رسما کونی شدم ، زن پوش جنده

1402/06/25

سلام
من حمید هستم ، ۲۹ سالمه و از ۲۰ سالگی تا الان تقریبا ۲۰ دفعه سکس گی داشتم و مفعول بودم ، البته فقط ساک زدم و لاپایی دادم ، داستان قبل از این رو نوشتم راجبه حال دادنم به رضای خوش کیر ، این داستان راجع به محسن هست ، پسر ۲۱ ساله که اهل شیرازه اما اینجا توی ماهشهر سربازه .
خلاصه یه روز توی چت با یکی آشنا شدم بنام مسعود ، قرار بود بیاد پیشم توی مکان خودم و براش ساک بزنم ، منم خودمو آماده کردم و حسابی حشری بودم ، وقتی آدرس دادم که توی پارک ملاقاتش کنم ، دو نفری اومدن ، نفر دوم همون محسن داستانه ، منم جا خوردم و ترسیدم ، اون لحظه تمام حسم پرید ، ترسیدم که چرا نگفته بود و حالا دو نفری اومدن ، توی پارک نشسته بودیم که مسعود رفت سیگار بخره ، محسن با شیطنت و زرنگی پیله کرد که شمارتو بهم بده تا مسعود نیست ، منم در حین دودلی یکم حسم برگشت ، از این زرنگ بازیا خوشم میاد که ببینم یکی بخاطر کردنم رفیقشو دور میزنه ، شاید بدتون بیاد اما از خیانت خوشم میاد ، از اینکه با دوست فاعلم رو هم بریزم و با هم یواشکی سکس کنیم ، در ضمن باعث بیشتر شدن حس زنونگیم هم میشه (قضاوت نکنید ، چیزی که باعث شد کونی بشم خیانت عشقم بود ، منم استریت بودم قبلا)
خلاصه شماره رو دادم و وقتی مسعود اومد بهانه تراشیدم و رفتم ، اما با نگاه معنا دارم به محسن فهموندم که باهات اوکیم .
خلاصه رفتم خونه و افتادم پای گوشی و فیلم گی دیدن ، حسم بیشتر میشد ، تو همین حال و هوا بودم که محسن زنگ زد ، وقتی دیدم زنگ زد کیف کردم ، جواب دادم و سلام و احوالپرسی ، محسن میگفت:

  • مسعود رو پیچوندی درسته؟
  • آره ، دیگه به تو شماره دادم ، نمیتونستم به مسعود اعتماد کنم
  • پس هنوز خونه خالیه؟
  • آره ، الانم تنهام و تو خونم
  • میخوام بیام پیشت ، آدرس میدی؟
    (دستوری حرف زدنش حشریم میکرد ، خوشم اومد)
  • بیای چیکار کنی؟ من تنهام ، تو هم سربازی و حشری
    (اینا ناز بود وگرنه من که نمیزاشتم از دستم بره)
  • بزار بیام یه حالی کنیم ، خیلی وقته کون نکردم ، بیام بکنمت
    (دیوونم کرد با این حرفش ، احساس جنده بودن داشتم ، احساس یه دختر هرزه ، لذت میبردم)
    -باشه ، ولی قبلش بیا وات کیرتو ببینم ، در ضمن من ساک میزنم و لاپا میدم ، مسعود نگفت؟
  • باشه میام وات ، مسعود گفت ، اما من سایز کیرم جوریه که هم دوست داری بخوری هم واسه توشی دادن اذیت نمیشی
  • نه ، فقط ساک و لاپا
  • باشه ، میام وات
    اومد واتساپ و کیرشو نشونم داد ، واااای ، قربونش برم ، یه کیر سفید و خوردنی و خوش سایز ، داشتم خودمو میمالیدم ، بازم گفت حالا سوراختو بزنم؟ که منم گفتم اگه تو شرایطش خواستم خودم میگم و تا حالا انجامش ندادم .
    خلاصه قرار گذاشتیم و آدرس دادم که بیاد ، خودمم رفتم سوتین و شورت زنونمو پوشیدم ، یه جوراب توری هم پوشیدم تا بالای زانوم ، خودمو توی آینه میدیدم و حشرم بیشتر میشد ، یه نیم ساعتی گذشت که زنگ زد و گفت پشت درم ، منم چادر سرم کردم و رفتم درو باز کردم ، اومد داخل و از تعجب چشماش گرد شده بود ، رفتیم تو ساختمون که طاقت نیاورد و پرید بغلم کرد و شروع کرد به خوردن لبام .
    من هم از لحاظ جثه هم از لحاظ سن از اون بزرگتر بودم ، داشتم کیف میکردم که یه بکن کم سن و کوچکتر از خودم دارم ، بهم حس تحقیر و ضعیف بودن میداد که کونیه اون باشم ، اون هم رفتارش کاملا جوری بود که من دوست داشتم ، منو به اوج زنانگی میرسوند ، تحقیرم میکرد ، باهام مثل جنده ها رفتار می کرد ، بهم میفهموند که من تسلیمش هستم و اون لطف داره که سایه بالا سر منه .
    لبامو که میخورد دستش رو کونم بود ، منم دستم دورش حلقه بود ، یعنی هرچی که تو فکر کردن منه ، در عوض منم به فکر بدست آوردن روح اونم ، یعنی اون دنبال رابطه جنسی با منه و من دنبال رابطه عاطفی با اونم . اینم برام لذت بخش بود .
    خلاصه از خوردن لبام دست کشید و رفت عقب ، تی شرتشو درآورد و شروع کرد به کندن شلوارش ، کیرشو درآورد و دوسه بار مالید کیرشو و همزمان تو چهرم نگاه میکرد و گفت برام ساک بزن ، واااای ، روانی شدم ، دقیقا منو جنده میدونست ، منم سرشار از لذت بودم ، رفتم جلوش زانو زدم و شروع کردم به بوسیدن کیرش ، کیرش داغ بود ، گرم و تازه ، تمیز و سفید ، خوشمزه و خوشکل ، گذاشتمش دهنم و چندباری عقب جلو کردم ، همزمان با میک زدن روی کله کیرش زبون میزدم ، خیلی خوشش اومده بود ، منم که دیوونه شده بودم ، بهترین فاعلی که توی تصوراتم بود رو پیدا کرده بودم ، رفتیم و نشست روی مبل ، بازم کیرشو گرفت سمت من و گفت بیا بخورش ، وااای روانی شدم ، همین الان که مینویسم کیرم بلند شده و الان آبم میاد حالا تصور کن اونموقع چه حالی داشتم ، داغ داغ آتیشی بودم ، دست کرد چونمو گرفت و سرمو داد بالا تا توی صورتش نگاه کنم و بساکم ، باور کنید از شهوت میخواستم بیهوش بشم ، لامصب همه کاراشو دوست داشتم ، گفت بیا تو بغلم بشین ، نشستم تو بغلش ، سرشو آورد سمت سینه هامو نوک سینمو زبون میزد و میخورد ، من دیگه توی فضا بودم ، ناله های زنونم دراومده بود ، در گوشم گفت حالا قبول میکنی سوراختو افتتاح کنم ، منم توان مقاومتی نداشتم ، راستش مقاومت که هیچ ، از جون و دل میخواستم جرم بده ، قبول کردم ، دوباره نوک سینمو خورد ، اینقدر حشری بودم که اگه منو نگرفته بود مثل خمیر ولو میشدم ، یکم خودمو سر دادم پایین و با حسرت و شهوت گفتم کیر میخوام؟ میخوام بخورمش ، پریدم رو کیرش و با حرص کیرشو ساک میزدم ، اونم خم شد و دستشو برد سمت سوراخ کونم ، نمیدونم چرا سوراخ کونم انگار خودبخود چرب شده بود ، محسن که میگفت کونت ترشح داشته ، یعنی از ته دلت دوست داشتی کون بدی ، حالا راست و دروغش با اساتید ، تا دو انگشت کرد تو سوراخم و منم در حال ساک بودم ، بهم گفت شروع کنیم؟ گفتم آره عزیزم ،
    رفتم تو تشکی که پهن بود و براش قمبل کردم ، اومد پشت سرم و با تف کیرشو مالید به سوراخم ، یواش یواش کرد تو ، یه دردی داشتم اما خب کونمو باز کرده بود ، نگهش داشت و دردش رفت یا بهتره بگم عادی شد ، آروم آروم شروع کرد عقب جلو کردن ، حالا مزش رفت زیر زبونم ، آه و ناله و آخ جوون گفتنام شروع شد ، فهمید دارم لذت میبرم دیگه کامل میبرد بیرون و تا ته میکرد داخل ، وااای چه لذتی میبردم ازش ، من یه زن جنده بودم و اونم یه پسر بکن و زنباز و جنده باز ، همین که بهم میفهموند فقط دنبال کردن منه برام کافی بود ، داشت آبم میومد که بهش گفتم ، اون کاربلد هم یهو تلمبه هاشو تند تند و محکم کرد و که لذتم کمتر بشه و آبم دیربیاد ، دیگه داشت وحشیانه تلمبه میزد تو کونم ، باورم نمیشد منی که لاپایی خط قرمزم بود چطوری دارم با سوراخ کونم یه کیر رو غیب میکنم ، تو همین حس و حال و لذت بودم که محسن گفت آبم داره میاد ، گفت میریزم داخل ، دوباره لذتم دوبرابر شد از جمله گفتنش ، اجازه نگرفت ، جمله خبری بود ، گفت آبمو میریزم داخل ، آبش که پاشید تو کونم کیرشو تا ته فشار داد به کونم ، منم با داغی آبش آبم اومد ، لامصب بعدشم افتاد روم تا کیرش کم کم شل شد و از تو سوراخم در اومد ، حتی بعد از ارضا شدنش هم بهم لذت میداد , اولین بار بود که بعد از ارضا شدنم حسم نپرید و پشیمونی سراغم نیومد ، ازش تشکر کردم که منو کرد و اون روز رو برام ساخت .
    بعد از اون هم چند بار سکس داشتیم تا اینکه محسن سربازیش تموم شد و رفت شیراز .
    محسن رو از همه لحاظ دوست داشتم
    حرف زدناش که جمله دستوری بهم میگفت
    حرکاتش که کیرشو سمتم میگرفت و میگفت بیا بخور
    از طرفی کم سن بود و جثه اش از من کوچکتر بود
    لامصب کمر خیلی سفتی هم داشت ، اون موقع فهمیدم چرا یکی مثل اون میشه بکن و یکی مثل من میشه کونی
    از اون موقع دیگه رسما کونی شدم
    اینقدر موقع ساک زدن و کون دادن جق زدم که اگه بخوام بکنم آبم یک ثانیه میاد ، آخه یه بار خواستم با یکی دو طرفه کنم ، دفعه اول موقع مالیدن آبم اومد ، بدون اینکه از توی شورتم درش بیارم ، دفعه دومم تا کیرم خورد به سوراخش آبم اومد ، بنده خدا تعجب کرده بود ، میگفت تا حالا حتی نشنیده کسی اینقدر زود انزال باشه که قبل از دخول دو بار آبش بیاد ، خودمم دیگه گله ای ندارم ، انگار تقدیرم همین بوده ، منم هرچی خواستم فاعل باشم از کردن لذت ببرم نشد ، آخرش باهاش کنار اومدم و دارم لذت میبرم از کون دادن .
    کسی رو قضاوت نکنید ، گذشته ای بود که کم کم به این راه کشیده شدم ، تقریبا این راه ۱۰ سال طول کشید تا کامل کونی شدم .
    مواظب خودتون باشید ، منتظر کامنتاتون هستم و همه رو میخونم

نوشته: مفعول اجباری


👍 18
👎 4
24701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

947795
2023-09-17 00:01:43 +0330 +0330

بیا بده ما هم بکنیم

0 ❤️

947809
2023-09-17 00:41:46 +0330 +0330

تهرانی باهم آشنا بشیم یه حالی بکنیم

0 ❤️

947848
2023-09-17 03:59:56 +0330 +0330

به جق زدن مربوط نبوده زود انزالیت.پروستات حکم ضامن عمل میکنه که با کبر رفتن توش متاسفانه ضامن نداری و زود انزال شدی.باید به جراح مراجعه کنی برای درمان تا دوباره ضامن رو درست کنن.ارزش برگشتت به زندگی رو داره .از من میشنوی توی صف کیر نباش و نمون.تمام گی ها توی صف کیر یا کونن.برگرد به زندگی عادیت و بچه دار بشو و عشق به همسرت بورز

1 ❤️

947900
2023-09-17 12:07:41 +0330 +0330

آفرین به تو کونی خوب،،کونی بخاد موقع سکس غرور داشته باشه نه به خودش حال میده نه به فاعلش،،یه کونی باید قدر کیرو بدونه،،و هرجور که فاعلش میخاد دراختیارش باشه،،یه مفعول دارم که حتی یکبار تو سکس نگفته این مدلی بکن،،یواش بکن،،تند بکن،،فقط میگه هر مدلی که تو دوستداری بکن

2 ❤️

947988
2023-09-17 23:05:15 +0330 +0330

داستان نه کوستان بهتره بگیم 👎

0 ❤️

948060
2023-09-18 02:37:55 +0330 +0330

منم دوس دارم فقط فاعل باشم
مثل تو حسم بیشتر به همجنسه
از بی دختری سمت پسر نیومدم با اینکه مدام تنهام

1 ❤️

948125
2023-09-18 13:28:39 +0330 +0330

منم عاشق زنونه پوشی هستم😍

1 ❤️

948152
2023-09-18 15:27:03 +0330 +0330

خیلی رومانتیک بود 🥰

1 ❤️

948181
2023-09-18 19:32:10 +0330 +0330

هر ماه یه زنپوش و شیمل میکنم

0 ❤️

948251
2023-09-19 02:42:42 +0330 +0330
MQ4

رسماً کونی شدی ؟ یعنی امضای مدیر عامل رو کونته یا کیرش تو کونت؟

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها