سلام خاطره ای که میخوام بگم مال تقریبا ۲ ماه قبله و در مورد اولین کون دادنم به یه شیمیل هست من علی هستم سنم ۲۵ هست و قدم ۱۷۰ و وزنم ۸۰ بدنم تو پره و کلا خیلی بی مو هست و رنگ پوستم تقریبا سفیده. من همیشه تمام بدنم رو شیو می‌کنم و بدنم اصلا مو نداره چون دوس ندارم. من به شدت دوس دارم کون بدنم ولی خوب هم میترسم از دردش هم بحث اعتماد هست. خلاصه بریم سر اصل داستان. من یه مدت کم خونی داشتم و بی حال بودم دکتر که رفتم برام چند تا قرص و آمپول تقویتی نوشت که يکيش نوروبیون بود و يکيش مولتی ویتامین که اونایی که زدن موندنن هر دو خیلی دردناک هست مخصوصا نوروبیون. خلاصه روزی میخواستم برم تزریقاتی طبق روال رفتم حموم و کلا شیو گردم رفتم بیرون سمت تزریقاتی. نزدیکای ۹ صبح بود که دیدم تزریقاتی که معمولا می رفتم بسته هست و اصلا دوس ندارم برم اورژانس بیمارستان بزنم چون خیلی شلوغه و کثیف واسه همین از یه نفر سوال کردم که این اطراف تزریقات هست یا نه که گفت آره تو اون کلنیک نزدیک میدون یکی هست طبقه‌ دوم ولی فقط خانوم هست . به خودم گفتم نه چرا برم پیش زن ولی چون حال نداشتم گفتم بی خیال و رفتم . رسیدم دیدم یه خانومی نشسته و خیلی هم خوشگل. بهش گفتم ببخشید دو تا امپول دارم. گفت بله در خدمت هستم فهمیدم که خورش میخواد بزنه . گفت برین رو تخت حاضر بشین. من یه بافت تنم بود چون هوا سرد بود یه شلوار لی و جوراب سفید و کفش اسپرت. خلاصه‌ کفشام رو در آوردم و شلوارمو شل کردم و یه کم دادم پایین و رو تخت دراز کشیدم . خیلی می‌ترسیدم چون می‌دونستم که خیلی قراره درد بکشم. من وقتی امپول میزنم عادت دارم دستامو به فشار میدم و با انگشتای پاهام بازی می‌کنم. خلاصه خانومه با دو تا امپول اومد و گفت کم لخت کردی و شلوار مو تا پایین کونم کشید پایین و پنبه رو روی کون سفید و تپل من کشید و آمپول اول رو فرو کرد درد داشت و منم هی ای ای میکردم و انگشتای پامو تکون می‌دادم. یه لحظه حس کردم یه چیزی از زیر مانتوش هست ولی زیاد دقت نکردم که امپول اول تمام شد و یهو گفت میشه ساق پاهاتون و ببينم که منم شهوتم زده بود بالا و من من کنان گفتم باشه. گفت چون شلوار لی هست باید کامل در بیارم که چیزی نگفتم و رفت پایین پام و شلوار مو کامل در آورد یهو گفت اوف چه پاهای گوشتی و سفید و بی مویی. چه کون بزرگ و سفیدی داري. خودمم برگشتم کیف کردم یه کون بزرگ و سفید و بدون حتی یه دونه مو و پاهای گوشتی سفید و بی مو و جوراب سفید واقعا شهوتی بود. بهم گفت برو توی کونت رو تمیز کن که بهش گفتم من یک ساعت پیش حمام بودم و همیشه قبل حمام این کارو میکنم که گفت افرین پسر خوب .یه کم ساق پاهامو مالید و دیدم داره یکی از جورابمو در میاره و کف پامو بو میکنه و میماله. گفت یه لحظه صبر کنید رفت پشت پرده یه چن ثانیه بعد که برگشت دیدم روپوش و در آورده و یه چیزی هم دستشه. اومد جلوی من واستاد و یهو شلوارشو کشید پایین . ( چون از این مدلی که کمرش کشی هست پاش بود ) دیدم وای یه کیر سفید و بی مو تقریبا ۱۵ تا ۲۶ سانت و حدودا کلفت ولی نه زیاد معمولی ( در مقابل کیر من خیلی بزرگ بود چون کیر من به زور ۵ سانت بشه ) سرشم یه جوری بود ( اونایی که به شیمیل کون دادن میدونم کیرشون یه جوریه که خیلی آدم دردش ميگيره) بهم گفت چرا معطلی نمیخوای بخوریش و گفت از مدل کونت که اصلا مو نداره فهمیدم دوس داری بدی. دوباره‌ گفت بخور دیگه منم شروع کردن وای چه کیفی داشت یه کیر تمیز و بزرگ و داشتم ساک میزدم اونم داشت کونم رو می‌مالید یه چند دقیقه که خوب ساک زدم بهم گفت کونت رو خودت تف بزن منم با دستم هر چی تف داشتم به سوراخ کونم زدمو بهم گفت قنبل کن و یه بالش گزاشت زیرم و قشنگ کونم اومد بالا. یهو دیدم اون چيزي که دستش بود یه دیلدو هست بهم گفت کونت رو شل کن و آروم باش و رفت پشتم و لای کونم رو باز کرد یهو گفت اوف اوف چه سوراخ تنگ و تمیزی و با یه دستش کونم رو باز کرد و با اون دسته دیگش شروع کرد دیلدو رو وارد کونم کردن کون منم واقعا تنگ هست که باعث شد خیلی دردم بگیره اونم هی میگفت جون و بالاخره سر دیلدو و وارد کونم کرد منم از درد هی آخ و آوخ میکردم و انگشتای پامو تکون می‌دادم. بهم گفت وقتی پاهاتو از درد تکون میدی خیلی شهوتی میشم. یهو گفت راستی امپول دومت مونده و رفت سراغ امپول و اونو ورداشت و اومد کنار کونم بهم گفت این خیلی درد داره چون نوروبیون هست تحمل کن و نفس‌ عميق بکش و کونم رو الکل زدو امپول رو فرو کرد وای نمیدونید چه دردی داشتم و اونم همش میگفت ریلکس کونت رو شل کن ولی نمیشد که دیدم میگه داره تمام میشه شل کن منم کونم رو شل کردم که یه لحظه دیدم دیلدو بی هوا یهو تا آخر فرو کرد تو سوراخ کونم من از درد یه آخ بلند گفتم و داد زدم وای پاره شد کونم و تمام ملافه رو از درد با دستام گرفتم و چنگ زدم و به شدت با انگشتای پام و کف پام بازی کردم و تکون دادم اونم گفت اوف جان درد داشت خیلی بی حال گفتم آره خیلی اونم گفت خوبه کون دادن باید درد داشته باشه که گفت شل کن تا امپول رو تمام کنم وای نمیدونید درد وحشتناک سوراخ کونم با درد زیاد امپول با هم. داشتم میمردم که گفت شل شل کن امپولت تمامه و آروم سوزن و از کونم کشید بیرون و منم یه آهی کشیدم که گفت جون. بهم گفت کونت اینقد سفیده که جای امپول قرمز شده. بعدش بهم گفت یه پهلو بشم و پاهامو یخ کم جمع کرد تو شکمم و کونم یه ذره بازتر شد بعدش دوباره شلوارشو این بار کلا درآورد و شورش و کشید پایین و گفت زود باش ساک بزن. بهم گفت آروم و عمیق ساک بزن و پر تف. راستشو بخواید خودمم دوس داشتم . شروع کردم به خوردن اونم با دیلدو و کونم بازی می‌کرد و می گفت کم کم آماده باش که میخوام بهت امپول گوشتی بزنم. حقیقت خیلی ترسیدم چون کون من آک بود و تنگ و کیر اون سه برابر دیلدو. با خودم گفتم علی کونت رو پاره شده تصور کن. داشتم ساک میزدم که یهو گفت اوف اومد و آبش و با فشار تو دهنم خالی کرد. یه کم ناراحت شدم ولی کیف داد. بعدش گفت آبش و بريزم تو یه کفشی که اونجا بود بهم گفت کفش منشی ام هست یه کفش خیلی خوشگل و پاشنه تخت. منم از دهنم همه رو ریختم تو کفش. بعدش بهم گفت رو تخت خم بشم و آروم دیلدو از کونم داشت در می‌آورد واقعا دهنم سرویس شد خیلی درد داشت و منم خیلی آخ و آوخ کردم. بعدش بهم گفت دوس داری پاهای منو بمالی و کف پاهامو بو کنی راستش خودم میخواستم بگم بهش . وقتی دقت کردم دیدم یه جفت ساق پای خیلی ناز و کامل تمیز و بی مو و گوشتی با یه جفت کفش ورنی پاشنه بلند و بی جوراب. رفت رو تختو بهم گفتدشروع کن منم سریع رفتم و ساق پاهاشو شروع کردم به لیسیدن و ماليدن. کفشاشو در آوردم و پاهاشو بو کردم باور کنید اصلا بوی عرق نمی‌داد و یه ذره بو داشت و خیلی تمیز شروع کردم به بو کردم و ماليدن که گفت بسه برو روی اون مبل دراز بکش یه شکمو کونت رو آماده کن واسه کردن. منم با ترس رفتم و دراز کشیدم و منتظر یه درد خیلی زیاد شدم. اومد روم و کونم حسابی تف زد و کیرشو هم یه کرمی بود زد بهش بهم کفت شل بگیر و فقط نفس‌ عميق بکش و تحمل کن چون خیلی اولش درد داره منم ترس داشتم ولی هم دلم میخواست امتحان کنم هم شهوتی شده بودم. سر کیرشو گزاشت رو سوراخ کونم و فشار داد ولی نرفت دوباره‌ تف زد و کونم و با دستاش باز کرد و سر کیرشو گزاشت و آیت خیلی فشار داد سر کیرش با یه درد و فشار زیادی وارد کونم شد و منم شروع کردم به داد زدن و آخ و آوخ کردن و انگشتای پامو کف پاهامو خیلی تکون دادن که همش نگاه پاهام و کونم می‌کرد و فشار می داد و میگفت این کارت منو حشری تر میکنه همش میگفتم تو رو خدا یواش پاره شدم ولی اون توجه نمی‌کرد و فشار میداد یهو گفت شل شل کن منم گفتم شل کنم کمتر دردم میاد که تا شل کردم یهو با فشار تمام کیرشو کرد تو کونم میخواستم در برم ولی جلو ديوار بود دیگه از درد کلا پاهامو آورده بودم بالا ولی اون تلمبه میزد یه ۱۵ دقیقه زد تا یه آهی کشید و توی کونم داغ شد و آبش و ریخت تو کونم و کیرشو که درآورد یه آهی کشیدم که گفت جون. گفت درد داشتی گفتم بی نهایت گفت بار اول هست از باره بعدی بهتر میشه. داشتن لباس‌ میپوشیدم که گفت برام با اون پاهاي ناز فوت جاپ میکنی باورم نمیشد تو ۱ ۳۰ شاید سه بار میخواست آبش و بیارم منم قبول کردمو شروع کردم اول ساک زدم بعدش با کف پاهام مالیدم که گفت بزار بزارم لای ساق پات و تلمبه زد تا آبش اومده ریخت روی ساق مچ پام و روی زمين. بعدش خودش پاهام و پاک کرد و لباس پوشیدم اومدم بیرون. ولی تا یک هفته کونم بدجور درد داشت همین الانم که بهش فک میکنم کونم درد ميگيره. این بود خاطره من که واقعی بود‌ اميدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: علی