داستان گی من و دوستم

1396/10/19

سلام این داستان گی می باشد اگر دوست ندارید نخونید

من یک دانشگاه شهر دور قبول شده بودم و انجا یک خانه گرفتم و با دوستم محمد (مستعار) یک خانه گرفتیم و با هم درس می خواندیم حدود چند ماه بود که با هم بودیم و کلی باهم رفیق شده بودیم و کلی شوخی می کردیم یک روز محمد کار داشت و رفت دانشگاه من هم که ان روز کاری نداشتم رفتم حمام و بدنم را شیو کرده بودم و امدم بیام بیرون دیدم حوله نبردم و هرچی صدا زدم دیدم محمد هم نیست و گفتم خوب کسی که نیست میرم تو اتاق حوله را می گیرم رو خودم تا امدم بیرون محمد امده بود تو و من یک هو دیدمش و سریح رفتم تو اتاق و حوله را پیچیدم دور خودم و خودم را خوشک کردم و لباس پوشیدم امدم بیرون کمی
استرس داشتم گفتم چرا صدا زدم جواب ندادی گفت الان امدم ان روز گذشت یک روز تو دانشگاه بودم و محمد زنگ زد گفت من می خواهم برم بیرون تو برو خونه من شب می اییم گفتم کجا گفت کار دارم گفتم باشه رفتم خونه و یک DVD دیدم کنارسطل اشغال هستان را برداشتم و گذاشتم کامپیوتر و دیدم بله فیلم سوپر هست و نشستم نگاه کردم و چون قبلا کمی با خودم حال کرده بودم انگشت کرده بودم خودم را حشری شدم و چون شیو کرده بودم و کرن نرم کننده هم زده بودم بدنم خیلی حشری شده بودم و داشتم با خیار می کردم تو کونم که یک هو دیدم بله محمد بالای سرم هست امده بود تو من نفهمیده بودم و وقتی تو اون حالت من را دید من هول کرده بودم و هیچی امد گفت داشتی چه کار می کردی گفتم هیچی و لال شده بودم گفت باشه من بدم می ایید و گفتم ببخشید دیگه تکرار نمی شود
من کمی دوست دارم زنونه پوشی هم و بعد شب بود دیدم محمد با شلوارک امد کنار تلویزیون و یک فیلم داشت میدی به من هم گفت بیا فیلم ببین
داشتیم فیلم می دیدم که دیدم دست محمد رو شلوارم هست و داره من را می مالد گفت من را ماساژ بده گفتم بلد نیستم گفت یادت میدم و گفت برو لباسات را در بیار و فقط با شورت بیا من هم گفتم نه گفت میری با اون کاری را که کردی … من هم لخت شدم و شروع کرد به ماساژ دادنم و یک ژل زد بهبدنم و شرتم را در اورد من تو حس بودم که بی اختیار کیرش را گرفتم و مالیدم و محمد هم سریع لخت شد و کیرش را داد به من گفت ای شیطون این کاره بودی و به من نمی گفتی و براش ساک زدم و اون هم من را حسابی انشت می کرد و بعد رفت جوری کردم که بدون دست زدن به کیرم ابم امد و از اون روز به بعد من و محمد همش باهم سکس می کردیم اگر خواستین باز هم داستان های سکس من و محمد را برایتان تعریف می کنم
این هم عکس بدنم فقط نظر بدید
ممنون

نوشته: میلاد


👍 11
👎 10
5695 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

668745
2018-01-09 21:38:47 +0330 +0330

عااالی حال هول کنید???

0 ❤️

668746
2018-01-09 21:39:05 +0330 +0330

اوووووووف عجب چیزی هستی

0 ❤️

668748
2018-01-09 21:42:01 +0330 +0330

یعنی خاک عالم بر سرت قزمیت :|

3 ❤️

668750
2018-01-09 21:49:40 +0330 +0330

ای جونم

0 ❤️

668761
2018-01-09 22:33:34 +0330 +0330

عالی هستی تو

0 ❤️

668777
2018-01-10 00:49:11 +0330 +0330

هر روز چند تا کونی به جمع کونیهای سایت اضافه میشه دیگه باید واسشون کیر ریزون بگیریم
این کونیه جدید یا میلاد کونی ساخته چینه نگارشش به ترجمه ماشینی میخورد تا یه کونیه دانشجو

4 ❤️

668790
2018-01-10 03:29:53 +0330 +0330

حاشی(شتر بچه که هنوز شیر میخوره) شما تحصیلاتت در رشته کون دادنه

2 ❤️

668795
2018-01-10 03:49:01 +0330 +0330

کونت عالیه، کم و سفید، اما املا صفر… انشا صفر… کون 20

0 ❤️

668835
2018-01-10 07:40:19 +0330 +0330

خیلی قشنگی
جوری قشنگی که با دیدن بدنت راست کردم و یهوی هول کردم لیوان قهوه دستم بود ریخت رو میز کارم

0 ❤️

668839
2018-01-10 08:15:03 +0330 +0330

جوووون بده منفجر کنیم

0 ❤️

668852
2018-01-10 09:24:03 +0330 +0330

خیلی خوبه. اگه میدی من هم میخوام عزیزم

0 ❤️

668873
2018-01-10 12:18:48 +0330 +0330

نگارستان واقعا گیری بود ولی کون خوبی داری

0 ❤️

668888
2018-01-10 14:32:12 +0330 +0330

جون چه کونی بده بزاریم توش

0 ❤️

668904
2018-01-10 17:37:59 +0330 +0330

مگه میشه این کون وبدنو کسی ببینه ونخواد بکنه

0 ❤️

668924
2018-01-10 19:52:04 +0330 +0330

دولفین هارو نگفتید داشتند پرواز میکردند میلادن

1 ❤️

668953
2018-01-10 22:04:03 +0330 +0330
NA

یعنی آبروی هر چی دانشجو بود بردی با این نوشتن

1 ❤️

669237
2018-01-12 16:18:12 +0330 +0330

کون من خوشگلتره

0 ❤️

669259
2018-01-12 18:16:57 +0330 +0330

یه دست به کیر یه دست به کیبورد تایپ کردی ؟

0 ❤️