زن دایی من یک خواهر کوچیکتر از خودش داره که از روز اول رابطه ما در جریانش بوده. حتی خواهرشو تشویق کرده بود که با من اوکی بشه.
بعد از کرونا گرفتن زن داییم رفتارش خیلی تغییر کرد . وقتی طرف گوشیش میرفتم حسابی با حساسیت گوشیش رو از من میگرفت و هر وقت علت این کارش رو جویا میشدم میگفت که چرا اصلا باید گوشی منو چک کنی مگه بهم اعتماد نداری.
منم بهش اعتماد داشتم ولی یک مجموعه رفتار و کاریی که کرده بود منو ب شک انداخت . اول این که سکسمون رو کنسل کرد بعدش حساسیت ب گوشیش . ی بار تو گوشیش دیدم که داخل اینستا ی پسر رو سرچ کرده بود ولی بهش گفتم این که جواب سر بالا دادش. منم دیگه تحمل نکردم و شماره خواهرشو مخفیانه از گوشیش در آوردم و بهش پیام دادم. بهش جریان رو توضیح دادم گفتم که رفتارش تغییر کرده میترسم که بهم خیانت کنه . خواهرش گفت که رابطه ما اشتباهه و اگر کسی بفهمه دردسر میشه و بهتره من فکر ی نفر دیگه باشم.
خواهر زن داییم از من ۴-۵ سال بزرگتره. من کم کم باهاش بیشتر صحبت میکردم و اونم بدش نمیومد باهام حرف بزنه . ولی بهم گفته بود ب هیچ عنوان خواهرش نفهمه باهاش چت میکنم منم قبول کردم . اون از رابطمون سوال میکرد ازم پرسید سکس دارین . گفتم آره چند ساله گفتش حدس میزده و رابطه ای که طولانی میشه حتما سکستوشه . ی مدت که گذشت و ما بیشتر راحت شدیم ازم خواست اگه عکس کوس خواهرشو اگه دارم واسش بفرستم . گفت از همه جا کوس خواهر عکس بگیرم بهش بدم . منم ی عکس از قبل داشتم که وقتی داشتم خواهرشو میکردم گرفته بودم براش فرستادم . بهم گفت عکسو پاک کنم چون اگه لو بره خیلی بد میشه ولی معلوم بود از کیر من خوشش اومده بود . گفت کیرت خوبه. منم بهش پیشنهاد سکس دادم ولی چون ازدواج نکرده بوده ترسید قبول کنه . گفت دوست داره سکس کنه ولی میترسه . منم دنبال دردسر نبودم و میدونستم بگایی داره . بعد ی مدت ازم میخواست واسش فیلم پورن بفرستم و از خودش عکس فرستاد واسم کاملا معلوم بود که دوست داره رابطه داشته باشیم . یروز بهم پیام داد گفت من بودم از تل بهش پیام دادم گفتم نه گفت یکی بهم پیام داده گفته دوست پسر خواهرتم (یعنی زنداییم) منم با توجه ب این که از قبل بهش شک دارم این باعث شد برم بهش بگم .وقتی بهش گفتم تعجب کرد گفت چطور با خواهرش در ارتباطم . منم که فهمیدم چ سوتی داده بودم . بعدش رفت با خواهرش حرف زد اونم از ترس همه چیزو که بهش گفته بودم بهش گفت.
این شد که زن داییم باهام کات کرد و حسابی با فوش و این داستانا. از اون طرف خواهرشم از خودش بدتر میکرد و بیشتر فوش میداد. خلاصه بعد ی مدت ب خاطر این که منو ناراحت کرده باشه با یکی رل زد از سکس خودش برام عکس میفرستاد .
الان بعد از گذشت ۲ سال از این موضوع هر از چند گاهی میبینمش ولی خیلی رسمی در حد سلام با هم حرف میزنیم.
نوشته: zodiac
اخه مردیکه احمق جوری گفتی شک داشتم خیانت میکنه بهم.کسی ندونه فکرمیکنه طرف مجرده.
ببخشیدااما شما ازهمون روز اول داشتین به هم دیگه وبه کل خانواده تون وداییت خیانت میکردین.کاری ندارم داییت میکنه نمیکنه میرسه به زنش و…اگر شعئور داشتین که رابطه شروع نمیشد.
پس واژه خیانت رو بکارنبر اشتباهه باجمله وکلمه دیگه وصف کن.اینطوری خیلی رومخ هست.
درضمن الان این قسمت که مثلا نوشتی بنظرخودت ایا واقعامناسب این سایت ومخاطبش بود؟
ازشکست عشقی ودرددل کردن خواستی بگی یاداستان سکسی بنویسی؟سعی کن اول اصول داستان نویسی خصوصا چندقسمتی رو یادبگیری بعدشروع به نوشتن کنی.اینطوری نه به شعئور خواننده توهین میشه نه خودت فحش میخوری.
چندپاره خط نوشتن و گفتن خیانت کردو…درواقع مثل توضیحات پاورقی وتکمیلی یه داستان هست که حین نوشتن داستان برای فهم بهتر داخل پرانتز یه توضیح مختصرمیدن واصلا درحدی نیست چه حجمش وچه مطالبش که بشه یه قسمت.
ممنون از نظر دوست عزیز MasterSepehr
من هرچی گفتم جز واقعیت نبود واسم مهم نیست کسی باور کنه یا نه
ولی واقعا دلم نمیخواد کسی مثل من باید
باور کن همین الان درگیر این داستانم
زن داییم ازم کنیه داره کارایی میکنه که منو واقعا ب گا داده
دوستان کسی متوجه شد این کستان که نوشته چجوریاس یا فقط من متوجه نشدم چی نوشته؟
کیر حلق الله تو کونت با این چرندیاتت دروغش به کنار بی ربط نوشتن و طرز نگارشت و بی روح بودن داستانت باعث شد کیرم خودم با اجازه بزرگترا تو کونت دوستان وکیلم ؟