چسبوندن و جق زدن دو پسر (۳)

1401/08/19

...قسمت قبل

شب اون روزی که تو توالت مدرسه من و رامین برای هم جق زدیم، انگار من یه آدم دیگه شده بودم. دیگه احساس پشیمونی نمیکردم و فقط به فکر رامین و کیرش بودم. اون شب تو‌حمام تمام جاهای بدنم که آب کیر و شاش رامین و مالیده بودم با شاش خودم خیس کردم و لیسیدم و جق زدم.
فردای اون روز فقط یه فکر تو ذهنم بود: رامین و حشری کنم و دوباره بکشونم تو توالت مدرسه. چند تا عکس سکسی دبش که داشتم گذاشتم تو کیفم تا با اونا رامین و سر حال بیارم. طبق معمول هر دو نشستیم کنار همدیگه آخر کلاس.
رامین چیزی نمیگفت و من نمیدونستم چطوری شروع کنم. راستش میترسیدم رامین از جق زدن دیروز خیلی پشیمون شده باشه، با این حال دلمو زدم به دریا:

  • “رامین دیشب با چن تا عکس محشر حال کردم. یه جق حسابی زدم”
    -“منم دیشب زدم. ولی علی من و تو که گی نیستیم، نه؟”
  • “نه با با چی میگی؟ دیونه شدی؟”
    -“آخه دیروز تو توالت…”
    -“ دوتا مرد که با عکس سکسی زنا جق بزنن که کونی نیستن. نه به بدن هم دست زدیم نه کارای دیگهٔ کونی ها رو کردیم”
    -“کارای دیگهٔ کونیا؟”
    -“آره دیگه مث لب گرفتن و بدن همدیگه رو مالیدن یا بخصوص کون همدیگه گذاشتن. همون کارایی که من و تو میخواییم با مثلا سوزان سراندون Susan Sarandon بکنیم اونا با هم میکنن”
    -“آخه کیرامونو مالیدیم به هم. تو هم یادته چیکار کردی؟ آب کیر منو مالیدی به خودت”
    -“اینا جق زدن حساب میشه. وقتی آدم حشری شده پیش میاد. هیچکدوم دلیل گی بودن نیست.”
    یهو ترس به دلم افتاد که نکنه رامین دیگه راضی به جق زدن با من نشه. دوتا از عکسای لختی رو از لای کتابم بیرون آوردم و گذاشتم روی میز بین دوتامون
    -“ببین من تا وقتی که از این پستونای گنده و طبیعی خوشم میاد به خودم هیچ شکی ندارم ولی تو انگار به خودت یه کم شک داری. دیشبم با همین دو تا عکسی که میبینی جق زدم. الانم که عکسارو نگاه میکنم دارم کم کم راست میکنم.”
    دروغ میگفتم چون دیشب با فکر مالیدن کیر رامین و با مزهٔ آب کیرش جق زده بودم. دلم میخواست رامین و با خودم همراه کنم و دوباره با هم و برای هم جق بزنیم و راستش این بود که دلم برای حس کردن کیر سفت رامین بین انگشتام یه ذره شده بود. انقدر نگران از دست دادن رامین بودم که خجالتو کنار گذاشتم و دوباره دل به دریا زدم:
    -“رامین بیا دوباره عکسای سکسی نگاه کنیم و مث دیروز جق بزنیم. وقتی دو تایی با هم هستیم یه جور دیگس.”
    رامین مث اینکه منتظر بیشنهاد صریح من بود یا حشری شده بود چون ترس گی شدن از سرش پرید و گفت
    -“آره منم وقتی با تو‌ دوتایی حشری میشیم مثل دیونه ها میشم. دیروز تمام بدنم از شهوت میلرزید.”
    -“منم دیروز حالم مث تو بود. اینا هیچ ربطی به کونی یا گی شدن نداره. ولی رامین نکنه برای کسی تعریفش کنی چون بچه ها خرن فوری بر چسب کونی میچسبونن بهت”
    -“نه با با به کسی نمیگم. دهنم قرصه”
    -“رامین میدونی فایدهٔ دو نفر بودن چیه؟ این پستونا رو نگاه کن اگه دو نفر باشیم تو آبت میاد رو پستوناش و منم با آبت پستوناشو میمالم”
    میخواستم بگم میمالم و لیس میزنم ولی جلوی خودمو گرفتم.
    -آره پسر، کیر به پستون مالیدن باید محشر باشه”
    -“مخصوصا اگه رو پستونا آب کیر یا روغن بریزی و لیز باشه. رامین من حسابی راست کردم”
    -“منم راست کردم.”
    -“رامین این لکه رو میبینی رو عکس؟”
    -“آره. چیه”
    -“من کیرمو انقد مالیدم رو پستوناش که عکس لکه شده. راستی تو تنها که هستی با چی جق میزنی؟”
    -“با تف، گاهی با صابون ولی بعدش میسوزه. از همه بهتر کره یا روغنه ولی همه جا نمیشه بردشون”
    -“تا حالا با شاش خودت جق زدی؟”
    رامین با تعجب گفت:
    -“شاش؟”
    -“آره بشاشی و شاشتو بمالی به بدنت و باهاش جق بزنی”
    -“شاش که لیز نیست”
    -“آره ولی گرما و بوش رو پوستت دیونت میکنه”
    -“تا حالا امتحان نکردم.”
    -“من امتحان کردم. یه بار شاشیدم رو عکسا و در حین جق زدن عکس سکسی خیس شده رو لیس میزدم”
    -“اه، حالمو بهم زدی پسر”
    -“یه دفه امتحان کنی دیگه حالت بهم نمیخوره"
    -“حالا شاش به کنار پسر، من الان حسابی حالی به حالی شدم. شق کردم مث چی. از هرچه بگذری سخن جق خوش‌تر است”
    -“منم شق کردم. زنگ ورزش بریم توالت؟”
    -“باشه ولی علی امروز تا شب من تو‌خونه تنهام میتونیم بریم خونه ما”
    از اینکه رامین رو با خودم همراه کرده بودم و از پیشنهاد رامین قلبم تند تند میزد.
    در حین حرف زدن دست هر دو برامدگی وسط پامونو میمالید. راستش انقدر حشری شده بودم که نمیتونستم تا رسیدن به خونه رامین اینا صبر کنم. گفتم:
    -“باشه بریم خونهٔ شما. ولی یه سر هم میتونیم به توالت بزنیم”
    فکر توالت با فضای کم، با ریسک اینکه کسی بیاد غافلگیرمون بکنه با بوی شاش و بدن‌های هردو نزدیک به هم … منو از شهوت آتیش میزد.
    —————————————-
    توالت خلوت بود و هردو سریع وارد یه کابین شدیم و درو بستیم. روبروی هم شروع کردیم به جق زدن. من خیره شده بودم به کیر دراز رامین و میدانستم که رامینم داره مث هینوتیز شده ها کیر منو نگاه میکنه. دستمو بردم جلو و کیر رامینو گرفتم. با دست چپ برای خودم جق میزدم و با دست راست برای رامین. گاهگاهی با نوک انگشت یه قطره آب کیر لزج و شفاف از سر کیرش بر میذاشتم و میمالیدم به دورو بر کیر خودم. یهو یه فکری به سرم زد. از تو جیب کاپشنم یکی از عکسای لختی پستون و در آوردم و عکسو چسبوندم به کیر رامین و گفتم
    -“خوب کیرتو بمال به پستوناش رو عکس”
    رامین کیرشو عقب جلو میکرد و کیرشو میمالید روی عکس انگار که داره زنه رو میکنه. در عرض کمتر از یک دقیقه عکس از آب کیر رامین خیس شد و من که طاقتم تموم شده بود شروع کردم به لیسیدن عکس.
    -“پسر عکس حالا حسابی مزهٔ کیر میده”
    -“علی من آبم داره میاد”
    سریعا کیر رامین و ول کردم و گفتم
    -“نه نه. جلو خودتو بگیر. بعد از ظهر که رفتیم خونه شما جق میزنیم. حیفه الان آبت بیاد”
    به هر زحمتی بود جلوی خودمونو گرفتیم و از توالت خارج شدیم.
    —————————————-
    ساعت حدود ۴ و نیم رسیدیم خونه رامین اینا. سریع رفتیم تو اتاقش و شروع کردیم به دیدن عکس لختی و یکی دو تا فیلم پورن. بعد از ۱۰ دقیقه کیر من تو دست رامین بود و کیر رامین تو دست من. من که خیلی حشری شده بودم گفتم:
    -“ رامین بیا مث اون دفعه یه شاش کوچیک بکن که من خودمو باهاش خیس کنم”
    -“اینجا تو اتاق که نمیشه. میریزه رو فرش، رو لباسات خیسشون میکنه. میخوای بریم تو حمام”
    -“بریم ولی نکنه پدر و مادرت برسن”
    -“ نه بابا اونا تا قبل از ۷ برنمیگردن”
    رفتیم تو حمام و لباسامونو در آوردیم. وان حمامشون بزرگ بود. من یه طرفش نشستم و رامین جلوی من وایساده بود. گفتم:
    -“بریز همه جای بدنم غیر از سر و صورت. باشه؟”
    -“باشه”
    چون کیر رامین هنوز شق بود یه کم طول کشید تا شاش بیاد. شاش طلایی رنگ و گرمش ریخت روی سینه و پاهام و منم تند تند با دست شاش رامین و میمالیدم همه جای بدنم و حسابی راست کرده بودم. وقتی شاشیدم رامین تموم شد بلند شدم و به رامین گفتم بیا جلو کیرامونو بمالیم به هم. اول سر کیرامونو مالیدیم و بعد چسبوندیم به هم و عقب جلو میرفتیم. حدود ۲۰ سانت با هم فاصله داشتیم وفقط کیرامون در تماس بود. ولی من یهو دستامو دور رامین حلقه کردم و به بهانهٔ بهتر چسبوندن کیرم به به کیرش کشیدمش طرف خودم. بدنامون چسبید به هم. کیر رامینو رو شکمم حس میکردم و سفت خودمو فشار میدادم به رامین. پوست خیس سینه من چسبیده بود به سینه رامین و از داغی بدنش لذت میبردم. سر من روی شونهٔ رامین بود و سر رامین روی شونهٔ من. از تماس پوست شونه و گردن رامین با پوست صورتم لذت میبردم. لبامو خیس کردم و چسبوندم به گردن رامین ولی برام کافی نبود. شروع کردم یواش یواش به لیسیدن گردن و شونهٔ رامین. پوستش نرم و به طور عجیبی داغ بود و شایدم به نظر من داغ میومد. رامینم بگی نگی لباشو میمالید به گردن من. همونطور که بدنمو به بدن رامین فشار میدادم خودمو یواش یواش لیز دادم به طرف پایین. صورتم روی سینه رامین لیز خورد و رسید روی شکمش. حالا سر کیرشو زیر چونه ام حس میکردم. باز آمدم پایین تر و صورتمو چسبوندم به کیرش. سرمو به چپ و راست تکون میدادم و کیر رامین رو صورتم لیز میخورد و از این طرف صورتم به اونطرف میرفت و این وسط گاهی زبونمو در میاوردم و میکشیدم رو کیرش. سر کیر رامین براق و لزج بود و دلم میخواست بمالمش روی لبام یا بکنمش توی دهنم ولی مث اینکه مدت طولانی صورتمو مالیدم به کیر رامین چون یهو گفت “بلند شو علی بازم بمالیم به هم”. بلند شدم و جلوی رامین ایستادم و گفتم:
    -“رامین میای مث اون روز بچسبونم به هم. اول تو بچسبون به من” و برگشتم و پشتمو کردم به رامین. رامین آمد جلو و کیرشو چسبوند به کونم. منم تا میتونستم قمبل کردم و کونم و دادم عقب تا بهتر بماله. وقتی خوب مالید به لمبرای کونم یه فکری به نظرم رسید و گفتم “رامین یه کم زانوهاتو خم کن”. رامین زانوهاشون خم کرد و رفتم عقبتر طوری که کیر رامین اومد لای پاهام. گفتم “آره حالا اینطوری یه کم عقب جلو کن”. رامین کیرشو لای پاهای من عقب جلو میکرد و من کیر درازشو حس میکردم که میمالید روی سوراخ کونم و تا زیر خایهام میومد و بعد دوباره عقب میرفت. منم حرکتمو با حرکت رامین تنظیم کردم و حالا هردو عقب جلو میکردیم رامین کیرشو و منم کونمو. از رد شدن کیرش از روی سوراخ کونم خوشم میومد، یه احساس لذت جدیدی بود، بخصوص که با عقب جلو کردن من سوراخ کونم خود به خود منقبض و منبسط میشد و خوشم میومد. گاهی سرم رو دولا میکردم و سر کیر رامینو میدیدم که زیر خایه هام میاد و میره. اگه کسی ما دوتا رو اونجا میدید حتما فک میکرد که رامین داره کون من میذاره، ولی فقط لا پایی بود و چه لاپایی محشری. بعد از یه مدت در کونم و زیر خایه هام لیز شده بود و کیر رامین بهتر و سریعت سر میخورد، فک کنم حسابی منو با آب کیر قبل از آب منی خیس کرده بود. حرکت‌های رامین هی تند تر میشد و فهمیدم نزدیکه که آبش بیاد. دستمو بردم وسط پاهام گذاشتم رو کیرش. یه دقیقه نشد که آب رامین آمد لاپای من و روی دستم. یه خروار آب منی گرم. وقتی تموم شد نشستم ته وان حمام و بعد از مالیدن آب کیر رامین به گردن و سینه هام شروع کردم باهاش جق زدن. رامین با کیری که هنوز شق بود جلوی من تو وان ایستاده بود. فهمیده بود من چی میخوام و داشت زور میزد که بشاشه. وقتی شاش گرم و طلایی رنگش ریخت روی شونه ها، سینه و شکمم دیگه منفجر شدم و آبم اومد.
    بدون حرف سریع خودمونو شستیم و خشک کردیم و لباس پوشیدیم و رفتیم اطاق رامین.
    تو اتاق که بودیم گفتم
    -“پسر منو روانی کردی با این جق زدن دونفره. اصلا اختیارم دست خودم نبود.”
    رامین که دیگه مث اینکه مشکل گی شدن و کونی شدن نداشت جواب داد:
    -“منم همینطور. راستی از چی بیشتر خوشت اومد؟ چی بیشتر حشریت کرد؟”
    -“اول از همه مالیدن صورتم به کیرت. دوم لاپایی گذاشتنت، سوم خیس شدن بدنم با شاشت. انقد حشری بودم که میخواستم سر کیرتو بذارم تو دهنم و بمکم”
    -“منم نگاهت میکردم چجوری میمالی به صورتت داشتم دیونه میشدم. دفه بعد میخوای بذاریش تو دهنت؟”
    -“آره دفه بعد کیرتو میلیسم و میخورمش مث بستنی” ……
    تقریبا بیست دقیقه بعد پدر و مادر رامین برگشتن خونه و همه با هم شام خوردیم و پدر رامین منو با ماشین رسوند خونمون.

اونشب تو تختخواب هیجانزده بودم. فکرم فقط رامین بود و آلت درازش. وقتی به رامین فک میکردم یاد بدن خیس و گرمش میافتادم که چسبیده بود به بدن من. باز دلم میخواست بغلش کنم و خودمو بمالم به بدنش. همینطور که راست کرده بودم دستمو بردم پشتم و انگشتامو مالیدم دور و بر سوراخ کونم. همینطور که انگشتامو رو سوراخم فشار میدادم شروع کردم به منقبض و منبسط کردن تند تند سوراخم. لذت داشت، انقدر لذت داشت که یه انگشتامو کردم تو کونم و با دست دیگم جق زدم.
یه روش جدید جق زدن کشف کرده بودم.
بقیه برای داستان بعد.

نوشته: Mirilop


👍 20
👎 3
19301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

902290
2022-11-10 02:43:30 +0330 +0330

🍑 #معرفی : زینب زنپوش 🏳️‍🌈

🍆 من زینب (اسم دخترونم) ۲۰ ساله، با یه بدن سفید و بی مو خوراک لیسیدنم…
🥒 از بچگی دوس داشتم لباسای مامان زهرام رو بپوشم و باهاشون جق بزنم، کم کم شروع کردم به انگشت کردن خودم و توی فیلما خودم رو جای زنی که گاییده میشه تصور می کردم و این طوری ارضا میشدم…

🍌🍌 این کانال رو برای به اشتراک گذاشتن خاطرات, روزمرگی ها، عکسا و فیلمای خودم و مامان زهرام درست کردم، امیدوارم لحظات جق وار زیادی داشته باشیم کنار هم 🍌🍌

🍑🏳️‍🌈 Tel: zeinabsissy
🍆🥒 İnsta: zeinabsissy.ir

1 ❤️

902348
2022-11-10 17:45:16 +0330 +0330

بازم جزو بهترین داستانای بود که خوندن اون شاش و اون حرکات منو روانی کرد میخوامشون

1 ❤️

902363
2022-11-10 22:26:19 +0330 +0330

حتما ادامه بده
من که دوست داشتم

1 ❤️

902486
2022-11-12 00:44:00 +0330 +0330

تخیلات کونی در شب پرخوری در خواب

0 ❤️

930854
2023-05-31 18:56:36 +0330 +0330

ادامه اش رو بنویس

0 ❤️