سلام
آرش هستم 18 ساله از مشهد
خوش هیکل و خوشگل قدم 181 وزنم 58
چن وقتی بود تو فکر یکی از دخترای فامیل بودم
یشب با بابام اینا دعوام شد ک شب مجبور شدم خونه بابابزرگم بخوابم
تا صبح داشتم تو تلگرام میچرخیدم ک دیدم دخترداییم نسرین آنلاینه
27 سالشه و دختر خیلی هاتیه
ب پی ویش رفتمو سلامو احوال پرسی کردیم
گفتم چیکار میکنی گفت هیچکار بیکارم
گفت تو چیکار میکنی گفتم مشغول عملیات 125 ام
گفت چی هس گفتم هیچی
انقد اصرار کرد ک گفتم بشرطی ک قول بدی ب کسی نگی گفت باش
گفتم دارم جق میزنم
گفت خداوکیلی؟
گفتم ارع.
گفت نزن پسر جان بده
پس ی گیف فرستاد ک تا صبح انقد خندیدم داشت گریم درمیومد
ی پسره بود داشت جق میزد هم آبش اومد قفل کرد بدنش خخخخخخخ
بگذریم
گفت چرا ی زید شخص نمیزنی
گفتم کی ب ما پا میده باو در صورتی ک دوتا س تا زید دورم بود
بحثو بیشتر باز کردم
گفتم همه رفیقام کص کردنو ازین جور کصشعرا
گفت خب توهم برو بکن گفتم خب دیوونه برم ننمو بکنم یا بابامو کص میگی چرا
خندیدیم
دیگ دلو زده بودم ب دریا
گفتم خیلی دوس دارم بکنم خیلی ببینم چ حالی میده ک یدفعه دیدم نوشت دوس داری منو بکنی؟
از جام پریدمو خشکم زد
گفتم عارع خیلی
گفت فعلن ک پریودم هفته دیگ میکنیم.
من خیلی شک داشتم فک میکردم ک دارع از زیر زبونم حرف میکشع ک بعد نشون فامیل بده
گفتم ی عکس از کصت و ممه هات بدع
اصلن فکر نمیکردم بفرسته
یدفعه دیدم دوتا عکس اومد با مونوپد از خودش عکس گرفته بود
پشمام فر خورده بود
گذشت تا هفته دیگ
با رفیقم هماهنگ کردم ک شمارو خونمون دعوت میکنم بعد بریم خونتون ک من نسرینو بکنم
اونم قبول کرد
اومدن خونمون و ما ب هوای گیم نت زدیم بیرون
بهش زنگ زدم گفتم کجایی گفت جای خونشونم گفتم وایسا اومدم
رفتم بالا و گفتم بیا در بازه
وقتی اومد تو خونه بدنم داشت میلرزید
نسرینی ک تموم بدنش عضله بود لامصب از اسب فراتر بود جلوم بود
گفتم لباساتو درار بیا تو اتاق
داشتم چوشیتو خاموش میکردم ک دیدم یکی چشامو از پشت بست
ریدم ب خودم
گفتم نکنه خفتم کردن
دستاشو کنار زدمو بلند شدم دیدم نسرینی ک همیشه با چادر بود تو فامیل جلوم لخت واستاده
سینه ها 80 کص پف کرده بدن سفید واااااااییییییییی
آبم داشت میومد
گفت بیا تو بغلم پریدمو لب تو لب شدیم
انقد گردنشو لباشو خوردم کبود شده بود لاله گوشسو یکم زبون زدم ک دیدم نفساش رفت بالا
پاشدم لباسامو دراوردم
رفتم بالاش از لباش خوردم تا ب پایین
وقتی ب کصش رسیدم ی بوسش کردم خیلی بوی خوبی میداد ی زبون زدم ک دیدم جیغ زدو گفت ای توله سگ
گفتم جووووون
انقد کصشو خوردم ک دیدم لرزید
گفت حالا نوبت منه
پاشدم واستادم اونم رو تخت نشسته بود ی تف انداخت رو کیرمو شروع کرد ب ساک زدن
پدسگ انقد خوب ساک میزد ک انگار دندون تو دهنش ندارع
خوابید گفت بیا روم گفتم مگ بازی؟
گفت عاره بابا پنج ساله گفتم ای جنده تا الان کجا بودی کیرمو گذاشت دم سوراخشو با ی فشار تا ته کردم تو بیچارع نفسش بند اومد آخه کیرم 20 سانته و یکم کلفته
خیلی تنگ بود تو چتاش گفته بود از عیده کسی نگاییدم الانم برج 7بود
امونش ندادم
انقد تلمبه زدم ک ی جیغی زدو لرزید
منم ک ی ترا انداخته بودم بالا فعلنا آبم نمیومد
گفت دوس داری روت بشینم گفتم عاره
خوابیدمو اومد روم وقتی خودشو جلو عقب میکرد سینه هاشو ی لیس میزدم ک خیلی بهش حال داده بود
گفتم حالا سگی بشین
اومدم پشتشو کیرمو گذاشتم در سوراخ کونش دیدم جیغ زد گفت ن
بیخیالش شدم
تمام تمرکزم رو این بود ک سریع آبم بیاد
چون واقعن اگ دیر میشد شک میکردن بگا میرفتم
گذاشتم در کصشو یکم مالیدم بهش ک دیدم دارع گریه میکنه
گفتم چیه
گفت تروخدا جررررم بده خیلی حالم بده
گفت جنده روزی چنبار میدی مگ
خندیدیمو کردم توش
انقد زدم ک دوباره ارضا شد
دوباره خوابوندمشو کردم توش کصش واقعن قلمبه بود
حال میداد فقط لا کصی بش بزنی
انقد تلمبه زدم ک احساس کردم آبم دارع میاد سریه کشیدم بیرونو همرو ریختم لاشو افتادم روش
دیدم یکی زنگ آیفونو زد
پشمام ریخته بود
گفت یا علی اومدن
وقتی درو زدم دیدم رفیقمه
گفت ممد بدو دارن میان خونه شک کردن
نمیدونین با چ سرعتی لباس پوشیدیمو ی لب جانانه گرفتیم
گفتم بازم میای
با ی لحن شیرینی گفت ن :----/
فقط خواستم بفهمی چطوری بود حسش
ی چشمکم زدو رفت
منم سریع رفتم پایین و رفتیم اصلن باورم نمیشد ک نسرینو بکنم خواهشن فش ندین چون واقعیه رفیقا مرسی

نوشته: آرش کیر طلا