خیانت آیدا

1394/01/21

من،آیدا 21 ساله و متاهل میخوام خاطره ای براتون بنویسم که زندگیم رو عوض کرد و باعث شد تا آخر عمرم از خودم نفرت داشته باشم میدونم با خوندن این ماجرا کلی فحش میخورم،آره هرچی بگید لیاقتش رو دارم… 2سال پیش با سعید ازدواج کردم،ازدواجی که پر از عشق بود و با وجود مخالفتهای شدید خانوادم با اصرارها و خواهش و التماسهای من و سعید سر گرفت. خیلی دوستش داشتم بخاطرش خیلی با خانوادم جنگیدم اون هم عاشق من بود و هرکاری میکرد تا بهم برسیم. بالاخره باهم ازدواج کردیم و یه زندگی عاشقانه باهم داشتیم که بیشتر از یک سال طول نکشید… حدود 10 ماه بعد از ازدواج،سعید برام یه گوشی جدید گرفت که کلی نرم افزار چت و اینجور چیزها داشت.منم که روزها بیکار بودم و سعید هم سر کار بود از بیکاری خودم رو با ویچت و لاین مشغول میکردم.تو ویچت یه گروه عضو بودم که چندتا پسر و چندتا از دوستای دبیرستانم بودن.تا اون روز فقط توی گروههای دخترونه حرف میزدم و جواب هیچ پسری رو خصوصی نمیدادم و اصلا برام مهم نبود که کی هست و قصدش چیه، ولی اون… اولش توی گروه جواب سلام و احوالپرسیهاش رو دادم،بعدش کم کم از زندگی و درس میگفت و منم چیزی نمیگفتم،تااینکه توی پی وی پیام داد و ازم خواست به حرفهاش گوش بدم.نمیدونم چرا جوابشو دادم و خواستم ببینم چه حرفی داره… آروم درد و دلها شروع شد و من فقط بهش میگفتم غصه نخور درست میشه…اما بعد یکی دو روز صمیمیت بینمون بیشتر شد و امیر بین حرفهاش میگفت که چقدر تو درکم میکنی و بهم ارامش میدی.میگفت تابحال هیچ دختری اینطوری من رو تحت تاثیر نذاشته. بالاخره یه روز بهم گفت که ای کاش مجرد بودی ای کاش میتونستم تورو داشته باشم… و من چقد ضعیف بودم که این حرفش دلم رو لرزوند.انگار از همه لحاظ شبیه خودم بود هر حرفی که میزد دقیقا میدونستم چی میگه و همه ی احساساتش رو درک میکردم.از اینجا بود که صحبتهای تلفنی و اس ام اس ها شروع شد و بعد از یه مدت،قرار شد همدیگه رو ببینیم.امیر تو یکی از شهرهای اطراف ما دانشجو بود و خونه اجاره کرده بود، ازم خواست اونجا همدیگرو ببینیم تا کسی ما رو باهم نبینه اما قبول نکردم.یه پارک جنگلی بزرگ تو شهرمون هست بار اول اونجا دیدمش.رفتیم داخل الاچیق و قلیان کشیدیم .من کنارش نشسته بودم ،یه لحظه نا خود اگاه توی صورتش نگاه کردم دیدم خیره شده بهم،سرمو انداختم پایین اما امیر آروم با دستش چونمو آورد بالا و اومد نزدیک… لباشو گذاشت روی لبام و من نتونستم مانع بشم شایدم نخواستم مانع بشم…اونقدر حس خوبی بود که چند دقیقه همونطور چشمامو بسته بودم و آروم میبوسیدمش… اما یهو ترسیدم.به خودم اومدم.خدایا من چیکار میکنم؟ با یه حس غریبی ازش جدا شدم و اومدم خونه.فکرم داغون بود.دیگه نمیتونستم ادامه بدم ولی نشد.بعد از چند روزی که به زور تحمل کردم جواب پیامشو دادم و گفتم که دلم برات تنگ شده نمیتونم دوریتو تحمل کنم.واقعا هم نمیتونستم.فکر نمیکردم اونقد وابسته شده باشم… خلاصه فردای اون روز برای دیدنش رفتم همون خونه ای که اجاره کرده بود.همین که درو باز کرد بغلم کرد و بعد چند لحظه دیدم داره اشک میریزه.بهم گفت آیدا تنهام نذار،این چندروز که جوابمو ندادی داشتم می مردم و … بعد ازاینکه برام چای و غذا آورد،باهم رفتیم اتاقشو ببینیم کلی فیلم و کلیپ نگاه کردیم و خندیدیم و بعد چندساعت آماده شدم که برگردم خونه.قبل از اینکه از هم خداحافظی کنیم بازم منو بغل گرفت که ای کاش نمیگرفت… هرکاری کردیم نتونستیم از هم جدابشیم و کم کم بدنامون داغ شد…اونقدر آروم گردنمو میبوسید و نوازشم میکرد که دیوونه شده بودم…خداحافظی فراموش شد و رفتیم سمت اتاقش…چشمامو بسته بودم تا با دیدن خودم تو اون حالت دوباره بیخیال نشم…چون واقعا میخواستم باهاش باشم و اون لحظه جز امیر چیز دیگه ای نمیخواستم…امیر همه ی کارهاش با آرامش بود…ولی وقتی منو لخت کرد و نگاه به بدنم کرد نتونست مثل همیشه آروم باشه… سینه های سفت و کوچیکم رو اونقد خورد که از حشر داشتم می مردم بعد دستشو برد روی کسم و فقط با انگشتش آروم از اول تا آخر خط کسم رو نوازش کرد… منو پشت به خودش به پهلو خوابوند و لای پاهام رو باز کرد، کیرشو تا اون موقع لمس نکرده بودم و همینکه خواست بذاره توی کسم با دستم گرفتمش،برگشتم و گفتم:امیر مطمئنی؟ این سوال رو پرسیدم چون قبلا بارها در این مورد حرف زده بودیم و اون گفته بود میخواد اولین سکس رو با همسرش داشته باشه.منم گفته بودم درستش همینه چون خودم هم اینطوری بودم.اون لحظه امیر جواب داد:تا حالا اینقد مطمئن نبودم،دیگه هیچی برام مهم نیست،همه چیزم تویی آیدا… بعد لبامو بوسید و یه سکس بینهایت رمانتیک رو باهاش تجربه کردم… آره به همین راحتی.من هرزه شدم اما امیر هیچ وقت ولم نکرد.پسری که هم قدبلند و خوش هیکل و جذاب بود و میدونستم کلی خاطرخواه داره،هم خانواده ی خوبی داشت… بعد از اون اتفاق تا امروز همیشه کنارم بود وقتایی که از حس عذاب وجدان قصد خودکشی پیدا میکردم فقط اون بود که با حرفاش بهم امیدواری میداد،اون بود که همیشه تشویقم میکرد با شوهرم خوب رفتار کنم خوشحالش کنم و براش کم نذارم.هیچ وقت هیچ چیزی رو برای خودش نخواست. میدونستم چقدر عذاب میکشه اما هیچ وقت پیش من حرفی نمیزد که ناراحتم کنه. هنوز هم باهم در ارتباطیم بدون حرفها و دلداریها ی امیر نمیتونم زندگی عادی داشته باشم.یکی دوروز که ازش بی خبر باشم داغون میشم.ولی با همه ی اینا، من هیچ وقت امیر رو از ته دل دوست نداشتم.یه وابستگی شدید بود و شاید یه هوس.اما بخاطر شوهرم سعید حاضرم جونمو بدم نه بخاطر اینکه دلم براش میسوزه،اون تنها مردیه که دوسش دارم و اگه یه روز بفهمه بهش خیانت کردم حتما خودم رو میکشم. این واقعیت زندگی من بود ای کاش هیچ وقت این اتفاقها نمی افتاد اما الان هیچ چیزی رو نمیشه عوض کرد و من هیچ وقت اون آیدای همیشگی نمیشم…

نوشته:‌ آیدا


👍 3
👎 1
110238 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

458396
2015-04-10 17:16:28 +0430 +0430
NA

حداقل به خودت دروغ نگو اخه کجای دنیا زنی که شوهرشو دوست داشته باشه مثل تو عمل میکنه تو و امثال تو فقط دارین حس بدبینی نسبت به زنهای خوب و نجیب ایرانی ایجاد میکنین فقط کافیه من و بقیه از خودمون بپرسیم ازایبنهمه داستان چرا بیشترینش بخصوص تو این یک سال اخیر مربوط به خیانت زنهای شوهر دار هستش ؟این ماموریت شماها فقط بنیاد خونواده ها رو بهم میریزه خدا اصلاحتون کنه

1 ❤️

458398
2015-04-10 17:43:12 +0430 +0430

خیانت کار زشتیه با دوست کات کن

0 ❤️

458399
2015-04-10 18:06:50 +0430 +0430
NA

سلام
من نظر نمیدم معمولا
چون صاحب نظر نیستم
اما کاملا درکت می کنم
چون منم مثل تو هستم
اما کمی متفاوت تر
خواستی تو خصوصی پیام بده تا صحبت کنیم

0 ❤️

458401
2015-04-10 19:09:14 +0430 +0430
NA

وای بحال آدمهایی که این داستانهای مزخرف رو میخونن و باور میکنن
تو خجالت نمیکشی ؟
تو انسانی ؟
متاسفم برای تو و همچنین برای خودم که داستانت رو خوندم

1 ❤️

458402
2015-04-10 19:25:09 +0430 +0430
NA

آفرین به تو که خودتم خوب میدونی که مرگ لایقت هستش . . .
پس حتمأ اینکارو بکن و اگه خواستی زیاد درد نکشی یک استکان گچ رو با یک لیوان آب مخلوط بکن و یکجا سربکش ، باور کن که در کمتر از ده دقیقه جواب میده، یعنی دیدم که میگما! . . .

0 ❤️

458405
2015-04-11 02:53:41 +0430 +0430
NA

كارت خيلي اشتباه بود مطمءن باش سوهرنم بهت خيانت ميكنه زندگيشو نابود كردي

0 ❤️

458406
2015-04-11 03:29:06 +0430 +0430
NA

همینجوری وضع ازدواجا بد هست ، انقدر داستان راجع به خیانت نگین sorry2 cray2
اگه دوست دارین سکس کنین خب برید بکنین قبل ازدواج دیگه چرا خیانت

0 ❤️

458407
2015-04-11 04:30:07 +0430 +0430
NA

با titiraموافقم .متاسفانه این چت رومها خیلی از زندگی ها رو از هم پاشونده .منم دیدم از این جور زندگیهاکه بخاطر چت کردن مشکل پیدا کردن.یه مشت ادم بی ظرفیت تا با یکی اشنا میشن میخوان زود سکس کنن.امیر برای رسیدن به خواسته هاش تو رو خر کرده زود ازش فاصله بگیر و برو دنبال زندگیت و بدون دنیا دار مکافاته یه روزم سعید همینکارو باهات میکنه.چرا از این چت روم ها برای دوستی های سالم استفاده نمیکنین .حتما باید سکس باشه ؟کی ما میخوایم ادم بشیم؟؟؟؟

0 ❤️

458408
2015-04-11 05:16:40 +0430 +0430
NA

هوسه دیگه ولی تکرارش بده اتفاقیه که افتاده فراموشش کن و به زندگیت برگرد چون اون پسره هم واسه هوسش تو را خواسته والا اینهمه دختر چرا چشمش دنبال ناموس مردمه

0 ❤️

458409
2015-04-11 05:39:45 +0430 +0430
NA

اولش سخته ک دل بکنى از امير
اصن نميخاستم کامنت بزارم اما ى دهو دلم خواست ى چيزى بگم بلکه کمک کنم
اولش سخته دل کندن اما بايد دل بکنى ازش مخصوصا تو که ميگى شوهرتو دوس دارى تمام اين دنيا به نگاه ما ادماست نگاهتو نسبت به اين جدايى با امير و تحديد عشق به همسرت عوض کن با زيبايى بهش نگاه کن که برات لذت بخش و ارامش بخش باشه . چون واقعا تمام اين دنيا قشنگياش و زشتياش ب نگاه ما ادماست پس به شوهرت نگاه باوعشق ترى داشته باش تا فراموشى امير راحت بشه و فکرم نميکنم راضى بشى ک اشک همسرتو در بيترى و اجازه بدى همسرت شکست روحى بخوره

0 ❤️

458410
2015-04-11 06:36:00 +0430 +0430
NA

خداالهی ازت نگذره الهی بمیری اشغال همیندشمالعنتیاهستین که زندگیونابودمیکنیندتوی اشغال مگه شوهرنداری مگه دوستش نداری اشغال عوضی مگه نداری دلم میخاست باشی اتیشت بزنم اماازاین داستانت حس انتقام گرفتم

0 ❤️

458411
2015-04-11 06:50:06 +0430 +0430
NA

ایدا خانم توازهیچ کس نگذشتی حتی ازخودت

0 ❤️

458413
2015-04-11 06:53:45 +0430 +0430
NA

میدونین چیه اینوبه همگی میگم اینکارومیبین کاشکی خیانت اسمش بود.این جنایت فکرکن بدبخت شوهرش بمیرم مگه چه گناهی کرده عشقش شده امیر.خاک توسرت هوس بازت کنن لیاقتت مرگه مرگه. منتظرروزیم درست ازاعذاب کشیدنت کنارشوهرت لذت ببرم توی لعنتی اگه دوست داشتن بلدبودی هیچوقت هوس بازنمیشدی چیه خیلی خوشگلی نه زیبایی نه عاشق امیری نه لعنتی تومرضی مریضیییی

0 ❤️

458414
2015-04-11 07:57:13 +0430 +0430
NA

asabamo khord kardi ba in dastanet tof to in eshghet

0 ❤️

458415
2015-04-11 10:23:43 +0430 +0430
NA

پسره تخم سگ میگفت واس شوهرت کم نزاری و خوشحالش کنی ؟
خاک عالم سر تو و خاک عالم تو سر پسری که ب فکر زن شوهر دار باشه.
اگه تو خونه بیکار و علاف بودی واس این نبوده شوهرت توجه ش بهت کم شده احمق خر واس این بوده که داشته جون میکنده تا تو رو خوشبخت کنه!
چقدر متنفرم از خیانت و دروغ اه اه

0 ❤️

458416
2015-04-11 11:37:43 +0430 +0430
NA

یعنی کیرم همراه با تخمام تو اون عشفت نسبت به شوهرت
راستشو میخوای؟؟؟؟؟؟

ای شیطون بازم راستشو میخوای؟؟؟
خیلی حشرت بالاس برو دکتر biggrin

0 ❤️

458417
2015-04-11 13:13:17 +0430 +0430
NA

خواستم فوش بدما اما فهمیدم ارزش نداری
ببخشیدا برو کونتو بده

0 ❤️

458418
2015-04-11 13:55:47 +0430 +0430
NA

lol
الان آرومتر شدی اعتراف کردی عزیزم ؟!
خب حالا پاشو برو به زندگیت برس

0 ❤️

458419
2015-04-11 15:39:08 +0430 +0430
NA

پشیمونم بشی دیگه فایده ای نداره چون خیانت به معنای واقعی خودش رسیده چون با پسره سکس داشتی و این یعنی اند خیانت به شوهر و کسی که ادعا میکنی دوسش داری

0 ❤️

458420
2015-04-11 15:54:52 +0430 +0430

امیدوارم سعید بفهمه و تو خودتو بکشی
جدا از عذابی که یه مرد موقع خیانت زنش میبینه ولی مرگ واسه تو بهترین نتیجست
امیرم خرت کرده داره میکنتت
مطمعن باش با چندتا مثل تو دوست هست

0 ❤️

458421
2015-04-11 16:37:33 +0430 +0430
NA

تو فكر كنم همون امير هستى
تو ويچت كيرت برا يكى راست شده بعد فهميدى متأهله وقتى باهاش چت كردى بهت پا نداده و احتمالاً بلاكت كرده…
بعد رفتى هى براش جلق زدى و خار كمرتو گاييدى
آخرشم اين داستانو سرهم كردى و گذاشتى تو اين سايت

0 ❤️

458422
2015-04-11 16:55:05 +0430 +0430
NA

سلام
اگر هنوز ادعا داری عاشق همسرت هستی ارتباطت رو قطع کن و به زندگیت برس
چند روز دلتنگی خواهی داشت ولی بعد حقیقت رو درک میکنی
هر چقدر زود از اشتباهت برگردی اونقدر به صلاحت هست

0 ❤️

458423
2015-04-11 18:28:18 +0430 +0430
NA

اگه به زور شوهرت داده بودن و از سعید خوشت نمی یومدو دوسش نداشتی حق با تو.ولی تو داری میگی که عاشق شوهرتی پس چرا داری بهش خیانت میکنی هرزه.بوی شهوت گرفته تن نجست.تو داری بار دوتا گناهو به دوش میکشی.هم به شوهرت خیانت میکنی هم اون پسره رو به اوج هوس رسوندی و نمیذاری بره واس خودش زندگی تشکیل بده.زندگی لجنت که بو گند هوس میده رو جمع کن

0 ❤️

458424
2015-04-12 02:02:55 +0430 +0430

دیگه باب شده حتی در حد فکر کردن بهش.
هیچکس در امان نیس حتی زن متاهل.
دوس داشتن چیه که همه فورا با این و اون تجربش میکنن؟
واقعا بهانه ای برای پوشوندن هوسهامون نیس؟

0 ❤️

458425
2015-04-12 02:09:18 +0430 +0430

من کاری به دوستان شهوانی ندارم اما به شخصه زیاد تو این موقعیت بودم
اگه دوست داری امیر امتحان کنی بگو درخواست طلاق دادم
ببین چه رفتاری میکنه
اماروی صحبت من با خیلی ازدوستان اینجاست تا تکلیف خودتون مشخص نکردین
اسم این جور رابطه ها رو عشق نزارین
گاهی دوست داشتن
گاهی عادت
ودر آخر زندگی دو روز
دیروز که گذشت و امروز در حسرت دیروز

0 ❤️

458426
2015-04-12 03:03:01 +0430 +0430
NA

سلام ایدا جون کس نگو کی گفته وقتی زن همسرشو دوست داره با یه بار دیدن یه مرد دیگه یا چت کردن اونو هم دوست داره و به همسرش خیانت میکنه لابد اون بره باز نوبت همسایه و بعدش بقال سر کوچه هستش

0 ❤️

458428
2015-04-12 21:55:09 +0430 +0430

برای منم پیش اومده که زن شوهر دار رو دوست داشته باشم خدا میدونه که حرفاش همه حقیقته بدون اون نمیتونه زندگی کنه . اره بچه ها وقتی یه مرد مثل شوهر این خانم بیش از اندازه خوب باشه جوابش میشه این خیانت خدا برای زنهایی که زندگی مردها روباوجود اینکه همه چی دارن از هم میپاشونن لعنت کنه نفرین بر خیانت نفرین بر هرزه وهرزگی

0 ❤️

458429
2015-04-13 12:27:15 +0430 +0430
NA

لعنت به زنا و دخترای امثال تو که بدون اینکه شوهرشون ایرادی داشته باشه بهش خیانت میکنن.شماها ابروی هرچی زنه بردین.خدا کنه هیچ مادری اینجور دخترایی رو نزاد تا نسلشون گم بشه.واقعا دلم سوخت برای شوهر بیچارت که به عشقش اعتماد داشته.فقط یکاری میتونی براش بکنی اگه هنوز عاشقشی از زندگیش برو بیرون.

0 ❤️

458430
2015-04-15 17:38:26 +0430 +0430
NA

اونایی که هی “خیانت” “خیانت” می‎کنن چرا نمی‎رن این حرفو به اون آقایی بزنن که زن داره و کل فامیل رو به گا داده!؟ اون اشکال نداره و کسی چیزی نمی‎گه ولی اگه یه دختر عاشق بشه باید زنده زنده سوزوندش!
ریدم تو مغزای پوکتون

0 ❤️

458431
2015-04-16 20:15:36 +0430 +0430
NA

گاهی یک تنوع خارج از ازدواج چندان هم بد نیست. می تواند شور انگیز وشهوت ساز باشد.
مشروط بر اینکی زن ومرد همکاری کنند

0 ❤️

458432
2015-04-16 20:16:48 +0430 +0430
NA

من که خیلی علاقه دارم تا زنم با کسی سکس کند. این کار مرا خیلی مست می کند.

0 ❤️

589011
2017-04-11 01:44:19 +0430 +0430

وقتی به دو نفر حس داشتی، ینی لاشی شدی…!

0 ❤️