داستان من عین واقعیت هست و هیچ دروغی در اون وجود ندارد من متاهل هستم و زنم با اسم مستعار نسیم با قد ۱۶۵ سینه ۸۵ وسفید کون توپل دارم من اوایل هر کسی به زنم نگاه میکرد خیلی عصبی و حساس میشدم تا اینکه با گذشت چند سال این غیرتی بودن من کم رنگ و کمرنگ تر شد و نگاه مردم به زنم به من یک حس شهوتی دست میداد نمیدونستم چطور به زنم بگم که دوست دارم با یکی دیگه سکس کنه برای همین تصمیم گرفتم وقتی که دارم با زنم سکس کنم بهش بگم وقتی به زنم این حس رو‌ گفتم اول ترسید وفکر میکرد که دارم امتحانش میکنم اینقدر تو سکس این حس رو بهش گفتم که نسیم هم از من شهوتی تر میشد و شروع کرد به پوشیدن لباسهای باز و همیشه زمان سکس از حرفهاهای که توخیابون بهش میزدن میگفت یکبارهم یک مسافرتی که بااقوامش به مشهد رفته بود رو برام تعریف کرد که راننده اتوبوس نسیم رو دستمالی کردومن بهش گفتم چرا شماره ندادی تا باهاش قرار بزاری ولی باهمه این حرفها نسیم می ترسید اینوبگم که نسیم دوست داشت من یک نفر رو براش پیدا کنم ولی من این حس رو دوست نداشتم بیشتر دوست داشتم نسیم انتخاب کنه تا اینکه شهریورسال ۹۶ زمان موعد رسید نسیم ازاینستاگرام یک پسر به اسم علی که ورزشکار بود رو انتخاب کرد و همش باهاش چت میکرد اوایل چیزی بهم نمی گفت ولی بعد از مدتی من فهمیدم ولی اصلا چیزی بهش نگفتم میخواستم ببینم خودش میگه تا اینکه یک روز وقتی من از سر کار اومدم گفت با یکی دوست شده و اون هم برای مسابقه به شهر ما اومده وقتی اینو گفت من خیلی خوشحال شدم دیدم چت های که باهاش کرده رو بهم نشون داد و خودشو آماده کرده تمام موهای زائد خوش و زده و داره لباس می پوشه وبه من گفت که برم یا نه ساعت حدود ۹ عصر بود من گفتم برو و نسیم رفت و تقریبا ساعت ۲شب اومد خیلی خسته بود بهم گفت فردا برام تعریف میکنه و فردا ی اون روز گفت که چی حالی کرده وخیلی ازم تشکر کرد جالب اینکه نسیم خیلی کم بهم کون میده ولی گفت که به علی کون داده و کیرعلی از کیر من بزرگتر و کلفتر بوده و علی در زمان سکس چون ورزشکار بود نسیم رو بلند میکرد وایستاد میکرد و همه جور باهاش حال کرد و الان که چند ماه از اون موقع هر زمانی که م بانسیم سکس میکنم وقتی اسم علی رو میگم فورا خیس میکنه وارضا میشه فکر کنم اسفند ۹۶ با علی برنامه داشته چون میگه که یک سورپریز دیگه داره که بعد بهم میگه اخه قرص خورده و نظم پریود بهم خورده من مطمئن هستم با یکی بود به احتمال زیاد علی هست ممنون از شما که وقت گذاشتی و داستان وقایعی منو خودنین

نوشته: dosti202000