موضوع داستان واقعی من اینطوری شروع شد: آن موقع که من هجده سالم بود، حمام خانه ما خراب شده بود، و من مجبور شدم به حمام عمومی سطح شهر بروم، و حمام های عمومی نیز به دو بخش انفرادی و عمومی تقسیم می شود، و بعد صاحب حمام گفت نمره چهار خالی است برو آنجا، و بعد من نیز وارد حمام شدم، و در را بستم و بعد از لخت شدن با شورت مشغول دوش گرفتن شدم، و بعد یکدفعه دیدم که صاحب حمام در را باز کرد و وارد حمام شد، و بعد من اعتراض کردم و گفتم برو بیرون، که دیدم با شهوت به کون من نگاه می کرد ، و بعد گفت که کون سفیدی داری - و من چون شورت اسلیپ پوشیده بودم یک مقدار از کون من معلوم بود
نوشته: علی
بیشرف بی لیاقت
حوصله ندارم بیشتر ازین دوتا نصیبت کنم فقط اینکه میگی امیدوارم نصیب شماهم بشه یعنی یه بی همه چیز تمام عیاری چون کسی که مث من بهش تجاوز شده میدونه چه حس بدیه و هیچوقت دوست نداره بره یکی مث خودش این مورد پیش بیاد
ساهب همام د تو تجاوذ کرد چرا تجاوذ کرد هتمن کون اذ طو خارش داشطه و او برای رفع خارش کان طو وارد عین نبرد شده اسط
وتوچون باادب بوده ای کون رابه باددادی و مانیزچون حمام خوونه امان خراب نیست کونی وکسو نمیشویم وانشاالله نیزازحال تا پایان زندگی نکبت بارت مدام سرشومبول پنچ سانتی ات خون بیاید وهروقت به خواب خرگوشی فرومیروی کابوس های زندگی نکبت بارت به سراغت بیایند تامدام درحال عذاب الهی باشی ونیزمارانفرین کودکانه نکنی ونیز دم حمومی گرم که کاره تورایکسره بکرد
دمت گرم لر برای لری نوشتنت هوووووووورا برای لرم حاج آقا گمال سی نوشته سی ما خاطرات گوهش
این دعایی که کرده بودی که برا ما هم اتفاق بیوفته, مستجاب شد عزیزم من رفتم حموم عمومی بعد اینکه کوس شعرتو خوندم و مدیر محترم حمام گفت که نمره 5 خالیه و برم اونجا منم تشکر کردم و رفتم به همون شماره تا لخت شدم رفتم زیر دوش صاب حموم بازور در نمره رو باز کرد واومد داخل و بهم گیر داده بود و میگفت من ازت خوشم اومده و باید منو بکنی امابیچاره شانسش مث خودش کونی بود و نمیدونست که من از هم جنس خوشم نمیاد و تا فهمید زد زیر گریه و منم از حمومش انداخت بیرون. ببخشید طولانی شد داستانم
تو نیز دیگر اینجا پیدایت نشود که دوستان بار دیگر جوری برایت اتفاق را پیش می آورند تا جرئت نکنی برای ما هم امیدوار باشی اتفاق بیافتد!!!
و بعد و بعد و بعد و کوفت و درد!از گی بکشین بیرون بخصوص تجاوز از نوع گی در سنین پایین ادم باشین
ان شاءالله برای مادر وخواهر خودت اتفاق بیفتد زن جنده
چاه متری چندی میباشد؟!/کف چاه تو را بیضه فشار ندادند؟!
اینقد بدم میاد میایید داستان رو فلسفی میکنید … نه بلدی کون بدی… نه بلدی داستان بنویسی … فقط بدرد این میخوری که بزور بکننت.
و بعد من کیرم را تا دسته و بعد در تو فرو و بعد نمودم. وبعد یکدفعه کون تو پاره و بعد شد.
آه ای فرزند
تو را پر و خالی کرد ز کون سفیدت
آری أری
باز هم الهی برایت اتفاق بیوفتد
ببین عموجون خودتم میخاریدی یه لگد نمیتونستی بزنی تو تخمش ؟و بعد در بری؟ نه دیگه این تجاوز نبود این همون میخاستم کون بدم روم نمیشده
شنبه اگر کانت گزاشتند دلیل این نمیباشد برای ما هم پیش اید اری
واسه عمت اتفاق بیوفته چلغوز
یه مشت چرتو پرت میذارید که چی بشه
انگار بچه دوازده ساله انشا نوشته
«و من چون فرد خجالتی هستم مجبور شدم بروم»
نه توروخدا یکم دیگه میموندی تا جدو ابادتم مورد تجاوز قرار بده
و کیرم میان سر در شهرتان
و ننه ات با بچه های سایت وصلت کند اگر دروغ میگویی
و کس شر محض (dash)
تمام اجر های حمام تان در کانت برود با این نگراشت کس مشنگ
تو حقیقت روان پریش هستی . فکر کردم تجاوز به خانم هست نه گی . و اینکه گفتی امیدوارم سرتون بیاد اولا خوشبختانه نه الت جنسی من با شماها یکی هست و نه مغز من مثل تو دچار انسداد شعوری پیدا کرده .یادت باشه شما یا دوست داری بری جایی که اینطوری تجربه پیدا کنی و درکل یادت باشه هیچ صاحب حمامی انقدر احمق نبوده محل کسب و کارش و به لجن بکشه ،شما نگفتی در کابل چنین تجربه ای داشتی .ایران که سالهاست حمام عمومی نداریم ولی وقتی هم بوده کسی اینطور کاری و نمیکرده مگر اینکه درکل از قبلش شما به او و دیگران داده باشی دیسلایک
کیرم را بر سرت میزنم کصکش جقی . کیرم را در ادبیات فرو میکنم
اخه بزمچه
ارزش فحش دادن هم نداری
بدبخت عقده ای کونی
ما به این کسشعرا نظر نمیدیم فقط فوش میدیم