کردن کون بهترین رفیقم

1403/01/06

مقدمه 👇🏻
من از اون آدمام که می‌نویسم نه اینکه نویسنده باشم می‌نویسم حرفامو می‌نویسم!
معرفی خودم 👇🏻
سلام دانیال هستم 19 سالمه عید ۴۰۲ بود که با رفیقم رفتیم رستوران کار کردیم و بخاطر همین مجبور بودیم جایی نریم و خانواده من تنهایی رفتن مسافرت و خونه ما خالی شد و رفیقم تا ۱۳ بدر خونه ما بود!
خصوصیات رفیقم 👇🏻
رفیق من همسن خودم بودم موهاش فر چشمای سبز کم رنگ و پوست سفید…!
شروع ماجرا 👇🏻
۲ سال بود با هم رفیق بودیم و تو این دوسال انقدر زیبا و سکسی بود هی کونش رو می‌مالیدم و انگشتش میکردم و خودش فهمیده بود که قصد کردنش رو دارم ! تو این دو سال تا تونستم با فکرش جق زدم تا اینکه بخاطر همین کار رو مسافرت خانواده خونه خالی شده بود ! ازش شماره ساقی گرفتم و زنگ زدیم عرق سگی آوردن ! مست کردیم! تو دلم میگفتم چجوری میشه این کصکشو گرفت کرد که به دوستی مون لطمه ای وارد نشه و کلا حرکت فولی نباشه البته اینم بگم نه من گی هستم نه رفیقم :)
مست که شدیم بهانه خوبی پیدا کردم که خودمو بزنم به دیوانگی که بگم اثرات مست شدنه و ابرو شرفمون خلاصه نره! گرفتمش از رو شلوار تلمبه میزدم و اونم میگف کصخل گرفتت؟ ول کن ما رو داداش!
منم گرفتم به کیرم حرفشو همینجوری ادامه دادم تا اینکه فرار کرد از دستم منم نشستم رو مبل قندون رو پرت کردم زمین رفت روی پاش!
پاش زخمی شد و افتاد زمین منم‌ ناموسا خودم نمیدونم چی شد رفتم که براش ساک بزنم! میگفت نکن کصخل نمیزاشت:( اومده بودیم مثلا بکنیم از شدت حشر و مست شدن داشتم میخوردم براش:) یکمی که براش خوردم رفت بلند شد دستشوئی که پاشو بشوره چون خونی شده بود! من هم زوری پشتش رفتم توی دستشوئی و تکیه کرد به در دستشوئی گفتم بکش پایین برات ساک بزنم گفت نمیخوام، زوری میخواستم بکشم پایین که گفت باشه قبوله خودش کشید پایین و براش ساک میزدم! یک دقیقه کلا طول کشید که گفتم برگرد و اونم به صورت پشم ریزون برگشت و اصن یادم‌ نیست خشک کردم لای پاش یا تف زدم کلا ۲۰ ثانیه طول کشید آبم هم نیومد آب اونم نیومد!!
همین دیگه تموم شد میدونم کیری تموم شد چون واقعا همین جوری تموم شد و حیرت میخورم چرا اینجوری تموم شد :(
یه چیز دیگه 👇🏻
البته با این رفیقم ۴ ماه بعد قطع رابطه کردم دلیلشم بخاطر این ماجرا نبود رفیق جدید پیدا کرد و دیگه قیدشو زدم البته این رفیقم رو خیلی دوست داشتم البته اگه تا الانم رفیق بودیم دیگه نمیشد بکنمش چون میدونم اون یه هم سر مستی بود و حشری بودن من :(
البته که خودش بعدا دلیل کون دادنش رو خونریزی پاش اعلام کرد و میگفت چون پام خون میومد داشتم از حال میرفتم و تو از پشت منو گرفتی و مجبورم بودم که البته کص میگه چون میخواد خجالت نکشه جلوم
پایان :!

نوشته: بورینگ


👍 4
👎 37
20301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

976698
2024-03-26 00:11:51 +0330 +0330

واقعا خسته نباشی 😂😂😂😂یارو با یکی دوست میشه میرن ازهم لذت میبرن میاد داستانشو مینویسه تو هم رو کون دوستت دس کشیدی اومدی داستان گی گذاشتی روحرفات 😂😂😂😂

1 ❤️

976726
2024-03-26 01:55:28 +0330 +0330

داش تو دیگ داستان ننویس دمت گرم

1 ❤️

976773
2024-03-26 08:24:21 +0330 +0330

چون اولش از حرف تتلوی کبیر استفاده کردی اصلا داستانتو نخوندم چون معلومه گنده گوزی

1 ❤️

976783
2024-03-26 10:06:56 +0330 +0330

یه ساکم بیا برامن بزن

1 ❤️

976789
2024-03-26 10:54:10 +0330 +0330

البته مادرتو گائیدم ناراحت نشو البته جدی گفتم البته.

3 ❤️

976799
2024-03-26 12:37:57 +0330 +0330

خودتم نفهیدی چی نوشتی

1 ❤️

976805
2024-03-26 13:47:05 +0330 +0330

به این حرکت تو میگن لاشی بازی ،بعد توقع داری کسی که اینجوری اعتمادش رو از بین بردی باهات قطع رابطه نکنه؟!

1 ❤️

976807
2024-03-26 14:30:40 +0330 +0330

بیشتر اخبار بود تا داستان

1 ❤️

976824
2024-03-26 19:24:58 +0330 +0330

عمویی قریون دودول فندوقیت بشم حیرت را نمی‌خورند…!!

1 ❤️

976830
2024-03-26 21:43:13 +0330 +0330

کوستان نگو جلبک مغز معیوب عقده کوس 💩

1 ❤️

976841
2024-03-26 23:35:06 +0330 +0330

نمیدونم چن نفریم ولی من اونیم که دنبال یه داستان کیری یا فوق میگردم بخاطر کامنتاش 😂😂
اول داستانو میخونم
بعد که مغزم از بگایی قصه ملتهب شد
کامنتای فحش و بد و بیراه مث اب خنک میریزه رو التهاب مغزم و خنک میشم
اون موقع میتونم بخندم 😂😂
این است شادی این روزای ما
دوستان لطفا داستان کسشعر بیشتر بنویسین شادمون کنین

4 ❤️

976878
2024-03-27 01:00:17 +0330 +0330

مبل قندون
کون خندون

2 ❤️

977294
2024-03-29 11:23:12 +0330 +0330

کلا داستانت بوری بود

0 ❤️