سکس با خاله مهری مستاجرمون

1395/04/30

سلام خدمت دوستای گلم سینا هستم ، من تازه امروز به جمع شما پیوستم امیدوارم از داستان من خوشتون بیاد
این داستان برمیگرده به حدودا 15 سال پیش که اون موقع 15 سالم بود و اوج شهوت جوونی من با پدر و مادرم زندگی میکردم و اونا یه مستاجر بیوه اورده بودن و یه اتاق 15 متری در اختیارش بود این خانوم خوشگل و با جذبه حدودا 45 ساله بود دارای قدی بلند و بدن تو پر ، چهره سبزه فوق العاده خوشگل راستش روز اول که دیدمش تنم لرزید خیلی تو کفش بودم نا گفته نماند که شوهرش فوت کرده بود یه پسر داشت سرباز ارتش بود و هر چند ماه یکبار میومد خونه که هیچ وقت پسرشو ندیدم ، این خانوم اسمش مهری بود و همیشه خوش تیپ میگشت خیلی دوس داشتم باهاش سکس کنم هر روز چند بار به فکرش جلق میزدم من تقریبا هر کاری داشت براش انجام میدادم بهش میگفتم خاله ! چند ماهی که مستاجر ما بود من خیلی دور و برش میپریدم که بتونم مخشو بزنم اما متاسفانه با جذبه ای داشت جرات بیان رو ازم میگرفت من تو کف این خانوم بودم که در یکی ازون روزا مادرم برای انجام کاری رفته بود بیرون منزل ، مهری تنها بود و منم تو اتاق خودمون نشسته بودم که یهو صدایی نظرمو جلب کرد توجه کردم دیدم صدای مهریه ، گفتم جانم خاله در خدمتم ؟ گفت سینا جان میای یه کمد لباسیه کمک کنی جابجا کنیم ؟؟؟منم از خدا خواسته گفتم به روی چشم اومدم ، احساس خاصی داشتم داشتم از استرس خفه میشدم ، دل تو دلم نبود رفتم داخل اتاقش دیدم وااااای ، مهری با موهای بلوند ارایش غلیظ ، مینی جوپ مشکی تا بالای رونای درشتش ، یه تاپ نیم تنه قرمز که چاک پستوناش زده بیرون خلاصه تا این صحنه رو دیدم ماتم برد کیرم تو پوست خودش نمیگنجید مهری فهمید حالم خراب شده گفت چته سینا خاله جان بیا کمد رو جابجا کن دیگه من که از شدت استرس آب خو دهنم خشک شده بود و کیرم مثه چنار بلند شده بود مهری این صحنه رو که دید پوزخندی زد و گفت بیا دیگه !!! چرا ماتت برده ؟؟؟؟ رفتم سمت کمدش یه طرفشو گرفتم ولی تنم و دستام داشت میلرزید حقم داشتم چون کس رو فقط تو فیلمای سوپر دیده بودم از بوی ادکلنش داشتم کسخل میشدم خلاصه سرتونو درد نیارم یه طرف کمد رو گرفتم مهری ازون طرف یه ذره کشید بعد مهری اومد به سمت پشت کمد جایی که دستم مشرف بود به سمت سینه های خوشگل و گندش ،،،، یهو به ذهنم رسید باید یه کاری کنم یا جواب میده یه نمیده !!! دلو زدم به دریا به بهونه در رفتن دستم از روی کمد یهو دستمو بردم تو سینه هاش یعنی از قصد نبود دستم واقعا لیز خورد مهری ناگهان آهی از عمق کوسش کشید و چکار میکنی منکه حسابی رعشه به تنم افتاده بود شروع کردم معذرت خواهی گفتم خاله منظوری نداشتم دستم لیز خورد ،،، خلاصه کمد رو بردیم جای مورد نظر ،،، منکه کارم تموم شده بود حسابی ناراحت بودم که نتونستم کاری کنم ، حالا منه احمق غافل ازین که مهری بدجور تو کفه منه و به روی خودش نمیاره !!! اومدم که برم مهری جلوی درب بود و به اصطلاح خودش داشت جارو میکرد و دولا شده بود و اون شورت زرد گل گلیش از زیر دامن کوتاهش زده بود بیرون چاک کوسش معلوم بود گفتم خاله اجازه میدی برم بیرون گفت بیا عزیزم دستتم درد نکنه اومدم برم یهو مهری دولا شد همزمان کاری کرد از پشت بچسبم بهش چنان که چسبیدم گفت وای کیرتم که بلند شده بکن هستی یا نه ؟؟؟فکر کردم داره مچ گیری میکنه گفتم تا طرفش کی باشه ؟؟؟ گفتم خنگ خدا منم دیگه دیدم برگشت و لباشو چسبوند رو لبام چنان با حرص میخورد که فکر کردم لبام الانه که کنده بشه خلاصه سی ثانیه ای کشید تا بخودم اومدم و شروع کردم به خوردن لباش تجربه اول سکسیم بود ریده بودم به خودم سرتونو درد نیارم حسابی لباشو خوردم دستمو بردم تو پستوناشو مالیدم یه کم لیسشون زدم گفت بلدی کسمو بخوری ؟؟؟ گفتم چرا که نه خارکسده اندازه یه قنوت کوس داشت حسابی خیس شده بود حسابی براش خوردم اونم حسابی کیرمو خورد و بعد از نیم ساعتی کار اصلی شروع شد کل لباساشو در اوردم منم که لخت مادر زاد رفتم رو کار خدا خیرش بده چه کوسی داشت ، مممممم ، مهری جون قنبل شد و از مشت کیرمو گذاشتم لای کوس بی موش ، شروع کردم تلمبه زدن با دوسه تا تلمبه اول شانس تخمی آبم اومد ،،، مهری گفت چیه شل شدی ؟؟؟ گفتم ابم اومد ریختم توش گفت خاک تو مخت حامله بشم چکار کنم سریع رفت شست و اومد از اول بازی شروع شد با دوم چنان حرفه ای حشریم کرد که پنج دقیقه نشد دوباره کیرم راست شد اینبار دیگه واقعا دلی از عذا در اوردم حدود یک ساعت فیکس همه جوره گاییدمش بعد از این ماجرا حدودا پونزده بار دیگه سکس داشتیم که متاسافانه بار آخر مادرم فهمید و بعد از یه کتک زدن توم بنده مهری رو با اوردنگی از خونه پرتش کردن بیرون این تجربه سکس اولم رو هیچ وقت فراموش نکردم الان صاحب دو تا بچه از دو تا زن هستم ولی مهری هنوز تو ذهنمه به امید روزی که دوباره ببینمش و بکنمش ممنون
که حوصله به خرج دادین و داستانمو خوندید
نوشته: سینا


👍 3
👎 6
132135 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

549652
2016-07-20 20:23:56 +0430 +0430

خب دیگه تازه اومدی منتظر فحشای دوستان باش.شورت اهنی یادت نره.چون کونت پارس.از من گفتن بود

0 ❤️

549667
2016-07-20 21:10:00 +0430 +0430

کیرم تا دسته توی سوراخ کونت.
اخه تخم حروم توکه داسنتان نوشتن بلد نیستی داستان ننوشتن که بلدی کیرم تو کوس هر دو زنت.
ضمنا اونموقع که تو فکر میکنی ننت برای انجام کاری رفته بود بیرون اشتباه میکنی رفته بود پادگان پسر مهری به پسر خاله مهری جونت کوس بده

1 ❤️

549668
2016-07-20 21:13:01 +0430 +0430

پسری پانزده ساله و ترس زنی چهل و پنج ساله از حامله شدن !!!
علامت مخصوص حاکم بزرگ ، میتی کمان … احترام بگذارید !!

2 ❤️

549670
2016-07-20 21:29:49 +0430 +0430

بیوه نگو بگو میو
واسه همراهی دوستان و خیرمقدم گویی به تازه واردین فحشت میدم
امیدوارم بزغاله چائو چائو در حالی که اسب ابی توکونت خمیازه میکشه جابده تو دهنت
دیگه عرضی ندارم خوش اومدی به شهوانی
بعدم انقد با عجله ننویس اولش و خوب اومدی ولی بعدش ریدی

0 ❤️

549676
2016-07-20 21:49:44 +0430 +0430

کیر فریدون فارسی از پهنا در کونت باشه دیوسسسس
علامت مخصوص حاکم بزرگ باید رو کونت بزنن

1 ❤️

549679
2016-07-20 21:55:39 +0430 +0430

? 🙄

0 ❤️

549692
2016-07-20 22:40:08 +0430 +0430

کس نگو بچه ، فضایی هم ننه باباتن!

آخه کودوم آدم عاقلی این خزعبلاتتو باور میکنه!

پسر 15 سالا خودش یه پا کیونه هنوز! بعد حامله هم بکنه ?

1 ❤️

549706
2016-07-20 23:54:48 +0430 +0430
NA

این کمد جابجا کردن ، اولین بهانه های منجر به سکسی بود که در سالهای قدیم رواج داشت و ما وصفش رو شنیده بودیم .بعد جای خودش رو به کارهای کامپیوتری داد …
حالا چکارش دارین بنده خدارو یه داستان نوشته تو ذوقش نزنین
فقط دو چیز میخوام بگم …
تو با دوتا زنی که داری ، دیگه خاله خانمی که الان 60 سال سن داره رو میخوای چیکار ؟ میخوای آهک شی؟
بعدشم از نوشتنت خوشم اومد . استعداد طنز نویسی داری . اگر چاخان نکنی در این زمینه نویسنده خوبی میشی.
ببینم دفعه بعد چکار میکنی

0 ❤️

549729
2016-07-21 06:47:48 +0430 +0430

کسخل زن 45 ساله چشمش افتاده بود به تو 15 ساله که هیکلت اندازه یه چوب بستنی هم نیست احمق جلقی.

0 ❤️

549730
2016-07-21 07:14:09 +0430 +0430

نه خوشم اومد که به خودت امید میدی کاری به راست و دروغش ندارم ولی خیلی چرت بود

1 ❤️

549732
2016-07-21 07:53:08 +0430 +0430

خــــــــــــــــب پس چون تازه اومدی یه فحش تازه هم بگیر دلوقو … به زبان ترکی گوتون انگینه وریم … یعنی کیرم به فک کونت خخخخخخخ

0 ❤️

549737
2016-07-21 08:28:09 +0430 +0430

لطفا مردمو خر فرض نکنید
لازم نیست اصرار کنید این متن احمقانه خاطره واقعیه
از اول بگید داستانه که هم خودتون فحش نخورید هم دیگران از خوندن داستان تخیلیتون لذت ببرن و احساس نکنن به شعورشون توهین شده

0 ❤️

549743
2016-07-21 10:06:53 +0430 +0430

چ باحال سر دو دیقه یارو رو کرد من دو ساله کف مستاجرمونم جور شد مینویسم داستانو (erection)

0 ❤️

549749
2016-07-21 10:45:17 +0430 +0430

جقی بد بخت دفعه اولش بوده نیم ساعت کیرش خورده ابش نیومده

0 ❤️

549789
2016-07-21 20:34:46 +0430 +0430

15 سال پیش، 15 ساله بودم که یه اتاق 15 متری رو به پانزدهمین نفر از یه خانواده 15 نفری اجاره دادم و هر ماه ازش 15 هزار تومن اجاره خونه می گرفتم ?

1 ❤️

549886
2016-07-22 11:38:39 +0430 +0430

من بهت فحش نمیدم چون بقیه دوستان زحمت این کارو می کنن. اما تعجب من در این هست که ضعف کس چه بلایی سر جوونای مملکت آورده که اینجوری کسشعر توی مغزشان میگذره و می نویسن.

0 ❤️

549909
2016-07-22 18:23:11 +0430 +0430

گنجینه 🙄

0 ❤️

551499
2016-08-05 11:57:29 +0430 +0430
NA

کیر خر بچه 15 ساله جوراب بلد نیست بپوشه تو رفتی کس کردی کونی دروغگو مطمنم به همین روش که گفتی کونت گذاشتن

0 ❤️

733838
2018-12-04 22:03:58 +0330 +0330

خخخخخخخخخخخخخخ
وامابعد …
همزمان که داشتی خواب میدیدی مامانت اومد صدات زد پاشو بچه مدرسه ات دیر شد

0 ❤️