سلام من ساسان هستم این داستان واقعی هستش خلاصه میکنم. من پنجم ابتدایی بودم که یکی از دوستانم جق رو بهم یاد داد و بهم فهموند ک چطوری ابم روبیارم من اون زمون ک یازده سال داشتم فقط یک قطره ازم اب میومد واصلا نمیدونستم ک این اب بیشتر میشه.من همیشه تو فکرم ب زندایی و خاله هام فکر میکردم وجق جیزدم چون خاله های من همیشه پیشم راحت بودن وقتی جشنی میشد همه دختراوزنای فامیل جم میشدن تویه خونه وبخصوص زنداییم با شورت و تاب ک سوتینش معلوم بود ارایش میکردنو بدنو صورت همو بند مینداختن خلاصه من با این فکرا جق میزدم ک یک روز پسر داییم ک پسر همون زنداییم بودبهم گف ک تنهام بیا خونمون منم ک عاشق زنداییم بودم رفتم خونشون واتاق داییم بودیم ک حسین پسرداییم رفت دسشویی ک من رفتم یکی از شورتای مادرشو برداشتم ک حسین دروباز کرد وگف شورت مامانمو میخوای چیکار؟؟گفتم ببخشید وقرمزشدم اما حسین اومد گفت تابحال جق زدی منم ک از خدا خواسته گفتم اره خیلی حال میده…حسین رفت از کمد مادرش یک سی دی در اورد اومد گذاشت گفت فیلم سکسه.اینطورک معلومه حسین مادرجنده از من هفت خط تره.خلاصه فیلمو گذاشتو هردومون ک شلوار پوشیده بودیم کیرمون سیخ شده بود حسین خیلی سکسی بود زود شلوارشو دراورد از روشرتش کیرشو رس میزد منم شلوارمو دراوردم خلاصه وقتی رومون باز شد لخت شدیم ک فقط جورابامونو نکنده بودیم.حسین برامنومیمالید و من برا اونو.فیلمه اینطور بود ک زنه فقط از کون میداد من ب حسین گفتم میخوام بکنمت.حسین بدون معطلی دراز کشید و گف بکن.من ک تابحال نکرده بودم کیرمو میزاشتم در کونش و داخل نمیرفت ک مجبورشدم لای پاش بزارم وبعد از جلو عقب کردن ابم ک چند قطره هم نمیشد اومد حالا نوبت حسین بود ک انقد حرفه ای بود اول بهم گف بزا کرم بیارم خلاصه کرم رو مالید ب کونم وهی اروم میکرد توسوراخم ک بعدش ب کیرش مالید انقد راحت کیرشو برد تو کونم ک من درد انچنانی نداشتم .حسین منو میکردومن گوز میکردم اون میخندید خلاصه اونم ارضاشد و رفتیم حموم و خودمونو شستیم و اومدیم اتاق.وقتی خواستم لباسمو بپوشم ب حسین گفتم شورت من ک چندقطره خیسه نمیتونم اینو بپوشم اونم رفت ی شورت خوشکل ک مادرش همیشه میخره برام اورد ک پوشیدمورفتیم بیرون و این بود کون دادن من.البته من وحسین خیلی با هم سکس کردیم ک کون من کاملا گشاد بود ک هیچ دردی نداشتم.چندسال همچنان من جق میزدمو باخیار یا چیزاریی ک بتونم تو کونم فرو کنم حال میکردم ک یک روز یکی از دوستام ب نام مهدی بهم گف ساسان پلستیشن بازی میکنی بیارم خونتون گفتم چراک ن بیار.خلاصه من پانزده ومهدی هفده سال داشت ک تو یک مدرسه بودیم و همسایه روب رویی.خلاصه رفتیم اتاقم نیم ساعتی بازی میکردیم ک هوا گرم بود من گفتم پختم بریم بیرون هوا عوض کنیم مهدی گف وا مگ این اتاقت مخصوص تو نیس؟گفتم چرا هس گف لباستو بکن گفتم چی!گف بکن منم ک شهوتم زد بالا لباسموکندم فقط شورت زرد سکسی پوشیده بودم چون عاشق شورتای سکسیم وقتی لباسمو کندم مهدی گف چ شورتی جوووووون گفتم قابلی نداره میخوای بهت بدم؟مهدی گف چی؟منم گفتم کــــــــــوووون خوب از این شورتا دیگ اونم کف اولی رو میخوام اما دومی رو ن عادت ندارم ب شورت سکسی.خلاصه بحث سکس بازشدو منم باشورت کیرم سیخ .ب مهدی گفتم اگ توبازی منوببری هرکاری بخوای میکنم گف قبول خلاصه من از قصد باختم ک مهدی کیرشو دراورد گف بخور گفتم برو بابا گف قول دادی منم مجبور شدم کیرتو دهنمم بکنم ک واقعا ی کونی واقعی شدم کیرش سفید بود من خوشم اومد وای جون کیر وآآآقعی البته تو دلم گفتما.من چهاردستوپانشستم و اون سوراخمو تف نزده باز شد وتفشو ریخت تو سوراخ کونم بعد کیرشو اروم برد تو جلوعقب میکرد و کیرمو میمالید وای چ حالی بعد چنذقیقه یک طرفه خوابیدیم وهمچنان میکردو کیرمو میمالید وای بهترین حس رو کون دادن داره.خلاصه مهدی اول اب خودشو اورد ریخت تو کونم و کیرشو تو کونم نگهداشت وقتی اب من میومد سوراخم منقبظ میشدو تنگ میشد وکیرمهدی داخلش بودونمیزاشت تنگ بشه ک ابمو اوردو خیس عرق بودیم ک مهدی رف خونشون ومن هم رفتم حموم .حالامن بیستویک سالمه اما هنوز حس کون دادن دارم وشورتو جوراب های سکسی میپوشم ک طرح زنانه باشه مرسی ک داستانمو خوندید مرسی
نوشته: ساسان
منم به هم جنس علاقه داشتم ولی الان ن . نمی دونم چرا این طوریه. البته فقط حس کردن داشتم
احسان هات فرمود:
نمیدونم چرا تا به جمله ی “حسین رفت از کمد مادرش یک سی دی در اورد اومد گذاشت گفت فیلم سکسه” رسیدم خندم گرفت :D
سلام شهاب جون
عزیزم این یه نا هنجاریه روانیه که بعضیا از جمله خود من دارن، میشه گفت یه اختلال نرم افزاریه ونحوه برخورد دیگران با ماها فقط و فقط به شعور و فرهنگ خودشون بستگی داره، این اونا هستن که مشکل دارن نه ماها، فقط امیدوارم روزی برسه که شعور آدما اینقدر بالا بره که به احساسات و عقاید و روش زندگی دیگران احترام بزارن، احترام گذاشتن هم الزاما قبول اون عقیده یا نحوه زندگی نیست بلکه فقط و فقط سرزنش و قضاوت نکردنه اون افراده
همونجور که خیلیا فست فود دوس دارن ولی من اصلا نمیتونم لب بزنم، اما این دلیل نمیشه که من بگم اه اه اینا چیه شماها مبخورین اینا هیچگونه ارزش غذایی ندارن،من فقط میتونم روش و رژیم غذاییه خودمو داشته باشم و به سبک غذا خوردن اون دسته از آدما هم احترام میزارم
شهاب جان شما کیر دوست داشتی معنیش این نیس که همه کونی ان
والا
[quote=شهااب]
نمیدونم پسرا همه تون این تجربه و حس رو تو نوجوونی داشتین؟
حس تمایل به ضعیف بودن جلو پسرای دیگه و … راستش دروغ چرا من بچگیم این حس رو خیلی داشتم البته کنترلش کردم. حتی تو سنین 15 و 16 سالگی موقع خودارضایی تو حموم آره هرچی گیر میومد تو ماتحتمم میکردم :))))
ولی باور کنید این یه حس زودگذره دلیلشم نمیدونم چیه هرچی هست روانشناسیه. بعد که بالغتر بشین سنتون بره بالا این گرایش همجنس تو وجودتون کاملا از بین میره و حتی در سنین بالاتر از اون حسهای کودکی احساس حماقتم میکنین. کافیه خیلی بهش بها ندین تو بچگی. کشش جنسی دخترا یه چیز دیگه س خدایی
[/quote]
پسر خوب الکی کسشعر اینجا تحویل ملت نده.
تو بچه بودی حس کونی بودن داشتی دلیل نمیشه همه پسرا مث تو بوده باشن.
انحرافی هم که بهش مبتلایی؛ مازوخیسم بردگیه که ناشی از ترشحات اشتباه هورمونیته.
منم دنبال مرد بکنم بین 35 تا چهل ساله از همدان یا ملایر میخام خودم 24 سالمه
پسرجان بیخود تز و فرمول نده.
روانشناسی یه امر نسبیه ضمن اینکه کسی کله گندهتر از فروید من باب تئوریک جنسی رساله نداده، که طبق این بررسی انسان موجودیه دو جنسی که بسته به غالبیت هورمونهای زنونه و مردونش تمایلاتش شکل میگیره.
اینکه جنابعالی در نوجوانی تمایل داشتی اشیاء تو کونت فرو کنی ناشی از هورمونهای زنونهای بوده که از بدو تولدت باهات همراه بوده ولی در بزرگسالی از پیشگیری تکامل هورمونهای مردونت جا مونده، برا اینه که الان دیگه چنین حسی نداری.
ولی خیال نکن همه پسرا مث شما بودن.
من هم از بچه گی با وجود قدرت بدنی بیشتر نسبت به هم سن و سال هام و علاقه به کلاس های رزمی و روحیات خشن،در عین حال دوست داشتم و دارم خودم رو ضعیف نشان بدم که پسرهای نوجوان منو بکنن. از زنهای دوجنسه که کیرکلفت و بلند دارن خیلی خوشم میاد.یک حس درونیه دست خودم نیست که بخوام ازش خجالت بکشم.
هر کی میکنه عکس کیرشو برسته پسندم اتاد باهم قرار میذاریم.
aftab_2530
بیا یه حالی به ما هم بده حس تو برات تکرار کنم