هنوز عذاب وجدان دارم

1392/09/09

سلام به همه ایرانیا. برا اولین بعد 4 سال کیرم راست شد برم یه سر به جند تا سایت سکسی بزنم. از وقتی که ازدواج کردم د؛یگه وقت این جور شیطنتهارو ندارم اومدم تو این سایت چشمم خورد به یا داستان به نام سکس با زن شوهردا ر ممنوع. یهو یاد دوران مجردی افتادم و عذاب وجدانی که هر از گاهی میاد به سراغم. داستان از جایی شروع میشه که من مجرد بودم و تو یه آژانس کار میکردم.روبروی یه کوچه بالا تر از آژانس یه دفتر امور مشترکین بود که از آژانس ما کد گرفته بود تو این دفتر هر از گاهی من میرفتم کارامو انجام میدادم یه خانوم خشگلی اونجا کار میکرد به اسم ‘’’ باورتون شاید نشه اما یادم نمیاد اسمشو. اسمشو به اصطلاح میزاریم تن ناز. خلاصه این خانومه وقتی من میرفتم با روی باز و مهربون کارامو با کمال میل انجام میداد. حتی یه چند بار پول میخواستم از کارتم بگیرم رفتم اونجا و کارمو راه انداخت. یه روز نوبت سرویس من بود دسته بر قضا این تن ناز خانوم مسافر من بود میخواست بره تهران خلاصه شوار شدو ما بردیمش. اینو بگم که اومد جلو نشت. چیزی که اکثر خانوما رعایت میکنن و عقب میشینن. یه سی دی اهنگ داد براش بزارمو شروع کردیم به حرکت وسط راهم سیگار روشن کرد.خلاصه از اوت روط به بعد فهمیدم که اصن خانوم تنش میخواره یا از من خوشش اومده. خلاصه یه چند باری دیگه رفتم دفتر برای کارام یه روز پول میخواستم هر کاری کرد خط ها شلوغ بود نتونست پول بکشه منم شدیدن لنگ بودم. یهو برگشت گفت اقا میلاد من پول دارم بهتون میدم هر وقت بانک رفتین پول گرفتین بهم پس بدین. خلاصه از من انکار از خانوم اصرار. پولو گرفتم با کلی تشکر.برای اطمینان هم شمارمو دادم بهش.این داستان هیچ چیزه سکسی نداره شاید خسته کننده باشه اما شاید اموزنده باشه واسه جوون تر ها. توهین به مسی نشه من سنی ندارم 35 سالمه اما میخوام این داستان بگم شاید برای بعضی ها خوب باشه. بعد این جریانات یه چند بارس اس ام اس داد که جایی میخواد بره و میخواد من ببرمش. کم کم بهم نزدیک شدیم.این دختر یه دختر ترکه ای خوش شاستی و زیبا. هیکل مشتی خلاصه هر چی بگم کمه.یه روز سر صحبت تو ماشین باز شدو شروع کرد به دردو دل که طلاق گرفته شوهرش معتاد بوده و الان تنها زندگی میکنه و طلاق گرفته.دعوتم کرد به خونش.اینو بگم مث همه جوره کس بازی کردم اما هیچ وقت تخم اینو نداشتم که خونه کسی برم همیشه هر کس رو خواستم اوردم تو خونم.

خلاصه با هزار تا ترسو بد بختی خودمو راضی کردمو رفتم خونش.نشستیم تو پذیرایی رفت شربت اورد و با هم شادیم رفتیم تو اتاقش یه اتاق دنج و تاریک داشت که به سلیقه خودش درست کرده بود خداییشم قشنگ بود. یه سیگار روشن کردیمو نشستیم به کپو بعدشم یه سکس جانانه. از اتاق اومدیم بیرون تو پذیرایی که چایی بیاره. یهو چشمم افتاد به تابلو عکس از خودش و شوهرش تا عکسو دیدم جا خوردم گفتم این عکسه چیه گفت عکس منو شوهرمه اونقد تو حسو حال خودش بود که یادش رفته بود همه حرفاشو که اره رفته ماموریتو الان تنهاست.منو میگی عرق سرد همینطور میریخت از صورتم برگشتن گفتم جا کش مگه نکفتی طلاق گرفتی یهو جا خورد فهمید چه سوتی داده.شرو کرد به جز جزو گریه که بخدا من خوشم اومده ازتو دلم میخواد باهات باشمو از این حرفا.تنها چیزی که یادمه اینه که یدونه زدم توگوشش و مثل ب ق از خونه زدم بیرون.یه نامردی در حقم شد. و یه خیانت رو دستم.از اون به بعد از ترسم هر وقت با کسی میخواستم رفیق بشم یا بکنمش اول میگفتم شناسنامتو ببینم. این داستان تموم شدو رفت اما هنوز بعد 4 سال عذابش هنوز به گردنمه و ازارم میده

نوشته: میلاد


👍 0
👎 0
70953 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

406192
2013-11-30 13:16:27 +0330 +0330
NA

تحمل کن! اولش ی کم درد داره بعد عادت میکنی خخخخخخخ

0 ❤️

406193
2013-11-30 15:40:26 +0330 +0330
NA

اوووووووخى عذاب وجدان نداشته باش.خب تو که نميدونستى که اون خانم جنده هست و داره به شوهرش خيانت ميکنه.هيچ نگران نباش ♥

0 ❤️

406194
2013-11-30 16:04:16 +0330 +0330
NA

تو که زنه رو نکردی پس چرا غذاب وجدان داری!!! پیشنهاد میکنم کسانی که داستان مینویسن از به کار بردن کلمه شربت خوداری کنن و از کلمات قهوه / نسکافه و… استفاده کنن که باعث بالا رفتن سطح داستان میشه :| :|

0 ❤️

406195
2013-11-30 16:31:54 +0330 +0330

گفتي : ( سلام به همه ايرانيا )! خب خوار كسه مگه از عربستان داري مينويسي ؟؟؟
گفتي : ( اسمه دختره يادت نمياد ) . خب به كيرم . چه فرقي ميكنه اسمش چيه ؟؟
بچه كوني : هر خانمي سيگار بكشه ؛ ميخواد بده ؟؟مشخصا بچه گوز آبادي .
همه جور كس بازي كردي ؟؟؟ اما تخم نداشتي خونه ي زيدت بري تا حالا؟؟؟
خوار كسه: رفتين تو اتاق ؛ قبل از سكس ؛ يه سيگار كشيدين ؟؟؟
بچه جقول :
زندگي شايد افروختن سيگاري باشد ؛ در فاصله رخوتناك دو هماغوشي …
فلذا : كير تمامي رانندگان مجرد آژانس در كون جنابعالي.

0 ❤️

406196
2013-11-30 17:19:13 +0330 +0330
NA

saniy میشه ی مین وقتتونو بگیرم؟شما نسل جدید دختر ایرانی هستی احیانا؟؟ای جان تکاورجون جیگرتو بخوره چقد بامزه ای تو…همین مونده بود تو بمن پیام بدی

0 ❤️

406197
2013-11-30 18:09:12 +0330 +0330
NA

ساني نفس من
قربونت برم سعيد ايروني نسترن بانو از شهرك غرب لطف داري به من خوشگله

پس شما هم كه به اسم دختر ايروني و نسترن تنها اومدي هم مي توني جيگر كه زن بشي . چه دختريييييييي هم ازت در مياد اوووووووووووف. سوراخ سنبه هاي شهرك و هم كه خوب بلدي كه كجا مي شه داد و دستگير نشد نفس .

مي گن از تجارب بقيه مي شه درس گرفت . ايننننننننننه
ايشون خواست دختر شه شد ، از در جلو منتها ، به من هم اميد ميده كه مي تونم معلم شم از در عقب . از قضاي روزگار خيلي من دوست دارم معلم شم از در عقب كه محتويات كونم رو سر يه عده خالي كنم . خيلي متشكرم عزيز دلم سكسسسي .

معلم بشم شاگردم مي شي ؟؟؟؟؟؟ جوووووووووووووون

0 ❤️

406198
2013-11-30 18:37:30 +0330 +0330
NA

رضا جان
اين جيگر طلا خود دختر ايروني، نسترن تنها و سعدي ( بس كه شيوا و بليغه به جاي سعيد مي خوام بهش بگم سعدي از اين به بعد)از شهرك غرب هست. فقط يكي تو اين سايت مي تونه كامنت هاي كس شعر و پر از غلط بگذاره كه ايشون هم خود خود دختر ايروني سعدي تنها از نسترن غرب هست. ( مدل خودش نوشتم )

باز مترجمش باهاش قهره كه ترجمه كنه ويرايش كنه اقلا بشه فهميد چي گفته .
حالا قراره شاگرد من بشه از جلو كه من حسابي بهش درس بدم ، ياد مي گيره و قول ميده كامنت هاشو درست بگذاره . اوووووووف درد و بلاش بخوره تو سر مستر تيچر با اون همه اطلاعاتش راجع به انگلستان و سوئد.

0 ❤️

406199
2013-11-30 22:22:12 +0330 +0330

نوش جونت
وقتی خبر نداشتی مهم نیست بهش فکر نکن
بالاخره ما نفهمیدیم این سانی جون دختره یا پسر!!!
اگه فهمیدین به ما هم خبر بدید!!

0 ❤️

406200
2013-12-01 01:03:56 +0330 +0330

خوب بود ولی ننویس . . . . . . . . . . . . . .
اینقدر تخمی و جا به جا و درهم برهم نوشتی که ریدمون زدی به کل ماجرا. خواهش می‌کنم که دیگه خاطره برای ما تعریف نکن. نمی‌مردی که یک اسمی واسه اون جنده انتخاب کنی که بتونی با املای صحیح بنویسی. دیده بودم که طناز می‌نویسن ولی تن ناز رو ندیده بودم. سعی کن زن بگیری و دور و بر کثافت‌کاری با زن مردم نگردی. شاشیدم تو سوادت، دیگه ننویس. خیلی خوش شانسی که چیزی بارت نمی‌کنم، تو هم قول بده که دیگه ننویسی.

0 ❤️

406201
2013-12-01 04:12:27 +0330 +0330

بعضی کامنتها از خود داستام طولانی تره…و چررررررررررررررررت و تکراری…

0 ❤️

406202
2013-12-01 05:01:52 +0330 +0330
NA

~X( ~X(
حالم بد شد
یه مشت چرت نوشتی
پر غلط املائی
اه اه

0 ❤️

406203
2013-12-01 07:53:30 +0330 +0330
NA

میگن زن شوهر دار بکنی سرت میاد حالا خواهی دید چیزی که عوض داره گله نداره در ضمن خودم مخالف این حرفم ولی بسرم اومد

0 ❤️

406204
2013-12-01 10:08:19 +0330 +0330
NA

راستی یه کپی شناسنامه و کارت ملی و 12قطعه عکس کارت پایان خدمت :D و اخرین مدرک تحصیلی رو هم برا تشکیل پرونده بگیر خب پسرمی قند بابا =))

0 ❤️

406210
2013-12-01 10:20:04 +0330 +0330
NA

أرسته حرف شما رو املا موافقم .

0 ❤️

406211
2013-12-01 10:21:11 +0330 +0330
NA

درسته حرف شما رو کاملا موافقم .

0 ❤️

406206
2013-12-01 14:45:49 +0330 +0330
NA

شمارتو بده كارت دارم

0 ❤️

406207
2013-12-01 17:49:09 +0330 +0330
NA

چقدر به مث و مسی و اینا علاقه داری…
مگه مسی هم میاد تو این سایت که میگی به مسی توهین نشه؟
شاید رونالدینیو هم اومده باشه نه؟

0 ❤️

406208
2013-12-02 07:19:35 +0330 +0330
NA

جاي خوبش همون عذاب وجداني كه داشتي هست

0 ❤️

406209
2013-12-02 12:00:11 +0330 +0330
NA
الان واقعا پشیمونییییییییی؟
0 ❤️

551254
2016-08-03 10:37:24 +0430 +0430

آزیوا اوستوروم

0 ❤️