اولین و بهترین سکسم به طور کاملا اتفاقی

1394/02/23

سلام من ۲۵سالمه و این داستان مربوط به حدود ۳سال پیشه. من به خاطر ادامه تحصیل از بچگی تو شهرهای مختلف درس خوندم و تو این شهر که الان هستم بعد اتمام درسم شاغل شدم و الان دیگه ۵سالی هست اینجام.تو یه مقطع پیش یه مرد تنها تو باغش زندگی میکردم که تا اون موقع زن نگرفته بود به خاطر حرص مال دنیا و در کل آدم کثیفی بود بگذریم…
یه روز جمعه که علی رفته بود پیش دوستش من تنها خونه بودم حوصلم شدیدا سر میرفت دیگه شبکه هاستلر تی وی هم برام جذابیت نداشت رفتم تو نیم باز نرم افزاری که تازگیا فیلتر شد و خیلیا رو آواره کرد رومها هم کسی نبود میدونستم تو رومهای سکسی و شهرهای دیگه و تهران دستم به جایی بند نمیشه حتی کسی هم باشه مسافت زیاده در نتیجه طبق عادت رفتم روم شهر خودمون اونجام کسی نبود یه دفعه یه ای دی کوس طلا ناز اومد و کسی نبود درجا لفت داد منم که کلی هیجان زده شدم درجا اد دادم آخه تو اون روم اگه مدیر بود درجا این ای دیها رو بن میکرد و خلاصه غیر سکسی بود اونم درجا قبول کرد و شروع کردیم به چت:
-سلام خوبین؟
-اصل میدین لطفا؟
-من الناز ۱۹مازندران شما؟
-منم محمد۲۲…حالا چرا اومدین روم این شهر؟
-قبلا اینجا دانشجو بودم الانم یه سر اومدم اینجا
-(با توجه به اسم سکسی آی دیش)اگه جا نداری میتونم در خدمتتون باشم من تنهام
-راستشو بگو به خاطر من میگی یا خودت؟
-حقیقت به خاطر هر دوتامون
-ببین محمد من دوست دارم بیام پیشت با سینه هام بازی کنی و حال کنیم اما میترسم چند نفر شین و کارمو بسازین آخه من دخترم…
-الناز جان من بی جنبه نیستم اصرار هم ندارم منم تا حالا تجربه این کارو نداشتم دوست داشتم با هم تجربه کنیم حالا تصمیم با شما
اونم اصرار منو نمیدید اعتمادش بیشتر میشد گفت یه قسم بخور وقتی خوردم شماره داد گفت بیا ترمینال دنبالم که بعد فهمیدم هنوزم دانشجو اونجاست و تو راه که از تهران میومده (اصالت مازنی بزرگ شده تهران) یکیو میخواسته پیدا کنه تا شب بره پیشش این تصمیمشم به خاطر شکست عشقی که از پسر خالش خورده بود گرفته بود رفتم دیگه هوا تاریک شده بود یه دختر قد متوسط و تپل نه خیلی چاق با سینه های خیلی درشت که بعید بود مال اوت دختره باشن آنچنان خوشگل و داف نبود اما شدیدا جذاب بود و بدنش هیچ نقصی نداشت مثل پنبه سفید و نرم…رفتیم شامو گرفتیمو رفتیم باغ وقتی از،پله ها بالا میرفت ترس وجودشو گرفت آخه ساختمون یه کم قدیمی بود خلاصه تا رفتیم بالا درجا رفت تو اتاق که حموم توش بود گفت من میرم دوش بگیرم لخت شدم نیایی داخل ها منم قبول کردم بعد فکر کردم این واسه حال اومده چرا باید اینجور بگه موقع بیرون اومدن یه دفعه رفتم تو یه جیغ آروم زد و سینه هاشو گرفت شلوار پوشیده بود اما بالا تنه لخت بود از پشت بغلش کردم شروع کردم خوردن گردنش اه اهش دراومد دستشو کنار زدم سینه های خیلی درشتشو میمالیدم بعد انداختمش رو تخت قبول نمیکرد بار اولمه بعد گفت به خاطر به هم خوردن پریودش پیش ماما میره طرز معاینش طوریه که جفت سوراخاشو میبینه سکس کنیم میفهمه منم که چون عاشق بدنش شده بودم برا جلب اعتماد بدون کوچکترین اصرار قبول کردم بعد شلوار و شرتشو درآوردم دست کردم لای پاش کسش خیلی تپل بود و از بدنش تیره تر خودشم میگفت همیشه برا پوشیدن شلوار باهاش مشکل داره شروع کردم زبون زدن توی کوسش خیلی حال میکرد منم هنوز باورم نمیشد این کوس بدون هیچ قید و شرطی مال من شده بود حالا اون اومد روم کیرمو گرفت تو دستاش میمالید سر کیرمو مک میزد خیلی لذت میبردم خیلی حرفه ای ساک میزد ازش پرسیدم اونم سکس نداشته بود فقط با پسر خالش(عشق سابقش)در حد ساک و لاپایی پاهاشو گذاشتم سر شونم کیرمو مالیدم لای کوسش که شدیدا خیس بود تا تکوم میدادم میترسید و گفت نکنی تو منم میگفتم نترس حواسم هست لای کوسش تلنبه میزدم سینه هاشو میمالیدم هی میگفت کاش اوپن بودم و اه اه میکرد باز اومدم رو شکمش چندبار تو دهنش عقب جلو کردم لای سینه هاشو لیسیدم چسبوندمشون به هم و لای سینه های نرمش کیرمو حرکت میدادم کلی لذت بخش بود اون شب تا صبح ۵-۶بار ارضا شدیم هر بار بعد سکس میرفت دوش میگرفت میومد کاملا معطر و تمیز بود خیلی دوسش داشتم بعد اون یه شب دیگه اومد باز تا همون حد سکس داشتیم دیگه گفت وابسته میشیم ارتباطو کم کرد و بعد دیگه ندیدمش بعد چند وقت بهش اس دادم خیلی مودبانه احوال پرسی کرد و گفت نامزد کرده و شمارشو پاک کنم هر جا هست خوشبخت باشه

نوشته: niceboy68


👍 0
👎 0
80243 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

462180
2015-05-13 20:10:25 +0430 +0430
NA

(به خاطر ادامه تحصیل از بچگی تو شهرهای مختلف درس خوندم)
یعنی برای یه کس کردن تو باید اینقد آواره گی بکشی???
پیش یه مرد تنها که اون موقعه ازدواج نکرده بود چکار میکردی هاین؟
(اون شب تا صبح ۵-۶بار ارضا شدیم ) مطمئنی؟ تو کس بیبنی غش میکنی بار اول!!!
اینقد از جلب اعتماد گفتی فک کنم بهتره برای اعتمادسازی همراه تیم هسته یی بفرستنت لوزان
داستان بدور از واقعیته ولی نویسنده سعی کرده لابلای کسشرهاش یه پیام هایی بده

2 ❤️

462181
2015-05-13 23:06:42 +0430 +0430

انصافا چند بار به علی کون دادی؟ از بس دادی مغزت پریود شده و داری کس شر مینویسی
داستانت کس شر بود wacko

0 ❤️

462182
2015-05-14 03:00:36 +0430 +0430
NA

تو که داستانت همش اتفاقیه.یه کون اتفاقی هم میدادی فک کنم پایانش هندی تر میشد biggrin

0 ❤️

462184
2015-05-14 06:48:51 +0430 +0430
NA

bomb این از طرف من

0 ❤️

462186
2015-05-14 08:48:42 +0430 +0430
NA

تا گند

0 ❤️

462189
2015-05-14 15:20:04 +0430 +0430
NA

داش وقتی میشینی تو اتاق بدون توجه به عوارضش هی کف دستی میزنی بایدم الان حافظه روت نمونده باشه هی چرت میگی باو کم تر بزن به کیر بیچارت رحم کن

0 ❤️