اولین باری که کونم دادم تو ۱۶ سالگی

1394/07/15

این داستان مال دوسال پیشه وقتی که من اول دبیرستان بودم اون موقع من یه پسر لاغر نه زیاد سفید بدون مو بودم که هنوز به بلوغ نرسیده بودمو همخ دنبال من بودن و منو دست مالی میکردن و منم نمیدونستم برای چیاین کارو میکنن تقریبا دو ماه از مدارس میگذشت که با یکی از دوستام خیلی رفیق شده بودم همیشه پیش من میشت و اروم رون های منو میمالید منم خیلی حس خوبی بهم دست میداد و به روی خودم نمیاوردم تا وقتی که یه روز کم کم دستشو داشت میکرد تو شلوارم من بازم به روی خودم نیاوردم داشت کونم رو میمالید که یهو زنگ خورد منم بهش چیزی نگفتم اون روز گذشت چند روز بعد بهم گفت بریم استخر منم قبول کردم روز بدش باهم رفتیم استخر و دیدم که اون از همون موقع که تو رختکن بودیم و لباس در میاوردیم خودشو خیلی به من میچسبید لباس هامونو در اوردیم رفتیم تو استخر دیدم که خیلی سر هر موقعیتی دست به کونم میزد منم کونم بزرگ و سفید بود و بدون مو دقیقا مثل یه دختر بدش گفت بریم تو جگوزی تو جگوزی هیچ کس نبود استخر خیلی خلوت بوووود اونجا هی دست منو میمالید به کیر خودشو با من ور میرفت منم چون بهم حس خوبی میداد و از ته دلم خوشم میاومد هیچی نمیگفتم که یه دفه تو جگوزی شورتمو کشید پایین تا دم زانوم و نشوند رو پاش منو احساس کردم یهچیز داغ خورد به کونم اره کیرش بود کیرشو مالید به کونم منم هیچی نمیگفتم داغ داغ بود حس خوبی بود گفت بریم سونا بلند شدیم کیرش راست راست بود زود رفت تو سونا بخار تا نبیننش منم رفتم گفت میخوای ماساژت بدم منم گفتم اره منو خوابوند به شیکم و رو رونام نشست و شروع کرد به ماساژ دادن پشتم هر از گاهی هم شورتمو یکم میداد پایین تا جای رسید که کونم کاملا معلوم شده بود دستشو برد لای کونم و شروع کرد به تکون دادن و مالیدن داشتم میمردم از هیجان تو اون لحظه حس فوق العاده ای بود تو سونا هم کسی نبود رفت پایین و شروع کرد به لیس زدن پام از کف پا شروع کرد و تا کونم اومد بدنم خیس خیس شده بود با زبونش با کومنم با زیمیکرد و سوراخم رو خیس میییکرد انگشتش رو گداشت دم سوراخم و فرو کرد اوش در نداشت بد یه انگشت دیگشو کرد تو اپگشت سومو که اومدبکنه تو جیغ زدم اونم جلو دهنم رو گرفت و با فشار فرو کرد داشتم میسوختم هم درد داشت هم این که انگار یه تیکه زغال رو گزاشتن رو سوراخم انگشتش رو در اورد و کیرشو اروم اروم کرد تو و در اورد بد چند بار دیگه درد نداشت همین جوری تلمبه میزد ابش نمیاومد تا یکی اومد تو سونا زود شرت خودش و منو کشید بالا تا نفهمه و شروع به ماسا ژ دادن کرد اونم چیزی نفهمید بد این که رفت منو بلند کرد گفت کیرشو بکنم تو دهنم اولش گفتم نه بدش سرمو هول داد به سمت خودش کیرش تا ته رفت تو دهنم داشتم خفه میشدم داغ داغ مثل یه انگشت بزرگ بود ولی خیلی نرم تر گفت میک بزن مثله ابنمات خیلی خوب بود سرشو مک میزدم عالی بود داشتم میمردم از هیجان که یه دفه ابش اومد و ریخت ته حلقم غلیظ بود و داغ یه دفه ناخود غورتش دادم بد مزه بود ترش و داغ بدش شررع کرد به لیس زدن گردنم و روم اوفتاد بدنش داغ بود داشت میسوخت خیلی تجربه خوبی بود این بود داستان من و کاملا واقعی امید وارم خوشتون اومده باشه

نوشته:‌ امیر


👍 0
👎 0
78622 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

470929
2015-10-07 22:52:53 +0330 +0330
NA

داشت به کونم دست میمالید ولی من هیچی نمیگفتم . داشت انگشتشو میکرد توی کونم ولی من هیچی نگفتم‌. داشت شرتمو میکشید پایین ولی من هیچی نمیگفتم . کوسخول یه دفه بگو یه آدم‌کر و لال هستی دیگه …‌ بعدشم متنت یجوریه هرکی بخونه فکر میکنه شاش داشتی با عجله نوشتی .

2 ❤️

470930
2015-10-08 00:31:51 +0330 +0330

بازم بنویس گلم،،،الان کجایی،،،چه خبرا

0 ❤️

470931
2015-10-08 03:15:54 +0330 +0330
NA

آخه کوووونی خان
این چیزی که تو تعریف کردی حداقل 2 ساعت طول میکشه.
سانس استخر تموم نشد؟
اصن کیرم تو دهن سانس استخر، نپختید تو سونا بخار؟
کم کس بگو عزیز من، کم کس بگو.
دستتو از تو شرتت دربیار دو دستی تایپ کن عزیز من.
:|

3 ❤️

470932
2015-10-08 06:23:07 +0330 +0330

bad
بالا آوردم با این نوشتنت.یه دفعه ی تصمیم گرفتید برید استخر و سونا و جکوزی .اون هم در دوران مدرسه …

0 ❤️

470935
2015-10-08 10:38:06 +0330 +0330
NA

آخه وقتی آدم داره کیف میکنه خوب آرام میشه اگه کون دادی میدونی چی میگه اگه ندادی پس هیسسسسسسسس

0 ❤️

470936
2015-10-08 11:42:45 +0330 +0330
NA

کم کوس و شعر بگو … تو خیالات سیر میکونی … توی استخر توی سونا کسی بجز شما نبود؟؟؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

470937
2015-10-08 14:49:49 +0330 +0330

داستان خوبی بود. موفق باشی. به سخنان زشت بعضی ها هم اصلا توجه نکن.

0 ❤️

470938
2015-10-08 17:51:41 +0330 +0330
NA

((نویسنده خجالتی))
دقیقا کجاش خوب بود پر قلط املایی بود!
یهدستی ام که تایپ میکرد(دست یه کیر بود)
تو نوشتنم که شاش داشت!

0 ❤️

470939
2015-10-08 18:00:41 +0330 +0330

مغزتم مثل کونیه با این کسشرایی که نوشتی…

0 ❤️

470942
2015-10-09 12:23:45 +0330 +0330

داستان خوبی بود. کلاً تو این سن خیلی حال میده حیف که گذشت.

0 ❤️

470943
2015-10-09 17:22:03 +0330 +0330
NA

کس نگو بابا هیچی تو این سن حالیم نمیشد بعد داشت آبش میومد کونی میخوای خودتو خوب نشون بدی.

0 ❤️

470944
2015-10-10 10:48:16 +0330 +0330

پسر های خوشکل امضا بخونن…

زووود بیا خصوصی

0 ❤️

470945
2015-10-10 14:17:40 +0330 +0330

lol
milad1maواسه کامنت تو از خنده روده بر شدم…دهنت سرررویس

امیرجوووووووووووون (نویسنده داستان ) به منم اگه بگی کجایی یه حالی بیشتر از اون دوستت بهت میدم
خصوووووووووووصی پیام بده

0 ❤️

470947
2015-11-20 08:27:01 +0330 +0330

منم کون میخام میدی؟!؟!؟!

0 ❤️