زیر خوابش شدم (۲)

1402/06/22

...قسمت قبل

۳روز بعد از گاییده شدنم توسط پویا و دوستش حسن توی خونه بودم که دیدم در باز شد و مامانم در حال صحبت با یکی داره میاد تو خونه ، دیدم پویا دستش چند تا نایلون وسایل که مامانم خریده بوده رو، بهش کمک کرده اورده توی خونه . (مامانم معلمه ۳۹سالشه ۱۷۳قد و ۶۳کیلو وزن و ورزش میکنه و کونش هم کمی برجسته هستش اندام فوق العاده ای داره)مامانم بهش گفت که برید اتاق امیر منم لباس عوض کنم بیام یه شربت بیارم خستگیت در بره. پویا اومد تو اتاق من بعد یه دقیقه گفت من برم دستشویی بیام منم نشونش دادم رفتم توی اتاقم . چند دقیقه بعد اومد توی اتاقم منو از پشت بغل کرد و گفت امیر وقت گاییدن کوس و کون مامانت هم داره میرسه . منم بهش گفتم که عمرا بتونی دست به مامانم بزنی . دست کرد تو شلوارم و انگشتش رو کرد توی کونم و گفت تو هم همش زر میزدی که نمیتونی ولی شدی جنده خودم درسته ، گفتم این فرق میکنه نمیتونی کاری بکنی ، که یهو انگشتشو فشار داد تو که گفتم اخخخخ گفت جووون چیه جنده خانوم دردت گرفت صبر کن نوبت درد گرفتن کون مامانت هم میرسه . شماره مامانم رو ازم گرفت . رفتیم شربت رو خوردیم و پویا رفت خونشون.حدود ۱۰ روزی از پویا خبری نبود. ظاهرا رفته بودن مسافرت . بعد اون مدت شب بهم پیام داد که صبح ساعت ۱۰ خونمون باش منم صبح ساعت ۱۰ رفتم خونشون. تا منو دید گفت سلام جنده کوچولوی خودم . گفت بیا بخورش که امروز با این کیر خیلی کار دارم . فکر کردم این مدت که نبوده میخواد حسابی از خجالت کونم در بیاد . بهم گفت زانو بزن کیرمو در بیار بخور منم کیرشو گرفتم دستم کردم دهنم براش خوردم که یهویی از پشت سرم گرفت و تا ته کرد توی حلقم نگه داشت و بهم گفت یه مهمون دارم میخوام بکنمش .اونم مثل تو خیلی پرو بازی در میاورد. ولی میخواد بیاد زیرم بخوابه ،میخوام ادبش کنم که دیگه پررو بازی در نیاره مثل تو بشه جنده و زیر خواب خودم . براش یه پیام اومد خوند و بهم گفت دیگه وقتشه .درو باز کرد گفت داره میاد ، تو هم برو پشت اون مبل ها قایم شو که بتونی توی اتاق رو ببینی که چجوری این پررو رو ادبش میکنم . من رفتم پشت مبل در باز شد و اومد تو چیزی رو که میدیدم باور نمیکردم ،قلبم داشت توی دهنم میزد ،مامانم بود . اومد جلو پویا بهش سلام کرد و گفت به به پروانه خانوم از این طرفا البته بایه خنده پیروزمندانه. مامانم بهش گفت چرا اون عکسها رو ازم گرفتی فکر نمیکردم همچین پسر خرابی باشی . عکس چه عکسی نمیدونستم جریان عکسها چیه ولی تمام اون حرفای مامانم به ضررش تموم میشد اینو خوب میدونستم . پویا گفت اون عکسارو واسه امروز این لحظه گرفتم که الان اینجایی . اگه نمیخوای برو منم میدونم با عکسات چیکار کنم که مامانم بغض کرد و گفت چرا با من این کارو میکنی که پویا گفت به خاطر تو این همه جق زدم یه جایی باید جبرانش کنی خانوم معلم خوشگل محل .پویا بهش گفت بسه دیگه کم زر بزن بیا که وقت نداریم کیرم داره منفجر میشه .پویا مامان رو مجبور کرد که جلوش زانو بزنه بعد مقنعه مامان رو از سرش کشید گفت شلوار منو در بیار ، شلوارشو کشید پایین و کیرش افتاد بیرون . پویا چون سنش کم بود و به خواستش میرسید دوست داشت طرف رو تحقیر و کوچیکش کنه . به مامانم گفت بگیرش اول سر کیر شوهر تازتو بوس کن ، بعد بکنش توی دهنت ببینم ، مامانم این کار مجبوری انجام داد بعد پویا از پشت سر موهای مامانم رو گرفتو کیرشو تا ته کرد تو دهنش و بهش گفت یادته بهت گفتم که ابم ته حلقت خالی میشه تو هم مجبور میشی همشو بخوری الان وقتشه که شروع کرد به تلمبه زدن توی دهنش مامانم داشت اشکش در میومد چند دقیقه بعد ابش اومد و همش رو ته حلقش خالی کرد مامانم داشت خفه میشد که ولش کرد و گفت برو صورتتو بشور و بیا لخت شو ببینم جنده خانوم زود باش. مامانم رفت صورتشو بشوره که پویا اروم بهم گفت که مامانت از تو هم پررو تره ببین چجوری رام میشه این جنده خانوم . مامانم اومد بیرون و لباسش رو در اورد این فرم از بدن رو فقط توی فیلما دیده بودم خیلی خوش اندام بود . پویا اومد و یه دونه محکم زد روی کونشو گفت اووووووف چه اندام زیبایی داری چقدر نرم چقدر سفید چه کردنی . مامانم رو برد روی تخت دراز کشید روش و شروع کرد از لب گرفتن مامانم خیلی بی میل بود بعدش پویا اومد سینه هاشو خورد که یه جا گازش گرفت و مامانم داد زد بیشعور نکن ، که پویا سرشو بلند کرد و یکی خوابوند زیر گوشش و بهش گفت با شوهر جدیدت درست صحبت کن جنده خانوم ، فهمیدی ؟ مامانم از ترسش گفت باشه . بعدش پویا مامانم رو بر گردوند و کمی روغن ماساژ ریخت رو کون مامانم و مالید به کس و کونش و کیرش رو هم روغن مالی کرد و بعد خوابید روش سر کیرش رو گذاشت روی سوراخ کونش و فقط سرشو فرو کرد که مامانم گفت تو رو خدا از کون نکن من تا حالا به شوهرم هم از کون ندادم که پویا گفت جووووون من عاشق باز کردن کون های دست نخوردم خاک تو سر شوهرت که همچین کونی رو نکرده . بعد با یه دست موی سرش رو کشید و بایه دست هم از گلوش گرفت و دم گوشش گفت یادته بهت گفتم که یه کاری میکنم که خودت بیای زیرم بخوابی ؟تو بهم گفتی خفه شو بچه پررو . بهت گفتم جوری میکنم که زیرم زار بزنی ، که یهو بایه فشار تمام کیرش رو کرد توی کون مامانم و از ته دلش یه اخخخخخ بلند کشید و نگهش داشت مامانم هم که یه جیغ بلند کشید که پویا زود سرشو به تشک تخت فشار داد ، بعد سرش رو بلند کرد و بهش گفت دیدی که زیرم خوابیدی ، هیچوقت فکرشو نمیکردی که یکی که ۲۳ سال از خودت کوچیکتره اینجوری جرت بده خانوم کونی بعدش شروع کرد به تلمبه زدن چنان با قدرت میزد که که صدای زار زدن مامانم کل خونه رو برداشته بود . پویا به من نگاه کردو گفت امیر کجایی که ببینی مامانت داره زیرم زار میزنه . کجایی که ببینی مامانتو جنده خودم کردم کجایی که ببینی از این به بعد من باباتم .اووووووووووف جووووووون چیه جنده خانووووووم دیدی گاییدمت که ابش اومد و همش رو توی کونش خالی کرد و افتاد روی تخت . مامانم هم که از کون درد داشت به خودش میپیچید . بعدش بدون اینکه مامانم ببینه پویا از مامانم چند تا عکس گرفت . دیدم که داره پیام میده بعد گوشی رو گذاشت کنارو دراز کشید کمی که مامانم اروم شد بهش گفت پروانه خانوم دیگه هیچ وقت واسه من پررو بازی در نیار . پویا پسر خیلی کینه ای عقده ایه. ده دقیقه بعد پویا مامانم رو برگردوند و شروع کرد به خوردن کوس مامانم و زبونش رو میکرد توی کوسشو میگقت عجب کوس شیرینی داری جوووون مامانم هم تازه داشت لذت میبرد بعد خوردن کوسش پویا خوابید و مامانم رو کشید رو خودش ازش داشت لب میگرفت بعد کیرش رو کرد توی کوسش که یه لحظه صدای چرخیدن کلید رو توی در شنیدم زود رفتم پشت مبل . خیلی ترسیدم که مامانو باباش باشن که دیدم همون پسره حسن هستش فهمیدم که بازم این عوضی نقشه کشیده. حسن زود لخت شد و رفت یه کم روغن زد به کیرشو بعد به پویا اشاره کرد پویا پاهای خودش رو پشت زانوی مامانم قفل کرد و با دستاش هم مامانم رو محکم بغلش کرد مامانم هم از هیچی خبر نداشت . حسن خیلی اروم از پشت سر رفت به پشت مامانم که کونش به طرف حسن بود بعدش یه لحظه پویا وایستاد و حسن هم کیرش رو رو سوراخ مامانم گذاشت و درجا خوابید روش و کیرش تا ته رفت توی کونش که مامانم وسط دوتاشون داشت تقلا میکرد که خلاص بشه ولی بیهوده بود که باز مامانم داشت درد میکشید و زار میزد ،که اینا شروع کردن به تلمبه زدن که حسن گفت پسر عجب کوس خوشگلی تور کردی ، جووووون چه تنگه. ببین کونش چه فشاری به کیرم میاره اوووووف. بعد پویا به مامانم گفت حالا ببین خراب کیه . جنده کیه . دیدی من تو رو جندت میکنم . یه کاری میکنم که دیگه به شوهرت هم ندی فقط بیای پیش خودم که کوس و کونتو بکنم . بعد هم جاشونو عوض کردن و حسن کوس مامانم رو گایید و پویا هم بدونه اینکه مامانم ببینه واسه روز مبادا ازش عکس و فیلم گرفت . بعد هم ابشون رو خالی کردن توی کوس کونش . حسن زودتر رفت . بعد هم که مامانم آماده شد بره به پویا گفت که خیلی نامردی که رفیقت رو هم آوردی ، پویا بهش گفت اونم هم سن من بود نترس دهنش قرصه . ازش اتو دارم حرفی بزنه روزگارش سیاهه. بعدش هم همه این خشونت ها بخاطر پرو بازی خودت بود اگه مثل یه زن خوب میومدی و کوسو کونتو میدادی اینطوری نمیشد از دفعه بعد هم دیگه کسی نمیاد خودم تنها این کونتو گشادش میکنم . بعد مامانم لنگ لنگان رفت و من اومدم بیرون . بهش گفتم اون عکسا جریانش چیه که گفت اون روز که توی خونتون بودم از دستشویی که اومدم بیرون دیدم کنار در باز بود و مامانت داشت لباس عوض میکرد که منم زود ازش چند تا گرفتم که اینجا بتونم بگامش . بعد بهم گفت ببین چطوری مادر و پسر رو زیر خواب خودم کردم . (این داستان ها تخیلی بود . اونایی که خوندن فوش دادن به کوس مامانشون خندیدن .)

نوشته: امیر


👍 15
👎 33
95101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

947276
2023-09-14 01:24:12 +0330 +0330

این داستان یه کپی از یه داستان بود که پسر کونی قصه بجای مادره خواهرشو میبینه زیر بکنش

در کل بدک نبود

6 ❤️

947290
2023-09-14 01:56:53 +0330 +0330

سکسی بود

0 ❤️

947294
2023-09-14 01:59:29 +0330 +0330

کیرمو راست کردی
حالا بیا بخورش

0 ❤️

947304
2023-09-14 02:32:35 +0330 +0330

منم یه همکلاسی داشتم که کونم میذاشت بعدا رفت امد کردیم چشمش افتاد به مامانم .یه ماه نشده مامانمو کرد. پسره ۱۵_۱۶ سالش بود ولی مامانمو هم خودش کرد هم دوستاش

1 ❤️

947337
2023-09-14 06:39:04 +0330 +0330

حالا این داستان که واقعی نیست ولی اگه واقعیه فقط میتونم بگم متاسفم
حتی واقعی نباشه هم واسه فانتزیات متاسفم…

1 ❤️

947384
2023-09-14 13:12:36 +0330 +0330

کپی یه داستان کس و شر دیگه. قدرت تخیلم نداری حتی عن مغز

0 ❤️

947387
2023-09-14 13:14:00 +0330 +0330

کیر الممالکد‌ خاک بر سرت اگه خیلی از ماها کونمونو باز کردن ولی شرافت و حفظ حرمت مادر چیزیست که شما که توی شناسنامه آن جای نام پدر نوشته حسن و شرکا
بهتر از این نمیشه ادمین سایت هم مثل گاو هر کسی که بفرستم میچاپه

2 ❤️

947399
2023-09-14 14:07:14 +0330 +0330

حال بهم خورد.داستانت فقط باعث عصبانیتم شد .یابو

0 ❤️

947423
2023-09-14 18:19:51 +0330 +0330

داستان تخیلی بود ولی خوب مادرت یه جنده واقعیه

0 ❤️

947532
2023-09-15 09:50:48 +0330 +0330

نه تنها نه ذوق و عرضه نوشتن داری بلکه به احتمال قوی بیماری
ضمنا با کامنت Amirouououموافقم خیلی

0 ❤️

947552
2023-09-15 12:19:41 +0330 +0330

خب شل مغز بیناموس گوه خوردی تخیلاتتو نوشتی

0 ❤️

947568
2023-09-15 15:29:55 +0330 +0330

کیرم به مغزت عقب مونده کیرم تو تخیلاتت

0 ❤️

950184
2023-09-29 03:28:50 +0330 +0330

نصف این اشغالا و ولگردای تو خیابون مثل خودت بی شرف و بی غیرتن که ایران اینجوری شده
انشالا شما حرومزاده ها(حتی فانتزی هم باشه) به درک واصل بشید

0 ❤️

951961
2023-10-09 12:37:24 +0330 +0330

یعنی اون مامانه انقدر کسخل بوده😐 اگه واقعا همچین اتفاقی برای یه زن بیوفته میره پاسگا بعد دو ساعت مامورا میریزن تو خونه طرف خارمادرشو یکی میکنه هیچ زنی بخاطر چندتا عکس نمیره به یه بچه کس بده مگه اینکه جنده باشه خودش بخواد بده! لطف کن دیگه اصلا داستان ننویسی باشه پسرم؟

0 ❤️