سلام
محمدم ۱۹سالمه از تهران این خاطره ی اولین کون دادنمه واسه حدود ۱سال پیشه
از خودم قدم ۱۹۰ ۷۳ قیافه م معمولی پسرداییم ۱۸سالشه ۱۸۳ ۷۷ خوشگلم هست اسمش رضاست من و پسرداییم خیلی باهم صمیمی بودیم از بچگی با هم بزرگ شده بودیم هوای هم دیگر رو داشتیم ولی خب بالاخره یه چیزایی رو رعایت میکردیم من از ۱۷سالگی جرقه های مفعول شدن تو مخم خورد اولا سرکوب میکردم و به خودم فوش میدادم ولی نمیتونستم کنترل کنم یه چند وقت گذشت شروع کردم با خودم ور رفتن سعی میکردم خیار یا چیزایی شبیه به اون رو بکنم تو کونم و حتی ساک بزنمشون ولی کاملا داخل کونم نمیکردم شاید میترسیدم پورن که میدیم خودم رو جای زن میزاشتم بعدا پورن های گی نگاه کردم و بعد یه مدت که دیگه دل رو زدم به دریا و شروع کردنم خیار متوسط دسته ی برس از این قبیل چیزهارو می کردم تو کونم و لذت میبردم تا این که گذشت عروسی پسر خالم شد من و رضا و یکی از دوستان (سهیل) تو عروسی میپلکیدیم چون عروسی تو خونه بود و فامیل نزدیک بودیم یه دو سه روزی اونجا بودیم واسه کمک و اینجور حرفا،اونجا رضا و سهیل زیاد باهم پچ پچ میکردن رفتم پیششون بحث رو باز کردم رضا گفت محمد خیار دوست داری گفتم اره گفت گوجه دوقلو چطور بعد خندیدن میدونستم منظورشون چیه ولی اداتنگا رو در میاوردم مثلا واسم توضیح دادن منم فهمیدم بعد از اون ماجرا من رضا بیشتر از قبل به هم نزدیک شدیم از هر فرصتی استفاده میکردیم و حرفای سکسی میزدیم بیشتر راجب خواهرم و مادرش صحبت میکردیم که اندامشون چه قدر خوبه یا چه لباسایی میپوشون گذشت یه روز که داییم اینا اومدن مهمونی خونمون رضا شب موند چون تابستون بود هوا گرم بود پدر مادرم پایین خوابیدن من ورضا تو اتاق اونا رو تخت خوابیدیم شب همش حرفایه سکسی زدیم و رضا شروع کردن ور رفتن با من منم از خدا خواسته شروع کردم،همدیگرو میمالیدیم من کیرش رو اونم کونم رو انگشت میکرد و میمالید کیر اون بزرگتر بود تقریبا ۱۵.۱۶کلفت بود واسه من۱۳اون شب حسابی حال کردیم یکی دو هفته بعد رضا زنگ زد گفت سوپر گرفتم کسی نیست بیا ببینیم رفتم .نشستیم فیلم هارو گذاشت دقت کردم دیدم بیشترش گی هستن خوشحال شدم گفتم حال میده ها گفت چی؟دادن یا کردن؟گفتم نمیدونم تجربه نکردم گفت تجربه کنیم‌.ادا تنگا گفتم یعنی چی گفت سکس کنیم دیگه گفتم حله پاشدیم بریم اتاقش صدایه در شنیدیم فهمیدیم زنداییم اومده به خاطر این که برنامه رو اجرا کنیم شب موندم خونشون خونه ی داییم اینا دوطبقه ست پولدارن اجاره ندادن یکیش در اختیار پسر داییمه.ساعت حدودا ۱بود گفتم رضا دایینا صد در صد خوابیدن شروع کنیم گفت باشه پا شدیم لباس ها رو کندیم بدون هیچ حرفی زانو زدم ساک بزنم خیلی زود کیرش شق شد خیلی خوب ساک میزدم واسش تو فیلما یاد گرفته بودم سرش رو میکردم تو دهنم با زبونم ور میرفتم باهاش داشت لذت میبرد از سرم میگرفت فشار میداد اوق میزدم نذاشت زیاد ساک بزنم ترسید آبش بیاد گفت داگ استایل شو رو تخت رفت وازلین اورد زد در کونم با انگشتش سوراخم رو بازی داد بعد دوتاش کرد صبر کرد جا بازکنه وازلین زد به کیرش اروم سرش رو کرد تو کونم دردم میومد با این که وسایل تو کونم رفته بود ولی این فرق داشت اولین بار بود کیر میرفت تو کونم بعد دوباره هول داد نصفش رفت تقریبا داشتم پاره میشدم درد و سوزش زیادی داشتم صبر کرد جا باز کنه تو این مدت خم شد در گوشم گفت این کون ماله کیه گفتم واسه تو گفت کی کونت رو قراره جر بده گفتم تو میزد رو لپایه کونم.سوراخم جا باز کرده بود فشار داد تا ته رفت بعد آروم آروم تلمبه میزد هنوز درد و سوزش داشتم ولی داشت کم میشد یکم بعد لذت شروع شد از رضا میخواستم تلمبه رو بیشتر کنه اونم هعی تلمبه میزد میگفت تو چی هستی میگفتم کونی میگفت آفرین دوتامون داشتیم لذت میبردیم اصلا قابل مقایسه با خیار و چیزایه دیگه نبود.رضا همچنان داشت میکرد میگفت کونت شبیه کون مائده ست (خواهرم)الان که تو رو میکنم به یاد اون میکنم لذتم داشت به اوج میرسید بعد چند دقیقه گفت آبم داره میاد گفتم بریز تو کونم ریخت بی حال افتادیم با دستمال کونم و کیرش رو تمیز کردیم دوتایی بغل هم لخت خوابیدیم تا صبح چون دایی و زنداییم شاغل هستن صبح هم رفتیم حموم همدیگرو مالیدیم و. واسش ساک زدم بعد از اون دیگه فرصت نشده با رضا سکس کنم ولی ساک دوبار واسش زدم و دوبار هم به یکی از دوستام (نوید)کون دادم اگه راضی باشید داستان دادنم به نوید و کردن خواهرم با رضا رو هم مینویسم
ممنون

نوشته: محمد