بهترین سکس با همسرم موقع حاملگی اش

1392/08/21

سلام دوستان
من آرش هستم و همسرم شیما که هردومون 26 ساله هستیم.
من آدم فوق العاده هشری هستم ولی زنم خیلی سکسی نیست
سر همین قضیه هم همیشه مشکل داریم
من هی باید التماس کنم که شاید راضی بشه سکس کنه
بگذریم
میخوام خاطره یه سکس فراموش نشدنی با همسرمو براتون تعریف کنم
همسرم حامله بود و میلش به سکس خیلی خیلی کمتر شده بود , تقریبا 1 ماهی بود که اصلا سکس نداشتیم
بعد از یکی دو روز خواهش و تمنا اونم راضی شد که یه حال اساسی بهم بده
از اداره برگشته بودم خونه , خسته بودم که جلوی کولر خوابم برده بود , 2 یا 3 ساعتی بود که خوابیدم
که با نوازش همسرم از خواب بیدار شدم. دیدم رفتارش عوض شده و معلوم بود که حسابی اونم هوس سکس زده به سرش
خلاصه رفتیم توی اطاق خواب و روی تخت دراز کشیدیم
شروع کردیم به لخت کردن و مالوندن همدیگه
سینه های زنم 75 بود که با توجه به حاملگیش 2 سایزی بزرگتر شده بود و خیلی سفت
منم عاشق سینه های بزرگ هستم , افتادم به جون سینه هاش
با اولین زبونی که به سینه هاش زدم آهش بلند شد , و همین هم باعث شد که حشر من زیاد و زیادتر بشه
سینه هاشو با ولع خاصی میخوردم , گاهی اوقات هم یواشکی نوک سینه هاشو یه گاز کوچولو میگرفتم
بعد سینه هاش شروع کردم خوردن کسش که کاملا خیس شده بود , یه مقدار که کسشو خوردم دیگه تحمل نداشت و هی میگفت بکن دیگه … یالا بکن…
منم از خدا خواسته اطلاعات کردم و آرش کوچولو رو فرستادم بهشت موعود , اما چون خیلی وقت بود که سکس نداشتیم کسش باز هم تنگ شده بود و مجبور بودم که یواش یواش بکنم
داشتم از شق درد می مردم و دوست داشتم تا ته فروکنم توی کسش اما میدونستم که دردش میگیره
یکم که عقب جلو کردم یواش یواش کیرم جای خودشو باز کرد و شروع کردم به تلمبه زدن
برای خودم جالب بود با اینکه خیلی وقت بود سکس نکرده بودم و حشرم روی هزار بود اما 10 دقیقه ای به راحتی تلمبه زدم
که دیگه داد شیما در اومده بود که می خوام آبم بیاد
بسه دیگه کمرم درد گرفت
منم دیگه نزدیک بود که آبم بیاد کیرمو تا ته فشار دادم داخل و آبم رو که با فشار داشت میپاشید ته کسش رو خالی کردم اینقدر داشتم لذت میبردم که نمیتونستم چشمامو باز نگه دارم.
چند دقیقه ای هردومون توان صحبت کردن نداشتیم تا اینکه با قر قر کردن شیما که چقدر ایندفعه آبت زیاد بود ریخت روی تخت به خودم اومدم و دستمال آوردم و هرکدوم خودمونو پاک کردیم و رفتیم حموم و یه دوش حسابی گرفتیم.
ببخشید اگه بد بود اولین بارم بود که داستان مینوشتم.

نوشته: آرش


👍 2
👎 1
187054 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403937
2013-11-12 14:29:42 +0330 +0330
NA

بد نبود ولی نتونستی دلیل اینکه بهترین سکست بودو تو داستان بیاری. یه کمم به تخیلی میزد

0 ❤️

403938
2013-11-12 14:32:02 +0330 +0330
NA

شما اطلاعات نکردی
اطاعت کردی
:)

0 ❤️

403939
2013-11-12 15:32:25 +0330 +0330

زنم دپرس ولیکن تند مزاج است
ز علم و فن چو استاد سراج است
نمودم کس وی را تا ته ناف
اگر چه وی به کیر بی احتیاج است

0 ❤️

403940
2013-11-12 17:52:47 +0330 +0330
NA

هشری ؟؟ حشری .
ای مرده شور این ولع خاص رو ببرن . کلی لغت دیگه وصف الحال اوضاع شما در اون زمان هست که می تونین استفاده کنین به خدا. کهیر می زنم دیگه به این دو کلمه در داستان ها که می رسم .
بعد هم بمیرم برات که این سکس بسیار معمولی واست بهترین سکس عمرت بوده.
زن حامله درسته که خطری نداره و مجبور نیستین جلوگیری کنین اما اصلا برای جنین خوب نیست که منی رو داخل بریزین. دکتر های ایران هم که وجدان کاری اکثرشون تو جیب بغل کتشونه که هنگام پوشیدن روپوش در میارن آویزون می کنن به چوب رخت و نمیان به زن باردار اینهارو بگن. این مایع محتوی یک ماده است که در آمپول فشار که برای زایمان می زنن هم وجود داره و باعث پالس های خفیف زایمانی می شه که اگر پلاسنتا در جای بدی قرار گرفته باشه یا خوب نچسبیده باشه به دیواره رحم زن، تا سن چهار ماهگی بارداری حتی خطر سقط جنین رو در پی داره. در ماه هفت هم خطر زایمان زود رس.

0 ❤️

403941
2013-11-12 23:28:50 +0330 +0330
NA

عزیزم افتضاح بود… از همه نظر… یکم بد بود… یه لطفی هم بکن که دیگه ننویسی…باشه؟!

0 ❤️

403942
2013-11-13 02:58:06 +0330 +0330

مخلصیم تکاورخان

0 ❤️

403944
2013-11-13 09:49:09 +0330 +0330

بد نبود، ولی ننویس . . . . . . . . . . . . . . .

دلم به حالت سوخت که حسرت سکس به دلت مونده. فکر کنم منظورت از بهترین سکس اینه که آبت رو تا آخر خالی کردی تو کُس و ریلکس خوابیدی. البته ما که بخیل نیستیم، نوش جونت ولی خودت حال کردی در صورتی که داستانت واسه دیگران جذابیت نداشت. شاید از نظر خیلی‌ها درست نباشه که از سکس با زنت بنویسی ولی حالا که داری می‌نویسی باید با آب و تاب و سکسی، همراه با جزئیات بیشتر بنویسی. در کل خیلی بی روح و بد نوشتی، دیگه هم ننویس کله کیری.
جناب mostoufi با شعرت خیلی حال کردم.

زنی داری که دور از سکس و حال است
کُسش تنگ و مثال یک بلال است
شده آبستن از آبت به ناچار
بکن در کون او، که بی‌خیال است

0 ❤️

403945
2013-11-13 10:53:16 +0330 +0330
NA

آقای محترم اگه تو بلد باشی میتونی سرد ترین زن دنیا رو هم داغه داغ کنی.ببین کجا کم داری که زنت امتناع میکنه از سکس با تو

0 ❤️

403953
2013-11-13 10:58:02 +0330 +0330
NA

خیلی خلاصه بود.

0 ❤️

403946
2013-11-14 10:29:43 +0330 +0330

بی شعور زن حامله رو نباید آب ریخت تو کسش!!!
چقدر بعضیا بی سوادن!!!
خب تو با دکتر مشورت نکردی؟
پسفردا بچت یه بلایی سرش بیاد چه غلطی میکنی؟
دوما زن حامله حشری تر از مواقع عادیه.چطور زن تو کم میل تر به سکس شده تو این دوران؟
عجب آدمی هستی

0 ❤️

403947
2013-11-14 12:49:51 +0330 +0330
NA

اگه كس كردنت هم مثه داستان نوشتنت بي حال باشه معلومه زنت اينجوري سرد ميشه!!!

0 ❤️

403948
2013-11-15 18:08:47 +0330 +0330

خیلی کارت زشت بود که از ناموست اینجا داستان نوشتی :|

0 ❤️

403949
2014-11-12 08:47:35 +0330 +0330
NA

امیدوارم کیرت تو کله بچه ات نخورده باشه

0 ❤️

403950
2014-11-22 10:23:00 +0330 +0330
NA

خیلی سریعوتند از سکستون رد شدی مگه کسی دنبالت کرده بود ک سریع تمومش کردی

0 ❤️

403951
2015-03-06 08:34:15 +0330 +0330
NA

خیلی خوب بود biggrin

0 ❤️