سیخ شد اون فهمید منم دلم میخادد یه زره مالید رسیدیم داخل شهر و من گفتم اینجا پیادم کن شب پیام داد گفت اینجا دختر پیدا میشه؟ یکی میخام رونو کونش مث خودت گفتم نه نگرد نیست، گفت خودت پس چند منم ناز کردم گفتم تو اصن کیرت انقد هست منو سیر کنه یهو عکس داد از کیرش دراز نبود ولی قطر داشت دیگه حسابی حشری شدم و گفت هرچه قد میخای میدم ولی فردا بیا گفتم باشه فردا نشد میخاستم برم مهمونی اینارو پیچوندم شب پیام داد چون پیچوندی فردا نمیزارم زیرم نفس بکشی منم گفتم ببینیم و تعریف کنیم فرداش خودمو تخلیه کردم یه لاتکسی که همیشه دارمو پوشیدم روش یه اسلش، غروب گفتم با اینا میرم بیرون شمال گردی هیچی رفتم داروخونه یه ژل لوبریکانت خریدم رفتم ویلا تا رسیدم دیدم همشون شلوارک پوشیدن منتظر منن منم شلوارمو در اوردم تا شلوار چرم لاتکس منو دیدن اب از لبو لوچشون راه افتاد منم یه زره با کونم بازی کردم و دوتا اسپنک زدم به خودم تا اینا دیگه بلند شدن شروع کردن کونمو دست مالی کردن و ور رفتن من شلوار همشونو کشیدم پایین چیزی که مییدیدم نفسمو بند اورد سه تا کیر گنده که قطرشون کلفت بود دراز نبود یدونه کیر دراز که این توم میرفت میرسید به معدم با ولع تمام کیرشونو میخوردم و ساک میزدم هرچی که بلد بودم رو کردم که حسابی کیف کنن دیدم رو ابران اصن تا کیر علی رو خوردم گفت نمیزارم نفس بکشی محکم تو دهنم تلمبه میزد میگفت بخورش کونی بخورش کون گنده من هی حشری تر میشدم اونا هم میدیدن علی اینکارو میکنه همون حرکتارو میکردن دیگه بعد بیست دقیقه دهنم خسته شد بلند اومدم بشم هلم داد گفت کونی حق بلند شدن نداری تا من بگم گفتم ابتون میاد گفت ما تاخیری خوردیم حالا حالا نمیاد نشستن رو مبل برا یکی ساک میزدم با کیر یکی بازی میکردم به همین منوال تا بلند شدم با شلوار کونمو میکشیدم رو کیرشون و اونا حال میکردن اروم اروم شلوارمو کشیدم پایین و باز با کونم با کیرشون ور رفتم رفتم رو مبل قمبل کردم اون پسره که کیرش دراز بود کاندوم کشید منم ژل زدم اومدم سرشو کرد تو سوراخ یهو کرد توم من اتیش گرفتم ناله کردم علی گفت بهت گفتم نمیزارم نفس بکشی حالا باید تحمل کنی اومد کیرشو تا ته کرد تو حلقم هی تلمبه میزد تخماش میخورد رو فکم دیگه کامل سرخ شده بود صورتم اون. پسره هم هی میزد در کونم کونمم سرخ شده بود دوتا دستامم کیر اونا بود تا علی گفت نوبت منه اومد پشتم گفت جرت میدم دیگه کرد توش هی اسپنک میزد که شل کنم هی میگفت کونی شل کن
دیگه زانوهام درد گرفت گفتم علی بسه بلند شدم گفتم یکی بشینه بشینم رو کیرش علی نشست من نشستم رو کیرش یکی هم اومد کرد تو حلقم علی شدت تملبه هاش به حدی بود که کل خونه صدا تلمبه شده بود و من داشتم لذت میبردم بعضی اوقات پروو بازی در میاوردم میگفتم زورتون همینه که اونا بدتر میکردن علی بلند شد یکی دیگه نشست اون بلند شد یکی دیگه نشست فقط وقتی اون کیر درازه نشست من قشنگ کیرشو تو معدم حس میکردم انقد گشاد کرده بودنم زانوهام که دردش خوب شد داگی شدم علی خابید زیرم کیر درازه پشتم اول علی کرد یه زره اون پسره تف زد بعد اون دوتا دیگه هم کردن تو دهنم اول یه زره کلاهکشونو میک زدم بعد دیگه جا نشد یکی یکی کردن تو حلقم حالا اولش درد داشت بعدش جا باز کرد کیر درازه هی اسپنک میزد شل کنم وقتی شل نمیکردم علی میگفت بزن کونشو پاره کن و محکم تلمبه میزدن دیگه کونم بی حس شد دیگه انگار نه انگار دوتا کیر تو کونم بود دهنمم دیگه گشاد شده بود انقد تلمبه زدن تو دهنم ساعتو نگاه کردم دیدم یک ساعتو خورده ای گذشته گفتم علی بسه گفت خفه شو کونی من میگم کی بسه بازم کردنم گفتم چاره چیه حداقل وایسید یه پوزیشن دیگه بلند شدم چسبیدم به دیوار کونمو دادم عقب گفتم بیاید کونم دهنم همش سرخ شده بود دوباره نوبتی اومدن علی اومد کرد بعد اون یکی این یکی همشون کردن چون بهم دوتایی حال داد گفتم بخابید کف زمین بشینم رو کیرتون حالا دوباره دوتا کیر تو کونم بود یه کیرم دستم یه کیرم دهنم تا اینکه علی بلند شد منو دمر خابوند زیرم متکا گذاشت کونم اومد بالا این خیلی لذت بخشه حتما تست کنید قشنگ کیرشو حس میکنید اومد خابید روم هی تلمبه میزد یکی هم خابید جلو دهنم کیرشو بخورم اونا هم خسته شدن نشستن نوبتشون بشه دیگه همشون اینطوری کردن منو این میرفت اون میکرد… و دیگه بلند شدم گفتم بدید ابتونو بیارم کاندومارو درداوردم کیرشونو تمیز کردم و ساکو شروع کردم گفتم میخام مث پورن استارا ابتونو بخورم بریزید رو صورتم اب علی سریع اومد ریختم رو چشام بعدش اب کیر درازه اومد ریختم رو صورتم و دوتا بقیه هم همینطور چشام دیگه باز نمیتونستم بکنم که با دست همرو ریختم تو دهنم و همرو خوردم بعد بقیشو هی با عشوه میخوردم اونا هم دیگه ولو شدن دو ساعتو خورده ای بود فکر کنم بود داشتم میدادم بهشون بعدش علی گفت پولت تو کشوعه رفتم خودمو شستم یه جغم برا خودم زدم بعد اومدم شلوار لاتکسو بپوشم علی گفت اینو یادگاری بده به من تا یادم بمونه چه کونیو کردم منم لبخند زدم و شلوارمو دادم و بعدش رفتم دیگه ندادم بهشون فقط ساک تا هفته اول عید که بعد ویلارو تحویل دادن رفتن این بود داستان عید امسال اگه امسال داستان جالبی پیش بیاد مینویسم براتون

نوشته: رضا