دخترخاله خیاط

1402/02/14

سلام دوستان این داستان که مینویسم واقعیه تقریبا پارسال اتفاق افتاد با شهوانی که آشنا شدم گفتم داستان خودمو بنویسم فحش دادید هم به تخمم نیست
اسم من میلاد و ۲۸ سالمه قدم ۱۸۰ بدنی پر نه لاغر نه چاق پوستم سبزه اهل جنوبم دو سال ازدواج کردم این داستان در مورد من و دختر خالم هست که خیاطه و تقریبا ۱۲ سال از من بزرگ تره ( قدش ۱۷۰ بدنی پر باسنش معمولی ولی سینهاش اغراق نمیکنم سایز ۹۵ همین باعث شد من تو کفش باشم عاشق پستونم . من از بچگی با خونواده میرفتیم خونه خالم روستا که شوهرش خیلی سالها فوت کرده و یک پسر و دوتا دوختر داره و دوسه روزی اونجا میموندیم به سن بلوغ که رسیدم و یه چیزایی حالیم شده بود . پستونا و بدن سکسی دختر خاله بزرگم اسمش لیلا بود خیلی جلب توجه میکرد برام واقعه بزرگ بودن به طوری که کمر درد میگرفت میترسیدم برم سمتش که آبرو ریزی نشه چون اون موقع دختر بود. با برادرش و دوستای برادرش دوست شده بودم و باعث شد از این موقعیت استفاده کنم و تنهایی چند روز خونه خاله بمونم و حسابی دید بزنم اونا منو دوست داشتن چون خیلی موادب بودم و زمانی که اونجا بودم دختر خالم دوست داشت ساپورت تنگ و کوتاه مشکی بپوشه که خالم نمیزاشتش این بیشتر تحریکم میکرد و انگار بهم نخ میداد .با کوچکترین موقعیت سیعی میکدم خودمو بمالونم بهش یا چاک پستوناشو دید بزنم بعضی وقت ها هم وقتی خونشون خلوت میشد میرفتم سوتیناشو بو میکردم همینطور گزشت
وفقط میتونستم به یادش جق بزنم )
بعد چند سال بار کردن اومدن شهر چند محله پایین تر از ما
منم مشغول دانشگاه و سربازی شدم دیگه سالی یک بار میرفتم خونشون بازم یه دل سیر دید میزدم بعد چند سال خواهرش که از من بزرگ تر بود خوب اومده بود رو فرم هر وقت منو میدید التماس میکرد منو ببوسه جلو همه منم بعضی وقتا میزاشتم
(پنج سال قبل دختر خالم ازدواج کرد منم هم خوشحال شدم هم ناراحت
صاحب یه پسر شد بعد یک سال شوهرش الکلی شده بود و خیلی اذیتش میکرد همیشه دعوا بود بینشون و خانوادهاشون درخواست طلاق کرد که نشد و شوهرش ترکش کرد و دختر خالم و بچش پیش مادرش زندگی میکرد و خرج خودش و بچشو با خیاطی در میورد وضع مالی خونه خالم هم ضعیف بود یک مغازه تو همون محل اجاره کرد وبعد یه سال تونست توی همو محله خونه برای خودش و پسرش کرایه کنه ) یک روز به من زنگ زد ازم خواست برم بالای چرخ خیاطی مغازش چراغ نصب کنم اون روز خیلی خوشحال شدم به خودم رسیدم من خیلی فنی هستم و هرنوع ابزاری هم دارم اونم میدونست منم فرداش غروب هماهنگ کردمو رفتم در زدم گفتم منم میلاد درو باز کرد همین که باز کرد چشام گرد شد سر تا پاشو برنداز کردم آرایش متوسط لبا صورتی موهای بسته بلوند تیشرت یقه هفت آستین کوتاه و شلوار نازک چسبون مشکی دهنم آب افتاد اون لحظه پستوناش هنووز همون فرم بودن و خیلی خودنمایی میکردن از پشت شلوارش چاک کونش و کسش معلوم بود
کیرم با دیدن این همه زیبایی و پستونهاش یه دفعه سیخ شد چشم تو چشم بودیم متوجه شد دارم بدن سکسیشو خوشم دید میزنم خنده شیطونیی کرد و گفت بفرما داخل جلوم حرکت کرد و کون قشنگشو قر میدادو منم فقط کونشو نگاه میکردم گفتم باید برق بکشم و چند متر سیم و پریز و …بخرم رفتم بالای صندلی تا متر کنم همون موقع از بالا سینهاشو نگاه میکردم کیرم اون لحظه شق کرده بود با دیدن پستوناش دیگه داشت میترکید منم از عمد جموجورش نکردم تا بفهمه و ببینه چقدر بزرگه دیدم به کیرم زل زده وفهمیده منم به رو خودم نیوردم و اومدم پایین گفتم باید برم وسیله بگیرم گفت منم میام همراهت گفتم نیاز نیست اونم اسرار کرد گفتم باشه یه مانتو جلو باز پوشید مغازه رو قفل کردیم و سوارشدیم منم توی راه شروع کردم شوخی کردن و خندوندنش تا راحتر باشه و ازین حالت سرد خارج بشین پیش خودم گفتم باید کاری کنم که دردل کنه. از شوهرش و وضع زندگیش پرسیدم و… وسیله خریدیم و برگشتیم منم شروع به کار کردن موقع کار بحث رو دوباره باز کردم بیچاره از لحاظ روانی خیلی داغون بود میگفت که مردی نداره که دیگه نیاز به کار کردن نداشته باشه تفریح کنه نیاز هاشو برطرف کنه همش فش میداد به شوهرش از وضع مالی سختش میگفت منم دلداریش میدادم و گزاشتم با من راحت باشه کار تموم شد موقع خدا حافظی کلی تشکر کرد و گفت کاشکی بتونم جبران کنم منم به حالت شوخی گفتم بله که میتونی خندیدیم وبعد بهش گفتم هر کاری داشتی یا هرچی خواستی فقط به من بگو اونم کلی تشکر کرد و گفت حتما .‌‌
بعد یک هفته دوباره زنگ زد گفت پریز کولر سوخته و خواست براش عوض کنم منم کلی خوشحال شدم هماهنگ کردم گفت آخر شب بیا مشتری نباشه منم اوکی دادم رسیدم دیدم لیلا خیس عرق مغازه هم گرم تیشرتش خیس شده بود چسبیده به پوستش، سوتینش واضح بود اونجا هم تا میتوستم خودمو بهش میمالوندم بهش بدنش داغ بود داغ تر شد و باهام حال میکردیم کارم تموم شد کولر رو روشن کردم مغازه سرد شد کلی خوشحال شد وتشکر کرد و یه دفعه منو رو لوپم بوسید منم تعجب کردم و گفت منم مثل سارا (خواهرش) خیلی دوست دارم ببوسمت منم از خدا خواسته گفتم راحت باش ولی جلو کسی نبوس منم دوست داشتم ببوسمش ولی خومو سنگین گرفته بودم که بهم اعتماد کنه و رفتم منم بیشتر و بیشتر توکفش میرفتم و دلم میخواست دوباره زنگ بزنه و برم پیشش بعد دوهفته دوباره زنگ زد گفت که ایندفعه میخواد تلوزیونشو روی دیوار نصب کنه منم از خدا خواسته اوکی دادم و گفت ساعت ۸ شب روز جمعه برم پیشش منم دل تو دلم نبود دیگه تصمیم گرفتم این کس رو بگام چون دیگه توی خونه بودیم اونشب خانوممو بردم خونه باباش اونم از خدا خواسته و پیچوندمش رفتم خونه حموم کردم تمیز کردم تیپ زدم و عطر سکسی زدم و یه قرص تاخیری توی مسیر خوردم
رسیدم آیفونو زدم در رو باز کرد رفتم بالا اومد دم در نگم براتون خداااااااا چی میدیدم لیلا جونم با یه تاپ صورتی چسبون که بند سوتینش معلوم بود رنگ سوتینش بنفش پستوناش ۵ سانت از تاپش زده بودن بیرون از بس بزرگن پوست سفید و تمیز خوردنی یه شلواک چسبون نازک زرد رنگ پاش بود مشخص بود شرت نبپوشیده کس تپلش داشت صدام میکرد که بیا منو بخور ضربان قلبم شدید شده بود کیرم داشت میترکید شق شده بود بد جور تابلو شده بود تا دست دادم بامن رو بوسی کرد لباش نرم و قرمززززززز
دستش داغ بود حس کردم حشری شده گفتم لیلا چه کردی گفت کاری نکردم خندید دلبرانه ایی زد ازش پرسیدم پسرت کجاس گفت بردم خونه مادرم باهشون رفت مهمونی منم خیالم راحت شد که دیگه کسی مزاحم نمیشه نه خالم نه پسر خالم نه سارا فهمیدم همه چی رو مهیا کرده و منتظر کیرمه نشستم روی مبل رفت چایی بیاره منم چشمم دنبالش بود کونش روی اعصابم رژه میرفت چپ راست چپ راست عجب برامدگی داشت لپ کونش چایی اورد نشت جفتم احوال پرسی و ازین حرفا همش هم با اشوه و ناز حرف میزد منم یه حالی شده بودم ازم پرسید زندگی متاهلی چطوره خوش میگزره؟ منم گفتم خدارو شکر چه کنم یه طور میگزرونمش گفت چطور ؟ گفتم زنم گفت مگه زنت برات کم میزاره گفتم طوری که میخوام نیست گفت چطور ؟ گفتم خجالت میکشم درست نیست بگم گفت بگو راحت باش منو مثل دوست دخترت بدون گفتم که تو دختر نیستی یکم ناراحت شد گفتم ببخشید گفت اشکال نداره درسته بچه دارم ولی چهار ساله شوهر ندارم چه فرقی میکنم منم دلداری دادم دستمو گزاشتم روی رونش چقدر گرم بود گفتم اون آشغال قدر این همه زیبایی رو نمیدونه یه لحظه خوشحال شد دستشو رو دستم گزاشت گفت جدی میگی گفتم آره تو خیلی زیبا وجذابی هر مردی دوست داره مثل تورو داشته باشه گفت هرمردی گفتم آره گفت حتی تو گفتم آره همینطور نوازشش میکردم دوباره منو بوسیید گفت پاشو تلوزیون نصب کن وقت نداریم گفتم وقت چیرو نداریم نشتستیم هنوز گفت پاشو دیگه ابزار اوردم کمکم میکرد تا نصب کنم من از سمت خودم تلویزیونو جا انداختم رفتم سمتش که تلوزیون رو نگه داشته بود ازپشت خودمو مالوندم بهش اونم ازخداش بود واکنش نشون نمیداد اینبار کیر شق شدمو مالوندم به پهلوی رونش قشنگ برامدگی کیرمو حس میکردو حال میکرد دستمو از پشت سرش رد کردم تلوزیون رو گرفتم دیگه پشتش کامل تو بغلم بود چاک کونش چسبیده به کیرم دستام رو قشنگ بغل پستونای بزرگش میمالوندم اونم داشت حال میکرد تا حالا بدنامون اینقدر بهم تماس نداشت گفتمش لیلا من گرفتمش میتونی بری کنار تو همون حالت چرخید با چرخیدنش پستونای بزرگش خوردبه سینم و منو یکم به سمت عقب هول داد منم برای اینکه تلوزیون از دستم نیفته خودمو تو همون حالت نگه داشتم یکم رفتم جلوتر که تسلط بیشتری داشته باشم گفتم لیلا زود برو کنار تلوزیون نیفته دهن تو دهن نفس تو نفس بودیم سینه ای نیمه لختش روبه روم بود یکم سرمو خم میکردم میتونستم لیسشون بزنم با یه لحن سکسی و شوخ گفت نمیشه بمونم گفتم تلوزیون از دستم میفته همینطور که سینهای بزرگش چسبیده بود بهم و نرمیشون و حس میکردم خودشو کشیدرو بدنم روبه پایین پستونای سکسی و نرمشو رسیده بودن به کیرم ملیده میشدن بهش و وقتی صورتش رسیده بود به کیرم منم همون موقع کیرمو هول دادم سمت صورتش که یعنی خواستم تعادلمو حفظ کنم کیرم داشت منفجر میشد قد صورتش شده بود کامل صورتشو روی کیرم حس میکردم با یه لحن ملایم زنونه گفت ایییی میلاد یواش منم همون لحظه تلوزیون رو جا انداختم و کنار کشیدم و با خوشحالی و غرور گفتم تموم شد برگشتم عقب دیدم شلوارک لیلا از سمت کسش خیس شده بود رنگش زرد که بود واضح بود داشت از شدت شهوت میمورد معلوم بود تشنه کیره اونم کیییییرم یه دفعه اومد بغلم کرد و خودشو محکم چسبوند بهم و عطر سکسیش و پستوناش داشت دیونم میکرد که صورتشو عقب شکید و گفت ممنونم میلاد خیلی دوست دارم منم گفتم منم خیلی دوست دارم رخ تو رخ شدیم که دیدم چشاشو بستو لباشو اورد جلو منم نفسم بند اومده بود چشامو بستم لباشو بوسیدم عجب چیزی بود لباش نرررررررم دهنش طعم توت فرنگی میداد هموم حالت یک دقیقه وحشیانه لبای همو میخوردیم توی دنیای عجیبی بودیم من به خودم اومدم طاقت نیوردم گیره سوتینشو باز کردم و وحشیاینه تاپشو پاره کردم تشنه پستوناشم
یههو پستوناش ریخت بیرون پستون سایز ۹۵ رو فرم خداااااا عجب رنگی داشتن سفیییییید حاله قهوه ایی روشن ممه سیخ شده دیونه شده بودم لباشو میخوردمو بردمش سمت تخت خوابش توی اتاق خواب هولش دادم روی تخت و افتادم روی پستوناش و با ولع شدید میخوردم ۵ دقیقه فقط پستوناشو میخوردم به نوبت سیر نمیشدم ازشون کبود شده بودن میگفت بسه من کیر میخوام دارم میسوزم راست میگفت شدت شهوت ولذت خورده شدن پستوناش وجودشو سوزونده بود از کسش همینطور آب میریخت گفتم کس نگو نمیدونی چند ساله تو کف این پستوناتم گفت اینا مال خودتن دیگه بیا منو بکن دارم میمیرم دیگهههههه دستم بردم سمت کسش لزج لزج بود باهش ور میرفتم ایستادم شلوارمو کندم پیرهنمو کندم اونم شلوارک خیسشو کندم شرتمو خودش برام کند کیرمو که ید کفش برید گفت جووووووووون جاش فقط تو کسمه ( سایز کیرم ۱۶ سانت و کلفت رنگش قهوا ایی تیره زنم خیلی ازش راضیه )
گفتم بیا برام بخورش اومد خورد گفت اولین بارشه منم خیلی دوست داشتم عقده ایی شده بودم چون زنم کیرمو نمیخود سرشو گرفتم و موهشو گرفتم و کیرمو تو حلقش باشدت میکردم صورت خیس آب دهنش شده بود گزاشتم چند ثانیه استراحت کنه و میگفت کیییییییر میخوام بیا کسمو بگاااااا گفتم اگه خوب برام بخوری منم سریع میرم سمت کست اونم خیلی خوب میخورد دراز کشیدم روی تخت حالت ۶۹ شدیم اون کیرمو میخورد منم کسشو شروع کردم به خوردم عجب کلوچه ایی بود ورم کرده صورتی خیس خیس داغ داغ کسشو میخوردم و آهو ناله میکرد میگفت بخووووور بخووووور دهنمو چسبوندم و چوچولشو مک میزدم که خودشو بالا پایین میکرد انگاه روحش داره از بدنش جدا میشه که همون موقع ارضا شد سریع پا شدم لنگاشو باز کردم کیرمو روی کسش بازی میدادم تا دیونش کنم داد میزد میلاد جررررررررم بده زود باش التماست میکنم گفتم چی میخوای گفت کییییییییرتو کیرمو گذاشتم دم سوراخش هول دادم داخل کیرم داشت میسوخت تننننننننننگ و داااااااغ شروع کردم تلمبه زدن منم که تاخیری خورده بودم ۲ دقیقه بعد بدنش لرزید دوباره ارضا شد کیرمو کشیدم بیرون افتادم به خوردن پستونای گندش و لباش و گردنش بی حال شده زود یه چک کوچیک زدم به صورتش گفتم بازم کارت دارم چندسال تو کفتم تموم نشده هنوز اونم گفت منم از خدامه چند سال کیر ندیدم منو بکککککککن زود بااااااش بازم میخواااااااام کیرتو بکن تو کسم پستوناش کبود شده بود داد میزد بسه کییییر میخواااااام حالت داگیش کردمو کونشه به بالا قوس داد و کردم تو کسش و تند تند تلمبه میزدم داد میزد جرررررررررم بده خیلی دوست دارم بکن تورو خدا بکن اره بکن بکن منم تند ترش کردم از پستوناش گرفتمش دوباره ارضا شد افتاد رو تخت گفتم من هنوز نیومدم برام ساک بزن پر از شهوت شده بود کیرمو وحشیانه گرفت و ساک میزد لعنتی چقدر خوب میزد گفتم آبم داره میاد بادست اوکی داد و کیرمو تو حلقش کرده بودم که نصفش ریخت تو حلقش و یه لحظه خفه شد کیرمو از وهنش در اورد خوابوندمش روی تخت و بغلش کردم و گردنشو میخوردم و با پستوناش ور میرفتم با کسش بازی میکردم گفت ممنونم عشقم عجب سکسی بود تا حالا اینطور تجربه نکرده بدم خیلی وقته منتظر چنین سکسی بودم منو میبوسید فقط گفت من دیگه زن دومتم میخوام همیشه بیای منو بگایی منم گفتم من از ۱۸ سالگی دوست داشتم بکنمت .پاشدیم رفتیم حموم اونجا هم زیر دوش کلی حال داد لباس پوشیدم ازش خواستم سارارو برام اوکی کنه با اون هم برنامه داشته باشم که ازم قول گرفت به شرطی که اول اونو تامین کنم دیگه ممکن بود خاله برسه منم رفتم خونه از اون موقع تقریبا هفته ایی یک بار بعضی موقع دوبار در هفته میکردمش و تا الان دادمه داره برناممون
ببخشید بابت غلط انشایی اولین داستانیه که مینویسم امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: میلا


👍 27
👎 11
105901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

926290
2023-05-04 00:36:33 +0330 +0330

نوش جونت
گوشت بشه بچسبه به کیرت

1 ❤️

926292
2023-05-04 00:38:20 +0330 +0330

اینجور که معلومه زنا کمرشون شلتر ازمرداس.
تو حتی اسم خودتو ته کستانت درست ننوشتی.
زنت از کیرت راضیه ولی نمیخوردش؟
وحشیانه ساک میزد ولی خوب ساک میزد ولی دفعه اولش بود؟ یه لحظه خفه شد؟
سارا کیه؟

3 ❤️

926295
2023-05-04 00:52:35 +0330 +0330

کولرای اون یکی ایران پریز داره؟ مال ما کلید داره!!!

4 ❤️

926339
2023-05-04 02:50:04 +0330 +0330

نویسنده داستان بالا نیستم ولی خدمت عزیزان باید عرض کنم کولر های گازی هم کلید دارن هم پزیز دارن هم سه شاخ . در اصطلاح فنی بهشون میگن mk. به دلایل مختلفی پریزشون از قسمت نول خراب میشه .و باید تعویض بشن .
و اما داستان.از نظر نگارشی خیلی بد نبود. از نظر روند داستان خوب بود.

3 ❤️

926351
2023-05-04 04:37:41 +0330 +0330

لاقل اسمتو درست مینوشتی :////
احیاناً لوله کش نیستی تو؟ آخه آدم فنی برقکار فرق کلید و پریز رو میدونه
اگه نویسنده های شهوانی قبل از ارسال داستانشونو بخونن و به قسمت کامنت ها فکر کنن قسم میخورم این سایت غیر از داستانای هیدن مون و بلو آیز و عقاب پیر و سامان و اساطیر و چند نفر دیگه الان داستان دیگه ای نداشت

1 ❤️

926365
2023-05-04 07:47:13 +0330 +0330

مرسی قشنگ بود

2 ❤️

926384
2023-05-04 11:17:15 +0330 +0330

ساپورت به سن و سال دخترخاله ات قد میده🤔

0 ❤️

926399
2023-05-04 13:08:43 +0330 +0330

ریدم تو نگارشت

0 ❤️

926415
2023-05-04 15:47:33 +0330 +0330

شما به غلط املایی میگید انشایی؟؟؟؟جقو؟؟

1 ❤️

926602
2023-05-06 02:54:05 +0330 +0330

جالب بود بیسواد
حداقل یکبار خودت میخوندی ببینی چه نظری زدی با این نوشتنت

0 ❤️

926681
2023-05-06 19:10:39 +0330 +0330

یه سری دیگه خیلی کصخل تشریف دارن
گیر دادن کولر کلید داره یا پریز
کانال کولر از پهنا توی کونه آدم کصشعرباف

0 ❤️

926697
2023-05-06 22:58:58 +0330 +0330

خوبه
کاش بشه منم دختر خالمو بکنم

1 ❤️

926701
2023-05-06 23:35:35 +0330 +0330

امار جقی های کستان نویس نگران کنندس
کاملا مشخصه موقع داستان داشتی جق میزدی ،با دست غیر تخصصیت تایپ کردی

کلام اخرم
همون چرخ خیاطی تو‌ ما تحتت

0 ❤️

926704
2023-05-06 23:57:02 +0330 +0330

اصرار داشت بوس ت کنه جلوی بقیه ؟ تا همونجا خوندم

0 ❤️

926759
2023-05-07 04:27:44 +0330 +0330

کولر های جنوب پریز های قوی دارن و باید تعویض بشن …
مثل کولر آبی نیست که دکمه داشته باشه …

صرفا جهت اطلاع

و در مورد نویسنده داستان … بیس کلی داستان به جنوب مثلا سمت رودان و میناب و محله نخل ناخدا میخوره ولی میتونست نگارش بهتری داشته باشه … کمی تخمی بود کاکا میلاد !

1 ❤️

931704
2023-06-06 02:26:43 +0330 +0330

مى وقت ميكنى زن خودت رو بكنى!!!

0 ❤️

938820
2023-07-21 22:32:11 +0330 +0330

داداش پریز کولر؟!!!
پریز مگه میسوزه اصلا؟!!
من برقکارم تا حالا ندیدم پریز بسوزه

0 ❤️

943655
2023-08-22 17:14:19 +0330 +0330

نمیدونستم کولر پریز داره.خاک تو سرتون.هر کدوم داسنان نوشتید قرص خوردین.یعنی یه مرد بکن تو شما پیدا نمیشه؟؟؟؟؟؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها