گی با پسرخاله صمیمی

1402/11/05

اسم من احمده متولد ۷۰ از ساری و یه پسر خاله هم سن خودم دارم به اسم امین ، منو امین از بچگی باهم بزرگ شدیم و همبازی بودیم ، تا اینکه سال ۸۰ بود که من رفتم خونشون و تو اتاقش شروع کردیم با بالش و پتو ها یه خونه بچه گانه درست کنیم ، خونه که تموم شد خواستیم بریم داخلش و من اول رفتم که برم اما چون در خونه خیلی کوچیک بود و من ترسیدم که ریزش کنه خیلی آروم و با احتیاط رفتم که یهو امین خواست بزنه از کونم و بگه زود باش اما دستش خورد به کیر و خایم و یه صدای بلندی داد و جفتمون زدیم زیر خنده و رفتیم داخل خونه تو تاریکی و اون گفت اون چی بود چقدر بزرگ بود و دست کرد تو شورتم و کیرمو گرفت و منم مال اونو گرفتم و بازی میدادیم و اون هی میگفت چه خوبه چه خوبه ، بعد برا اینکه بتونیم ببینیم رفت چراغ قوه آورد و متوجه شدیم که مال هر دومون تقریبا هم شکل و اندازس . امین بهم گفت میدونی گاییدن یعنی چی؟ من با اینکه میدونستم گفتم تو بگو ببینم یعنی چی؟ گفت کیراشونو میکنن تو کون هم ، منم گفتم آره همینیه که میگی تا به یکباره وقتی کیرشو نگا میکردیم دیدیم یه قطره آب اومد بیرون و تا اون موقع از من آبی خود بخود خارج نشده بود و اولین بار بود که همچین چیزی دیدم و با تعجب گفتم این قطره چیه؟ و اونم گفت وای بازم قطره ی خونی و پا شد رفت خودشو بشوره و اون روز تموم شد اما همه چی تازه شروع شد و ما چون هر چند روز یکبار فرصت پیش میومد و با هم تنها میشدیم کارمون شده بود اینکه شلوارمونو بکشیم پایین و کیرامونو بچسبونیم به هم و هی به هم میگفتیم چه خوبه ، اکثرا چون طبقه پایین خونشون نیمه ساز بود میرفتیم اونجا این کارو میکردیم. یه بار یادمه وقتی داداشمم خونشون بود ، منو امین شلوغی کردیم و داداشم شروع کرد به دنبال کردن ما و ما سریع رفتیم تو حموم و درو بستیم و هم زمان شلوارمونو کشیدیم پایین و چسبوندیم به هم ، یعنی کلا هم فرکانس شده بودیم تا فرصت پیش میومد اولین چیزی که به ذهنمون میومد چسبوندن بود و این وسط تا فرصت میشد میرفتم خونشون و تو ماهواره پورن نگاه میکردیم . تا اینکه یبار اون مهمون اومد خونه ما و من و داداشم و امین قرار شد شب رو تو یه تخت به عرض دو متر بخوابیم ، هر سه بچه بودیم و طبق معمول شروع کردیم به کشتی گرفتن و بازی های بچگانه و من همش تو فکر این بودم که امشبم یه کاری بکنیم و واسه همین موقع کشتی سعی میکردم دستمو بزنم به کیرش و از طرفی جوری نباشه که داداشم بفهمه و همش سعی میکردم دستمو نزدیک تر ببرم و وقتی یکی دو سانت مونده بود دستم به کیرش برسه یهو دیدم اون کیر منو گرفت و مطمئن شدم بازم فرکانسمون یکیه و منم مال اونو گرفتم ، بعد متوجه شدیم که باید داداشم بخوابه که بتونیم کاری کنیم واسه همین گفتیم شب بخیر و خودمون زدیم به خواب و هنوز چند دقیقه نگذشته بود و تابلو بود که داداشم هنوز نخوابیده اما ما نتونستیم صبر کنیم و کشیدیم پایین و رفتیم تو بغل هم و کیرامونو چسبوندیم به هم. بعد چند دیقه یه فکری به ذهن من رسید که بزارم لای کونش و اصلا نمیدونستم که چرا تا حالا این کارو نکرده بودم و آیا قبول میکنه؟ تو گوشش آروم گفتم بچرخ و تابلو بود که داداشم میشنوه اما خودشو زده به خواب ، امین چرخید و من اولین بار گذاشتم لای کونش و بعد چند دقیقه اون گفت بچرخ و من چرخیدم و اونم گذاشت لای کون من و کیرش داغ داغ بود و خیلی حس خوبی بود، چندین بار هی تو گوش هم گفتیم بچرخ و چرخیدیم و داداشمم فکر کنم به زور خودشو کنترل کرد که چیزی نگه ، و نمیدونم چی شد که بالاخره خسته شدیم و خوابیدیم . و باورم نمیشه که تو یه متری داداشم همچین کاری کردم . با بزرگ شدنمون این روابط یواش یواش کم شد و گاها در حد دیدن فیلم پورن تو کامپیوتر بود و الان تموم شده هر چند هنوزم حرفای سکسیمون با هم سرجاشه
کاش هنوزم اون روزا بود ، اون روزایی که تصمیم میگرفتیم با بالش خونه بسازیم و خیلی لذت بخش بود اما نمیدونم چرا الان لذتی نداره ، ممنون که وقت گذاشتین

نوشته: احمد


👍 3
👎 22
17501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

968290
2024-01-26 00:06:02 +0330 +0330

اصلا از خاطرات سکسی اونم برای سنین زیر 15یا16سال خوشم نمیاد…اخه من نمیدونم چه لذتی داره این موضوعات که رنگ بوی پدوفیلی داره…درسته سکس با کودک توسط یه فرد بالغ نیست اما ازنظرمن هیچ جذابیتی نداره و من بازم اونو پدوفیل حساب میکنم.خخ


968316
2024-01-26 01:52:40 +0330 +0330

هرچی کوووونی و اوبی و گی هست این دو سه روزه داستان اپلود کردن :/

3 ❤️

968330
2024-01-26 04:14:34 +0330 +0330

این داستان که اونقد جالب نبود
ولی نمیدونم چرا دوستانی که داستان گی دوس ندارن میان میخونن
جالبه بعدم اعتراض میکنن
من داستان غیر گی دوس ندارم و نمیخونم
نمیرم اعتراض کنم چرا نوشتن…

هرکس داستان مورد علاقه خودشو بخونه
یا وقتی مثلا راجع به سن پایین هست نخونه هرکی دوس نداره
اول داستان معلومه عزیزان
لطفا سایت رو در انتشار مطالب آزاد بزارید
شاید علاقه بعضی ها باشه همون مطلب

4 ❤️

968341
2024-01-26 07:23:18 +0330 +0330

من فقط موندم آخه مرد حسابی یک خونه بچه گانه که با پشتی باشه و بشه رفت داخل حداقل باید دویست سیصد تا پشتی باسه

1 ❤️

968363
2024-01-26 13:01:04 +0330 +0330

حالا خب یه خاطره دوران کودکی بود که اکثرا از این ماجراها داریم. اما چرا انتظار داری الان در سن ۳۲ سالگی از خونه درست کردن با بالش و متکا لذت ببری؟

4 ❤️

968367
2024-01-26 13:54:30 +0330 +0330

سامان منم سعید کجایی

0 ❤️

968368
2024-01-26 13:59:56 +0330 +0330

سااااامان

0 ❤️

968378
2024-01-26 15:57:14 +0330 +0330

اخه این داستان سکسی نیست واقعا نمیدونم تعریفشون چه لذتی داره!

0 ❤️

968392
2024-01-26 19:02:52 +0330 +0330

الان دیگه بزرگ شدی بیا یک کون به من بده هم ثواب داره هم خوشت میاد مرد باش اون کون خوشگلو بده من بکنم من هم به ارزوم برسم

1 ❤️

968446
2024-01-27 01:42:58 +0330 +0330

عالیییی

0 ❤️

969200
2024-02-02 02:01:56 +0330 +0330

چی نوشتی

0 ❤️

969246
2024-02-02 09:15:29 +0330 +0330

منم با پسر خالم خیلی از این کارا میکردیم ، و برای اولین بار با کیرش صفرمو باز کرد و تا چند سال کون هم میزاشتیم

0 ❤️

969461
2024-02-03 23:15:54 +0330 +0330

بخووولش

0 ❤️