پسرخالم گولم زد

1401/10/23

با سلام اسمم مهرزاده ۱۸ سالمه اهل شمالم قد‌ بلندم و حدود ۱.۸۴قدمه . این خاطره هم که میخوام بگم واسه چند ماه پیشه اولین باری که دادم . اول‌ از خودم بگم ی پسر سفید و خوش چهره که از بچگی‌همه منو بچه خوشکل صدا میکردن . تو مدرسه هم خیلی تو کف من بودن میومدن که مخ منو بزنن ولی به هیچکی رو نمیدادم و چند بار هم دعوا کردم سر این موضوع . ولی بعضی وقتا به این فکر میکردم که چرا همه تو نخ منن و توجه روم زیاده و کم کم طوری شده بود که این توجهات رو از جانب بقیه دوست داشتم و حتی دوست داشتم منو اذیت کنن . ی حس عجیبی درونم به وجود اومده بود که قبلا این حسو نداشتم . اینکه مثل دخترا دنبالم باشن و خاطرخواه داشته باشم ولی همیشه ترس آبرو داشتم . بعد ی مدتی ور رفتن با خودمو شروع کردم و با خودم بازی میکردم . فیلم های گی میدیدم و دوس داشتم جای کونیه توی فیلم باشم . حتی بعد ی مدت انقد حشری شده بودم که به سرم زده بود به یکی از همکلاسی های صمیمیم که اعتماد داشتم پیشنهاد بدم و بهش بدم ولی همیشه میترسیدم و منصرف میشدم و با انگشت کردن و خیار و خودارضایی خودمو خالی میکردم . خلاصه مدرسه تموم شد و تابستونم که همیشه بیکار بودم و ذهنم همیشه درگیر این مسئله بود و دوست داشتم واسه ی بار حس دادن رو تجربه کنم . خلاصه گذشت و شرایط هیچوقت مهیا نشد تا اینکه خالم اینا از تهران اومدن مسافرت و اومدن خونه ما . ی پسر خاله دارم که ۳ سال از من کوچیکتره ولی‌ خیلی زرنگ و موزی هستش . یک روز صبح که من خواب بودم اون گوشیم رو برداشته بود و گوشیم چون رمزش ۸۵۸۵ هستش و اونم بلد بود رفته بود و گوشیه منو زیرو رو کرده بود . قسمت سایت ها هم که شب قبلش تو فیلم های گی بودم و حتی توی همین سایت شهوانی داستان کون دادن ی نفر رو صفحه اول بود و اونم همرو دیده بود . شک کرده بود که من ی کرمی درونم هست و از دادن خوشم میاد ولی مطمئن نبود (البته اینارو بعدا خودش بهم گفت) . برای اینکه مطمئن بشه با یک شماره ای که نداشتمش تو گوشیم بهم پیام داد و شروع کرد صحبت کردن . اولش گفت که میشناسمت و یکی از دوستات هستم و بد جوری تو کفت هستم و میدونم که تو هم دوست داری بدی و رو مخ من کار میکرد . منم اولش تعجب کرده بودم و نمیخواستم به همین راحتی آبروم بره و تهدیدش کردم که دیگه پیام نده وگرنه شکایت میکنم . ولی اون گوشش بدهکار نبود و فقط قربون صدقم میرفت و خواهش میکرد که بهش اعتماد کنم . ادامه صحبتامون تو واتساپ بود و بلاخره بعد دو روز اصرار و پافشاری مخ منو زد . لعنتی کار بلد و با چرب زبونی و اصرار که شبیه سکس چت بود منو راضی کرد و حتی من عکس کون و اون عکس کیرشو واسم فرستاد . وای من چقد احمق بودم که پسر خالم خونمون بود من داشتم باهاش سکس چت میکردم و حتی ی ذره بهش نکردم . روز پنجمی بود که خونمون بودن و شب موقع خواب پسرخالم گفت که شب تو اتاق من بخوابه و منم گفتم باشه . رخت خواب ها رو پهن کردیم و چراغارو خاموش کردیم و منم رفتم واتساپ که دیدم بله پیام داده . شروع کردیم صحبت کردن و این دفعه قشنگ با حرفایی ک میزدیم حشری شده بودم و با کیرم ور میرفتم . یهو پسر خالم گفت که مهران بیداری؟ گفتم اره چطور؟ که صفحه گوشیشو نشونم داد که یک صفحه چت تو واتساپ بود . دقت کردم و دیدم چقد پیاماش آشناست که یهو دوهزاری افتاد . یهو تپش قلب گرفتم و نفسم داشت بند میود . یعنی کسی که باهاش سکس چت میکردم و مخ منو زده پسر خالم بود😱😱
همونطور مات و مبهوت بودم که گفت مچتو گرفتم و هر چی بگه باید انجام بدم وگرنه آبرومو تو کل فامیل میبره . منم تازه فهمیده بودم که تو چ چاهی افتادم و چطور فریب خوردم . دوست داشتم دادن رو تجربه کنم ولی نه با یک نفر از فامیل و اونم پسر خالم که ۳ سال از من کوچیکتره . خلاصه همونطور گیج بودم که به سرم زد بگیرم بزنمش و گوشیشو بگیرم و همه چتا و عکسا رو پاک کنم چون هم اون ۱۵ سالش بیشتر نبود و جسش هم از من خیلی کوچکتر بود ولی اون فکر همه جا رو کرده بود و قبل اینکه کاری کنم گفت از چتا و عکسا اسکرین شات گرفته و تو ی فلش ریخته و کار اشتباهی کنم همه رو پخش میکنه آبروم رو میبره . من دیگه نمیدونستم چیکار کنم و بغض گلومو پر کرده بود که پسر خالم گفت که خیلی تو نخ من هست و منم همونطور که با هم چت کردیم و به دادن علاقه دارم میتونیم دو طرفه لذت ببریم و هر دو به خواستمون برسیم . ولی من قبول نکردم و گفتم نمیشه تو از من ۳ سال کوچکتری و اصلا زشته ولی اون حالیش نبود و هی اصرار میکرد و با چزب زبونی رو مخم کار میکرد . خلاصه بعد کلی صحبت و اصرار و تهدید از جانب اون و دیگه راهی نداشتم مجبور شدم که قبول کنم . در رو قشنگ بست و اروم در رو قفل کرد و چراغ خواب رو روشن کرد. من تقریبا دراز کشیده بودم و اومد اونم کنارم دراز کشید . پرسید که تا حالا دادم ؟

گفته نه .
گفت چطور پسری به این خوشگلی رو تا حالا کسی نکرده؟
منم گفتم خیلیا میخواستن ولی نتونستن
اونم گفت که امشب خودم صفرتو باز مینکنم و کاری میکنم بهترین حس دنیا رو تجربه کنی.
خلاصه بعد اومد روم و شروع کردن لب های منو خوردن . بعدش رسید به خوردن گوش و گردن من . لعنتی با اون سن کمش کار بلد بود و قشنگ حشری کرده بود منو . بعدش تی شرت و شلوارمو در آورد و منو برگردوند و شرتمو کشید پایین . خیلی از بدن من خوشش اومده بود چون تعریف از خود نباشه کلا بدنم سفیده و کون خوش فرمی هم دارم و کلا کم مو هستم . اونم فقط ازم تعریف میکرد و قربون صدقم میرفت . بعدش رسید به کونم و چنگ مینداخت و باهاش بازی میکرد و شروع کرد به خوردن سوراخم . وای چه حالی میداد صورتشو کلشو‌ کرده بود لای کونم و فقط لیس میزد . رو ابرا بودم بیشرف کارش خیلی درست بود . بعدش شروع کرد انگشت کردن و چون از قبل با خیار و موز بازی میکردم زیاد اذیت نشدم. بعد چند دقیقه خلاصه از کونم دست کشید و شلوارشو کشید پایین . کیرشو دراورد ی کیر متوسط حدود ۱۶ سانت و کلفتیش هم بد نبود . بهترین سایز واسه من بود که اولبن بارم بود . اومد جلو صورتم و کیرشو گرفت جلو صورتم گفتش بخورش. من هنوز باورم نمیشد که با پسر خالم تو اون حالتم . خلاصه ی مقدار کیرشو خوردم و گفت دیگه بریم صر اصل مطلب . بلند شد و اومد رو کونم نشست . من دمر خوابیده بودم . سوراخمو قشنگ تف مالی کرد و گفت آماده ای؟
منم که دیگه هیچی برام مهم نبود که زیر چه کسی هستم و واقعا حشری شده شدم با حرکت سر گفتم آره .
کیرشو گذاشت رو سوراخمو و گفت کی فکرشو میکرد ی روز عین جنده ها زیر من باشی و بکنمت . بعدش با ی فشار سرشو داخلم کرد . وای ی لحظه میخواستم از شدت درد جیغ بکشم ولی نمیشد . اونم آروم آروم فشار میداد و منم زیرش دست و پا میزدم . خلاصه تا ته فرو کرد . چشمام داشت میزد بیرون ی لحظه کل بدنم بی حس شد . فقط کیر اونو داخل کونم حس میکردم . کم کم شروع کرد عقب جلو کردن هنوز دردش زیاد بود . ولی نمیتونسم کاری کنم و باید ساکت میموندم چون همه خواب بودن و صدامون میرفت بیرون . کم کم تند ترش کرد و منم دیگه داشتم لذت میبردم و دردش کمتر شده بود . چشمامو بسته بودم و فقط حرکت کیرش داخل کونمو حس میکردم . خلاصه بعدش گفت که بلند شو دوست دارم سر پا بکنمت . منم بلند شدم و ی لحظه خنده هم گرفت منو چون اختفلاف قدمون زیاد بود . خلاصه منو چسبوند به دیوار و منم یکم قمبل کردم و شروع کرد تلمبه زدن ولی تو این حالت نمیونست سریع تلمبه بزنه چون صدای بهم خوردن بدنش با کونم زیاد بود و صدا میرفت بیرون . بعدش مو هامو گرفت و منو انداخت روز مین . یکم وحشی شده بود بازم افتاد رومو شروع کرد سریع تلمبه زدن . وای رو ابرا بودم واقعا داشت حال میداد . خلاصه بعد چند دقیقه بلند شد و رفت چندتا دستمال برداشت اومد جلوم وایساد و گفت یکم بخور تا آبم بیاد . منم در حد ۳۰ ثانیه خوردم که از دهنم کشید بیرون و کل آبشو ریخت تو دستمال .
دستمالو گذاشت کنار و اومد جلوم گفت بخورش . منم گفتم دیگه نمیخورم و چندشم میشه که موهامو گرفت و نشست رو زمین و پاهاشو دراز کرد و سرمو کشید برد سمت کیرش گفت پسر خوبی باشو بخورش تا دوباره بلند شه میخوام بازم بکنمت . منم گفتم دیگه بسه الان ی نفر میفهمه که گوشش بدهکار نبود و سر مو دودستی گرفت و فشار داد سمت کیرش . منم دهنمو باز کردمو کیرشو کرد دهنمو سرمو با با دستاش سر کیرش بالا پایین میکرد . خیلی خوشم اومده بود حتی از وقتی خشن تر شده بود . خلاصه بعد چند دقیقه کیرش دوباره راست شد و گفت برو روش بشین . منم بهش پشت کردمو رو کیرش نشستم . خیلی حال میداد رو کیرش بالا پایین میکردم و واقعلا دیگه فقط لذت میبردم . بعد چند دقیقه بهش گفتم دوست دارم تو پوزیشن های مختلف منو بکنی . اونم گفت به روی چشم و تو پوزیشن های مختلف منو کرد . جفت پاهامو گذاشت رو دوشش منو کرد تو صورت هم نگاه میکردیمو میگفت فقط میگفت کی فکرشو میکرد . خلاصه از بغل از پشت جلو تو پوزیشن هاب مختلف منو کرد و اخر سر که داگی بودم و پشتم بود نفساش تند تند شد که فهمیدم داره آبش میاد و همونطوری خالی کرد تو کونم . خلاصه به آرزوم رسیده بودم و یکی از بهترین حس های دنیا رو اونم با چه کسی تجربه کردم . بعدش در کمال شادی تو بغل هم خوابیدیمو بعد این ماجرا ۲ بار دیگه فرصتش مهیا شد و با هم حال کردیم . الان نزدیک ۴ ماهه که رفتن و منو پسرخالم در ارتباطیم و با هم سکس چت میکنیم و منتظریم تا عید برسه و ی سری دیگه بیان شمال. منم دیگه خودمو کنترل میکنم و با خیار و اینا ور میرم و نمیتونم به کسی اعتماد کنم و بهش بدم. بی صبرانه منتظر عیدم و یا امید وارم ب کیس مناسب برام پیدا شه دلی از عذا درارم .

نوشته: مهرزاد


👍 18
👎 0
36201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

910434
2023-01-13 03:12:28 +0330 +0330

با کونی که تخلیه نکردی
سکس کردی
بعد همون کیرو ساک زدی ؟
کصخل خودتی اگه ندادی بیا پیش من عمو جون دیگه تخیلی ننویسی

5 ❤️

910445
2023-01-13 04:43:21 +0330 +0330

به نکته ظریفی اشاره کردی
کصخل خودتی

0 ❤️

910491
2023-01-13 11:21:10 +0330 +0330

خوبه. نفر خوبی پیدا شده و با روش جالبی.
در پاسخ به این دوستان که میگن تخلیه نکره، باید بگم که اونجا همیشه پر نیست. تخلیه و شستن یه کار بهداشتیه اما لزوما همیشه اجباری نیست

3 ❤️

910493
2023-01-13 11:43:51 +0330 +0330

اومد کرد ورفت اولین بارت بود کیر ۱۶ سانتی خوردی تو رو که راست میگی

0 ❤️

910527
2023-01-13 16:56:58 +0330 +0330

این دستان پسر خاله ی قورمساق

0 ❤️

910611
2023-01-14 06:43:07 +0330 +0330

چطوری کونی بدون کاندوم دادی سوراخت رو
اول گفتی دوطرفه بعد شد یک طرفه کل داستان
نفهم بی سواد تو را چه به داستان نوشتن برو سرکوچه کون بده ایدزی بدبخت بی شعور
با موز سوراخ ات رو بازی کردی 😂
کم تر بخورد بیشتر کون بده تا خالی نبندی

0 ❤️

910678
2023-01-14 19:30:42 +0330 +0330

فانتزيت رو دوست داشتم
ولى ١٥ ساله با ١٦ سانت كير يكم غير معقوله
تا عيد صبر كن ١٧ سانت ميشه

0 ❤️

911499
2023-01-20 08:41:59 +0330 +0330

اما من دوس دارم اون پسرخاله عزیزتو بکنمس توی یه اتاق یک در عرض و طول یک در یک متر ک راه عقب وجلو نداشته باشه و بعدش کون سفید و تاقچه ایشون دو هفت دست مدل قوچی بکنمش جوری ک تا هفت روز راه کا میره عن از سوراخ کونش هی سرازیر بشه و حساب کارهم دست تو هم بیاد ک کردن اژدرفکنی به چی میگن

0 ❤️

911707
2023-01-22 01:07:26 +0330 +0330

تا عید یه سر بیا پیش من 😂

0 ❤️

913293
2023-02-02 03:47:08 +0330 +0330

خوب نوشتی ،جدا از هرچی

0 ❤️