سلام عمو کاندومی
خیلی وقته تو شهوانی گشت میزنم (وفادارانه)و ادم خفن و
خستگی ناپذیری مثل تو رو میبینم
این داستان و به (عشق خودت )مینویسم شاید باورت نشه اما من شدیدا طرفدارتم از ته قلبم
دوستت دارم این داستان گی و با عشق تقدیمت میکنم
و هميشه از نظراتت لذت میبرم
samsepg با عكس كدو
یه روز وقتی تو تاکسی نشسته بودم با ریزبینی متوجه شدم راننده دستشو گذاشته روی رون پای مرد شاگرد همون لحظه خم شدم جلو و چند بسته کاندوم با مارک کاپوت ، و خار دار درشت ،اسکارلت بستنییی از توی سامسونت پاره پورم دادم به راننده
همزمان گفتم :سکس بدون کاندوم و ریختن آب توی سوراخ، خطر انتقال ویروس اچ آی وی/ایدز رو بالا می بره!
دیگه کرایشو یجوری با هم حساب کردیم بماند.
همیشه توی راهروی خونمون بوی غذا میومد و همیشه هم ارزو میکردم این بو از خونه ما باشه
وقتی داشتم کلید مینداختم گوش های تیزم یه صدای شالاپ شلوپ عمیقی رو شنید همسایه بغلیمون یه مرده سی سالست که از قضا خیلی هم گیه
به عنوان یه شهوانی خوان اصیل وظیفه خودم میدونستم که از جوانان کشور محافظت کنم
برای همین رفتم از بالکون خونمون پریدم تو بالکون خونشون از تو کیف سامسونتم سه بسته کاندوم با مارک های بیگ داتس کاپوت (چند بار دقت کردم کیر همسایمون بزرگ بود ) یه کاندوم اره ماهی و یه اصل پاور که اخراش این یکیو دلم نیومد بدم بره اهان یادم میاد یه دونه ژل اب دار لوبریکانت استاندارد هم دراوردم
از شانس بدم بالکونش قفل بود مجبور شدم یه اجر از پای دیش بردارم بکوبم تو شیشه
خلاصه وجایب بهداشتی رعایت شد و اون کاندوم پاور اصلرو هم مصرف کردیم

اول عید بود(یه ساعت قبل سال تحویل) گوشیم خراب شده بود و شدیدا شهوانی لازم بودم مطمئنن اون روز مغازه اینا باز نبود زنگ زدم به پسر عموم که لوازم الکترونیکی داشت و یه دستی هم تو گوشی داشت اما گوشیش خاموش بود (مغازش همیشه مکانه محاله ببنده) از اون ادمای ریش و پشم دار گنده منده بود
یه چیزی تو مایه های اوستا غیصری چیزی
مجبورا پاشدم رفتم دم مغازش با این که تابلوی تعطیلی داشت اما یادش رفته بود کرکره رو بکشه پایین و قفل کنه
گفتم فامیلیم دیگه سرم و انداختم رفتم تو دیدم
یه پسره رو اونطرف مغازه خوابونده داره کونشو میکنه
پسره یه کون نرم داشت حس لامسه تیزی داشتم با اینکه اولش لمس نکردم اما متوجه شدم
پسر عموم ماشالا اونقد کیرش گنده بود که هرچی کیف سامسونتمو گشتم کاندوم سایزش پیدا نکردم
دیدم داره همونطور تو کون پسر بدبخت میکوبه و میکوبه اگه نجنبم خالی میکنه تو کونش با دست پسررو اسپنک کرد جوری که رد دستش موند . دیگه داشت میزد جاده خاکی که فهمیدم نزدیک خالی شدنه
اه وناله هاش با پسره کل مغازه رو گرفته بود همه این ها نشانه های موعوده باید عجله میکردم شاید باورت نشه عمو ، ولی تنم از استرس خیس شده بود نفهمیدم دارم چیکار میکنم با همون کیف سامسونت پارم شیرجه زدم سمت پسر عموم و از کون پسر بدبخت کشیدمش بیرون و نجاتش دادم
تلاش هام نتیجه داد .پسر عمو اونقدر شوکه بود که کیرش همونجا خوابید پسره که دیگه نگو فکر کرد پلیسی گشت ارشادی چیزیم عین چی جیم زد رفت

بعد از یه بحث حسابی پسر عموم حرصی حرصی مجبورم کرد براش ساک بزنم (اوانس داد نکرد تو کونم )بعد از این یه کاندوم کدکس خوب پیدا کردم کشیدم رو کیرش که با حرص گفت : میخوای از رو کاندوم ساک بزنی کونی
با دقت و ریزبینی خاصم گفتم :البته بین کاندوم رنگین کمان مردد بودم
اما خب کدکس بهتره نه؟
همین که اومد بزنتم شلو پلم کنه یه دفعه سال تحویل شد
و تا اخر سال کاندوم به دست خواهم موند

عمو کاندومی این داستان عبرتی برای ایدزیان شهوانی بود شاید اگه کسی مثل شما انقدر به فکر
اعضای شهوانی نبود الان نصفمون ایدز میگرفتیم
نقلی از این استاد بزرگوار : (سکس بدون کاندوم و ریختن آب توی سوراخ، خطر انتقال ویروس اچ آی وی/ایدز رو بالا می بره!)

نوشته: طرفدار