سلام اسمم رامینه ۱۷ سالمه این داستان که مینویسم مر بوط به پارساله من یه پسر خاله خیلی سکسی دارم که از یه دختر بهتره بدن برنزه و بدون مو با یه کون قلمبه عالی که از رو شلوارم ادم رو تحریک میکنه با لب های درشت و صورتی و چون ۱۴ سالشه هنوز صورتش نرم و عالیه به قول گفتنی ۲ پره گوشت داره بدنش نرمه و خواستنی
پارسال عروسی خواهرش بود و ما رفنه بودیم اونجا سر شب بایکی از بچه های همسایه دعواش شد و منم که دور بودم تا اومدم برم جداشون کردن بعد دعوا از کنار سره رد میشدم که شنیدم به اون رفیقش میگفت یادش رفنه تو خونشون از سوراخ میکردیمش منم یهو کیرم زد بالا د چون اون شب قرار بود اونجا بمونیم رفتم تو فکر کردنش شب به بهونه اینکه جا کمه رفتم جامو کنارش انداختم و خوابیدم یکم که گذشت بحث دعوا و حرف پسره رو انداختم وسط اول جا خورد و زد زیرش ولی بعد که گفتم مگه چیه خیلیا دادن قبول کرد منم به شوخی دستم گذاشتم رو پاش و گفتم اشکال نداره واای رونش خیلی نرم بود منم دستمو بر نداشتم و هی به شوخی دستمالیش کرد دیدم چیزی نمیگه دستمو بردم بالا کیرشو گرفتم شق بود ولی خیلی کوچولو بود یکم مالیدم و بهش گفتم مال منم تو بگیر گرفت و با تعجب گفت چه بزرگه گفتم میخوای ببینیش چیزی نگفت دوباره پرسیدم گفت اینجا که نمیشه گفتم پس چیکار کنیم گفت بیا بریم تو انباری گفت باشه پاشد رفت تو حیاط ۵مین بعد من رفتم دیدم رفته تو انباری نشسته رو صندوقا رفتم کنارش نشستم و دستشو گذاشتم رو کیرم و گفتم درش بیار اونم درش اورد و گفتم میخوریش اولش گفت نه ولی اصرار کردم قبول کرد وااای مثل جنده ها میخورد تا ته کرده بود تو دهنش و تو حلقی میزد کیرشو میپیچوند دورش درش میورد و لیسش میزد کلاهشو مک میز دیگه داشتم از لذت بال در میوردم شروع کرد تخمامو لیس زدن و خوردن که یهو گفت میشه بکنی منم از خدا خواسته قبول کردم شلوارشو که کند شاااخ دروردم از تعجب یه کون خوش فرم و خوشگل با سوراخ صورتی که باز و بسته میشد بی اختیار نشستم و شروع کرد سوراخشو خوردن واای یه سوراخ داغ و خوشمزه وقتی لیسش میزدم از شدت لذت اه میکشید یکم که لیسش زدم بلند شدم و گذاشتم لاپاهاش یکم تقه زدم گفت بکن توش منم از خدا خواسته با یه حرکت تا تخمام کردم توش یه اه بلند کشید و قمبل کرد و منم تقه میزدم گفت محکم برن بی بخار اینو که گفت فهمیدم کووووونیه بد جور شروع کردم محکم تا دسته زدن تو کونش اونم اه و ناله میکرد خم شدم روش و شروع کردم سینه هاشو مالیدم همینجوری که میکردم دستشو برد پشتش و خایه هامو گرفت و شروع کرد به مالیدنشون وااای تا حالا اینجوری حال نکرده بودم داشت ابم میومد بش گفتم گفت یکم بیشتر طولش بده منم اروم اروم کردمش دیدم داره جغ میزنه گفت ابت که خواست بیاد تا ته بکن تو منم شرو عکردم به محکم کردن و تا ابم خواست بیاد تا ته کردم تو کونش دیدم یه اه کشید و ابش پاااشید فهمیدم خیلی لذت برده بعدشم خودمونو پاک کردیم و رفتیم از اون شب به بعد هر وقت میبینمش میکنمش
داستان واقعیت ندارد
امیدوارم لذت برده باشین
نوشته: Gay boy
خو معلومه ک واقعیت نداره آخه سگم ایدزیه سیاهه افغانیم ب این مفتی نمیده ک این داد
خیلی خوشحالم که داستان واقعیت ندارد،ولی کسکش جان،چرا طرف باید یه پسر چهارده ساله باشه که به قول خودت از جنده حرفه ای تر باشه؟چرا فانتزی مغز مریض و کثیفت اینه؟
واقعا این روزا چه خبره؟تو داستان های مثلا گی همش مفعول زیر سن قانونیه،خودش میاد بده،فاعل هم شونزده،هفده سالشه!یعنی مغز ایرانیا اینقدر کثیفه؟یعنی فانتزی های ملت از زن رسیده به پسر بچه؟واقعا که شرم اوره!اونوقت بهم میگن چرا اینقدر به اینا فحش میدم!میخواین از این ادم نماها تعریف کنم؟بیخیال چرندیاتشون که باعث میشه این ویروس پدوفیلی شیوع پیدا کنه بشم؟
دیسلایک اول…
سلام
نویسنده داستانم
امیدوارم یه سریا فهمشون ببرن بالا
عزیزم داستان تگ فانتزی داری
میدونی فاننزی ینی چی؟؟
نویسنده محترم داستان،هر فانتزی که نباید بنویسی!وقتی میگم داری سعی میکنی به همچین چیزی وجهه بدی قبول کن!جواب منم بده،چرا تو فانتزی شما باس یه پسربچه چهارده ساله،به یه نوجوون هفده ساله بیاد و کون بده،از جنده هم حرفه ای تر باشه؟
قربونت تو برم شما یه سر تو داستان ها نظرات بندازی میفهمی چرا باید زیر سن قانونی باشه کسی که مینویسه باید باب میل خواننده بنویسه
من نمیگم داستان بدون عیبه ولی شمام نقد بیجا میکنید
یعنی تو میگی گی هستی،ولی داستان با مضمون پدوفیلی مینویسی تا یه مشت جقی و کونی رو راضی کنی؟اینا گی نیسن،کون کونک بازیه و از نظر خیلی از نویسنده ها محکوم،به نظرم بهتره خودتم یه نگاه مجدد به کامنت های زیر داستان ها بندازی
من کی داستان پدوفیلی و کودک ازاری نوشتم؟؟؟؟اخه این چه حرفیه شما میزنی؟؟من فقط دوتا داستان با توجه به کامنت بقیه داستان ها نوشتم که میگفتن کوتاهه یا توصیفش کمه اگه داستان احساسی هم بنویسم یه مشت هموفوب میان چرت میگن نمیشه همه رو راضی نگه داشت
پسرم،تو کل دنیا ادم زیر 16 سال بچه حساب میشم و رابطه باهاش جرم،برای همین انقدر حساسم،چون توصیفات سکسی تو داستانت زیاده و تو ایران هم ادم مذیض زیاده،فکر کن با همین داستان تو ممکنه به یک یا چند نفر تجاوز بشه،شاید باورش برات سخت باشه ولی حقیقت داره…
اینو خودمم قبول دارم در مورد سن حق با شماس ولی توصیفات باید تو هر داستان سکسی باشه
ممنونم. زیبا بود.