استخدام و تجاوز وحشتناك به سوزان

1389/04/15

سوزان هستم 23 سالمه حدود یکساله لیسانسم گرفتم و دنبال کار هستم . اینطور که میگن خیلی خشکل و خوش هیکلم شاید هم واسه همینه که هر جا میرم به طمع تماس ج ن س ی … می خوان منو استخدام کنن ولی خب اونطور کارها رو مسلما خودم نمی خوام . مورخه … آگهی استخدام شرکتی رو توی روزنامه دیدم وقتی زنگ زدم چون دو روز از آگهی می گذشت پرسیدم گرفتید ؟ طرف که ظاهرا مرد جوانی بود جواب داد من اگه گرفته باشمم به شما میگم تشریف بیارید . می گفت شرکت تبلیغاتی داره و یه خانم زیبا و جوان و خوش برخورد به عنوان منشی می خواد یه کسی که مشتریاش نپرند .
طبق هماهنگی قبلی سر ساعت 11 صبح به آن شرکت رفتم برای اینکه منو استخدام کنند تا حدی به خودمم رسیدم ( آرایش و عطر و … ) شرکت هیچ تابلویی نداشت منم خیلی مشکوک شدم علاوه براین داخل مجتمع چند واحدی هم نبود بلکه بالای یک مغازه قرار داشت که همون مغازه هم بسته بود آیفون هم فقط یک زنگ تکی داشت . راستش کمی ترسیدم بسم الله گفتم و زنگ زدم . همون آقا گفت : کیه ؟ گفتم برای استخدام قرار شد بیام خدمتتون . گفت : سوزان خانم ؟ گفتم بله . گفت : بفرماین بالا . گفتم معذرت می خوام جسارت نباشه ولی خانم دیگه ای هم اینجا هستن که من بیام بالا ؟ گفت : آره آره . خام نجفی بیاین شما صحبت کنید ایشون حق دارن احتیاط کنن . بعدش صدای خانمی شنیدم که گفت : عزیزم بیا بالا مگه واسه استخدام نیومدی ؟ خیالم راحت شد و رفتم بالا . بالا که رسیدم ، همون خانم نجفی جلو راه پله به استقبالم اومد و مرا داخل شرکت برد تا مدتی اون آقا نیامد و خود خانم نجفی با من صحبت می کرد او که زنی حدودا 40 ساله بود بعد از پذیرایی و احوالپرسی به من گفت : ببین سوزان جون آدم باید حرفش رو راحت بزنه . من مدتی با آقای یاری آشنا هستم و واقعا هم از وقتی به شرکتش اومدم به قول خودش ویتامین شرکت شدم و مشتریاش هم چند برابر کردم می خواد تو هم اگه اومدی همینطوری باشی یعنی در واقع یکی مثل منو میخواد واسه همینم به من گفته اول باهات صحبت کنم .
گفتم من در خدمتتون هستم بفرماین . فقط از این لحاظ که آقای یاری خانمی مثل شما خواستن ، می تونم بپرسم وظایف شما اینجا دقیقا چه چیزای هستش تا ببینم منم می تونم اونطوری که ایشون خواستن باشم یا نه ؟
جواب داد البته تو با من تفاوتهایی هم داری . مثلا تو لیسانس هستی من دیپلمه . تو جوان و باکره هستی من مطلقه .
اینو که گفت ، مشکوک شدم و گفتم ببخشید منظورتون چیه چه ربطی داره ؟ گفت : اینجا از لحاظ حقوق ، عیدی ، بیمه ، ناهار و … عالیه ولی منشی آینده هم در قبال این مزایا وظایفی داره که اگه اومدی خودت متوجه میشی .
دیگه منظورش فهمیدم و فورا گفتم : ببینید خانم محترم من نمی دونم شما کی هستید و شغلتون اینجا چی هستش ولی من اصلا اونی که بتونم همکار شما بشم نیستم و واسه خودم متاسفم که اومدم اینجا . امیدوارم اونی که می خواین پیدا کنین خداحافظ .
همین که گفتم خداحافظ یه چیزی از پشت مبلی که نشسته بودم به شونه هام فشار وارد کرد و مردی گفت : برگرد تا بفهمی خداحافظیت برای رفتن از دنیا بود نه از این شرکت . بی نهایت وحشت زده شدم و قبل از اینکه برگردم و اون را ببینم جیغ بلندی کشیدم . سریع همون زن محکم دهانم رو گرفت و اون نامرد تنومند هم که الآن می دیدمش ، با اسلحه کلت جلو من ایستاد و گفت این صدا خفه کن داره می دونی یعنی چی یعنی اگه یه جیغ دیگه بزنی رفتی اون دنیا هیچکس هم نمیفهمه .
نامرد همین کلت رو از پشت روی شونه هام گذاشته بوده . هر جوری بخوام حالم رو براتون وصف کنم ، نمی تونید درک کنید مگر که خدای نخواسته زبونم لال باهاش مواجه بشید . حسابی گریه می کردم و می گفتم باشه جیغ نمی زنم ولی بگيد چه فکری واسه من دارید ؟ من چه ظلمی به شما کردم ؟ تو را به خدا فکر کن الآن خواهر خودت جای من باشه آخه چرا ؟ آخه چرا من ؟ همینطور گریه و التماس می کردم که انگار بی هوش شدم .
اون پست تر از حیوانها همون اول چیزی رو به من خورانده بودند ( نمی دونم ابله اسلحه رو دیگه واسه چی می خواست من که قرار بوده بی هوشم کنه ) وقتی بیدار شدم لحظه ای که چشمام باز کردم و اون شرکت لعنتی رو دیدم دنیا روی سرم خراب شد . هیچ لباسی تنم نبود و با تمام گیجی و بی حالی ولی متوجه همه چیز شدم ساعت دیواری 8:30 بود مقداری فکر کردم تا بفهمم یعنی چه موقع . از تاریکی هوا فهمیدم شب شده من 11 صبح به اینجا اومده بودم فهمیدم که زندگیم تباه شده و باز گریه کردم . احساس درد داشتم پرسیدم با من چکار کردید ؟ یاری نامرد گفت شنیدن کی بود مانند دیدن . راحت فیلمش رو ببین .
وای نمی دونید چه حال بدتری پیدا کردم دیگه مرگ هم واسم مهم نبود و تا جیغ کشیدم و کمک خواستم اون نامرد که چنین انتظاری هم داشت ، دهانم را محکم با چند پارچه بست البته اون زن هم هنوز بودش و کلت رو مقابلم گرفته بود . توی این حالت فیلم رو دیدم . فکر می کردم هر چه بوده از همین نامرد بوده ولی توی فیلم اول خود یاری در حالی که صورتش رو پوشانده بود ، به من تجاوز کرد و اون زن پست هم طوریکه پشتش به دوربین بود بعدش آلت ت ن ا س ل ی یاری رو می بوسید ( صدای بوسه زدن شنیده میشد ولی دهانش رو به دوربین نبود هر دو هم از موها و هيكلشون مي شناختم وگرنه هيچ چهره اي جز من در تصوير مشخص نبود ) بعد از او دو نامرد دیگه که فکر می کنم خیلی هم جوانتر از یاری بودند ، با چهره پوشیده به من تجاوز کردند . باورم نمیشد چطور اینهمه بلاهایی که در فیلم می دیدم رو تحمل کردم و چطور بیدار هم نشدم . گه گاهی اون زن هم از پشت توی فیلم بود . فیلم رو تا آخر در حالیکه اشک می ریختم و تلاش برای کمک خواستن می کردم ، دیدم . توی بدترین شرایط ممکن قرار داشتم . از طرفی این فاجعه از طرفی هم ساعت نزدیک 10 شب داشت میشد و فکر نگرانی های خانواده ام به خصوص مادرم داشت دیوونم می کرد دیگه همون التماس هم نمی تونستم بکنم و دهانم حسابی با پارچه بسته بودند حتي نفس به سختي مي كشيدم . خیلی تشنه بودم ساعتها آب نخورده بودم ولی اونا فکر می کردند می خوام فریاد بزنم و آب به من نمی دادند .
متاسفانه یه دختر از ترس آبروش سکوت میکنه ولی اینم بگم که اگر تباه و بی آبرو شدم اگر تا هم اکنون داروهای اعصاب و روان می خورم کابوس می بینم و تحت نظر پزشک هستم ، ولی با صرف وقت و هزینه و تحقیق بسیار زیاد بالاخره خانواده ام چنان انتقامی از شخص یاری که اولین نفر در فیلم ب ک ا ر ت منو از بین برد ، گرفتند که اگر بنویسم چكار باهاش كردند ، حاضرید پدر و عموهای منو با دستهای خودتان قطعه قطعه کنید . اون زنه هم یاری رو مجبورش کردیم بکشوندش پیش ما که البته عموهام خیلی جوانمردانه و بیشتر به این خاطر که دخترای دیگه رو مثل من نکنه ، به درک حاصلش کردند ولی دیدارمون با اون دو پسر جوانتر به قیامت موکول شد و به دستمان نيامدند البته خود آقای یاری از خدا بیخبر بجای اونها هم زجر کشید و مثـله شد و هر قطعه از بدن کثیفش پس از تحمل زجرهایی که حتی از نوشتنش هم تنم به لرزه می افته ، در محلی دفن شد .
لطفا کسی ردیابی منو نکنه چون اسامی مجازی نوشتم خودمم کافی نت هستم و فقط خواستم دخترهای زیبا و جوان که مثل من چشمشون به آگهی استخدام شرکت و موسسات هستش ، بدانند که چنین چیزهایی هم شده و تازه حالا كه ما خیلی تلاش کردیم و اون نامرد و نازن بدتر از حيوان رو به چنگ آوردیم و تلافي كرديم ، ولي در هر صورت الآن من باکره نیستم و از ترس کابوس هم نمی خوابم مگر از عوارض داروهایی که میخورم خوابم بگيره . پدر و عموهایم هم هر چه باشه دیگه قاتل دو تا حیوان هستند . از گرگها و گرگ صفتها در امان باشيد ؛ سوزان


👍 1
👎 1
152019 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

265060
2010-08-19 14:30:46 +0430 +0430
NA

کس پرت به توان n

11 ❤️

265061
2010-08-19 20:01:42 +0430 +0430
NA

برات متاسفم واز شنیدن داستانت ناراحت شدم . خدا انتقامت را بگیرد. آخه چه طور میتونن اینقدر نامرد بتشاشن به خاطر یک تماس جنسی زندگی یه دختر رو نابود میکنن

خدا لعنتشون کنه

7 ❤️

265065
2011-06-23 17:29:13 +0430 +0430

کی اخر الزمان میشه با توجه به قرایین نزدیکه / اخه حیون هم همچین صفتی نداره و همون حیون هم حتی از نوع درندش هم نوع خودشو نمیدره و نمیکشه هر دوتا کار مزموم بودند / بخدا ادمیزاد در عین اینکه میتونه مثل گل لطیف باشه اما وای به روزی که شیطان حاکم ارداه بشه که میبینیم کاری میکنه که ادم که اشرف مخلوقاته از یه حیونم کمتر بشه / تا کی؟ متاثر و متاسفم

0 ❤️

265066
2011-06-24 10:16:06 +0430 +0430
NA

خیلی کس کشی هم تو هم خونوادت

0 ❤️

265067
2011-07-16 11:32:07 +0430 +0430
NA

جنده خالیبند. همچین میگه ردیابی نکنین که انگار رییس جمهوره.

0 ❤️

265068
2011-10-06 07:40:34 +0330 +0330
NA

boro baba kos nagoo
khoda midune kodum filme jenayee ro dide omade shakhseyt sazi karde=))
in dastan roo ye jaey dg hamkhondam
jam kon kos nago

0 ❤️

265069
2012-08-06 06:25:27 +0430 +0430
NA

گوه خوردی مادر جنده اگه ببینمت خودم کوستو جر میدم

0 ❤️

265072
2012-09-02 11:34:00 +0430 +0430
NA

تصورات ذهنی مسمومتو به خرد ملت نده
بی همه چیز

0 ❤️

265075
2013-01-03 19:44:29 +0330 +0330
NA

کوس شعر بود جنده اگه عموی کوسکشت یاری رو گرفته بود خوب میتونست اون دوتای دیگه رو هم بگیره پس نتیجه میگیریم یاری همون عموی کوس کش جنابعالیه که گذاشته توکوست

0 ❤️

265076
2013-11-28 06:19:27 +0330 +0330
NA

بكارت اهميت آنچناني ندارد ولي سوء استفاده از جسم آدم بدون رضايت جرمه
در كل بايد گذشته رو فراموش كني

0 ❤️

265078
2015-04-15 22:24:25 +0430 +0430
NA

اگه واقعا راست گفتی.حق بهت میدم که عصبی شدی.در ضمن اونا هم به سزاشون رسیدن.اگرهم فقط یه داستان باشه که هیچی دیگهه

0 ❤️