سکس ضربدری - ۶

1389/07/29

قسمت قبل

سلام وشب همگي خوش بچه ها از همتون ممنون و سپاسگذاريم كه نظر دادين و عكس فرستادين بخدا تا حالا همش دوربين دستم بوده و داشتم از زنم عكس ميگرقتم براي 7 نفر از اونايي كه عكس فرستادن عكس سميرا رو فرستادم كه فقط دو تا از عكسها شبيه بود و لي سميرا گفت اشكال نداره براشون بفرست ولي نميدونم چرا اونايي كه عكس گرفتن اسرار دارن كه بازم بفرستم ولي بخاطر مسائل امنيتي معزورم ببخشيد …ادامه داستان… سميرا كه كير بابك رو كاملا تو كسش بود و داشت از ناله ميمرد منم سمانه رو بلند كردم و بهش گفتم از شوهرت اجازه گرفتي ميخوام كستو بكنم بابك كه خودش شنيد روشو به طرف ما كرد و گفت سمانه جون كستو در اختيار آقا اشكان بزار و راحت بهش بده سمانه هم گفت تو هم نمي گفتي بهش ميدادم بابك هم گفت پس اشكان رو منتظر نزار سمانه هم گفت بيا داماد خوب خونه ما و منو كشوند طرف خودش منم افتادم رو سمانه و بغلش كردم سمانه سينهاش زياد بزرگ نبود اما مثل انار سفت و محكم بود سينه هاشو تو دهنم ميبردم و ميمالوندم سمانه هم پاهاشو دور كمرم حلقه كرده بود كه يكباره سمانه كيرم رو گرفت و گذاشت رو كسش و بدون اينكه بخوام فشار بدم كيرم رفت تو خيلي حال ميداد ولي خيلي هم گشاد بود البته تقصيري هم نداشت و شروع كردم به تلمبه زدن اما ديگه زياد حال نميداد چون گشاد بود چند دقيقه اي كه تلمبه زدم خسته شدم و سمانه رو برگردوندم كه گفت ميخاي چكار كني گفتم اينجوري برگرد كه كست تنگتر بشه از تو چشماش ميشد فهميد كه بو برده ميخوام از كون بكنمش بر گشت و تا نگاهم به كونش افتاد مسخاستم غش كنم كون تنگ كه ميتونم قسم بخورم كه حتي انگشت هم توش نرفته بود چه برسه كير شوهرش كه مثل لوله بود منم داشتم نگاه ميكردم كه سمانه گفت يالا ديگه بكن تو كسم نگاه كن بابك چجود داره زنتو جر ميده تو هم زنشو جر بده تو دلم گفتم تو كه جر خوردي كجاتو جر بدم و كيرم رو تپوندم تو كسش و دوباره تلمبه ميزدم نيم نگاهي به بابك و زنم داشتم بابك همينطور داشت تو كس زنم عقب و جلو ميكرد و صداهاي سميرا ديگه تمامي استخر رو گرفته بود و داشت به اورگاسم نزديك ميشد كمرم نزديك كمر بابك بود تقريبا پشت به هم با دستم يواش به كمر بابك زدم و بابك هم برگشت كه بهش به آرومي گفتم از كون بكنمش گفت تا حالا كه به من نداده حالا تو امتحان كن ببين چه ميشه منم گفتم ميترسم فرار كنه گفت محكم بگيرش و تا ته بكن تو كونش كه تو دلم گفتم اين ديگه چه بيرحمه منم دوباره مشغول تلمبه زدن بودم كه دستم رو گزاشتم رو كون سمانه و با انگشتم با كونش بازي ميكردم و آب كسش رو روي سوراخ كونش ميمشتم كه باز نگام كرد و گفت من از كون نميدم خيالاي بد نكني كه سرم رو كنار گوشش بردم و همينجور كه عقب و جلو ميكردم گقتم ببين زن من چجوري داره حال شوهرتو جا مياره تو نميخواي حال منو جا بياري كه گفت مگه حال نميكني گفتم كست خيلي گشاده و نميتونم حال كنم ميزاري از كون بكنمت كه گفت ميدونم كه خيلي درد داره ولي اشكال نداره اگه قول بدي آروم بكني مشكلي نيست بكن ولي آروم . انگار دنيا رو بهم داده بودن صداي بابك داشت بلند ميشد ديدم داره مياد كه گفت سميرا كجا بريزم سميرا هم گفت بريز تو كسم قرصام رو خورد منكه من داشتم ديوونه ميشدم يعني زنم آمادگي سكس داشته ولي تعجبي نداشت با اون كسي كه اون اينجور تميزش كرده بود حتما فكر همه جاشو كرده بود. بابك هم تكوني خورد و رو سميرا خوابيد . كيرم رو خيس كردم و به سمانه گفتم آماده اي كه با سر به علامت تاييد تكون داد منم كيرم كه حالا با ديدن صحنه ريختن آب باجناقم تو كس زيباي زنم با بيشترين حد خودش رسيده بود رو روي سوراخ كوچيك و ناز سمانه گذاشتم و كمي فشار دادم كه تو نرفت سمانه گفت خيسش كن منم گفتم باشه تو هم آب دهنتو بده سمانه آب دهنشو با دست رو كيرم كشيد و گذاشت رو سوراخ كونش با فشار ديگه سر كيرم داشت ميرفت تو كه صداي داد سمانه بلند شد كه يهو بابك اومد سر زنشو گرفت و به من گفت يالا ديگه سمانه هم همش به بابك ميگفت بابك ترو خدا ولم كن منم كه ياد كون دادن زنم به بابك داداشش افتادم و خودم كمكش كردم كه كيرش رو تو كون زنم بكنه ديگه كيرم رو فشار دادم كه با زحمت رفت تو كون سمانه البته تا نصفه و صداي گريه سمانه همه جا رو گرفته بود بابك هم مرتب دلداريش ميداد و ميگفت الان عادي ميشه مثل دختر بچه ها گريه ميكرد سميرا هم اومد گفت شما دوتا كه خواهرم رو كشتيد بسه ديگه و كنار بابك ايستاد بابك هم داشت از زنش لب ميگرفت منم هم هميننجور كيرم رو تو كون سمانه نگه داشته بودم كيرم داشت قيچي ميشد كه بابك رفت و از تو اتاق برام كرم آورد آخه اون مدتي كه كيرم رو ثابت نگاه داشته بودم تا سوراخ كونش باز بشه كيرم خشك شده بود و ديگه هم نميشد كيرم رو در بيارم بابك اومد و كرم رو باز كرد و مقدار زيادي كرم روي كير من و كون زنش زد و به من اشاره كرد يواش تلمبه بزنم كه همينكار رو كردم سميرا هم داشت سينه هاي آويزون سمانه رو ميخورد كه رو كمر خوابيده بود و زير سينه هاي خواهرش اومده بود بابك هم رفت وسط پاس زنم نشست و به من اشاره كرد يعني ميخوام بخورم براي زنت كه من هم خنديدم و گفتم راهت باش و كيرم رو تكون دادم كه ديدم سمانه هم ديگه صدا نميده و داره حال ميكنه هر سه تاشون جلوم بودن سمانه بعد زنم و وسط پاي زنم بابك حالم داشت بد ميشد به سرعت تلمبه ميزدم كه ديدم كيرم كمي خوني شده و تا ته تو كون سمانه است به سمانه گفتم دارم ميام اون هم گفت محكم بكن منم دارم ميام كه انگار تمامي دنيا از تو كيرم زد بيرون و تو كون تنگ و ناز سمانه خالي شد سمانه هم لرزش كمي كرد و رو سينه زنم دراز كشيد و منم يواش كيرم رو از تو كونش در آوردم و بابك هم كه متوجه شده بود كه منو زنش آبمون اومده بلند شد و شروع كرد به كف دست زدن و آفرين گفتن به زنش و من كه براش خيلي جالب بود سميرا هم بلند شد منم بلند شدم و تنها سمانه بود كه اصلا حال نداشت بلند شه و همينجور برگشت و مارو تماشا ميكرد كه بالاي سرش ايستاده بوديم و داشتيم تماشاش ميكرديم…
.ادامه دارد…
بچه ها اميدوارم تا اينجاي داستان رو لذت برده باشيد از نظر و عكسهايي كه گذاشتين ممنونم .با پيشنهاد سميرا به اين نتيجه رسيدم كه يك سري مشخصات از بدن سميرا بگم كه همه عكس زنم رو داشته باشن .

  1. سينه:كمي آويزون و تقريبا درشت
    2.كمر : باريك بدون شكم
    3.كس:گوشتي و تپل و كوچك وبدون مو
    4.رون : گوشتي و بزرگ
  2. رنگ پوست: سفيد مثل برف
    6.مو :بلند تا زير كمر
    7.كون:تقريبا كوچك اما گرد
    موفق باشيد…

👍 2
👎 0
214079 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

268264
2010-10-22 03:37:30 +0330 +0330
NA
0116915839[1].jpg ax nayomade bod baz mifrastamash
3 ❤️

268265
2010-10-22 03:45:56 +0330 +0330
NA
0285731155[1].jpg in che tore
3 ❤️

268269
2010-10-22 06:02:28 +0330 +0330
NA

bara man ke oon bar ax nafrestadi
bazam mamnoon ke dastan mizari
samira joon to behesh begoo ke axeto vasam bezare L) :* :X oon dafe ham ax ferestadam

5 ❤️

268273
2010-10-22 10:28:16 +0330 +0330
NA

سلام اشكان جان
من هميشه برات عكس فرستادم
ولي ما رو قابل ندونستي عكس خانوم زيباتو برامون بزاري
قول ميدم كه جاش محفوظه
اينم يه عكس قشنگ ديگه
~AwOQ700.jpg

اينشكلي نيست سميرا جونم؟

يا اين؟

1 .jpg

مرسي از داستان زيبات

3 ❤️

268275
2010-10-22 14:04:57 +0330 +0330
NA

میشه یکی بیاد تایید کنه که عکس رو گرفته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

3 ❤️

268276
2010-10-22 15:01:22 +0330 +0330
kos
4 ❤️

268277
2010-10-22 15:10:12 +0330 +0330
2 3 3 4
6 ❤️

268279
2010-10-22 15:36:21 +0330 +0330
1
5 ❤️

268281
2010-10-22 15:57:05 +0330 +0330

سلام اشکان جان کس سمیرا جون شبیه کدوم از ایناست؟
s

4 ❤️

268282
2010-10-22 16:07:50 +0330 +0330

دارم له له میزنم برای دیدن کس سمیرا
1
2
3
4
6
8
9
11
21

4 ❤️

268286
2010-10-23 06:17:04 +0330 +0330
NA

بابا اشکان حال میکنی ها ببین زنت چقدر طرفدار داره این همه ادم می خوان زنتو ببینن.

3 ❤️

268287
2010-10-23 06:48:54 +0330 +0330
NA

سلام سميرا خانوم
شما يه چيزي به اين اشكان بگو
عكستو برا من نميفرسته
سميرا خانونم اين شكلي نيستي؟

1_1235.jpg
3 ❤️

268289
2010-10-24 14:26:30 +0330 +0330

کس زنت ؟
1
2
3
4
5
6
7

4 ❤️

268290
2010-10-26 14:51:56 +0330 +0330
NA

sallam Ashkan joon khobii dastanet khobe valii bayad vasfeshoooo bishtar konii yanii bishtar too kon va koss left bedii ke azash lezat bebereeee …
baba tarafdarhat vasf nashodanii hastan khilii havatoooooo daran iyval
hala ax vase ma ham befrest jigar
bazam mercii :*

5 ❤️

268292
2010-10-28 11:48:47 +0330 +0330
NA

چرا دیگه ادامه نمیدی ؟
بیصبرانه منتظریم ، زودتر ادامه اش رو بذار .
قربانت
هیکل سمیرا اینجوری باید باشه مگه نه؟؟
IMG_8576_JPG.jpg
وووییی فداش بشم

4 ❤️

268293
2010-10-28 12:07:16 +0330 +0330
NA

پس چي شد اشكان خان
چرا ادامه نميدي؟
ايشالا كه خوب باشين

3 ❤️

268295
2010-11-05 14:26:00 +0330 +0330
NA
24062010298.jpg biya inam ax zanam mikham va3am jeresh bdid
5 ❤️

268296
2010-12-07 17:24:52 +0330 +0330
NA

من تازه با این سایت اشنا شدم اگه میشه عکس زنت رو برام بفرست

5 ❤️

268297
2010-12-10 04:14:10 +0330 +0330
NA

سلام

عالیه مرسی

بوس…بوس…بوس

3 ❤️

268299
2011-02-17 14:48:19 +0330 +0330
NA
کس زنت
0 ❤️

268301
2011-03-23 09:19:30 +0430 +0430
NA

سلام خوبی اشکان جون
من یه عکس از زنم میزارم توام یه چنتا ازون خوباشو بفرست واسم
ممنون

0 ❤️

268302
2011-03-23 10:53:34 +0430 +0430
NA

عکس 40 مال کیه؟ میخوام تا صبح بلیسمش
جوووووووووون

0 ❤️

268305
2011-08-08 15:07:10 +0430 +0430
NA

salam man mikham zaneto bokonam azizam

0 ❤️

268309
2012-02-29 18:37:38 +0330 +0330
NA

اگه عکس زنتو بفرست

0 ❤️

268310
2012-03-26 23:26:37 +0430 +0430
NA

فقط کیرم تو کس زنت

0 ❤️

268312
2014-06-21 23:05:32 +0430 +0430
NA

سلام من وهمسرم از تهران پایه سکس ضبدری هستیم فقط زنو شوهر من 38 خانمم33

0 ❤️

268313
2014-08-27 12:38:49 +0430 +0430

اگر واقعا پایه آید و زوج پیام بده. مازوجیم. 32.و34ساله.

0 ❤️

268314
2014-12-28 04:17:48 +0330 +0330

ادامه اش رو کی میفرستی ماکه مردیم از انتظار

0 ❤️

268315
2015-04-02 17:48:33 +0430 +0430
NA

کس شعری بیش نبود
تراوشات مغز پریودت رو زودتر بذار اینجا چون معلومه خیلی خاطر خواه داری
نکنه منتظری تا مغزت پریود که شد بیای تراوشاتش رو بدی خورد ملت مجلوق جالق جلقی جلقکی جیقی

0 ❤️

917053
2023-02-28 18:25:55 +0330 +0330

کی دلش میخوادبکنمش

0 ❤️