داستان کونی و بیغیرت شدنم

1397/11/12

باسلام و عرض ادب از دوستان شهوانی
داستانی که میخوام براتو تعریف کنم در واقع واقعیت زندگیه خودمه ومیخواهم خاطره کونی شدنم تا زنپوش شدن و بیغیرت شدنم را در چند قسمت که اگه خوشتون اومد مایل بودین تعریف کنم.
بریم سراصل مطلب و معرفیه خودم من سینا اسم مستعارمه نمیخوام اسم واقعی مو بگم ۳۲سالمه وزن ۷۰ قد ۱۷۵ ومتاهل.
خاطره من برمیگرده به دوران کودکی یعنی حدودا ۹سالم بود من دوتا پسر عمو داشتم که با کوچیکه رفیق بودم و بیشتر بااون هم بازی بودم من گاهی اوقات با پسر عموهام فیلم های سکسی رو دزدکی نگاه میکردم که همیشه برام جالب بود این اب منی چگونه از کیر خارج میشه وحسش چجوریه.
یبار که میخواستم برم خونه عموم پیش پسرعموی کوچیک در زدم دیدم پسر عمو بزرگه درو باز کرد و گفت که کسی خونه نیست و منم که خواستم برم گفت بیاداخل تنهام اولش نخواستم برم ولی با اصرار رفتم تو وقتی نشستم گفت میخوای ی فیلم سکسی بگیرم باهم ببینین منم قبول کردم بعد از چند دقیقه که فیلم رو نگاه میکردیم کیرم بدجور باد کرده بود دستمو کردم تو شلوارمو مالشت میدادم که پسرعموم گفت داری چکار میکنی منم هول شدم دستمو دراورد که اومد پیشم گفت میخوای ابت بیاد مثل اون فیلمه منم اول ترسیدم بعد خودش در کمال پررویی کیرشو دراورد ی کیر حدودا ۱۶ولی کلفت ولی مال من کوچیکه بگذریم ک
یرشو که در اورد گفت ببین اینجوری ابت باید بیاد و داشت جق میزد منم فقط نگاش میکردم که گفت بیا واست این کارو بکنم که شلوارمو کشید پایین کیرمو گرفت و برام جق میزد این قدر این کارو کرد که یدفعه بدنم لرزید خیلی حال داد البته یه مقدار هم ابم اومد وریخت رو دستش بعد خودشم جق زد که ابش اومد ولی مال اون زیاد بود دیگه از اون روز برام لذت شده بود که همیشه فرصت گیر بیارم با پسر عموم اینکارو بکنم که عاقبتش منجر به کونی شدن خودم شدم.
یروز که همین برنامه رو داشتیم بزارید اسمشو بزارم عل اینطوری بهتره علی اومد پیشنهاد کرد که بیا باهم دوطرفه بریم منم بعد یکم من من کردن قبول کردم و گفت بیا اول تو منم که زیاد حالیم نبود هر کاری کردم ابم نیومد بعد علی گفت نوبت منه من دراز کشیدم واومد پشتم کیرشو کذاشت لای پاهام بعد گفت پاهاتو قلف کن من کردم وقتی لختیه بدنش از پشت بهم خورد جوری شدم ی حال خوبی داشتم داشت تلمبه میزد که کیرش به تخمام میخورد کم کم داشت خوشم میومد علی ی لحظه کیرشو که اینقدر لیز بود اومد بالا دم سوراخم که یک ان سرش رفت تو خیلی دردم اومد گفتم چکار میکنی که گفت ببخش حواسم نبود دوبار
ه ادامه داد که تا ابش اومد همشو لای پاهام خالی کرد منم زود رفتم شستم بعد اون ماجرا دیگه برام عادت شده بود هر وقت فرصت گیر می آوردیم باهم لاپایی میرفتیم تا اینکه یبار علی بهم گفت بیا از کون همو بکنیم منم قبول کردمو از اونجا بود که دیگه کونی شدم هر بار که فرصت گیر میاوردیم ودوطرفه میرفتیم بیشتر من دوست داشتم که بدم و میگفتم علی تو بکن من حوصله ندارم اونم ازین بابت خوشحال بود و همیشه بهش کون میدادم بدجور به کیرش عادت کرده بودم گاهی اوقات اون میومد خونه ما میخوابید وگاهی من میرفتم اونجا زیر بتو باهم سکس میکردیم دیگه من کم کم بزرگ شدم رفتم راهنمایی از خونه
ای که توش بودیم اساس کشی کردیم به ی محله دیگه که اونجا با ی پسر همسایه که ی ۷سالی از من بزرگتر بود و باهاش رفیق شدم اسمش کمال بود من عاشق کمال شدم و بهش کون میدادم .
تا اینجا میخوام تمومش کنم چون خیلی زیاد شد اگه خوشتون اومد وخواستید ادامه بدم در قسمتهای بعد خوشحال میشم براتو تعریف کنم باتشکر.

نوشته: سینا


👍 13
👎 25
71519 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

745268
2019-02-01 21:42:18 +0330 +0330

خالی بندی تاچه حدکونی هستی قبول ولی بابا ما هم پسریم اب
میدونیم اب پسرا از۱۴سالگی میاد

1 ❤️

745270
2019-02-01 21:43:39 +0330 +0330

خواهش میکنم ادامه نده :(

1 ❤️

745290
2019-02-01 22:13:23 +0330 +0330

داستان سکس دختر پسر بود میگفتم بنویس ولی داستان گی ننویس حالم بهم میخوره از داستان های گی

1 ❤️

745293
2019-02-01 22:21:19 +0330 +0330

آقایی که آبت از ۱۴ سالگی اومده .آب من از ۱۱ سالگی اومد .همه آدما یجور نیستن

1 ❤️

745347
2019-02-02 09:15:41 +0330 +0330

کون نده کونی D :

0 ❤️

745348
2019-02-02 09:28:10 +0330 +0330

خوب بود -ادامه بده لطفا و هیجانشو بیشتر کن .

0 ❤️

745360
2019-02-02 11:20:23 +0330 +0330

خوش ب حالت تونستی کونی شی منو کسی نیست بکنه

1 ❤️

745388
2019-02-02 13:30:14 +0330 +0330

سرعتی قدرتی کارو پیش بردی

1 ❤️

745394
2019-02-02 14:14:28 +0330 +0330

من ميخوام همين الان يكي منو بكنه

2 ❤️

745407
2019-02-02 16:11:18 +0330 +0330

عمام کجایی که ببینی نسل دوم،سوم،چهارم انقلاب کیریت با چه کیفیتی پله های طرقی رو طی میکنن،لایک میفرمایم اونم فقط بخاطر احترامی که به کون قايل هسم وگرنه داستانت جالب نبود

1 ❤️

745409
2019-02-02 16:27:40 +0330 +0330

خوشمان نیامد

0 ❤️

745429
2019-02-02 18:25:36 +0330 +0330

کمال‌ تشکر و دارم که جفنگیاتی از قبیل «سرش و کرد تو دردم گرف بعد خوشم اومد » «بی حال افتاد روم کیرش تو کونم بود»
و… رو استفاده نکردی:/

1 ❤️

745431
2019-02-02 18:31:20 +0330 +0330

شخمی. تخمی. شیری. کیری. کونی مونی. ننویس دیگه چاقال

1 ❤️

745437
2019-02-02 19:33:09 +0330 +0330

ننویس خواهشا

0 ❤️

745449
2019-02-02 21:05:51 +0330 +0330

Samsepg عزیز امیدوارم حرفهات جدی گرفته بشه
به امید روزی که جوونهای ایران چه دختر چه پسر ضرورت استفاده از کاندوم رو بدونن
99 درصد داستانهای برچسب گی اصلا گی نیستن دوستان معنی گی رو نمیدونن بدلیل اینکه تو سن نوجوانی با جنس مخالف رابطه ندارن فکر میکنن هم جنس بازن که ادمین سایت مطمعنم با قصد و غرض تایید میکنه داستانها رو چدن یه داستان نوشتم که توش همه چیو توضیح دادم اما ادمین تایید نکرد

1 ❤️

745596
2019-02-03 10:57:33 +0330 +0330

کاش منم از این پسر عمو ها داشتم :(

0 ❤️

745639
2019-02-03 14:54:52 +0330 +0330

اخه ۹ سالگی اب هست ک بیاد اصن هورمون فعال جنسی نداشتی کسحل

0 ❤️

759573
2019-04-08 19:25:51 +0430 +0430
NA

بیغیرتی کجاش بوود؟؟؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها