با سلام خدمت دوستان گلم قبل از هرچیزی بگم حالا که من با شما با احترام رفتار میکنم شما هم لطف کنید محترمانه اگر از داستانم خوشتون نیومد یا فکر میکنید الکیه در صورتی که تمامش واقعیه حداقل محترماه بگین نه اینکه فحش بدین خیلی ممنون
خب بریم سراغ داستان اصلی
من عرفان ( مستعار ) هستم 18 سالمه و اهل مشهدم رزمی کارم خیلی اندام ورزشکاری ندارم نمیخوام دروغ بگم ولی هیکلم خوبه مثل اکثر مردم قدم 180 وزنمم 60 سفیدم و به گفته دوستان و به قول اونا بچه خوشگلم حالا بگذریم و بریم سر اصل مطلب
من از سن 16 سالگی با چت روم آشنا شدم ولی سعی کردم هیچ وقت دوست دختر نداشته باشم و نداشتم تا اینکه سنم رسید به 18 و مدیر یکی از چت روم ها شدم دقیقا تابستان سال 92 بود که با یه دختر خانوم 16 ساله ای به نام پرند آشنا شدم و هفت ماهی با هم رابطه داشتیم از قضا ایشون هم اهل مشهد بودن من با ایشون همه جوره تلفنی دیداری و چتی رابطه داشتم و بهش آبجی میگفتم پرند یه دختر لاغر اندام با چشمای آبی بود جونم براتون بگه خیلی تر و تمیز و خوشگل بود هروقت میدیدمش دوست داشتم همون جا بکنمش جرش بدم تا اینکه آروم آروم احساس کردم عاشقش شدم یه شب تصمیم گرفتم و بهش جریان رو با هزار ترس و وحشت از طریق اس ام اس گفتم اونم در جوابم بعد از نیم ساعت گفت شوکه شده و باید یکم فکر بکنه آخه تا بحال با کسی دوست نبود اوایل یکم تفره میرفت و میترسید اما من با هزار بدبختی بالاخره مخشو زدم و تونستم راضیش کنم و برای اولین بار عشق رو تجربه کردم تا اینکه از رابطه ما گذشت و گذشت بعد از چند ماه خیلی عاشق هم بودیم ولی رابطه مون اصلا سکسی نبود حتی در حد بود ولی من آروم آروم شروع کردم اس ام اس هایی میدادم بهش که در مورد بوس و این چیزا بود تا اینکه آروم آروم پرو شدم و پیام های نیمه سکی بهش میدادم و از این قضیه یکی دو ماهی گذشت تا اینکه یک روز پدر و مادرم رفتن بیرون خرید و منم تک فرزند بودم و تنها تو خونه بودم مثل همیشه به پرند زنگ زدم و رفتم دنبالش تا بیاد خونمون رفتم دنبالش و آوردمش آروم از ماشین پیاده شدیم و سریع رفتیم تو خونه تا کسی از همسایه ها مارو نبینه ساعتای 4 بعدازظهر بود در خونه رو بستم و دستشو گرفتم و رفتیم تو خونه یکم هول بودم مثل همیشه بهش گفتم راحت باش رفتم یکم میوه بیارم تا بشینیم پای سیستم و تو اینترنت و سایت های تفریحی بگردیم رفتم و برگشتم پرند لباس هاشو در آورده بود یه زیر شلواری با یه مانتو و شال روی سرش سیستم رو روشن کرده بود و توسایت دانلود ها بود بهم گفت میخواد دانلود منیجر و چندتا برنامه واسه خودش دانلود کنه آخه خودش نت نداشت منم رفتم کنارش نشستم و یکی از دستاشو گرفتم و شروع به نوازشش کردم اخه عشقم عاشق اینکار بود بهش گفتم بانو گفت جانم آقا گفتم یه چیزی بگم گفت بگو فدات منم که بدجور تو حسرت یه لب ازش بودن سریع سرشو گرفتم و یه لب ازش گرفتم ولی زود پس ام زد و گفت محمد اگر بخوای اینطوری کنی میرماااا منم گفتم پرند تو عشق منی زندگی منی اذیت نکن بزار لب های زنمو حس کنم اولش قبول نمیکرد تا اینکه راضی شد و ازش بوس گرفتم یه لب حسابی انگار بعد لب حشرش زده بود بالا منم با کمال پرویی درستمو به پشتش و کمرش مالیدم یکم ناراحت شد ولی بعدش چیزی نگفت و جرات پیدا کردم و دستمو به پستوناش زدم که یهو یه سیلی بهم زد منم از این کارش ناراحت شدم و اشک تو چشمام جمع شد فقط بهش نگاه کردم اونم مثل اینکه از کارش پشیمون شده بود گفت عرفان بخدا نمیخواستم اینطور بشه منم عصبانی شدم بلند شدم رفتم بیرون و درب رو محکم کوبیدم و رفتم نشستم رو مبل و تلوزیون رو روشن کردم ( ما ماهواره نداریم و تلوزیون دیجیتال استفاده میکنیم ) پرند بعد چند دیقه اومد گفت عرفان خیلی دوست دارم تو زندگیمی ببخشید اصلا غلط کردم هرچی تو بخوای که یهو خودش اومد تو بغلم و گفت اصلا من آغوشتو میخوام منم خوشحال شدم و دوباره شروع به لب گرفتن کردم و دوباره دستمو به بدنش کشیدم ولی ایندفعه جرات نداشت چیزی بگه میترسید منو از دست بده گفتم پرند توروخدا من بهت نیاز دارم التماست میکنم امروز رو باهام راه بیا خودش منظورمو فهمید که سکس هست بهش گفتم این اولین و آخرین باره قول میدم دیگه همچین درخواستی نکنم درضمن تو خانومی و بانوی خودمی نگران نباش تا اینکه بعد کلی التماس و خواهش قبول کرد مانتوشو در آوردم یه تیشرت داشت اونم در آوردن یه سوتین داشت سوتینش رو هم در آوردم این اولین سکس زندگیم بود و خیلی ماهر نبودم شلوار و شورتشو در اوردم که بهم گفت عرفان توروخدا بسه دارم از خجالت میمیرم گفتم یکم تحمل کن عشقم بدجور داغ کرده بودم یکم بدنشو خوردم در حد دو دقیقه بعد شروع به کار اصلی کردم چون میدونستم پرند هم سکس اولشه نمیتونه واسم ساک بزنه واسه همین ازش درخواست نکردم گفتم پرند رو مبل بخواب گفت نه عرفان توروخدا میترسم میگن درد داره منم گفتم نترس عزیزدلم چیزی نیست رفتم یکم مایع دستشویی آوردم و زدم به کیرم و آروم گذاشتم لای کونش و از ناشی گری با یک فشار تا ته کردم تو کونش وای که چقدر داغ بود و از همه بدتر پرند یک جیغی کشید که تا هفت آسمون رفت دیدم داره گریه میکنه سریع کیرمو در آوردم برق از سرم پرید تو بغلم گرفتمش و گفتم زندگیم عشقم عمرم ببخشید اصلا غلط کردم بیخیال لباساتو بپوش توروخدا گریه نکن فدای اشکات بشم ولی پرند گفت نه عرفان هرچند درد داشت ولی نمیتونم همینطوری رهات کنم تو مردی و پر از شهوت حداقل یکم به پاهام بزن تا ارضا بشی منم شروع کردم لاپایی زدم خیلی کون سفید و گوشتی داشت روی بدنش حتی یه دونه مو هم نبود حدود 5 دیقه لا پایی زدم و گردن و بدنشو کسشو خوردم تا اینکه پرند و خودم ارضا شدیم ولی بعدش پرند گفت کونم میسوزه عرفان خیلی میسوزه و به خودش میپیچید وقتی بعد مدتها جویای مسئله شدم فهمیدم چون از مایع دستشویی برای لیز کردن کیرم استفاده کردم باعث شد کون پرند بسوزه و بسیار درد بگیره به شما هم توصیه میکنم هیچ وقت در سکس برای لیز کردن کیرتون از مایع های دستشویی استفاده نکنید خب میگفتم بعد از ارضا سریع رفتیم و با کلی خجالت در کنار هم یه دوش گرفتیم ولی هرچند خیلی سکس خوبی نبود ولی برای من رویایی بود همینطور برای پرند الان من و پرند هنوزم عاشق هم که هستیم هیچ دیوونه هم هستیم و قصد ازدواج داریم لطفا دعا کنید تا بتونم به عشقم به زندگیم برسم
ممنون که وقت گذاشتین و خوندن ولی بخدا قسم همش راست بود و اصلا کلمه ای دروغ نبود لطفا اگرم باور نمیکنید فحش ندین
فداتون دوستون دارم زیاد الهی خوشتون بیاد اگر کم و کسری داشت ببخشید
چاکر شما عرفان