کس دادنم به اون قد بلند

1403/02/06

سلام میترام ۲۷ سالمه ۲ ساله ازدواج کردم
یه دختر خیلی حشری ام که تمایلم به مردای قد بلند چندین برابره چون خودمم قد بلند و چهارشونه قدم ۱۷۶ ، سفید با ممه های ۸۰ و کس و کون خوش تراش کلا خوش گوشتو سکسی ام و مردا جذبم میشن حتی مردای سر به زیر
شوهرم خیلی مرد خوبیه و باهام رفتار خوبی داره البته اینکه ازش از لحاظ ظاهری خیلی سَر هستم هم بی تاثیر نیست ازم کوتاه تره و همین باعث شده خیلی برام جاذبه سکسی نداشته باشه و نتونه ارضام کنه و بعد از ازدواج و بعد از سکس روزا که میره سر کار من پورن میبینم و انقدر کسمو میمالم و سکس پنداری میکنم تا ارضا میشم و خالی میشم ولی همیشه تو حسرت یه کیر کلفت که صاحبش یه مرد قد بلند و چهارشونه باشه مونده بودم
تا اینکه رفت و امدمون با خواهر شوهرم بیشتر شد خواهر شوهرم یک زن معمولی قد کوتاه بود که دوتا پسر داشت اما نگم از شوهرش
مجید که مرد قد بلندددد با چشم های روشن هست که فوق العاده پولدار هست شغلش بساز بفروش و مرد خانواده س و پسرشو خیلی دوست داره اما از اول ازدواج نگاه های خاصی به من داشت انگار میخواست همش یه کاری برام بکنه برای بازسازی خونمون همش کمک می‌کرد تو جمع ها به حرفام گوش می‌کرد
موقع حرف زدن من سکوت می‌کرد و زیر چشمی نگاهم می‌کرد باهام چشم تو چشم میشد و مهربون نگام می‌کرد موقع سفره جمع کردن بشقاب هارو جوری می گرفت که دستش بهم بخوره و متوجه احساس خاصش یه خودم شده بودم البته نه دوست داشتن یا محبوبیت ، اینکه بهم نظر داره و دلش میخواد دل سیر منو بکنه و از کس و کون گشاد زنش خسته شده اما مرد وقیح هم نیست و چون ازین مردای وقیح و هیز نیست من رو بیشتر جذب خودش کرده بود چون آدم لاشی هر چقدرم جذاب و قد بلند باشه منو حشری نمیکنه و فکر اینکه کیرش تو کس های مختلف بوده حالمو بهم میزنه
کم کم رفت و آمد مون زیاد شده بود منم بیشتر بهش حس پیدا میکردم و دلم میخواست توجهشو جلب کنم با آشپزی و آرایش و لباس های تنگ توجهشو جلب میکردم ازش تعریف میکردم و میخواستم خجالتش بریزه و بیشتر نگام کنه باهاش چشم تو چشم میشدم روبه راش میشستم که ببینتم و خلاصه از هر فرصتی استفاده میکردم که توجهش رو جلب کنم تا اینکه یه بار که اومدن خونمون گفتم اینطور نمیشه باید يه روز باهاش تنها باشم و حسابی دلبری کنم و به خواهرشوهرم گفتم این کابینت هارو که آقا مجید زده بود عالیه ولی قصد داریم برای سال جدید رنگش رو عوض کنیم و بعد از صحبت و اینا قرار شد بیاد برای عوض کردنش واسه اینکه تابلو نباشه روزی رو قرار گذاشتم که گفتم مامان خودمم هست ک بقیه شک نکنن به تنهاییمون ولی اون روز قرار بود من باشم و مجید
ساعت ۱۱ صبح قرار بود بیاد هم دلشوره داشتم هم از فکر کس دادن به مجید نمیتونستم خلاص شم و دلو زده بودم به دریا
حموم رفتم آرایش غلیظ کردم یه لباس تنگ مشکی پوشیدم که نمیپوشیدم سنگین‌تر بودم از زیر هم شورت سوتین مشکی گیپور پوشیدم از بالا تمام سرشانه و سینه هامو ریختم بیرون و از پایین رون های سفید و تپلم زده بود بیرون موهامو باز گذاشتم و عطر زدم منتظر شدم
زنگ زد ، هول شده بودم و تو دلم گفتم کاش بار اول پوشیده تر می پوشید اما گفتم پوشیده رو که همیشه میبینه قراره یه جوری ببینه که کستو بکنه
اومد داخل و اول که منو دید شوک شد مثل برق گرفته ها سر جاش ایستاد به روی خودم نیاوردم و خوش آمد گویی کردم این پا اون پا کرد ، انگار نمی‌خواست بیاد داخل اما از یه طرف دید تنهام انگار چشماش برق زد سلامی زیر لب کرد چشمش افتاد به سینه هام و گوشاش قرمز شد شهوتو میتونستم از چشماش بخونم فقط آبرو دست و پاشو بسته بود باهاش دست دادم که جو بینمون نرمال شه دستمو گرم فشار داد و اومد داخل نشست درو بستم هم هیجان داشتم هم استرس از اینکه چه فکری راجبم میکنه و از طرفی از اینکه بهم نظر داره مطمئن بودم براش آبمیوه درست کردم بهش تعارف کردم و موقع تعارف کردن دولا شدم که سینه هامو بیشتر ببینه و باهاش چشم تو چشم شدم
سکوت بود و هیجان درونی آبمیوه رو برداشت و تشکر کرد و مبهوت به سینه هام نگاه می‌کرد و عرق می‌کرد و به چشمام نگاه می‌کرد تا واکنشمو ببینه منم مهربون بهش خندیدم که روش باز شه آبمیوه شو خورد و ازش خواستم کابینت هارو اندازه گیری کنه مترش رو درآورد و داشت اندازه میگرف که رفتم سمتش به بهانه شستن لیوان خودمو مالوندم بهش یه مکثی کرد و نگام کرد اما چیزی نگفت ، صدای نفس هاش میومد دوباره شروع کرد اندازه گیری رفتم کنارش ایستادم با فاصله کم یه بار دیگه خودمو مالیدم بهش گفتم خیلی طول میکشه تا آماده شه آقا مجید نگاش کردم برگشت نگام کرد باهم چشم تو چشم شدیم یکم به صورت سکسیه آرایش شدم نگاه کرد یکم به سینه هام مضطرب بود و متعجب اما حشری شده بود انگار کارشو درست انجام نمی‌داد به بهانه کنار زدن صندلی از کنارم رد شد و از جام تکون نخوردم که بخوره بهم و خودش هم یه جورایی میخواست دستمالی کنه و واکنشمو ببینه که بهش یه چشمک زدم انگار از چشمکم به همه چیز پی برد و دست انداخت دور کارمو منو به خودش فشار داد منم بغلش کردم حسابی خودمو مالیدم بهش وای چه حس خوبی داشت بدن مردونه ی قد بلندش دلم میخواست حسابی زیرش عرق کنم خودمو چسبوندم بهش که برجستگی کیرشو رو شلوارش حس کردم اوند دم گوشم گفت خیلی خوشگل شدی گفتم همش واسه توئه جرئت پیدا کرد و بیشتر بغلم کرد صورتمو گرفت تو دستاش و محکم لبامو بوسید من همینجوری آب از کسم میرف و لحظه شماری میکردم که کیرشو تو خودم حس کنم ازینکه این اغواگری رو برنده شده بودم خیلی خوشحال بودم بعد از ده دقیقه لب گرفتن شروع کرد به مالیدن سینه هام یقه لباسم باز بود و سینه هام افتاد بیرون ازش خجالت میکشیدم اما خیلی بهش حس داشتم سینه هامو مثه وحشیا خورد خوابوند منو رو میز دامنو داد بالا شورتمو زد کنار شروع کرد به لیس زدن کسم لیس میزد و من آه میکشیدم خیلی لذت داشت لبامو گاز گرفتم و سرشو فشار دادم تو کسم که انگشتشو کرد تو کسم همزمان انگشتشو کرد تو کلیتوریسمو زبون میزد داشتم دیوونه میشدم به خودم میپیچیدم از شهوت از نیز اومدم پایین زانو زدم و کیرش رو از زیپ شلوارش درآوردم چی میدیدم؟ یه کیر کلفت که رگاش رده بود بیرون اول با دستم براش مالیدن تو چشاش نگاه کردم بعد آروم کردم تو دهنم شوهرم عاشق ساک زدنم بود و این کارو خوب بلد بودم و به مجید یه حال حسابی دادم کیرش تا ته کرده بود تو حلقم و تلمبه میزد تو دهنم پیش آبش ریخته بود رو سینه هامو و خیلی صحنه سکسی شده بود نگام کرد طاقت نیاورد بلندم کرد خوابوندم رو میز و شرتمو به یه حرکت درآورد کیرش مالید در کسم چنتا ضربه زد ولی نمیکرد تو داشتم خل میشدم نگاش کردم گفتم بکن تو دارم دیوونه میشم که با یا حرکت کل کیرش هول داد تو تنگ بودم برای کیرش و حسابی حال کرده بود آروم آروم عقب جلو کرد و یه دفعه سینه هامو گرفت تو دستاش و شروع کرد محکم تلمبه زدن رو ابرا بودم ناله هام تبدیل به جیق شده بود اونو حشری تر می‌کرد چندبار محکم تلمبه زد و سینه هامو دو دستاش فشار میداد ، در گوشم گف دارم خواب میبینم واقعا تویی میترا ؟ لحظه شماری میکردم که تو دور همیا فقط ببینمت الان زیرمی صورتشو گرفتم تو دستم با لوندی ازش لب گرفتم لباشو لیس میزدم اون تلمبه هاشو محکمتر می‌کرد ده دقیقه محکم کوبید تو کسم و لبامو میک زد تا ارضا شد و کل ابشو ریخت تو کسم بعد ازم کلی لب گرفت و و کلیتوریسمو مالید هنوز برانگیخته بودم برمگردوند و از پشت گذاشت تو کسم موهام از پشت گرفت تو دستاش و می‌کوبید تو کسم جیقام دست خودم نبود داشتم به اوج می‌رسیدم همزمان که تو کسم تلمبه میزد منم کسمو می‌مالید و داد میزدم محکمتر مجید جرررررم بده جوووون کیرررر میخوام با کیر کلفت جرررم بده من جنده ی توام دوست دارم فقط زیر تو عرق کنم جوووون کیرت داره بهم حال میده محکم ترور بکوووب اونم با تمام قدرت کسمو گایید و دوباره ابشو ریخت تو کسم و همزمان منم تو بغلش لرزیدم و ارضا شدم برمگردوند و لبامو بوسید و گفت از روز اول تو کفت بودم و برای دیدنت لحظه شماری میکردم…

نوشته: یه دختر حشری


👍 47
👎 15
70301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

981073
2024-04-25 23:50:11 +0330 +0330

خائن!..نه ببخشید اما کمه…خائنین!

4 ❤️

981074
2024-04-25 23:53:22 +0330 +0330

چرا همه از روی فیلم های برازرس متن مینویسند!!! بابا واقعی باشین خودتون باشین. اگه جنده پولی میکنین راست و رک بنویسیم. نیازی نیست توهم بزنین

4 ❤️

981075
2024-04-25 23:54:50 +0330 +0330

تو که به من کس نمیدی چه فایده
ما رو میبری تو خیالات و اوهام و تنهایی ما رو بیشتر می‌کنی

امروز سالگرد عملیات پنجه عقاب آمریکا تو صحرای طبس بود که توسط میگم 25 های شوروی ناکام ماند
این ملاها احمقن همه رو هم احمق فرض کردن
البته من دخترشونو خواهم گایید
شن های بیابان مامور خدا نبودند خمینی کسکش
میگم 25های روسی مامور حفظ و نگهداری شما بودند.
SBrights night


981076
2024-04-25 23:55:55 +0330 +0330

اشتباه تایپی
میگ 25صحیح است.

2 ❤️

981078
2024-04-25 23:57:13 +0330 +0330

صبح فردای ماجرا نیز دوباره باند فرودگاه طبس را میگ 25 ها زدند و سپاه انداخت گردن بنی صدر
سپاه و خامنه ای مامور های کد دار روسیه بودند و هستند

2 ❤️

981087
2024-04-26 00:25:10 +0330 +0330

گربه ی آتشین از کسشعرات بسی خندیدیم ، بازم برامون بگو البته که سوزشش بر طرف نمیشه میدونم سوختین ، اسرائیلم زدیم ترکوندیم تخم نکرد صدا کنه ،
داستان کسشعری بود در حد همون شوهرم میره بیرون و توهم میزنم ، یه توهم تخماتیک با کمک پورن هاب بود

2 ❤️

981088
2024-04-26 00:40:16 +0330 +0330

تا شغل مجید خوندم مجید دلبندم کمتر توهوم بزن و کمتر بزن گاز چشات تموم شد نمره ی عینکت دیگه داره میرسه به ۱۰😂😂😂

0 ❤️

981089
2024-04-26 00:41:06 +0330 +0330

امان از این شربت
تا قبل از خوندن این داستانها همش فکر میکردم دو نمونه شربت داریم
یکی شامل آب و شکر و عصاره میوها که توی شیشه هستند و بعد از مصرف هم شیشه اونو میکنیم تو کون نویسنده این داستان تخمی تخیلی
دومیش هم شربتیه که با خوردنش آدم میره اون دنیا تو بغل حور و پریها

2 ❤️

981093
2024-04-26 00:48:09 +0330 +0330

جنده ایی هستی برای خودت

0 ❤️

981094
2024-04-26 00:57:21 +0330 +0330

اسرائیل مث شما بچه کونیای بسیجی لات کوچه خلوت نیس که کون همدیگه بزارن و دستشونو رو زنها و دخترای فقیر و بدبخت و بی‌پناه بلند کنه و چاپلوسی خامنه ای جاسوس و قاتل و نابودگر ایران بکنه
اسراییل مرد مرد
میاد اس 300 قلابی روسی که بیست سال خایه مالی روسیه رو کردین که توروخدا بیا بما سلاح بفروش با صد برابر قیمت تو مرکز و قلب ایران جلوی چشماتون میزنه
یک فروند اف 35 با باک یدک اومد زد و رفت روحتونم خبر نداشت
دزدای کلاش و کلاهبردار و ایران فروش


981103
2024-04-26 01:30:56 +0330 +0330

خوش گذشت ادامه بده

0 ❤️

981107
2024-04-26 01:52:51 +0330 +0330

از فردا میخوای دو کیره حال کنی جنده

0 ❤️

981108
2024-04-26 01:53:39 +0330 +0330

یاد زن همسایمون افتادم که چطور کلاه سرم گذاشت و منو برد خونشون

0 ❤️

981110
2024-04-26 01:59:42 +0330 +0330

خراب نه فقط یکم پایین تنت اجتماعیه

3 ❤️

981113
2024-04-26 02:17:22 +0330 +0330

گربه های بی آشیان واقعا از طرز جواب دادنت به اون خایه مال کیف کردم 😂


981123
2024-04-26 04:48:13 +0330 +0330

خوبه دیگه برو بخواب
خوابت گرفته داری جفنگ مینویسی

0 ❤️

981127
2024-04-26 05:42:58 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده

1 ❤️

981151
2024-04-26 14:32:28 +0330 +0330

کوتاهی قد چه ربطی به ناتوانی در ارضات داره ؟ نکنه خودشو میکنی تو کوست؟ 🤣🤣🤣

1 ❤️

981156
2024-04-26 15:36:54 +0330 +0330

چپگرا کابینتی که میخواد رنگ بشه رو اندازه گرفت؟؟؟

0 ❤️

981177
2024-04-26 17:37:38 +0330 +0330

چقدر دوس دارم بدونم تو دوست و آشنا و فامیل کسی هست اینجور تو نخ من باشه برم بکنمش

0 ❤️

981316
2024-04-27 19:12:17 +0330 +0330

تو توکونت میدونی کس زنش گشاد بود اخه کونی
معلومه خودت هیچ انی نیستی که اولش از اون بد نوشتی

0 ❤️

981330
2024-04-27 23:40:28 +0330 +0330

ديگه كسى قد بلند نميخواد؟

0 ❤️

981378
2024-04-28 03:14:17 +0330 +0330

خخخخخ این متن کاملا مشخصه یه ذهن مریض و جقی نوشته چون تموم حرفاش عینع مردا بود آخه کیری فک کردی همه مثه خودت جقین

0 ❤️

981429
2024-04-28 15:36:16 +0330 +0330

😒

0 ❤️

981430
2024-04-28 15:36:50 +0330 +0330

دروغ گو 😒

0 ❤️