زیر درخت آلبالو

1400/08/01

سلام به همه جقی ها و بقیه 😎
داستان من یه کم طولانیه که سانسورش کردم شد این :
یک روز با همه فامیل رفته بودیم باغ تا خستگی هفته رو از روح و جان برهانیم و یه کم دور هم جمع باشیم از اوونجایی که من با زندایی م چندین سال رابطه دارم قرار شد دختر عموی دایی م برام جور کنه که تریسام بزنیم اونا هم تو همون کوچه باغ که ما توش باغ داریم باغ دارن و از قضا اونجا بودن و تو اینستا هم با هم چت میکردیم اسم اون خانم معصومه هست بهش میگن مصی خانم یک زن 43 ساله تپل سفید قد متوسط سینه های درشت باسن بزرگ به عرض نه گوشتی و سفت پاهای همیشه لاک زده ناخنای دست کشیده خلاصه کسیه برای خودش من رفته بودم تو نخ مصی و الی هم خبر داشت از اونجایی که اونا یک گروه واتس آپ زنانه دارن و کل زنای فامیل ریختن توش کسشعر میزارن مصی با الی هم کلام میشه و باهم رابطه برقرار میکنن و مصی تو اینستا یه پیج سکسی داشته که خودش اونجا عضو بوده و دوستای زیادی پیدا کرده بوده و الی هم خبر دار میشه و اونم میبره اونجا و یک شب من هم تو اینستا کس چرخ میزدم که زندایی پیام داد بیداری گفتم نه خوابم گوشیم حشری شده رفته تو لایو که چند تا چرت و پرت دیگه و الی گفت شهاب مصی تو لایو فلان پیج داره پیام میزاره بریم اونجا منم که منتظر جرقه پریدیم تو اون لایو که دیدیم بله مصی خانم هم اونجا هستن و دارن حرف میزنن من رفتم تو دایرکت و بهش پیام دادم مصی خانم شما اینجا چیکار میکنید که یهو از لایو رفت و افلاین شد منم که ریده بودم الی هم که از دستم عصبانی اونم افلاین شد حاجیتون موند و سالار بی صاحب خلاصه فردا شد من رفتم سر کار که یه شماره ایرانسل زنگ زد رو گوشی م و من اول جواب ندادم دیدم پیام داد اقا شهاب منم مصی جواب بده کار دارم من هم خودم بهش زنگیدم و حرف زدیم و گفت بابات اون شب تروخدا چیزی نگی من ابرو دارم فلان بهمان که من هم رد دادم و گفتم من اصلا چیزی ندیدم مصی خانم خوش باش منم ببر هر جا میری که مصی خنده زنانه ای کرد که ابم میخواست بیاد و گفت تو چرا تو که دوست دختر زیاد داری منم زر زر که نه و فلان و اینا خلاصه قرار شد شب بریم لایو ستاره و ریحانه تو اینستا معروفن که مصی زنگ زد و گفت ترو خدا رفتی چیزی نگی درباره من و گفتم باشه و به زندایی پیام دادم که الی بپر تو لایو اینم لینکش اونم امد و یه چند دقیقه کس گفتن و یه دختر دست بالا کرد و ستاره اوردش بالا دیدیم بله خانم لخته و کس نمایی برای تصویری مشتری میخواست که الی خدش گرفته بود میگفت شهاب در بیار بزن منم گفتم بیا پایین تا بزنم اونم هر هر که الان نمیشه و فلان خلاصه مصی پیام داد اهل هال هستی امشب برات جور کنم برا فردا گفتم نه مصی خانم بزار ببینیم کیا هستن که یه پسره امد بالا و جق زد و ابش امد و خلاصه همه دخترا هر هر خنده حسن خروس باز امد بالا من یه پیام دادم و ریحانه گفت این تازه وارده بزار بیارم بالا کیرش نشون بده وگرنه میندازمش بیرون منم که نیمه راست بودم در اوردم و نشون دادم الی پشت سرش زنگید و گفت خاک تو سرت چرا در اوردی که گفتم خوب میخواست بندازه بیرون خلاصه قط کرد دیدم مصی پیام داد جون چه خوبه این فقط برا دخترای لایو راست کردی ؟ گفتم نه مصی خانم به جز اونا کسای دیگه هم هستن گفت مثلا کیا ؟ گفتم حالا مصی گفت یه نشونه بده ببینم گفتم ممه داره این هوا تپل و سفید و خوردنی که دیدم جواب داد اینا که به من میخوره دیوس برا من شق کردی گفتم چه ایرادی داره زیبایی خدا دادیه ادم خوشش میاد خوب که گفت همه زیبایی هامو ندیدی که الی پیام داد کجایی گفتم با مصی دارم چت میکنم که گفت گوه خوردی بدون اجازه من گفتم الی ول کن بزار زرمو بزنم که گفت بیا بالا کارت دارم من چند دقیقه بعد رفتم بالا دیدم دایی با بچه ها رفتن سر پشت بام خوابیدن الی از ترس پشه و دسشویی تو حال سر مبل دراز کشیده یواشکی رفتم تو و تو تاریکی تکیه دادم به مبل و الی هم بالا سرم گفت به جون خودم اگه با مصی بریزی رو هم خودت میدونی و خلاصه گفتم نه بابا مگه قرار نشد بیاری سه نفری که گفت قرار شد من حرف بزنم نه تو گفتم باشه و حالا الان پیام میده من چی کنم که گفت بگو من کار دارم و فردا بهت خبر میدم و منم به مصی پیام دادم ببخشید و خلاصه کس لیسی و از این کارا که گفت باشه فردا عصر بریم لایو زوج ها ضبدری میزنن که الی گفت بگو الی و من لاهم میاییم که من نوشتم مصی خانم من با زندایی م هم با هم میاییم که خندید گفت باشه منم هستم سه نفری که بای زدیم و من موندم و الی که اومد پایین نشست رو پاهام و گفت دیوس حالا بی اجازه من میری مخ زنی که گفتم نه بابا این خودش نخورده مسته که دیدم بله خانم کسش میخاره و هی خودش فشار میده رو کیرم که منم راست کردم و شلوار ش تا نصفه کشید پایین و من هم تا زانو دادم پایین و تکیه به مبل زندایی یه راست نشست و سالار رفت تا ته کسش یه کم اه و اوف کرد یواش گفتم الهام برگرد یه کم بشین رو کف پا بزن که گفت صدا میره بالا و خلاصه برش گردوندم و خودش تلمبه میزد چون به کسش عادت داشتم میدونستم چطور مهارش کنم تا ابم نیاد یه کم که برام تلمبه زد خوابوندمش و خوابیدم روش و شروع کردم به زدن ده بیست تا که زدم خانم ابش امد و بلند شد ایستاد و کسش اورد جلو دهنم منم تکیه به مبل سرم رو ابر مبل و الهام هم نشست رو دهنم و براش خوردم تا خانم کسش اروم شد و نشست بالا سرم و با اهاش برام مالید نزدیک امدن ابم که شد رو مبل درازش کردم و پاهاش از جلو چسبوندم به هم و گذاشتم لای پاهاش تصویر خیلی جذابی داره دیدن کس زن تو این حالت اولش یه کم دهنم گذاشتم رو خط کسش و با زبون کشیدم لای کسش که زندایی صدای اهه و ایی ش در امد و خوابیدم روش و ممه هاش بیرون اوردم و میزم لای پاهاش و لب میگرفتیم و ممه هاشو مک میزدم که ابم نزدیک امدنش بود که قفل شدیم به هم و لب تو لب شکمم به شکم تپلش فشار میدادم و بلمو گذاشتم تو لباش و زبونش مک میزدم که باد نفسش کنار گوشام چنان حشری م میکرد که ابم با فشار خالی شد بین پاهاش و بی سر و صدا یه کم همو مالیدیم و ممه هاشو براش میخوردم و لبهاشو میمکیدم تا زندایی اروم شد و من مثل این دزدا رفتم پایین فردا سر کار منگ بودم مثل این معتاد ها که امدم خانه و مصی پیام داد شهاب لایو شبه عصر نیا که گفتم باشه نگو الهام بهش زنگ زده و قضیه رو گفته و قرار شد شب بریم لایو ستاره اینا که الهام به من گفت شهاب سر شب مصی میاد اینجا یه سر بیا بالا ولی کاری نکن گفتم باشه خلاصه مصی امد و الهام میوه و شیرینی اورد و با مصی و الهام و بچه هاش خوردیم که دایی زنگید به الی که شب میایید بریم سر زمین پسر عروس حاجی حالا عروس حاجی کیه ؟ من دقیقا خودمم نمیدونم کیه این ولی از بچه گی یادمه همه جا اینو دیدم تو مراسمات و همه جا اینا بودن الهام گفت نه من نمیام امشب کلاس انلاین دارم با بچه ها برین شما من فردا با شهاب اینا میام که دایی هم گفت باشه پس بچه ها رو اماده کن تا بیام ببرم خلاصه امد دم در و بچه ها رفتن و ما ماندیم سه نفر مصی گفت خوب الهام جون منم برم کم کم که من گفتم مصی بانو میشه بمونی سه نفری بریم لایو ؟ مصی یه کم چشم چرخوند و ناز و گوز کرد و گفت پس بزار زنگ بزنم به مامان بگم من شب دیر میام و کجا هستم در ضمن بگم که شوهر مصی تو شرکت نفته و میره پارس جنوبی مامانش هم میدونه مصی با کیا میره و میاد حرفش تمام شد و قرار شد شام املت بزارن که من گفتم نه برنج بزار بابا خلاصه کلی منو مسخره کردن و وقت لایو شد با مصی رفتیم بالا و الهام با گوشی من امد و باز این دختره مادرجنده گیر داد به من گفت کیرت نشون بده بچه هام میگفتن نه پیج میزنن نکنن خلاصه باز من مجبور شدم نشون بدم که الهام گفت مصی جون چشاتو ببند نبینی که اونا شروع کردن به کس گفتنای زنونه و من یه کم با پاهای زندایی بازی کردم دست کشیدم راست شد که مصی از روی شلوار گرفتش بی مقدمه و تو چشمام نگاه کرد و گفت من نشون بدم ؟ که به زندایی نگاهی کردم که دیدم چشمکی زد و گفتم باشه که مصی کیرم در اورد و زود سرش یه مک محکم زد که تیر کشید تخمتم و بعد دست بالا کردم و ریحانه امردم بالا و کیرم تکون تکون میدادم که مصی دستش اورد بالا و ستاره گفت اوه اوه بچه ها زوج و خلاصه همه تگ کردن و مصی برام جق زد که گفتم خشکه مصی درد میاد که گفت جون الان لیزش میکنم که تف ریخت رو سرش و مالید که یه کم نشون دادیم ستاره منو اورد پایین اما مصی هنوز داشت میزد برام که گفتم بسه دیگه که مصی گفت بزار یه کم بخورم برات که الهام امد پیشمون شلوار منو کشید پایین کلا و مصی هم شروع کرد به ساک زدن واییییی چه مکی میزد لباشو دور سر سالار حلقه میکرد مک میزد و نگه نمیداشت و دوباره جوری که الهام گفت مصی جون نکنی سرشو لباس مصی یه دامن داشت با یه جوراب رنگ پا شیشه ای کفه دار و یه پیراهن کرمی که زیر یه مانتو پوشیده بود که از بس خوب ساک میزد ابم داشت میومد یه دهان دیگه یه زبون دیگه یه جفت چشم خمار دیگه انقدر شهوت داشت که وقتی کیرم تو دهنش بود فقط زل میزد تو چشمای ادم ابم داشت میومد و کیرم تو دهم مصی بود و دیگه طاقت نداشتم سرش کشیدم بالا و کیرم از دهنش در اومد با صدای پاق کشده شدن کیرم از دهن معصومه الهام یه جووون گفت و امد باز نشست کنار مون و به مصی گفت میخوای ابت بده ؟ که مصی گفت اره اب میخوام همشو میخوام میخوام بریزه تو دهنم اخخخخ جوووون ففففففف که الهام نشست بالای سرم و با پاهاش کیرم گرفت و مصی هم امد نشست بین پاهام و اول یه کم پاهای الهام بوس کرد بعد سر کیرم رفت تو دهنش و هوم هوم کنان ساک میزد تو چشمام زل زل نگاه میکرد من نمیتونستم تو چشاش نگاه کنم چون واقعا نمیتونستم طاقت بیارم و ابم میومد به خاطر همین سرم گزاشتم رو پاهای زندایی و به صورت الهام نگاه میکردم و کم کم صدای اه و اهوم بلند شد که الهام گفت جوووون خوب میخوره برات ؟ گفتم با صدای نمیه خفه که ارههه اهههههه خیلی محکم میمکه اههههه مصی مصیییییی که الهام لباش گذاشت رو بلام و تو دهن الهام میگفتم اهههههه مصصیییی داره میاد اههههه اییییی اههههه که الهام لباش جدا کرد و باز سرم اوردم پایین و دیدم مصی باز زل زده تو چشمام یه کم چشاشو تنگ کرد برام که وقتی حس میکنم باز کیر م بلند میشه که چهره ش جدی کرد و و اهوم اهوم برام ساک میزد و که احساس کردم تخمام داره میترکه که به زندایی گفتم اهههه الهام بگو یه کم یواش تر دارم میمیرم لعنتی اههههههه ابم داره میاد که وفت نشد سرم بیارم پایین که ابم با فشار ریخت تو دهن مصی و الهام و مصی هم زمان با صدای جیغ همراه با همووووومممم کردن هر چی بود تو تخمام کشیدن بیرون بعد سرم اوردم پایین دیدم مصی با چشمای درشت کرده همین طوری سر کیرم در حالت مک تو دهنش گه داشته و داره با زبونش میکشه به سر کیرم و همو همو ابمو قورت میده که باز صدام در امد اهههههههه یواش اوووووییییی زندایی این چقدر وحشیه که مصی کیرم از دهنش در اورد و چشماشو به حالت جدی تنگ کرد از سر کیرم گازهای ریز ریز میگرفت که باز صدام در امد اییییی اههههه واییییی جوووووون مصی خانم کشتی منو داری باهام چیکار میکنی وایییی که دستاشو زیر تخمام اورد و تو دستاش گرفتشون و با قورت دادن اب کیرم و اب دهنش گفت میخوام امشب جونتو بگیرم هاهاهاهاهاهاها که الهام هم خندید گفت اووووفففف جوووون مصی جون این طوری برا منم میخوری ؟ که مصی گفت اره کس تو بهشت منه که دیدیم لایو داره باز یه کسخله جق میزنه و بقیه دارن میخندن بلند شدم شلوارم پوشیدم اما کیرم همچنان شق بود و یه حس سوزش و خارشی تو لوله زیر کیرم داشتم که حس خیلی خوبی داشت بهم مزه میداد که الهام گفت این هنوز راسته که گفتم نمیدونم عشقم میخاره توش مصی خانم چیکار کردی که مصی گفت چاره ش دست منه در بیار شلوارتو تا بگم که زندایی امد و گفت نه ولش کن بچم بهش زور میاد بزار یه کم بعد که مصی گفت باشه فقط درش بیار نزار تو منم شلوار م در اوردم و با شرت میگشتم که کیرم از کنار شورت اورده بودم بیرون زندایی الهام رفت تو اشپذخونه که شام درست کنه مصی رو صدا زد من هم رفتم پیششون که نشستم رو صندلی اشپذخانه و دیدم مصی گفت الی این هنوز شقه که که الهام یک نگاه عمیقی به چشمام کرد و گفت شهاب میخوای بکنی ابت بیاد بخوابه ؟ گفتم زندایی نمیدونم مصی خانم چی کرده فقط توش میسوزه و میخاره دلم میخواد فقط یه چیز خنک بریزم توش که مصی خنده بلندی کرد و گفت الهام بچمون دلش میخواد ما بکنیمش من گفتم زندایی بکنمت ؟ که الهام باز دوباره یه نگاه عمیقی کرد و با چشماش اشاره کرد به مصی دیدم مصی هم داره ما رو نگاه میکنه که باز امد نشست جلو پاهام و با اون صورت حشری بهم زل زد و گفت بالام جان این همه اب ازت کشیدم باز جون داری ابم بدی ؟ گفتم مصی جون میشه نانازتو نشونم بدی که مصی به العام گفت الی جون دودول پسرمون کس میخواد الهام خنده کنان گفت خوب بخواد ما که نمیدیم من دراز کشیدم وسط اشپذخاته و مصی هم امد کنارم دراز کشید و الهام هم داشت برنج دم مینداخت که کارش تمام شد و دستاشو شست و دیدم دامن در اورد که من از ته دل گفتم جوووون قربونت برم عزیزم میخوای دردم دوا کنی ؟ الهام با ناز گفت میخوام برات حجله بگیرم امشب باید تا صبح فقط تلمبه بزنی من گفتم زندایی میخاره دارم میترکم نمیدونم مصی چیکارم کرد که معصومه جون گفت اوووو ببین یه ابش امده چه ناری داره برو بابا یییییییی دهن کجی خندیدن باهم الهام امد نشست رو پاهم گفت عزیزم به خودم بگو چرا دودولت میسوزه که گفتم زر نزن فقط ساکتش کن مصی بلند شد شرتش از پاش در اورد رفت دستشویی دامنش در اورد فقط موند جورابش و الهام هم که فقط سوتین ش تنش بود من به کس زندایی عادت داشتم اما کس مصی رو نکرده بودم تا حالا الهام گفت بیا یه کم تو من تلمبه بزن لامصب از عصر تا الان فقط سکس زنده دیدم شهاب بکن الهامتو شهابم میکنی زندایی رو ؟ خوابید روم لب تولب باز ممه خوری ممه مالی مصی از دسشویی بیرون امد و امد دید مارو گفت زندایی سکسی ببین چه حالی میکنن این دوتا که من یهو پریدم گفتم الهام ببین این دیوس گوشی برنداره فقط که الهام گفت خیالت راحت گوشیشو برداشتم تو کمده الانه که صداش در بیاد که همینم شد مصی رغت تو حال و گفت بچه ها گوشی من ندیدید ؟ که زندایی گفت مصی جون دست منه بیا اینجا مصی امد و گفت کو پس الی گفت حالا بیا میدم بهت مصی هم یه کم مکث کرد و چیزی نگفت و امد نشست بالای سر من الهام روی من بود و من زیر مصی هم بالای سرم بوس عطر خوش بو کننده ای که زده بود به کسش پیچید تو اشپذخانه الهام به مصی نگاهی کرد و گفت جووون چه بوی خوبی داره طعمش هم مثل بوش خوبه رنگش که خوبه مزه ش چطوره که من از پشت کیرم با کس زندایی تنظیم کردم و فرو کردم داخل که الهام یهو گفت ایییی اهههه یواش بی شرف جر خوردم و سرش گذاشت رو شونه م در گوشم گفت زندایی بهتره یا مصی جون الهام منم لباش گرفتم و گفتم قربون اون حسادت برم من الهامم فقط تو عزیزم میخوام تا صبح فقط بکنمت هی ابم بیاد به عشقت خانمم که الهام نیش خندی زد و نشست رو پاهاش و شروع کرد تلمبه زدن اولش یواش یواش بعد تندش کرد من سر کیرم حس نداشت فقط متوجه رفت و برگشت کیرم تو کس زندایی میشدم اخخخخ وقتی سینه های بپر بپر میکنه دلم کباب میشه براش زیر گلوش زیر چونه ش دلم براش میره الهام تند ترش کرد صدای شلاپ شالاپ برخورد کسش با شکمم و کیرم کل فضای اشپذخاانه رو پر کرده بود الهام داشت ابش میومد با صدای جیغ یواش هی میگفت شهابم اهههه شهابم اییییی دارم میام اوووومممم اهههه ارهههه ارهههه داره میاد ایییی اهههه شهاب منم میگفتم جووون بده الی ابتو بده اره بده بریز اره کثافت بریز بریز رو کیرم ارومم کن اره بده که زندایی نشست رو کیرم و خودش انداخت روم کسش به کیرم فشار میداد من فقط داشتم حال میکردم حسش فوق العاده بود ابم نمیامد ولی حس میکردم فقط ابم داره میاد الهام خوشگلم از رو کیرم بلند شد طبق عادت همیشگی نشست رو صورتم و براش خوردم تا خانمم کسش اروم گرفت و افتاد کنارم تو چشمام نگاه کرد و گفت جووون فقط با کیر تو اب زندایی میاد لعنتی تو چیکار میکنی با الهام منم باز گرفتمش بغلم و گفتم تا وقتی الهام هست زندگی هم هست عزیزم ابت میدم خانمم که حس کردم کیرم گرم شد نگاه کردم دیدم مصی داره برام ساک میزنه الهام بی توجه به مصی بوسم کرد و رفت دستشویی و امد انگار این دو زن با هم رقابت میکردن مصی باز سر کیرم گاز گاز کوچیک کوچیک میگرفت که واقعا واقعا حالی به حالی میشدم چنان که ناله کنان میگفتم اههههههه وایییییی مصی داری چیکار میکنی با من اهههههه اییی واااایییی مصی بهم گفت شهاب میخوام ابت بریزی تو کس مصی باشه ؟ خوب ؟ تو کس کی ؟ من میگفتم کس مصی تپله مصی با صدایی شبیه ناله و جیغ هی تکرار میکرد اره کس مصی تپله کص مصی شیطونه اره ؟ موهاش دم اسبی بسته بود باز کرد سیل موهاش افتاد رو صورتش واااایییی چی میدیم خانم حشری شده بود روی شکمم کسشو میمالید کل شکمم خیس شده بود زندایی امد از دسشویی و رفت از تو یخچال اب برداشت و نشست کنار ما مصی هم با دیدن الهام صداش خفه شد و دیگه حرف نمیزد که الهام گفت مصی جون میخوای کس بدی ؟ اره مصی باز یخش باز شد و گفت اره میخوام کس بدم به پسرمون دو تا زن میان سال میلف ابی تو کمر ادم میمونه ؟ مصی بلند شد و امد نشست رو صورت من تا اون وقت کس مصی خانم ندیده بودم واییییییی واییی وایییی کسش مثل دو لبه به هم چسبیده تنگ و تپل و سفید واژنش صورتی پر رنگ اخخخخخخ لبم گذاشتم رو بل کسش زبونم کردم تو سوراخ کسش که دادش در امد واااییی اوووممممم شهابببب هههههههه من گفتم جووونننن بده این لعبت پنهانو اخخخخ الهام بیا ببین دخترمون چی لای پاشه این اصلا کار نکرده بیا ببین چیه این فرشته خانم الهام هلش داد گفت ببینم چی داره خانممون مصی دراز کشید رو من سرش رو کیرم بود کسش رو گردنم الهام با دست کسش باز کرد مصی هی میخواست جلو الهام مثلا ناله نکنه طاقت نیاورد و شل کرد و صداش در امد ایییی جووون بکن منو شهاب دوتایی بکنید منو الی جون الهامم یه کم روغن کنجد با بادام مخلوط کرده بود برای زمانی که از کون میکردمش طعم خوبی داره روغن ریخت رو کس مصی که از کسش سرازیر شد تو دهنم و با انگشت سوراخ کون مصی رو باز کرد که صداش باز در امد تا انگشت کرد مصی با صدای خفه تو دهنش گفت هییییییی واییییی اههههه تا ته بکن تا ته اییییی منم داشتم به رفت و امد دست زندایی تو کون مصی نگاه میکردم که مصی پاهاش اورد بالا و باعث شد فشار باره به من من از زیرش در امدم و الهام همچنان داشت کون مصی خانم باز میکرد مصی خیلی شبیه سوزان روشن صداشم شبیه به اونه وایییی چه کسی چه شکمی چه نافی چه ممه ای تازه داشتم میدیدم که مصی خیلی خیلی کسه اما اگر اشتباه میکردم تو رفتارم زندایی از دست میدادم گفتم الهام بخورم براش الهام لباش اورد جلو و لب تو لب شدیم و گفت اره بهش حال بده از کون بکنش میخوام جلوم زجه زدنشو ببینم میخوام انقدر تو کسش و کونش تلمبه بزنی که از شدت حشر زیاد بی اختیار بشاشه گفتم باشه ملکه من امشب تقشو میزنم برات تو فقط ببین مصی هم اصلا تو این دنیا نبود و فقط ناله میکرد و الهام زرنگ هم زیر چشمی هواشو داشت الهام رفت کنار و کیرم یه کم حالت نیمه خواب گرفت خوابیدم رو مصی و پاهاشو به هم چسبوند لاپایی زدم یه کم تا فهمید کیرم شل شده گفت نوبت من که شد خوابید ؟ پاشو تا راستش کنم من بلند شدم و مصی نشست زیر پام و باز با اون دهان جادوییش دلمو هورری ریخت باز چنان شق و راست شد که داخل مقعدم حس میکردم دل دل میزنه ناخنش فشار میداد زیر کیرم و سرشو محکم مک میزد چنان که باز شد مثل عصری خوابید و پاهاشو هفتی باز کرد به قدری کسش ناب بود که الهام گفت جووون عجب کسی لعنتی تو زن نیستی دختری هنوز مصی خنده ای کرد و گفت این کس کیر به خودش کم دیده الهام کیرمو گرفت و تنظیم کرد با کسش و یه فشار که دادم نفس مصی بند امد چشمام درشت و گرد کرد و بعد از چند ثانیه نفسش خالی کرد و گفت هییییییی ایییییی پاره م کردی شهاب اههههههه منم تو کسش نگه داشتم تا عادت کنه شل کنه الهام انگشتش تو کونش کرد و تند تند حرکت میداد و منم کم کم تلمبه زندم شروع کردم و مصی دیگه رفت از این عالم و فقط اخخ اخخ های کوتاه کوتاه اما با صدایی فوق خمار و حشری الهام که میدونست حال مصی چیه به من میگفت فقط بزن توش اخخخخ وایییی مکش شدید کسش و تنگی واژنش داشت واقعا شیره وجودم میمکید اب سفید رنگ و غلیط کسش امده بود و مصی خانم در استانه ارگاسم بود و فقط با نفس زدنای تند تند میگفت بکن بکن بکن بکن فقط بکنم اره بزن توش اره بزن تو کسم کسم پاره کن اره اخخخ تند تند بزن شهابم تند تند بزن بکوب ته کسم اره گه گاهی چشماشو باز میکرد و نگاه میکرد و میگفت میبینی چه کسی میکنی تنگه نه ؟ اره اره اهه اههها اههه منم فقط تند تند تلمبه میزدم و به حرفاش توجهی نمیکردم تا ابم نیاد الهام چنان تو کونش انگشت میکرد که انگار دریل چکشی میخواد بتن سوراخ کنه مصی شروع به رعشه کردن کرد اخ اخ اخ وای شهاب بزن بزن بزن دارم میشم اییییی مامانی اهههه ایییی اخخخ اخخخا اخخخ اییی اهههه ابم کشیدی شهاب اهههه پاهاشو جمع کردم تو شکمش تصویر کسش بی نهایت زیبا بود صدای فلچ فلچ اب کسش به قدری رمانتیک و زیبا بود که الهام دستش میکشید رو کسش و ابشو میمالید به کیر من مصی خانم ارضا شد و شل شد بدنش اما من فقط داشتم بدون توجه به مصی و الهام میکوبیدم به کسش مصی هم چون شهوت زیادی داشت فقط اتش کیر خوردن داشت و فقط از من تلمبه میخواست و الهام هم با ضربه های دو انگشتی به پشت تخمام حالت بی حشی کیرم گرفت و احساس کردم ابم داره میاد مصی هنوز پاهاش تو شکمش بود من داشتم میزدم تو کسش که الهام حالت مصی عمض کرد و امد بالای سر مصی پاهاش با دست گرفت و نشست رو دهنش و کسش داد دهن مصی و فیس تو فیس من شد من باز کیرم فرو کردم تو کس مصی و صوای هییییی ایییی مامان جر خوردم مصی بلند شد و کم کم تلمبه هامو سنگین کردم و حالا کس الهام دهن مصی بود و کیر من تو کس مصی با هر تلمبه زدن من سر مصی زیر کس الهام بالا پایین میشد و زندایی داشت کم کم چشماش خامار میشد که مصی باز صداش بلند شد اخخخ ایییی بزن بزن شهاب بکن منو جر بده کسم تو دهنت بزن اهههههه که الهامم ناله ش در امد و اخخخ اخخ اخخ اهههه واییی بخور برام مصی جون زبونت بکن توش اههه منم ابم داشت میامد دیگه کم کم کیرم داشت دل دل میزد تو کس مصی خانم مصی بار دوم هم ارضل شد و اب کسش تمام کیر من و سوراخ کس و کونش سفید کرده بود که الهام هم ارضا شد اب کسش تو دهم مصی خالی شد الهام افتاد رو شکم مصی و من دیگه ابم داشت میومد صدای منم در امده بود اییی اخخخ اخخخ اخخخ واییی واییی داره میاد اههه داره میریزه زنداییی بیا بگیرش که الهام از روی مصی امد کنار و مصی هم امد کنارش و باز مصی خانم کیرم به دهان گرفت و ابم با فشار تمام خالی کردم تو دهنش واییی وقتی مصی تو چشام زل میزد بی اخیار میشدم ابم همه رو خورد و قورت داد و منم افتادم پایین پای الهام و پاهای زندایی مو گرفتم دو دستم و بوس میکردم و مصی هم پاهاش اورد و پاهای لاک زده انگشتای خوش تراش مصی خانم هم بوس بوس میکردم که الهام گفت وقت شامه بلند شید هر سه یکی یکی رفتیم دستشویی وقیتی الهام رفت منم رفتم تو و اونجا نشستم زیر کسش و نگاهش میردم بهش گفتم عشقم الهامم ابم بده عزیزم که الهام پاهاشو باز کرد و منم دهنم رو جیش کرد تو دهنم و رو سینه م که الهامم عزیزدلم شاشش که تمام شد باز ارضا شد و باز م اب کسش تو دهنم ریخت و خودمون شستیم و امدیم دیدیم مصی همه چیز اماده کرده و سر مبل خوابش برده الهام یه هوله دورش بود و من هم لخت رفیم مصی رو بیدار کردیم و شام خوردیم ساعت 11:30 شب بود که مصی رفت و قرارشد از مصی خبر برسه به الهام برای سری بعد من و الهام تا صبح کنار هم با هم حرف زدیم و فقط لب میگرفتم ازش تا خوابش برد
این داستان کمی طولانی شد ولی من با تمام جزیات گفتم سکس ما کلا سه ساعت طول کشید اما خیلی توان ازمون گرفت
ممنون که خوندید اگر خوب بود کانمت بزارید تا ببینم و اگر راضی بودید بقیه ش میزارم سکس بعدی مون تو باغ مصی اینا بود که من و مصی و دختر خاله مادر مصی بود که از کانادا امد ایران و به خاطر کرونا قرنطینه شد

نوشته: شهاب


👍 8
👎 11
41301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

838767
2021-10-23 00:55:57 +0330 +0330

می تونست قشنگ بشه که ریدی

0 ❤️

838812
2021-10-23 03:07:37 +0330 +0330

منکه دوس داشتم

0 ❤️

838864
2021-10-23 13:22:55 +0330 +0330

این چ کصشری بود؟؟؟
چ طرز نوشتن بود
ریدم تو قلمت 💩

0 ❤️

839072
2021-10-24 18:12:34 +0330 +0330

اولش رو خوندم فهمیدم کصشعر بعد از چت بازی کشیدن گل حاصلش شده این خزعبلات.من الان دارم مامانتو میکنم.زیر درخت هلو البته

0 ❤️

839081
2021-10-24 19:17:37 +0330 +0330

یکی بره این کسکش از کون بگاد بیاد تعریف کنه بلکن داستان اونو بفهمیم. کسکش ملت میا اینجا جق بزنن این چه داستان کیری بود مصی و الی و قلی تو کونت

1 ❤️

839173
2021-10-25 08:39:07 +0330 +0330

تا اونجاش خوندم که به معصومه میگن مصی!!! لیونل مسی اگه این کسشعراتو بفهمه خودشو میندازه جلوی تریلی خودکشی میکنه.ننویس کس کش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها