تاثیر یه تجربه قدیمی

1402/07/11

سلام
من الان دیگه ۳۰ سالمه و با وجودی که خیلی جلو خودمو گرفتم اما دلم میخواد بدم ، دلم میخواد لباس زنونه بپوشم ، دوست دارم دختر میشدم نه پسر ، کاش زن بودم و توی خونه واسه شوهرم آشپزی میکردم و با دوست پسرم چت میکردم .
خلاصه خاطره مال بچگیه ، تقریبا ۱۲_۱۰ سالم بود .

یه روز توپم از توی حیاط خونمون افتاد خونه همسایه ، رفتم در زدم و گفتم توپ افتاد تو حیاطتون ، پسرشون تقریبا ۳۱_۳۲ سالش بود ، گفت بیا تو حیاط برش دار ، رفتم تو حیاط توپ ندیدم ، گفتم انگار نیستش ، گفت آهان ، راستی افتاد رو پشت بوم ، برو بالا بیارش .
حالا باید میرفتم داخل ساختمون و از توی راهرو ته خونه میرفتم بالا .
رفتم بالا پشت بوم هم گشتم و چیزی ندیدم ، خودشم اومد ، یهو گفت اوناهاش ، دیدمش ، بیا بریم پایینه ، جلوتر از من حرکت کرد و اون اول وارد راه پله شد ، ۳_۴ پله که رفت پایین یهو گفت راستی قفل هم بزن روش ، برگشتم قفل رو زدم متوجه شدم دستش رو کونمه ، گفتم اذیتم نکن ، خندید گفت باشه بیا رد شو برو پایین ، اومدم رد بشم یهو از پشت گرفتم تو بغل و خیلی با شهوت کیرشو به کونم میمالید(از رو لباس)
گریه کردم و اونم دهنمو گرفت ، آروم در گوشم گفت صدات در نیاد
از همون بالا تو بغلش در حال مالیده شدن بودم تا پایین روبرو تلویزیون ، تلویزیون رو روشن کرد و گفت بیا نگاه کنیم بعد برو
اونجا فهمیدم نگو این کسکش داشته نگاه فیلم سوپر میکرده و با صدای در زدن من به خودش ریده .
خلاصه هرچی خواستم برم نزاشت ، کاری ازم بر نیومد ، منم بچه بودم .
کیرشو درآورد جلوم ، گفت ببین زنه چطوری میخوره ، همونجوری بخور ، گریه کردم زد تو گوشم ، گفت اگه این کارو نکنی اینقدر کتکت میزنم که بمیری ، ما هم خر بودیم فکر میکردیم واقعا میکشه ، با گریه و اکراه شروع کردم ساک زدن ، مرحله اول کم کم گریه قطع شد ، مرحله دوم عادی شده بود و عین یه وظیفه انجامش میدادم یعنی نه لذت میبردم نه بدم میومد ، مرحله سوم دیدم گوشت کله کیر همچین هم بد نیست و زیر زبون واسه خوردن باحاله ، مرحله چهارم دیگه خودم با ذوق میخوردم ، بهتر از اون زنه توی فیلم .
البته این مدت هم چشمم هم به زنه و فیلم بود ، به خودشم که نگاه میکردم و می دیدم چشماشو میبنده و میگه آه ، فکر میکردم اذیت میشه ، توی مرحله دوم هی که میگفت آه ، من ته دلم خوشحال میشدم که اذیت میشه ، اما بعدش دیگه بیشتر بخاطر کیف خودم بود .
خلاصه آبش که اومد سرمو کشید بالا و دستمال گذاشت روش ، اومد منو رد کنه یه صد تومنی گذاشت تو دستم و گفت ببین تو هم به نفعت شد ، هم خوردی و هم پول بردی ، منم بخاطر اون صد تک تومنی خوشحال شدم و گریه هام یادم رفت ، گفت امشب هم بیا کسی خونه نیست تا بازم نگاه فیلم کنیم .
منم رفتم و شب شد ، پدرسگ اون صد تومنی که بهم داده بود بوی عطرش رو میداد ، عطر لباساش ، عطری که بدنش هم زده بود ، عطری که موقع خوردن کیرش توی دماغم میپیچید ، انگار خر شدم دوباره ، بلند شدم رفتم در زدم ، وقتی درو باز کرد خندید و گفت بیا داخل ، رفتیم پای تلویزیون ، می گفت فکر نمیکردم بیای ، خیلی خوشت اومده؟ منم گفتم آره (اینقدر احمق بودم)
فیلم رو گذاشت ، باز هم همون روال طی شد اما اینبار بعد از ساک گفت شلوارتو دربیار ، درآوردم و خوابیدم ، اونم تف انداخت لای پام و خوابید روم ، توی بغلش گرفت منو و لاپایی تلمبه میزد ، از اینکه بغلم کرده بود خوشم اومد ، توی گوشم همزمان با تلمبه های آرومش قربون صدقم ميرفت ، کیف میکردم ، بدنش تمیز بود ، بوی عطرش همه جا میپیچد ، کیرش واقعا خوش فرم و خوردنی بود ، آبشم که اومد ریخت لای پاهام ، بعد نذاشت من تکون بخورم و خودش با دستمال کاغذی برام پاک میکرد ، واقعا مثل خانمی بودم براش که نازمو می خرید ، دیگه زیر پاش احساس امنیت میکردم ، میدونستم اذیتم نمیکنه ، بهم خوش میگذشت ، هفته دو سه بار صد تومنی تو جیبمو داشتم .
همین که بخاطر من بدنشو تمیز میکرد و عطر میزد و بهم پول میداد و قربون صدقم میرفت باعث شد من احساس کنم زن هستم ، منم لذت میبردم ، تا اینکه کم کم درونم ریشه کرد و سالها بعد فهمیدم زنپوشی و ترنس چیه ، البته ترنس بودنم تایید نشده چون همیشه این حس رو پنهان کردم و هیچ دکتری نرفتم ، اما زنپوشی رو خیلی دوست دارم ،حالا بعد از این همه سال فهمیدم که چرا دوست دارم زن باشم اونم یه زن خراب ، دوست دارم زن باشم مثل خانم پولی ، دوست دارم شوهر داشته باشم و بهش خیانت کنم ، یکی از دلایلش اینه که بعد از هر بار حال کردن دستمو میگرفت و صد تومن میزاشت کف دستم .
هرکاری کردم نشد این حسو سرکوب کنم ، حتی یه خانم رو چندسال صیغه کردم و مدام در حال کردنش بودم ، اما توی همون چند سال دو سه باری کون دادم ، که فکر کنم اونم فهمیده بود ، آخه اونم موقع سکس سوراخ کونمو میخورد و انگشتم میکرد .
حالا بعد از اینهمه سال نمیدونم تکلیفم چیه ، فراموش کنم و استریت باشم یا بیخیال باشم و مفعول و زنپوش بشم .

نوشته: مفعول اجباری


👍 9
👎 3
9501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

951067
2023-10-04 03:06:46 +0330 +0330

نه لایک نه دیس لایک یاد ضرب المثل قدیمی افتادم خدای طاقت مردی ندارم من زن کن /خب مفعول اجباری 30 ساله کونی که خارش بکنه خودش سفارش می کنه من که دلم ور نمی داره 30 ساله بکنم چندشم میشه .ببین تو شهوانی پیرمردی چیزی هست بکندت .

1 ❤️

951079
2023-10-04 06:53:49 +0330 +0330

کاش همسایه من بودی

0 ❤️

951113
2023-10-04 10:43:48 +0330 +0330

یه آدم مطمین که دوست داشته باشه پیدا کن ،که هم اون حال کنه هم خودت،،واقعا سکس با احساس و محبت مزه دیگه داره

1 ❤️

951230
2023-10-05 01:32:39 +0330 +0330

هی روزگار

0 ❤️

951307
2023-10-05 16:44:38 +0330 +0330

به بابات بگو.خربزه میدادننت.اولش رو خوندم

0 ❤️

951325
2023-10-05 18:46:54 +0330 +0330

کاش بچه گی ها به تورما میخوردی

0 ❤️

951548
2023-10-07 01:41:31 +0330 +0330

چرت

0 ❤️