حال کردن بابام با من
سلام. اسم من ستاره است و 22سالمه.خاطره ای که می خوام تعریف کنم سکسی نیست و واقعیه پس دوستانی که دنبال صحنه های سکسی می گردن بهتره نخونن که اخرش غحش ندنً.این خاطره مال 13 سالگمیه.اون موقع ها چون خونمون کوچیک بود من پیش مامان و بابام می خوابیدم.بابام خیلی حشری بود و هنوزم هست و روزی یه بار با مامانم سکس داره. اون موقع هم با اینکه من تو اتاقشون می خوابیدم نصفه شب با هم سکس داشتن و من صداشونو می شندیم و بعضی وقتا چشامو باز می کردم و میدیدم. خیلی تو روحیم تاثیر میذاشت.بدم میومد.از یه طرفم من تازه بالغ شده بودمو و با دیدن صدای بابا مامانم منم حشری می شدم بعضی وقتا…بابام از همون بچگیم بعضی شبا منو بغلش می کرد و نازم می کرد منم دوست داشتم. یه شب که خوابیده بودم از بوس بابام بیدار شدم ولی به روی خودم نیاوردم جون تقریبا هر روز بابام بغلم می کرد و بوسم می کرد ولی دیدم لباش رو لبام رفت. اون موقع نمس دونستم لب چیه و فکر کردم لب بوسیدنم جز بوسای پدرانست! زیاد توجه نکردم ولی دیدم با لبم یکم بازی کرد و پام رو کمرش انداخت. من بی خیال بودم فکر نمی کردم این بده گفتم بابامه محبتش گل کرده و یکم بعد در حالیکه داشت بوسم می کرد دستشو برد از پشت تو شورتم و کونمو می مالوند. یه ده دقیقه مالوند من شدیدا خوشم اومده بود و حشری شده بودم بعد یه انگشتش خورد به دهانه کسم. کسم خیس خیس شده بود.من خودمو کامل به خواب زده بودم ولی وقتی دستش به کسم خورد لرزیدم. بابام با دستش همون دهانه کسمو مالوند بعد منو محکم تر به بغلش فشار داد جوری که قشنگ سفتی کیرشو احساس می کردم که به کسم می خوره.بدجور داغ شده بودم . از یه طرف خجالت می کشیدم از یه طرف دوست داشتم بیشتر کسمو بماله.ولی اون نمالوندو باز کونمو مالوند و منو به خودش فشار میداد.من فکر کردم بابام داره نازم می کنه و از ناز کردش خوشم اومده بود… یه دفه منو ول کردو پشتشو کرد بهم و خوابید. من تا صبح خوابم نبرد. روزه بعدش احساس بدی داشتم خیلی بد. احساس می کردم دختر بدیم که با ناز کردن بابام حالم بد شده و بیشتر می خواستم. ازون شب هر وقت خواست بغلم کنه نمیذاشتم. چند باری نصفه شب بغلم کرد ولی دیگه دستکاریم نکرد.بغلش پدرانه بود ولی اون شب نبود.
نوشته: ستاره
خدا به دور
دوره آخر زمون شده
یا پدرت سیب زمینیه یا خودت یا هر دو !!!
جل الخالق اين ديگه چه جورشه؟
بوي داستان دروغ ميده ،ولي رحم ميکنم فحش نميدم بهت.
ولي بو داره ها
daastan mitoone haghighat baashe
mesle inke baabaahe mikhaaste bokonash
wali bad az kosmaali dokhtaresh, monsaref
shode
من نخوندم داستانتو ولی از عنوانش خوشم اومد ;)
به حرف معلم ها ی اخلاق هم توجهی نکن اینا کارشون راستی و درستیه =))
كير خر تو حلق خرمگس معركه ديگه هركي هست حالمون رو بهم زدي
داستانت معني دار بود ستاره خانوم دمت گرم.اون 4سولاخايي که کس ميگنو زياد جدي نگير در هر صورت کس ميگن
اين دوره و زمانه هيچ چيز بعيد نيست اخه يك باغبان درختي ميكاره ودرخت بزرگ ميشه و ميوه ميده اولين ميوه را خود باغبان ميخوره احتمالا باباي كس كش تو هم مثل ان باغبان فكر ميكرده
albate mikh0rd vaghei bashe az in haroom zadeha ziad hast
طبق آمار منتشر شده از خبرگزاری ایسنا، در سال 87، 4500 مورد تجاوز از برادر به خواهر و 1500 مورد تجاوز از پدر به دختر گزارش شده است. حالا خودتون حساب کنید چند درصد مردم حاضرن به چنین کاری کثیفی اعتراف کنن و و اون رو به مسئولین گزارش بدن؟؟؟؟؟ این چیزها متأسفانه تو کشور ما خیلی نادر نیستند.
ey beshash too dastanet in dg chi bood akhe bacheha akhare zaman dorst ama in dastan dg kheyli kosesher bod az akhare zaman ye chiz onvartar booooodddddddddd
برو تحقیق کن یا طرف بابات نیست یا آدم نیست تو هم دیگه این خاطراتتو ننویس اینجا ادمین نخونده چاپ می کنه
حالمو به هم زدي كثافت اون باباتو بايد از كير دار زد والسلام .
به نظر منم واقعی بود و به صداقت و جسارتت تبریک میگم ستاره خانم
vaghei hast. man ye gf dashtam pardasho pedar bozorgesh zade bod. onam to bachegi
بیا خودم بهت حال میدم که هیچ کس با خبر نشه احساس گناه هم نکنی.
احتمالاً بابات وجدان درد گرفت یهو که ولت کرد! مامانت اون موقع کجا بود؟! چرا شبها میرفتی پیش زن و شوهر میخوابیدی؟! چه مرضی داشتی که اینکارو میکردی با اینکه میدونستی سکس دارن و تو روحیت تأثیر بد میذاشت؟! درضمن دختر 13 ساله همچین آکبندم نیست که هیچی حالیش نشه و فرق بین مالیدن کس و کون و نوازش پدرانه رو نفهمه! حداقل یه فیلم تو زندگیت ندیده بودی که یه صحنه لب گرفتن داشته باشه؟! یا مدرسه نمیرفتی چون خوب میدونم تو مدارس دخترونه چه بحثایی مطرح و آنالیز میشه…
اینجا مهم حقیقی بودن یا نبودن این داستان نیست.
واقعیت داستان مهمه که احتمال همچین چیزهایی زیاده.
هستن بسیار آدمایی که با بالا زدن شهوتشون کنترل خودشون رو از دست میدن و دست به کارایی میزنن که خوشایند یا نا خوشایندش رو نمی دونم ولی از دیدگاه جامعه بشری جرم محسوب میشن و به نظر اکثریت مردم و اقوام دنیا کار ناپسندی به حساب می آیند.
ما ایرانی ها که نباید زیاد تعجب کنیم!
آخه شهوت نمونه های مختلف داره و ما با بیشتر این نمونه هاش آشنایی کامل داریم و یکی از اونا هوس و شهوت قدرت و دومی ثروت است که سی و اندی ساله گریبان ما رو به شدت گرفته و ول نمی کنه، یا تصحیح میکنم (گرفتن و ول نمی کنن) و خون ما رو تو شیشه کردن. حالا به چه جرمی؛ که من فکر میکنم مثل همین بچه 13 ساله به جرم بی گناهی و صد البته سادگی و نفهمی.
در واقع داره با این ملت و مردم (زن، مرد، پیر و جوان) حال میشه اونم چه حالی.
باز تو این داستان به گمانم پدر یک لحظه درد وجدان گرفت و دست از سر بچه برداشت ولی اینا چطور؟
kiram to holqome pedare nane gahbash ke be dokhtareshan rahm nemikonad,khaar madarash ra gaiiiiidam konde jagiiiii,narahat nabash setare jan bia pishe amo amiret fadat sham
عزیزم اونی که با تو حال میکرده پدر نبوده پدر سگ بوده کونی بوده عوضی بوده بی غیرت بوده
میپذیریم داستان خوبی بود
ولی چرا بابا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگفتی دوست پسرم!!!
بابای بدبخت صبح تا غروب سرکاره
نظرات جدید داستان‌ها
- حاجی ریدی در حد لالیگا آب هم که قطعه در حد بوندسلیگا پس گمشو...
- از لحاظ سبک نوشتاری خیلی خوب بود.ولی از این لحاط که بخواد ضد...
- همشهری میتونیم بیشتر اشنا شیم؟
- متاسفاته خیلی پسرفت کردی.اگه تگت و اسمت نبود فک میکردم یه پس...
- بزار با یه کلمه جمعش کنم عالی ✌️ البته بماند که نقد هامو دا...
- خوب بود دادا ادامه بده 👍
- امشب بعد از مدتها هوس کردم داستان بخونم، از شانس خوبم داستا...
- وقتی اول صبح بچه رو با لگد از خواب بلند میکنی و مجبورش میکنی...
- نوع نگارش جدیدی بود برام و دوسش داشتم، کنش داست به خوبی رعای...
- دادا مغزتو گاییدم ... این مزخرفات واقعا از ذهن کسی میگذره آخ...
- وقتی امتحانات خرداد بچه هارو هی میندازن عقب همین میشه دیگه.ا...
- Luckyfer ممنون رفیق هر دو داستانی که نوشتی رو خوندم عالی ب...
- باحال بود.👍😂❤️
- Babakamman دوست عزیزم ممنون از اینکه اطلاعات کاملی رو در م...
- تلاشت برای نوشتن یه داستان خوب قابل تحسینه. یه ایراداتی داره...
- بازم شاهکار و بازم شاهکار
داستان‌های تازه
- رقص گرگها (۳)
- اعترافات یک دختر خوش اشتها
- عاشقی شاهین
- ترنج (۱)
- من و ماشینم و خاطره هام (۱)
- من و نازنین و سگش
- دو نبش، دو ترکه (۱)
- نیره ، عشق جدیدم
- خدا باید بخواد سلطان محمود سگه کیه
- 3:15 به لویزان!!
- خانه ای بدون زن (۱)
- انتقام یا....؟
- وقتی صیغه ی شوهر دوستم شدم
- داستان دایی حشری من
- اولین کون دادنم به آقا رضا
- سکس پانزده سال پیش زنم با دکتر (۱)
- خاطرات کودکی محمد با دختر عمه
- آبتین و مهاجرت
- از فانتزی تا واقعیت
- گروپ سکس در حد لالیگا
- زن شهوتی محل و حمید
از اسمشم حال بهم میخوره خاک تو سر هردوتون