سلام دوستان من پدرام هستم ٢٦ ساله هم دادم هم كردم خلاصه كه تو روابط جنسی تقریبا همه چیو تجربه كردم ولی بیشتر یا از یه تایمی به بعد بیشتر نقش مفعول رو داشتم و احساس كردم كص پسرانم میخاره تا دولم ، من خوشگل و جذابم این تعریف من نیست و تمایلی ندارم و نداشتم به این موضوع ولی وقتی از یه سنی میبینی بیشتر بهت توجه میشه به عناوین مختلف دیگه میفهمی كی هستی از دستمالی شدن تو اتوبوس و مترو و تا دست به دست كردن چند تا معلم تو مدرسه دیگه به مفعول بودن گرایش پیدا كردم و دیگه حس پسرانه نداشتم به خودم لذت میبردم تو استخر بهم نگاه میكردم مثل یه كص منو میدیدن یه خاطره از دوانی كه این حس و خیلی داشتم میگم واسه ٧…٨ سال پیش بود زمانی كه خیلی به قول بچه بازا كون بودم تو فامیل كه پسر بزرگها از ١٥ سالگی میكردنم و تو سن ١٨ بودم پسر عمم زنشو طلاق داده بود بیشتر اوقات مست بود و صدام میكرد قلیون میكشیدیم و بعضی وقتها مشروب میخوردیم دیگه خودم كص پسرونم خارید یه شب غافلگیرش كردم تو مستی براش ساك زدم تا چند وقت یا ساك میزدم یا با دستم براش جلق میزدم تت ارضا بشه دیگه حس زنونگیم زده بود تو حلقم یه شب با هم مشروب خوردیم افتاد رو كاناپه كه طبق معمول ارضاش كنم رفتم تو اتاقش كه تخت دو نفره داشت رفتم سر كشو ها چون قبلا با شورت و سوتین زنش جق زده بودم رفتم یه ست قرمز پوشیدم وقت نداشتم قشنگ به خودم برسم فقط جذابیت و یه پسر سفید تو پُر با لباس زنانه قرمز دیدن داشت رفتم جلوش صداش زدم ناصر تا چشماشو باز كرد فر خورد گفتم ناصر میخوام امشب بهت كص بدم اونم مست و پاره یكم حشر تور حمله كرد بهم منو خوابیوند رو تخت وای من زن بودم داشت با كصم ور میرفت سوتین و كشید اونقدر نو سینه هامو خورد كه زیر چشمام سیاه شده بود از حشری بودن اصلا یادم نبود پسرم و كیر دارم لباس زنونه و یه مرد روم داشت از بدن زنونم لذت میبرد من دو ساعتی همیشه ناصر دستمالیم میكنه و آخرش یه سكس خوب تموم میشه و باهام مثل یه زن برخورد میكنه دیگه كل بدنمو خورد و سوراخمو با زبونش ماساژ داد و نشستم روش و كیرشو كرد توم وای اروم بالا و پایین بصورت آسانسوری میرفتم بالا و پایین مثل یه زن جنده داشتم با كص پسرونم وای نگم براتون از موقع كه برای ناصر زنونه میپوشم نه اینكه طلاق داده زنشو جدی جدی تن تن برام لباس و لوازم ارایش میخره دیشب خونش بودم اول كه رفتیم خونه باهم رفتیم حموم و تر تمیز زدیم بیرون دوستام پدی صدام میکنن ولی ناصر بهم میگه پری خلاصه گفت پری یه كاستوم برات خریدم كه یه شورت و سوتین خطی سفید هم بود پوشیدم رفتم تو اتاقش گفتم عزیزم زنت امده ناصر اونقدر حشری بود كه منو خوابونده بود فقط میخورد تمام بدنمو یه دو ساعتی خیسم كرده بود دیگه كصم خاریده بود بهشم گفتم ناصر جان بكن توم كه اول اومد روم وای نگم براتون لبامو جوری میخوره كه من از آتیش حشری بودن زیرش ارضا شدم دیگه کیرشو گذاشت لای پاهای دخترونم وای سفید و گوشتی تا اینکه نزدیك بود به ارضاش گفتم عشقم بكن توم اخ اونم كرد توم اروم اروم تمام موهام سیخ میشد جون به كیرش خیلی لذت برام داشت دیگه بعد از یه ربع ناصر گفت پری جونم داره میاد نشست منم از بالا نشستم رو پاهاش كه فشنگ كیرش تا ته بره تومبا دستش سینه هامو میمالوند و لبام تو لباش بود وای اروم اروم گرمم كرد ابشو ریخت تو كص پسرونم وای كلی آب میریخت دم كونم خلاصه از سكسم با شوهر عزیزم بود .

نوشته: پدی