ددی و ملانی یک لیتل گرل واقعی (۱)

1403/03/10

**من 40 سالمه اینجا واسه سرگرمی نیومدم ولی داستان نویسی رو دوست دارم میخوام که بخونین و نظر بدین و این ماجرا مربوط به حدود یه یک ماهه پیش **

عاشق رابطه با زنهای متاهلم و به خاطر مشکلات عاطفی یا سکسی که با شوهرشون دارن و برام قابل درکه خیلی راحت ترو زودتر باهاشون ارتباط میگیرم و صحبت کنم تا دخترای تینیجر
توی همین سایت یا اینستاگرام با خیلی ها اشنا شدمو حضوری یا مجازی بدون توقعی ازم باهم رابطه داشتیم یا دوستای خوبی واسه هم شدیم و هنوزم باهم حالو احوالو داریم . بعدا چندتا از ماجراهای جذاب آشنایی و رابطه هارو اینجا حالت داستان مینویسم . اما از یک چیز دیگه هم خیلی خوشم میومده و اون ددی بودن برای دخترهای لیتل هست. از اون مدلا که عاشق خوردن پستونکو شیشه شیرن یا دوست دارن که پوشک بشن .حس وابستگیشون و کنترلی که روشون میتونم داشته باشم برام از خود سکس جذابتر .ولی توی دوران متاهلی این مدل پارتنر, نگهداریش سخته چون برعکس زنهای متاهل که خودشونم محدودیت دارن و بیشتر برای رابطه جنسی باهات ارتباط میگیرن , لیتل ها خیلی توجه میخوان و وقت زیادی باید براشون بزاری که امکان پذیر نیست تقریبا.
همیشه دلم میخواست به خاطر گرایشاتی که دارم ددی یکی ازین دخترا باشم ولی خب میگم که سخت بود . بجز بحث سکس و لذت رابطه با این مدل دخترا باید درست مثل یک بچه 2 تا 8 ساله باهاشون رفتار بشه تا آسیب نبینن باید بلد باشی چطور رفتار کنی تا هم بهشون حس امنیت بدی هم یک لیتل فرمانبرو مطیع داشته باشی چون تا ازت امنیت نگیرن سرکشو یاغی میمونن و حتی خیانت میکنن .اما یک لیتل مطیع از هر زن متاهلی وفادار تره . از همه مهمتر اینکه طوری رفتار کنی که توی رابطه اذیت نشن چون به خاطر روحیاتشون خیلی سریع افسردگی میگیرن . باید درست مثل بچه خودت باشن برات .حتی همون رابطه مستر اسلیو هم باید با توافق دو طرف باشه . اینا که دیگه فقط دخترای مثلا بزرگن با روحیات بچه گانه.

** درکش شاید برای یه عده که فقط ب فکر خالی کردن کمرشونن و میرن تو این مدل رابطه سخته باشه البته و به حرفم بخندن.**

به خاطر گرایشی که داشتم چندباری در اینستاگرام توی پیج هایی که لباس و وسایل این مدلی و کیوت رو میفروختن مثل گوش و دم یا شورت سوتین های فانتزی دنبال همچین سوژه هایی گشتم یه مدت با چند نفر آشنا شدم با این که از نظر جنسی خیلی هات بودن شاید بلندتر از یک زن متاهل و البته آزادتر در حدی که مرتب برام ویدیو های سکسی خود ارضایشون یا حموم رفتنشونو میفرستادن ولی نمیتونستم باهاشون ارتباط بگیرم چون حس میکردم رفتاراشون فیکه و دنبال تیغ زدن هستن. تا این که 8 ماه پیش اخرای شهریور پارسال توی اینستا با ملانی آشنا شدم یه دختر 22 ساله شمالی فوق کیوت و خوشگل با روحیات قشنگ . زیر یک پست دم روباه کامنت گذاشته بود که دوست داره داشته باشش و بهش دایرکت دادم .دو سه روز اول توی چت واسه این که منو تست کنه به شدت لجبازی داشت و مثل لیتل برت ها سرکشی می کرد .اما من بخاطر علاقم به این موضوع مطلب زیاد خونده بودم و رفتار با لیتل هارو خوب میشناسم .وقتی صبرو تحمل منو دید شروع کرد به ارتباط گرفتن باهام . از روز اول همو بیبی و ددی صدا میکردیم . برعکس اکثر دخترای تینیجر که دنبال یه پسر بچه میگردن ملانی بیشتر از رفتارام خوشش اومده بود . هربار میگفتم اختلاف سنمون اذیتت نمیکنه میگفت تو ددی دیگه باید بزرگ باشی . بیشتر که پیش رفت متوجه شدم خودش هم یه پیج داره که ازین محصولات درست میکنه و یا از چین و دبی وارد میکنه و اون پیجی که کامنت گذاشته بود مال دوستش بوده . بهترین حالت ممکن بود چون همه اون لباسایی که خوشم میومد و واسه bdsm بود یا درست می کرد یا خودش وارد میکرد . شدیدا بهم وابسته شده بود و نکته مهمشم این بود که تاحالا با کسی رابطه نداشت .یعنی بکر بکر بود و نابلد . میتونستم به سلیقه خودم اموزشش بدمو بشه همون چیزی که میخوام . تو این مدت اختلاف منو زنم هم بالا گرفت و تصمیم به جدایی گرفتیم . واسه همین به ملانی پیشنهاد دادم چند وقت دیگه بیاد پیش من زندگی کنه و اونم به خاطر اختلاف نظرهایی که با مامانش داشت و علاقه و وابستگی زیادش به من قبول کرد .فقط گفت باید اول خونوادشو آماده این تصمیم بکنه . زیاد دختر هاتی به نظر نمی رسید برخلاف بقیه که خیلی حشری بودن این کاملا روحیه بچه گونه داشت و میگفت من 5 سالمه توی صحبت کردن یا چت هم همون مدلی بچگونه حرف میزد . همش دنبال شکلاتو پاستیل و این چیزا بود یا بعضی شبا که خانومم خونه پدرش بود میگفت براش قصه بگم تا بخوابه درست مثل یک بچه. آخر هفته ها که خونه تنها بودم باهم ویدیو کال میکردیمو شورت سوتین خوشگل رو برام می پوشید و کلی ذوق میکرد وقتی قربون صدقش میرفتم منم ازش میخواستم که کم کم لخت بشه و بدنشو نشونم بده تا خجالتش بریزه . تو این مدت براش اینترنتی خوراکی و عروسک میگرفتم یا اگه لباس سکسی قشنگی ب چشمم میخورد پولشو براش میریختمو بهش میگفتم واسه خودش بخره تا برام بپوشه. دیگه کامل در اختیارم شده بود . میگفت تو صاحب منی و روح جسمم مال توئه .ولی دیگه چتو ویدیو کال جوابگو نبود دلش میخواست زودتر همو ببینیم و کمی بهانه گیر شده بود.منم میخواستم شرایطی جور بشه که برم ببینمش اما از هم دور بودیم. بعد از جدایی از زنم که نزدیکای عید بود . برای فرار از شر چرندیات فکو فامیل و نزدیک شدن به ملانی تصمیم گرفتم چند ماهی بیام ویلایی که تو شمال داشتیم .وسیله هامو جمع کردمو اومدم چالوس . صبح که ملانی طبق معمول بهم پیام داد و صبح بخیر ددیشو گفت و یدونه عکس با صورت خوابالودش برام فرستاد بهش گفتم که اومدم شمال انقد ذوق کرده بود که نمیدونست چیکار کنه . قرار گذاشتیم که اونم بیاد پیش من چند روزی . قبل اومدنش چک کردیم که کدوم لباساشو بیاره که برام بپوشه و منم که داداشم تازه فروشگاه لباس زیرشو جم کرده بود و کلی چیزای خوشگل اورده بود خونه یک روز رفتمو کلی کاستوم های سکسیو شورت سوتین خوشگل از توش پیدا کردمو بردم براش .
ملانی یه دربستی گرفتو بهش لوکیشن دادمو از یه شهری نزدیکای چالوس اومد پیش من . درو که باز کردمو منو دید یه طوری بغلم کرد که خودم باورم نشد چطوری میشه انقد بهم وابسته شده باشه . همینطور که دستاش دور گردن و پاهاش دور کمرم حلقه بود کلی لب گرفتم ازشو بوسش کردم . تیپش خیلی بامزه بود .یه کاپشن لی صورتی کوتاه یه جین مام استایل تیشرت و کفش سفید که رو هر دوش عکس خرگوش بود با بندای صورتی .و موهای بلندش که ریخته بود روی صورتش . همینطور که تو بغلم بود و لب میگرفتیم آوردمش تو اتاق که بهش عیدی و کادوهاشو بدم. یک عروسک خرگوشی که خیلی دلش میخواست ازم خواسته بود . کلی پاستیل و لباس زیرای کیوتی که همش صورتی بود .دوباره ذوق کرد و پرید بغلم و گفت تو بهترین بابای دنیایی . بعد گفت حالا نوبت منه . یک کتاب قصه که شب براش بخونم یک کیف چرم که خودش درست کرده بود با یک تابلو نقاشی که خودش کشیده بود با عکس سالیون و اون دختر کوچولوعه توی بغلش . که اول آشناییمون برام کشیده بود و نماد منو خودش بود . دختر هنرمندی بود تقریبا از همه چی سر رشته داشت . حتی چند تا ساز بلد بود که بزنه و ورزشکار حرفه ای بود و انعطاف بدی عجیبی داشت . برای اون سن و سال و مقایسش با خیلیا کاملا دختر مستقل و موفقی بود . که این برام خاصش میکرد
شالش که رو شونش بود و برداشتم کاپشنشو در اوردم و تو بغل هم دراز کشیدیم . بعد گفت بابایی مثل اون حرفا ک بهم تو تلفن میگفتی که دوس داری دستمالیم کنی همونجوری میخوام . منم به پشت بغلش کردمو دستمو بردم زیر لباسش . خیلی سینه های نرمو کوچیکی داشت واقعا حس مالکیت میکردم بهش .
یکم گوشاشو خوردم پشتشو ناخن کشیدم واقعا داشت لذت میبرد همیشه میگفت خیلی دوست دارم تو اولین مردی هستی که قراره بدنمو بهش بدم و یه وقتا بهم میگفت صاحب من .بلند شدم لباس و سوتینشو در آوردم .شلوارم همینطور. لکه آب روی شورتش که از شهوتی شدنش بود خیلی حشریم کرد یکم خیسی شورتشو لیسیدم . بااین که اندامو ریزی داشت کصش تپل بود که از زیر شورت خیلی نمای قشنگی میداد . بعد شورتشم دراوردمو برعکسش کردمو جای کصشو دوباره لسیدیمو بو کردم . رفتم سراغ خوردن کصش . بهم گفته بود ازدواج رو دوست نداره و دلش میخواد من پردشو بزنم ولی دفعه اولی که اومدم پیشت نه . کل تایمی که با کصش بازی میکردمو میخوردم نگاهم بهش بود که چشاشو بسته بود و لباشو روی هم فشار میداد . کم کم صدای نفس نفس زدناش بلند شدو ناله های ارومش به گوشم میخورد . واقعا دیدن و خوردن یه کس تینیجری لذت داره . توی همون حالی که داشت دستشو گرفتمو بردم تو شلوارم که هم لذت جفتمون بیشتر بشه هم این که عادت کنه . قبلا ویدیو کال سکسی داشتیم با هم و همیشه میگفت عاشق سوراخشمو هر وقت حشری میشد میگفت عکس سوراخ کیرمو میخوام . بعد ازین که حسابی کصشو خوردم حس کردم هنوز اونجوری که میخوام حشری نشدم لباسامو در اوردم و نشستم وسط پاش کیرمو روی چاکش میکشیدم . حس میکردم یکم نگرانه ک پردشو بزنم . بوسیدمش صورتشو ناز کردم و گفتم تا وقتی که تو بخوای این کارو نمیکنم.خیالت راحت باشه . رو زانو نشستم و پاهاشو ضربدری انداختم دور گردنم بهش لاپایی میزدم و ملانی هنوز داشت لذت میبرد . خوابیدم رو تخت گفتم بیا پستونکتو بخور . اونم گفت پستونک میمی هاته اون شیشه شیره و شروع کرد به لیسیدن کل بدنم . اخه پت گربه داشت و لیس زدنو نوازشو دوست داشت . حسابی لیسم زد مخصوصا نوک سینه هامو کیرمو تو دستم گرفتم گفتم نوبت اینه . اومد کنارم دو زانو نشست خم شد گرفت تو دستشو اول زیرشو لیس زد و تخمامو .
بعد سوراخشو زبون زد و خیسی سر کیرمو لیسید و شروع کرد ساک زدن . معلوم بود هیچی بلد نیست . بهش میگفتم و اون انجام میداد ساک زدنش که تموم شد خواستم از کون بکنمش بدن برخلاف جسته ریزش بدن قشنگی داشت و یه کون خوشکل که هر بار سر به سرش میزاشتم تهدیدش این بود که بهت نمیدمش دیگه چون میدونست که چقدر خوشم میاد ازش . خابوندمش روی تختو کونش باز کردم شروع کردم لیسیدن و انگشت کردن کونش که تا یکم باز بشه . سر کیر من خیلی بزرگه نوک تیز نیست که راحت تو هر سوراخی بره و واقعا یکی از مشکلاتم زمان کون کردن همینه چون انقد واسه جا کردنش کیرمو اینور اونور میخوره و دستمالی میشه که اگه هم توش بره انقدر تحریک شدم قبلش که نمیتونم طولانی تلمبه بزنم . یه تف انداختم تو سوراخ کونشو هر چقدر سعی کردم نشد بره تو . دوباره دراز کشیدم اوردم روی کیرم نشوندمش و گفتم که باید چکار کنه .اونم شروع کرد سر دادن کصش روی کیر من .قبلا بهش گفته بودم که از بازی کردن با بدن خودش لذت میبرم . اونم همینطوری که کصشو روی کیرم حرکت میداد شروع کرد به مالیدن سینه هاش .
چند بار جابجاش کردم تا بهترین حالت ممکنو روی کیرم پیدا کنم .اونم دوباره با این کارا حشری شده بود. اه نالش در اومده بود منم با ناله های اون حسابی تحریک شده بودمو داشت ابم میومد . چندتا دستمال کاغذی بهش دادمو گفتم بگیره جلو سوراخش که آبم نپاشه جایی. اونم مرتب میگفت بابایی داره ابش میاد من بخورم .بابایی آبتو میخام . تا این که ارضا شدمو آبم ریخت لای دستمال.
دستمالا رو انداختم ی گوشه دستشو گرفتمو از رو خودم برش داشتم کیرم کم کم داشت کوچیک میشد . لای موهای شکمم پر آب بود . بهش گفتم شکمم لیس بزن تمیز بشه . اونم مثل گربه ها میو میو میکردو اب روی بدنمو لیس میزد . از سوراخ کیرم که دوباره شق شده یکم اب زده بود بیرون . با ذوق گفت اخ جون بازم اب بابایی . بهش یاد دادم که چطوری آبی که هنوز توش مونده رو با فشار دادن در بیاره . دو دستی گرفت تو دستاشو ب سمت بالا می کشید و مک میزد . با این که نکرده بودمش ولی خیلی بهم حال داد. چون تمام اون لذتایی که از سکس با یه لیتل میخواستمو بهم داد . همین بلد نبودنش یا ترسو اضطراب قبل اطمینانی که بهش دادم حتی همین ک میدونستم قرار نیست بکنمش بازم برام جذاب بود و حس کنترل گریمو ارضا میکرد. یکم سرشو گذاشت رو سینمو گفت بابایی راضی بودی ازم ؟ اخه اون اوایل که نمیتونست تو چت حشریم کنه عصبیم میکرد و دعواش میکردم و خیلی از عصبانی شدنم می ترسید . بهش گفتم اره بیبی تو خیلی سکسی هستی . اونم گفت خوشحالم تو بابامی .
بعد یه کم ناز و نوازش دیگه ساعتو نگاه کردمو دیدم وقت شامه از 5 که اومده بود پیشم تا 8 ماه 3 ساعت داشتیم با هم ور میرفتیم . بهش گفتم بره برنج درست کنه منم رفتم سراغ زغال و جوجه .

ملانی بجز اون چند ساعتی که الان تعریف کردم دو روز دیگه پیشم بود حموم بردمش پوشکش کردم و ازش خواستم پوشکشو خیس کنه , دمو گوش گربه ای بزاره و با لباسایی که براش اوردم دونه دونه بپوشه فشن شو کنه برام و کلی از فانتزیای سکسی دیگم

اگه از داستان خوشتون اومد و دوست دارین باقیشم بنویسم حتما با کامنت و لایک هاتون بهم بگید . چون همین داستان نوشتنش 3 ساعت وقت گرفت ازم. مرسی

تمام داستانهایی که با اسم slash1100 که اسم اکانتم هست گذاشته میشه قسمتی از زندگی واقعیم هست که براتون مینویسم

نوشته: slash1100

ادامه...


👍 22
👎 4
18001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

985787
2024-05-30 23:48:48 +0330 +0330

داستان قشنگی بود

1 ❤️

985813
2024-05-31 02:21:10 +0330 +0330

manam fantezim shibihe hamine

1 ❤️

985816
2024-05-31 02:38:34 +0330 +0330

خب همین slash1100 رو تگ کن روی داستانهات چه کاریه که بگیریم یکی یکی داستانا رو بجوریم ببینیم یوزرت پای کدوم داستان هستش!!! 😐

2 ❤️

985834
2024-05-31 05:33:43 +0330 +0330

پدوفیلی ؟

1 ❤️

985859
2024-05-31 10:08:39 +0330 +0330

درکش شاید برای یه عده که فقط ب فکر خالی کردن کمرشونن و میرن تو این مدل رابطه سخته باشه البته و به حرفم بخندن.
نکته این نوع روابط همینه .

2 ❤️

985881
2024-05-31 16:54:03 +0330 +0330

منم خوشم اومد دست به قلمتم خوبه …

1 ❤️

985883
2024-05-31 17:15:01 +0330 +0330

تو بلاد کفر به این جو. آدما مبگن پدوفیل و یه دونه از این داستانا برا صاحبش تا سی سال زندان به ارمغان میاره و همچنین برا صاحب سایت منتشر کننده.

1 ❤️

985966
2024-06-01 04:18:52 +0330 +0330

جناب bokon1972 یه چی گفتی که یه چی گفته باشی!!! 😏
اگه خوب دقت میکردی میفهمیدی که دختره ۲۲سالش بوده و فقط ادای لیتل رو در میاورده‌.‌‌… 😑

1 ❤️

986014
2024-06-01 14:51:08 +0330 +0330

داستانت عالی بود راستش حسودیم شد بهت😅
دلم خاست

1 ❤️

986054
2024-06-02 00:40:01 +0330 +0330

خدا شانس بده

1 ❤️

986180
2024-06-03 03:47:11 +0330 +0330

اکانتم بیخود پرید . اوکی شد قسمت دوم میزارم

0 ❤️

987548
2024-06-13 17:14:01 +0330 +0330

قسمت دوم وقت کردم نوشتم امروز میفرستم امیدوارم زود بیاد بیرون

1 ❤️

987611
2024-06-14 02:51:10 +0330 +0330

slash1100 کو‌ پ آپ نشده که!

1 ❤️

987650
2024-06-14 13:21:26 +0330 +0330

عزیزم دست من که نیس . دو روزه فرستادم معمولا یک هفته زمان میبره تا در بیاد

0 ❤️

988810
2024-06-23 22:13:52 +0330 +0330

خوب بود

1 ❤️