بهترین سکس مهناز

1393/08/08

مهناز هستم میرم سر اصل مطلب عاشق هم بودیم به همین خاطر وقتی اومد به چشمام نگاه کرد وقتی رضایت منو تو چشمام دید شروع کرد لب داغش رو گذاشت رو لب من تا میتونست لبمو خورد کم کم به ذهنش رسید دستشو از رو لباس بذاره روی سینم ، با ی دستش یکی از سینه هامو فشار میداد از روی لباس سینمو میمالید با دست دیگش تمام هیکلمو میچسبوند به خودش کم کم لباسمو با باز کردن دکمه هاش باز کرد همچنااان لبش رو لبم بود وای خیلی لذت داشت منو به آرومی خوابوند روی تخت دوتا دستش رو گذاشت رو دوتا سینه هام فشارشون میداد با تمام قدرت مردونش. از لبم اومد سمت گردنم گردنمو لیس میزد همزمان که سینه هامو میمالید. ی دستشو آروم برد سمت کسم ، آروم آروم کسم رو میمالید ، آه و ناله من بلند شده بود . ولی مچنان ی دست دیگه اش روی سینه هام بود لبشو آورد سمت سینه هام لباش خیس و داغ بودن تمام سینه هامو لیس میزد نوکشونو میک میزد با به دستی که روی سینه هام بوود باهاشون بازی میکرد اصلا نمیذاشت سینه هام بیکار بمونن همزمان با مالیدن کسم سینمو میخورد وای که چه لذتی داره این سینه خوردن و مالیدن سرشو گذاشته بود لای سینه های درشت من قایق سواری میکرد . بعدش شکممو لیس زد با تمام وجود زبونشو میکشید روی شکمم ، بعدش کمکم بالای کسمو لیس زد دو تا دستش دیگه رو سینه هام بودن فشارشون میداد میمالیدشون یواش یواش رفت سمت کسم منم پامو براش باز کردم بین پاهام قرار گرفت و اولش ی زبون پهن کشید از پایین به بالای کسم. جووون بهترین لحظه سکسم بود کسمو با ولع تمام لیس میزد دیدم دارم بهش ظلم میکنم که هیچ کاری نمیکنم گفتم برگرد 69 کنیم برگشت دستشو گذاشته بود رو کونم و با حوصله تمام آروم آروم کسمو میخورد منم با اینکه از ساک زدن خوشم نمیاد ولی به خاطر اون خوردم معلوم بود لذت میبره چون با هربار سک زدن من اون حشری تر کسمو میخورد تا اینکه هردو لرزیدیم و ارضا شدیم … برام مهم نیست اگه نظرتون چی باشه و فحش بدین … فقط خواستم به بعضیا بگم کسی که میاد داستان سکسی بخونه نیاز داره تو ذهنش عملیات و پوزیشن رو تجسم کنه نه رنگ چشم آبی رو …
نوشته: مهناز


👍 0
👎 0
48041 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

442553
2014-10-30 22:01:39 +0330 +0330
NA

بیا تاخودم جرررررررت بدم تاداستانت تکمیل بشه!

0 ❤️

442554
2014-10-31 00:35:23 +0330 +0330

حاجی داستانت کیری بود good

0 ❤️

442555
2014-10-31 04:11:12 +0330 +0330

دوستان گفتنی ها را گفتند !!! نیازی به اضافات نیست !! برقرار باشی

0 ❤️

442556
2014-10-31 05:35:36 +0330 +0330

ma azat khj mikonim dg tajasom nkoni bAramon :-D

0 ❤️

442557
2014-10-31 18:02:37 +0330 +0330
NA

بیشتر گفتن ریدی
ولی برای این که نظر جدیدی داده باشم
بهت واژه ی ( شاشیدی) رو تقدیم می کنم
امید وارم لیاقت این واژه رو داشته باشی yes3

0 ❤️

442558
2014-10-31 18:06:58 +0330 +0330
NA

گوزیدی تو دهنت و خودت خبر نداری خاک تو کونت هنوز شروع نکردی میگی میرم سر اصل مطلب آخرشم کس میگی که باید بتونه تجسم کنه.
اسهالی به روغن سوزی افتادی حالیت نیس دیووووووووووووووث sad nea

0 ❤️

442559
2014-11-01 17:40:55 +0330 +0330
NA

خاک تو سرت مهناز با داستان نوشتنت, تا اومدم بخونم تمام شد, کیره من از داستان تو طولانیتره , راستی احتمالا تو از اونایی هستی که کست بوی ترشی یا آب باقاله یا آب خیار شور میده , کسو خانم واسه کسشراش اسم داستانم انتخاب کرده (بهترین سکس مهناز) , کیره بچها ی شهوانی تو کس گندیدت بت داستانت جنده خانم ررررررریددددددی

0 ❤️