وقتی زنم فهمید من کونم
سلام منم تقریبا کل داستانهای ین سایت رو خوندم
آره 5 سال کون دادم ولی به یک نفر تا اینکه ازدواج کردم . اوایل ازدواج خوب سکس میکردم هر نوعی که فکر کنید . کس لیس خوبی هستم و دوست دارم کس بخورم تا اینکه کم کم زنم سینهام رو میخورد با زیر تخمهام بازی میکرد که خودم کم کم بهش گفتم میخوای از کون بکنمت میگفت نه درد داره منم واسه اینکه نترسه توی اوج سکس میخوابیدم روی کمرم و میگفتم واسم جق بزن و سینهام رو بخور . و یواش تو گوشش گفتم انگشتت رو بکن تو سوراخ کونم اونم با اره و نه درد میاد یواش گذاشت دم سوراخم و واسم جق میزد و تازه داشتم حال میکردم نفسهام تند تند شده بود داشتم دیونه میشدم و بهش میگفتم بیشتر بکن نوم و دیونه وار و تند تند میکرد توم و نمیدونید چه لذتی میبردم و بعد از گذشت چند بار متعدد از این کارم داشتم میکردمش گفت میخوای دست بکنم تو کونت دنیا رو بهم دادن تو همین حال که میکرد توم تو گوشم گفت تا حالا کون دادی حس خوبی داشتم میگفت ولی انکار میکردم . کم کم که منو از کون با انگشت میگایید و سینم رو میخورد گفت دوست دارم یکی جلوی من تو رو بکنه (میدونم باور نمیکنید) اره کمی ناراحت شدم ولی کم کم قبول کردم و بعد از گذشت یک هفته بدون اینکه دوستم بفهمه زنم خونست گفنم میای همدیگه رو بکنیم اونم قبول کرد . زنم توی حمام قایم شد صدای زنگ اومد ایفون رو برداشتم گفت زود باش کونی . اومد اب خورد و شروع کردیم به همدیگه رو مالیدن و کم کم رو شکم خوابیم و با یکم کرم کونمو نرم کرد و سر کیرشو گذاشت داخل و محکم کرد توم دادی کشیدم که زنم بفهمه و میدونستم میاد که این قسمت رو ببینه کم کم تلمبه زدنش بیشتر شد و محکم منو میزد و میگفت کونی میگایمت و لذت میبردم زنم داره میبینم و دیدم تلمبه زدنش تند تر شد فهمیدم میخواد ابش بیاد گفت لعنتی کجا بریزم که زنم اومد تو و گفت خواهش میکنم بریزش توش اینو که گفت دوستم خایه فنگ شد ولی وقتی دید دارم زنم میگه و من لذت میبره سرعتش بیشتر شد و یکدفعه دیدم تنم داغ شد لذت میبردم زنم جلوی دوستم بوسیدم و بهمون گفت هر وقت دیدین بهم احتیاج دارین بگین از اون موقع 1 سال گذشته و من هر دو ماهی یکبار این کارو جلو زنم میکنم
نوشته : … لذت
شاعر میگه:
کونی بکنم من از تو امروز… تا هفته بعد هی دهی گوز
من به خوب و بد داستان و گی و لز بودنش یا هر چیز دیگه اش کاری ندارم.
هر چی باشه یه بسم الله و میگم و تا آخرش میرم البته بچز وقتایی که حوصله ندارم.
داستان این یارو برام یه خورده مشکوک بود.
دقیقا مثل داستان اون کثافتایی بود که میخوان یه سری مسایل رو توی لجن زار شهوانی عادی جلوه بدن.
چون این موضوع کهنه است…منم به روش قدیم نقد میکنم و میگم گور بابای ادب و متانت و ایضا فرهنگ…به یاد بچه های قدیم:
هوووی یارو
آخه دشنه ی آغشته به شاش گوسفند دولا پهنا تو کونت این کسشعرایی که تفت دادی رو خودت قبول داری؟
آخه کونی که الهی روش بشینی با شرت خونی و آواز بخونی دنبال چه کوفتی توی این میگردی و داری چی رو رواج میدی؟
اسپیکر و دوتا باندش
این خفیفه با جعبه ی تیرش
کل این تخت با چهارتا پایه اش
این دره با دستگیره اش
همه و همه بدون مواد روان کننده و ترمیم کننده اعم از روغن کرچک و وازلین و کرم نیوا و روغن زیتون و مشتقات گل آفتابگردون تو ماتحتت برو گمشو
به قول تکاور خفته سگ تو دهنت برینه از جلو چشام خفه شو.
یه بی غیرت هایی مثل تو رو باید با اره تیکه پاره کرد.
تو اصلا میدونی زن چیه؟
میدونی روحیات یه زن چطوریه؟
مرتیکه ی چلقوز احمق خیلی دوست داری همچین اتفاقی بیوفته؟
آخ عمه ات برات بمیره…یه زن جنده که بخاطر بی پولی و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه تن به این کار داده و تن فروشی میکنه صد شرف داره به سگ ها و شغال هایی مثل تو.
دست از سر این ملت شهوانی بردار…اینا غیرت دارن
تک تک اینبچه ها شرف دارن.
درسته بعضیاشون زدن تو جاده خاکی اما باز هم شرف دارن و اگه افتادن توی چاه حاضر نیستن ده نفر دیگه رو با خودشون بکشونن پایین.
برو احمق…ساناز خانوم حیف اندام تناسلیه مبارکتون نیست که توی دهن هر لجنی جاش میدید؟
حداقل میگفتی شاشم دهنت یه چیزی.
آخه بچه کونی چرا کوس میگی تو زنت کجا بود من شرط میبندم که تو زن نداری، اما اینکه کونی هستی وکونت گشاده شکی توش نیست.
برو کونتو بده وجلقتو بزن کون بچه نیا کسشعر ننویس که روزگارتو سیاه میکنن بچه های شهوانی.
marde zan jende dide boodima vali zane marfd jende nadide boodim, vala ba in nonashoon…
جهت اطلاعت
الان زنت واسه خودش 6تاکلفتشوزیرسرداره ازتوهم که خوب آتوگرفته فکرمی کنی بتونی جلوشوبگیری؟
مرحبا به این جلقنامه زیبا.مرحبا به کونت مرحبا.مرحبا به سوراخ مرحبا.
ممنون كفتار پير
يه مدتي بود كه اين غيرت توشهواني كمرنك شده ولي بازم دمت كرم
با عرض سلام،ھرچی کفتار گفت و اينكه نبودي چند وقت پیری اتفاقی برات افتادہ بود
یعنی این تاپیک فاجعه ترین تاپیکی بود که تاحالا خونده بودم !!!
من کونم !!! :-)))
D:
میزم تو کونت !
ببینین یه چشمه از تراوشات یک ذهن متروک جلقی کونی زیر 15سالیه احمق بی مقدارو خداییش ببینید
واااای مووردم ازخنده…
تا حالا داستان به این کسشعری نشنیده بودم…
ادامه بده…ادامه بده…
جالب بود…
خخخخخخخخوووووع
اون قسمت ک زنت پرید بیرون سفارشتو کرد… دوستتم ریلکس ب کارش ادامه داد … خیلی بحال بود … بساط خندمو جور کرد عجییییییییییییییییییییییب
به تو چه عوضی عقب افتاده یعنی تو هیچ گوه کاری نداری که مثل سگ گرسنه داعشی به مردم حمله میکنی . خدایا این حیوانات رو از کشور و فرهنگمون دور کن .
اینجا که رسیدم مردم از خنده
خواهش می کنم بریزید توش
یه مشت اشقال کس مدیده هیچی ندیدن فکر میکنن چون ندیدن یا تو مخشون نمیره شروع به فحش دادن میکنن. خودم شاهد هستم که یکی به دوشتم کون میداد بعد از ازدواج هم هردو شونو میکنه مرده بهش التماس میکنه بیا زنم بکن دلش کیرتورو میخاد
نظرات جدید داستان‌ها
- آفرین. خوب بود. واقعی بود
- خوب نوشتی راست ودروغش مشلی نیست جناب بهروز...
- معلوم شد واسه روستایی اوه اوه با لهجه داغونت لو دادی - [...
- کس خل مالیاتی
- این قسمت عالی بود. مخصوصا توصیف حس و حال سجاد وسط سکس با بها...
- سلام توله سگ
- بنویس دیکه بقیشو
- دقیقأ ولی باید خودت علنی ورک بهش میگفتی وتهدیدش میکردی سکوت ...
- کصم خیسه منم کیر میخوام تاپیکمو بخون ...
- البته یادم رفت بگم اسم داستانم ستاره خوشبختی من که درست عین ...
- حنانه اینقد لز با سارا بهت کیف داد و سارا هم با بلدیه خودش د...
- عالی بود من هم داستانی درست مثل این قبلا تو سایت گذاشتم ...
- بعد ۸ سال چرا ننوشتی لامصب
- مثله همیشه عالیی یه فکریم برا کامی و کاملیا بکن...
- این چ کصشعر گشادی بود😐
- دختر ۱۷ ساله سینه ۹۰ مرتیکه جقی ۱۶ سالت بود هوس کیر دوس پسر...
داستانهای تازه
- ماجرای من و سارا و شوهرش
- عمه مهوش
- شیخ کونده و پیر مقدس
- من برای چی ساخته شدم؟
- مرده ها و زنده ها (۲)
- اطلس سبز (۴ و پایانی)
- نوید و عمه جون
- خانومم و ماساژور
- سکس های رضا (۲)
- مرده ها و زنده ها (۱)
- برده داری من و همسرم (۱)
- خیابون
- یه انتقام خاص و پر ثمر
- آرتمیس معاون شهردار
- ناپدریم کصمو گایید
- داستان لیلا زنم و صاحبکارش !
- پس از فاجعه...
- پسر هیز دوست شوهرم
- دوتا هم خونه گی (۱)
- توله سگ
- زیباترین روز زندگیم با زنداداش
اسم داستان خيلى خوب بود =))
ادمين دمت گرم دل بچه هارو شاد كردى امروز :-D
تا اينجاشو خوندم:
من همه ى داستانهاى سايتو خوندم بعد تصميم گرفتم بيام بگم من كونم اونم به اين بزرگى =))
ديگه كلن مارو خلع صلاح كردى واقعا چيزى ندارم بهت بگم جناب كون