سکس با همکار مونثم

1393/07/22

سلام دوستان اين داستان خيلي قديمي نيست.اين داستان مال بهار 93 .من يه موسسه زبان تو يکي از شهر هاي مازندران دارم. من مجردم و اين موسسه رو باکمک برادر وخواهرام وچند دبير ديگه ميگردونم ما تو اين موسسه دوتا همکار زن داريم به غير از خودمون(منو خواهر وبرادرام)من قيافم معموليه ولي نسبتا خوب زبون ميريزم.در ضمن 26سالمه.از اين دو تا همکار زنمون يکي واقعا کس بود ولي پايه نبود اما اون يکي بد نبود اما پايه من اول دنبال لاله يعني اون کسه بودم. لاله قد بلند بي نهايت خوشگل و هيکل رو فرمي داشت اما هر چي بيشتر نزديک ميشدم اون مادرجنده دور تر ميشد

يه سه مايي گذشت و ديدم نه لاله پايه نيست به خودم گفتم بايد برم رو فاز شیوا . شیوا دختري قد کوتاه و با قيافه ي خوب بود. ومدام امار ميداد. من سعي ميکردم خودم رو بهش نزديکتر کنم ولي برنامه ي کلاسامون به هم نميخورد و منم تصميم گرفتم که براي ترم جديد برنامه ي خودم و اونو غروب و در اخرين کلاسا تو روز بذارم چون مديريت موسسه با منه. باهاش صحبت کردم باهاش مشکلي نداشت. در هفته3 روز کلاس داشتيم و خيلي همديگرو ميديديم وبا هم خودموني شده بوديم حتي به هم جوک سکسي هم مي داديم تا يه روز بعد کلاس بهم گفت اخرهفته يه مهموني دعوته ولي لباس خوبي نداره. نميدونم کار خوبي کردم يا نه اما سريع بهش گفتم خب اگه دوست داشته باشي منم باهات ميام قبول کرد و باهم رفتيم بيرون و واقعا خوش گذشت ديگه خيلي به هم نزديک شده بوديم. برنامه ي من و اون يکي بود يه روز صبح که کلاس نداشتم بهش زنگ زدم و گفتم دلم برات تنگ شده اون گفت ديروز غروب همديگرو ديديم با لاخره بعد از کلي کس لاف راضيش کردم که ناهار بياد اپارتمانم و ناهارو باهم بخوريم من اشپزيم بد نيست براش زرشک پلو با مرغ درست کردم اونم خيلي خو شش اومد بعد ناهار خيلي کسشر گفتيم بعد بهش از حسم به اون گفتم اونم گفت تا حالا دوس پسر نداشته و خيلي گيج شده. منم کم کم دستشو گرفتم و گفتم که واقعا دوسش دارم و شب وروز دارم بهش فکر ميکنم و ازش لب گرفتم و بعد از چند ثانيه که لب گرفتم گفت اونم از من خوشش اومده و ميخواد يکم با هم خوش بگذرونيم منم با کمال ميل قبول کردم اون به من گفت که قبلا تجربه ي سکس نداشته ولي کوني زر مفت ميزد . بعد از يکم لب گرفتن وگردنشو خوردن کاملا حشري شده بود ميخواست بکنمش کم کم لباس همديگرو در اورديم و تا تونستم سينه هاي نسبتا متوسطش رو خوردم کاملا حرفه اي به نظر ميرسيد کيرمو ساک زد و من رفتم سراغ کونش يکم کردم تو کونش که ديدم مادرجنده به قول خودش تجربه ي سکس نداشته ولي از اون سوراخ کون معلوم بود که تنها کسي که نکردتش خواجه حافظ شيرازيه.بالاخره کيروکردم تو کونش يکم صداي اه اهش دراومد همينجوري که از کون داشتم ميذاشتمش گفت بهتره که پوزيشنارو عوض کنيم از کون تا تونستم گذاشتمش حدود نيم ساعتي از کون گذاشتمش بعد رو مبل نشستيمو اون رو پام نشست باز يکم لب گرفتيم باز از کون گذاشتمش ابم بد جوري اومده بود يکم ابمو خورد کمرم داشت ميترکيد نميتونستم راه برم از درد چون کاندم نداشتم نمي خواستم زياد از کس بذارمش اخرش از درد داشتم ميمردم بعد از اين جريان 3تا5 بار با هم حال کرديم ولي از اون به بعد ديگه پايه نبود.خب دوستان اين بود داستان ما ببخشيد اگه بد بود.

نوشته: فرهاد


👍 0
👎 0
87970 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

440596
2014-10-14 16:43:53 +0330 +0330
NA

آقای (من) (من)!!! نیم من هم نیستی دلقک! دختره بهت پا نداده مادرج…ده شد؟ مادر ج…ده تویی که فکر میکنی پخی شدی واسه خودت سفیه بدبخت نکبت! هیچی نیستی!

مردتیکه ی جقی کی از پشتش در میاره و میخوره؟؟؟!!! باز فیلم پورن دیدی روانی؟؟!!! اه اه اه! اونم با اون همه میکروب و کثافت!!!

ننویس حالمون به هم خورد بیشعور!

3 ❤️

440597
2014-10-14 17:48:10 +0330 +0330

فرهاد خان طبق روایت جنابعالی شما که برنامتو با خانومه انداختی یکی دیگه هم برنامشو با ابجی جونت انداخت بهر حال چون نوشتارت تعریفی نداشت لوح درجه ۳ کوسخولیان به شما تقدیم میشود !!!

0 ❤️

440598
2014-10-14 17:50:41 +0330 +0330
NA

کس نگو موئمن

1 ❤️

440599
2014-10-14 18:04:43 +0330 +0330
NA

kos sher bud

0 ❤️

440600
2014-10-14 18:40:23 +0330 +0330

جق الجالق !بازهم جلاقیت ،و ایضا توهم و آرزوهای شیرین !بچه جان جق همه رنگش خوبه ،بچه زرنگش خوبه،جقو جقو جانم جقو ،جقه جقوجانم جقوو،جقولی جقولی جق جقول،جق جیقه جاقه جق جقو

2 ❤️

440601
2014-10-14 19:12:47 +0330 +0330
NA

جلق نزن بدبخت انقد جلق زدی توهم سکس به مخت میزنه دیانا تو هم زیاد عصبی نشو این نویسنده کلا جزو ادمیزاد حساب نمیشه جز دسته ملجوقین

0 ❤️

440603
2014-10-14 19:56:06 +0330 +0330
NA

جلق روت فشار أورده؟بور،بور،اینجا نبینم من تره وگرنه تی خواخره بگام.

0 ❤️

440604
2014-10-14 20:55:22 +0330 +0330
NA

اون گفت لباس نداره تو گفتی منم بیام
اسگل گوز چه ربطی به شقیقه داره

1 ❤️

440605
2014-10-14 20:57:16 +0330 +0330
NA

موسسه رو باکمک برادر وخواهرام وچند دبير ديگه ميگردونم ما تو اين موسسه دوتا همکار زن داريم به غير از خودمون(منو خواهر وبرادرام)
من نفهمیدم بالاخره برادرات یا خواهرات
ال الحساب چهارتاشونو گاییدم
کس مخ مجبوری مگه
مگه مجبوری…

1 ❤️

440606
2014-10-15 01:06:04 +0330 +0330
NA

گفتنیارو بچه گفتن.لازم نمیبینم چیزی بگم.

0 ❤️

440607
2014-10-15 03:47:09 +0330 +0330
NA

چرا از نافش نگفتی من عاشق نافم

0 ❤️

440608
2014-10-15 04:44:59 +0330 +0330
NA

ملجوق شماره 1

0 ❤️

440610
2014-10-15 07:14:25 +0330 +0330

<<اخرهفته يه مهموني دعوته ولي لباس خوبي نداره. نميدونم کار خوبي کردم يا نه اما سريع بهش گفتم خب اگه دوست داشته باشي منم باهات ميام قبول کرد>>
اون وقت شما قرار بود نقش سوتینشو بازی کنی یا شورتشو
اخه ملجوق چه کس شعری سر هم کردی
خودت فهمیدی

0 ❤️

440611
2014-10-15 07:21:31 +0330 +0330

در مورد سکس با همکار مذکرت هم بگو ببینیم چطور کونت گذاشت

1 ❤️

440612
2014-10-15 08:41:05 +0330 +0330
NA

اولاش خوب بود بعدش کیری شد.از 1 تا 10 بهت 6 میدم.آخه منم میترسم داستان های خودم را بذارم چون هرکی هرچی مینویسه میگن دروغ میگی.البته نصفی اش هم کس و شعر مینویسن. ok

0 ❤️

440613
2014-10-15 09:38:55 +0330 +0330
NA

شما داستانهاتو بذار عزیزم…
نترس.
فوقش 10 یا تا فحش میخوری بعد شلوارت میکشی بالا میری…

لت وپار

0 ❤️

440614
2014-10-15 10:02:13 +0330 +0330
NA

عاقای عزیز ، خبرنگار واحد مرکزی خبر حکید معصومی نژاد از رم هم انقد فی البداحه کص غزلیجاته سکسی به این هول و اجبار نمیبافه ، تو آموزشگاه چه گوهی میخوری آخه تو ، که انشا هم نمیتونی بنویسی ،
دوستان خوارتو گاییدن ، من لیاقت ندارم فحشه بیشتر بدمت :-)

0 ❤️

440615
2014-10-15 12:36:50 +0330 +0330

دوستان شهوتران شهوانی لطفا با فحشهای بی مزه اندام نویسنده هارو گه مالی نکنین اگه فحش درجه یک با مزه بلدین بگین وگرنه طبق درجه بخار معدتون به نویسنده نمره بدین !!! ممنون از فهم و شعور کیری کلیه رای دهندگان !!!

0 ❤️

440616
2014-10-15 13:13:15 +0330 +0330
NA

کیر خواجه حافظ شیرازی تو کوووونت بره ملجوقک…
انتر ملعععععععون

0 ❤️

440618
2014-10-15 14:12:06 +0330 +0330

خیلی جالبه که همه میخونند و همه با آب و تاب فحش میدند
که چی ؟

0 ❤️

440619
2014-10-15 14:43:23 +0330 +0330

نکبت تو داشتی شب و روز بهش فکر میکردی بعد یهو همچین یهویی یه لب ازش گرفتی و اینا؟ چی شد؟اون مشکل لباس داشت برا مهمونی بعد یهویی اره یهویی گفتی من باهات میام مهمونی و قبول کرد و اینا؟چی شد؟اجالاتا من برم دستشویی اخه ر…نم گرفت شرمنده بچه ها منم بی ادبی رو اغاز کردم چون مغزم ارور میده اینا رو میخونم چی شد؟

0 ❤️

440620
2014-10-15 21:10:04 +0330 +0330

از نظر من نوشته اصلا ارزش داستانی و نگارشی نداشت. ولی نکته اینجاست دوستانی که نظر میدن و داخل نظرشون ده تا غلط املایی و نگارشی هست کاشکی میتونستن به قول خودشون یک خط از توهمات موقع جلقشون رو بنویسند که حداقل بقیه بفهمند چند مرده حلاجند. تمام…

1 ❤️

440621
2014-10-16 12:45:39 +0330 +0330
NA

تورو باید ب قول خودت از کون کون گذاشت. با این ادبیات تخیت.

0 ❤️