سکس ضربدری

1389/07/20

سلام به تموم اونهايي كه نظر دادن و بي تفاوت رد نشدن . متن دو داستان قبلي رو كه نوشته بودم رو با اسمهاي ديگه تو سايتهاي ديگه ديدم خواهش ميكنم دزدي نكنيد. ممنون.

داشتم ميگفتم زنم بي حال رو زمين دراز كشيد و من دستم رو لبه شورتش گذاشتم كه يكباره چيزي ديدم كه باورش برام سخت بود برادر زنم با يك چشمك بهم اشاره كرد كه بيام پيشش از جام بلند شدم و رفتم كنار اونها نشستم نگين كمي خودش رو جابجا كرد كه مثلا جاي من هم بشه زنم كه چشماشو بسته بود و دراز كشيده بود تكوني خورد و پاهاشو كه به صورت چهار زانو بود دراز كرد . كه يكباره آرمان از سر جاش بلند شد و گفت فكر كنم حال سميرا خوب نيست و با سوال از من پرسيد ببرمش تو اتاق.يه نگاه به نگين كردم كه ديدم دامن كوتاهش كه همون مينيژوپ زنم بود تا زير باسنش بالا رفته و تمامي شورت و رونش پيداست . شهوت تو تمامي وجودم موج ميزد . به آرمان نگاه كردم كه ديدم داره ميخنده گفت حالا ببرمش يا نه گفتم هواست بهش باشه .آرمان كه انگار دنيا رو بهش داده بودن يه دستش رو گذاشت زير سر سميرا و با اون دستش سميرا رو بلند كرد و انداختش رو دوشش و همينجور كه ميرفت داخل اتاق و دستش رو باسن سميرا بود رو كرد به نگين و به من گفت هواست به زن من باشه اينقدرم لاي پاشو نگاه نكن با نگاه كردن كه كاري درست نميشه نگين كه داشت با اين حرفهاي آرمان آب ميشد گفت برو گمشو پرو آخه تو چقدر بيشعوري دستت هم رو كون خواهرت بردار كه آرمان گفت خواهر خودمه هر كاري كه دوست داشته باشم باهاش ميكنم و به من گفت با اجازه كه گفتم تو ديگه نميخاد اجازه بگيري. آرمان رفت تو اتاق و دررو بست .ترسيده بودم چون سميرا حتي تكون هم نخورد گفتم نكنه بيهوش شده باشه ولي ديگه اعتنا نكردم . نگاهي به نگين كردم و با هم خنديديم نگين گفت ديدي اين شوهر من چقدر هيزه از خواهرش هم نميگزره گفتم اي بابا بزار راهت باشن ول كن از خودت بگو مشروب روت اثر گذاشته ميخواي برات بريزم كه گفت حالا كه اسرار داري بريز تا باهم بخوريم دو تا پيك ريختم و به سلامتي آرمان و سميرا خورديم دلم ميخاست دستم رو روي شورتش بزارم آخه خيلي راحت نشسته بود. دل رو زدم به دريا و يواش دستم رو روي پاش گذاشتم كه نگاهي معني دار بهم كرد و چيزي نگفت دستم عرق كرده بود و يواشكي سرش رو آورد كنار گوشم و گفت دستت چرا عرق كرده خجالت ميكش .پرو تر شدم و دستم رو ليز دادم تا به شورت آبي قشنگش رسوندم و همونجا نگه داشتم و با انگشتم روي كسش مالوندم داشت يواش يواش ميخنديد كه يباره گفت اين شرم و حيات منو كشت بزار راحتت كنم و بلند شد و از زير دامن شورتش رو كشيد پايين و انداخت اون طرف و چهار زانو نشست دستم رو گرفت و گفت بيا اينقدر خجالت نكش و گذاشت رو كسش باور كنيد انگار كس دختر هاي 12 ساله بود حتي يك نخ مو هم نداشت نرم نرم كمي باهاش بازي كردم و صورتم رو جلو بردم تا ازش لب بگيرم كه لب اساسي بهم داد و هنوز داشتم كسش رو ميماليدم صداهايي از تو اتاق خواب ميومد كه نظر هردومون رو جلب كرد خنده كرديم و گفتم بيا لباسهامونو در بياريم ببينيم اونها چكار ميكنن گفت تو صبر كن و تاپشو از زير در آورد نميدونين چي ديدم سينه كه نبود صحبت كردت راجبش سخته . دامن كوتاهش رو پايين كشيد حالا اون نگين مودب و نجيب لخت لخت جلوم ايستاده بود كيرم به آخرين حد انازه خود رسيده بودجلوي پام نشست و گفت اجازه ميدين آقا اشكان شلوارك تون رو بيرون بيارم سرس از روي رضايت تكون دادم و با يك حركت ملايم شلواركم پايين اومد كيرم مثل فنر از جاش پريد و درست روبروي صورت نگين قرار گرفت نگاهي به صورتم كرد و هر دو خنديديم و يواش كيرم رو تو دستاش گرفت و بدون مقدمه كرد تو دهنش كيرم يه 16 ساتي ميشه و شروع كرد به ساك زدن چنان با مهارت ساك ميزد كه داشتم ديوونه ميشدم خودم تك پوشم رو از تنم بيرون آوردم و حالا هر دو لخت لخت شديم ول كن نبود و داشت وحشيانه ساك ميزد دستش رو گرفتم و بلندش كردم لبي ازش گرفتم و گفتم بريم ببينيم اونها چكار ميكنن نگين هم گفت باشه بريم به اتااق كه رسيديم دلم داشت از سينم ميومد بيرون آخه فكي اينكه الان تو اتاق چي ميخوام ببينم داشت روانيم ميكرد نگين هم حال و اوضاش كمتر از من نبود دستگيره در رو گرفتم و يواش در رو باز كردم داخل اتاق چيزي رو ديدم كه كساني كه طعم خوش سكس ضربدري رو چشيدن ميدونن من چي ميگم. سميرا و آرمان به حالت 69 داشتند براي هم ساك ميزدند كس زنم درست روبروي من و نگين بود در اتاق كاملا باز شد و آرمان سرش رو بالا آورد و من و زنش رو كنار هم لخت ديد لبخند شيطنت آميزي كرد و با اشاره به ما فهموند بياييم طرفش خواهر و برادر داشتند همديگه رو ساك ميزدند پاهاي سميرا 180 درجه باز شده بود به كنار آرمان كه رسيديم آرمان كير من رو گرفت تو دستش و كمي بالا پايين كرد مقداري آب از كيرم بيرون اومد كه با انگشتش اونو برداشت و رو كس زنش كشيد …ادامه دارد…داستانم به اينجها ختم نميشه خيلي طولانيه بعد از اين ماجرا ما سكسهاي ديگري با دوستم و زنس .باجناقم و خواهر زنم .و يك سكس زيبا كه بعدا براتون ميگم رو مينويسم كه حال كنيد …نطر هاتون منو دل گرم ميكنه . نظر بدين نطر بدين.

نوشته :‌ اشکان


👍 1
👎 0
360791 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

267841
2010-10-13 02:08:11 +0330 +0330
NA

سلام
واقعا عالیه من که کلی حال کردم
موفق باشی فقط زود تر بقیه این داستان و داستانهای دیگرت رو که در مورد سکس ضربدری هست رو بنویس من واقعا عاشق سکس ضربدری هستم ولی زنم راضی نیست اما من از فکرش هم حال میکنم
با امید روزی که زنمم راضی بشه و بتونم یه سکس ضربدری توپ داشته باشیم
شاد باشی و موفق

5 ❤️

267842
2010-10-13 05:24:33 +0330 +0330
NA

عالیه دوست من . خیلی خوب و با جزییات شرح دادی . لطفا زودتر کاملش کن

2 ❤️

267843
2010-10-13 05:48:22 +0330 +0330
NA

سکسیه تمام نوشتی.با انکه زن ندارم ولی نمیدونم اگه یه روزی زن بگیرم واقعا بتونم اینکارو بکنم یا نه.ولی از سکس ضبدری خوشم میاد ولی با دوست دخترم هم نتونستم این کارو بکنم

5 ❤️

267844
2010-10-13 08:25:57 +0330 +0330
NA

خیلی حال میکنم باهات
نه به اونایی که رمان مینویسن و همش کس شعره نه به تو که کوتاه مینویسی و استثنائی دمت گرم فقط زودتر ادامشو بذار

4 ❤️

267845
2010-10-13 14:47:01 +0330 +0330
NA

Hala baghiyasho bekhunim , bebinim chi mishe

5 ❤️

267846
2010-10-13 17:02:16 +0330 +0330
NA

من خیلی با ضربدری حال می کنم اما به نظر من این داستان ناقصه یعنی باید قبل از این هم وجود میداشت اگه اینطوره پس چرا اونا رو نمیزاری؟

4 ❤️

267847
2010-11-30 13:25:01 +0330 +0330
NA

فقط می تونم بگم با خوندنش کسم خیس شد

6 ❤️

267850
2011-04-01 08:06:10 +0430 +0430
NA

خسته نمیشی از اینهمه کس شعر گفتن؟؟؟؟؟

0 ❤️

267851
2011-04-10 03:32:00 +0430 +0430
NA

اگه کسی دوست داره من حاضرم باهاش ضربدری کنم. میتونید بهم ای-میل بزنید.خیلی باحاله و توپ.فقط باید زود فراموش کنید ت توی زندگیتون اثر نذاره.

0 ❤️

267852
2011-05-19 08:40:09 +0430 +0430
NA

kose khiseto bokhoram man midi?

0 ❤️

267853
2011-05-19 08:41:53 +0430 +0430
NA

mikham koseto

0 ❤️

267855
2011-08-08 01:54:23 +0430 +0430
NA

age dos dari biyam ba zanet sex lonam baram payam bezar pol khobi behet midam

0 ❤️

267856
2012-01-18 23:22:02 +0330 +0330
NA

خیلی لذت بردم.

0 ❤️

267857
2012-08-02 12:41:21 +0430 +0430
NA

داستانت قشنگه آدمو با خودش میکشه

0 ❤️

267858
2013-01-17 17:21:38 +0330 +0330
NA

:-C :-C بیا بکنمش حال کن

0 ❤️

267859
2013-02-26 01:29:40 +0330 +0330
NA

خیلی چرت بود ضایع

0 ❤️

267860
2014-07-04 08:50:55 +0430 +0430
NA

عالی بود حال کردم من دوستدارم با زنم با یک زوج مطمعن ضربدری داشته باشم

0 ❤️

267862
2014-07-15 17:06:01 +0430 +0430
NA

دو قسمت قبلیش رو از کجا باید پیدا کنم و بخونم

0 ❤️

267863
2014-08-16 12:15:45 +0430 +0430

salam mamnomn az dastane khobet ma ye bar dashtim va fogol ade bod kash…

0 ❤️

267864
2014-08-27 12:29:47 +0430 +0430

خوب بود - ادامه بده - این سکسو خیلی دوس دارم - لذت عجیبی داره

0 ❤️

267865
2014-08-29 08:30:24 +0430 +0430
NA

منم کس می خوام

0 ❤️

267866
2014-12-05 21:43:19 +0330 +0330
NA

sex tan be tan gashange :D

0 ❤️

742427
2019-01-19 13:07:33 +0330 +0330

داستانت عالی بود.منو خانمم چند باری تجربه کردیم از هیجان و لذتش هر چی بگم کمه .امیدوارم هر کی دوست داره قسمتش بشه.

0 ❤️