سلام اسم من مریم 21 سالمه قدم 165 و وزنم 51 هست هیکل مناسبی دارم قیافمم نمکیه چشمام مشکیه درشته وپوستم سفیده.من پدر مادرم شاغلن و بیشتر موقع ها تو خونه تنهام .تابستون پارسال بود که با پدرم رفتم گوشی بخرم نمیدونم چرا ولی قبلاز اینکه وارده پاساژ بشم قلبم تند تند میزد دست بابامو گرفتمو رفتیم تو پاساژ تا سرمو بالا بردم چشمام چهار تا شد وای خدا این خودشه دارم میبینم بعد از دو سال بی خبری عجب خوش تیپ شده بود اصلا نفهمیدم چطور گوشی خریدمو اومدم خونه تا شب گیج بودم شب تو تختم یادقدیما افتادم یعنی اونی که اون روز دیدم پوریای من بود چقد تغییر کرده بود تو همین فکرا بودم که خوابم برد صبح مامانم بیدارم کرد که پاشو کلاست دیر میشه اونقدر فکرم مشغول بود که ارایشم نکردم رفتم سره کلاس وقتی کلاسم تموم تصمیم گرفتم به بهانه اینکه گوشیم ایراد داره برم بازم ببینمش وقتی پامو گذاشتم تو پاساژ بازم دیدمش سرشو برگردوند منو دید همین جوری خیره شد بهم اصلا نفهمیدم چی کار کردم سریع دویدم به طرف بیرون تا اون دست خیابون که رفتم نزدیک بود ماشین بزنه لهم کنه چتد روز از این ماجرا گذشت کمکم به خودم اومدم داشتم بیخیالش میشدم .صبح از خواب بیدار شدم یه دوش حسابی گرفتم موهام که بلنده خشک کردم ارایش حسابی کردم از خونه زدم بیرون شب قبل به بابام گفتم ماشینو واسم بزاره که بعد از دانشگاه با دوستام برم یکم بگردیم ماشینو از پارکینگ اوردم بیرون اومدم که پیاده شم دیدم پو ریا پشت سرمه دمه دره خونه وایساده بود خشکم زد چند ثانیه همین جور بهم خیره شده بودیم گفت سلام مریییییم جوابشو ندادم یعنی زبونم قفل شده بود گفت چقد خوشگل شدی یکم که به خودم اومدم گفتم سلام اینجا چیکار ممییکنی هنوز محل خونمون یادته؟گفت مگه میشه خونه عشقمو یادم بره گفتم بیابریم یه جای دیگه صحبت کنیم همسایه ها میبینن خوبیت نداره سوار شدیم گفت کجا میرفتی دانشگاه ؟گفتم اره اما بیخیال نمیرم بریم یه جا بحرفیم خیلی چیزاس که باید روشن بشه رفتیم یه قهوه خونه یه قلیون سفارش داد با چای اومد کنارم نشست خیره شد تو چشمام سرمو انداختم پایین گفت نمیخوای بدونی این دو سال کجا بودم چرا غیبم زد؟
پوریا هم کلاسیم بود منو پوریا خیلی همدیگرو دوست داشتیم اما نمیدونم چرا یه دفعه غیبش زد و دیگه خبری ازش نشد برام تعریف کرد که مامانش سرطان گرفته و مجبور شده کلی به این در اون در بزنه تا کمکش کنه اخرم مادره میمیره اینم که غیر از مادرش کسیو نداشته تنها میمونه الانمبا مامان بزرگش که خیلی دوسش داره زندگی میکنه بعد از اونم بیخیاله درس میشه تا همون فوق دیپلم میخونه همش ورزش میکنه .اون حرف میزد منم قلیون میکشیدمو اشک میریختم منم کلی بهش غر زدم چرا تنهام گذاشتیو تمام عقدهای این دو سالمو سرش خالی کردم با تمام زورم میکوبیدم تو بازواش اونم هیچی نمیگفت به خودمون اومدین دیدم ظهر شده از همونجا چند سیخ جوجه گرفتو خوردیم موقع برگشت رسوندمش دمه پاساژ خودمم اومدم خونه خیلی خوشحال بودم همینجوری به هم اس میدادیم زنگ میزدیم بیرون میرفتیم تا اینکه گغت مریم مامان بزرگم میخواد ببینتت منم با هزار نازو ادا قبول کردم قرار بود واسه ناهار برم خونشون کلی به خودم رسیدم موهامو اتو کشیدم تا نزدیکای باسنم اومده بود یه ارایش باحال کردم یه لباس اندامی مشکی بود با شلوار جین که گردی باسنم کامل زده بدو بیرون پوشیدمو رفتم مادر بزرگش یه زنه 70 ساله اما خیلی باکلاس با ارایش غلیظ دامن کوتاه پوشیدخ بود منو که دید گفت پوریا حیلی خوش سلیقست ناهارو باهم خوردیم که پوریا صدام کرد تو اتاقش منم رفتم وای خدا چقد این پسرو دوست داشتم تا رفتم تو اتاف دستمو کشید طوری که پرت شدم تو بغلش تو چشمام خیره شد تند تند نفس میزدم برم گردوند موهامو بو کرد و بوسید اما دیگه حتی دستم بهم نزد شب رسوندمدمه خونه شب تو فکرش بودم که دستمو کشید پرت شدم تو بغلش حتی بهش فک میکردم یکم کسم خیس میشد فرداش مامان بابام رفتن سره کار اس داد مریمم در چه حاله گفتم مامان بابام سره کارن تنها خونم اس داد بیام خونتون؟
اول ترسیدم گفتم بیییییا گفت تا یک ساعت دیگه اونجام حول شده بودم سریع ارایش کردم یه شلوارکه تنگ کوتاه پوشیدم با یه تاپ صورتی رژ صورتیم زدم وقتی اومد تو خونه باهام دست داد نشست رو مبل منم رفتم واسش شربت بیارم یه موزیک ارومم گذاشتم سنگینیه نگاهشو حس میکردم شربتو بردم براش خم شدم دیدم زل زده به سینم چشاشو جمع کرد شربتو از دستم گرفت گذاشت رو میز دستمو کشید نشستم رو پاش وای چه حسی بودرو رو پاش بودم با دست جه به جام کرد دستو انداختم دوره گردنش اونم با یه دستش پشتمو گرفته بود با یه دستشو پشت زانوموگرمای نفسش به صورتم میخورد بدنم عرق کرده بود دره گوشم گفت دوست دارم با زبونش گوشمو لسیسد شل شدم لبشو گذاشت رو لبم داغ بود لبه پایینمو میکرد تو دهنش میکشید بیرون هونجور بلندم کرد انداختم رو تختم افتاد روم سنگینی هیکلشو حس میکردم بازم لبامو خورد منم همین طور زبونمو میکشید تو دهنش رفت سراغ گردنم خیلی خوب زبونشو میکشید رو گردنم شرتم خیس شده بدو تند تند نفس میکشدم بدنمون داغ داغ بود بلند شد از روم تیشرتشو در اورد تاپ شلوارکه منم در اورد بازم خوابید روم گوشمو گردنمو میخوردمنم صدام بلند شده بود سفتی کیرشو حس میکردم سینه هامو فشار میداد من خیلی رو سینه حساسم سوتینمو کند اصلا تو حاله خودمون نبودیم میگفتم بخور مال خودته جوووون اونم سینه هامو میک میزد گاز میگرفت دیگه طاقت نداشتم میخواستم تمام عقدهای این دو سالمو سرش در بیارم با تمام قدرتم زدمش کنار خوابیدم روششلوارشو در اوردم شرت پوما پاهاش بدو وای چه کیری سرش خیلی کلفت بود شبیه مار بود 19 سانتی بود گرفتمش تو دستم بوسش کردم کردمش تو دهنم خوب بلد نبودم ساک بزنم سعی میکردم دندونام بهش نخورهخیلی گنده بود یه مزه شوری داشت 5 دیقه واسش ساک زدم صدای مردونش بلند شده بود گفت عشقم بسه الان ابم میاد بلند شد خوابوندم رو به پشت بازم حمله کرد به سینه هام محکم گاز میگرفت جیغم در اومده بود با یه دستشم کسمو میمالید شرتمو در اورد گفت جوووونم خیس شدی باز بونش کشید رو کسم کمرمو دادم بال محکم گرفتم زبو نشو میکرد تو کسم بالای کسم با دست میماید جیغمیزدم بدنم لرزید ارضا شدم پو ریام نامردی نکرد کسمو گاز گرفت بیحال بودم برم گردونو گفت نمیخوام پردتو بزنم تا شب عروسیمون رو به شکم خوابوندم مو هامو بو رد بالشتمو گذاشت زیرشکمم کونمو دادم بالا گفت میخوام از عقب جرت بدم گفتم نهههه نمیشه گفت حرف نباشه کرم ار رو میز اراسشم بر داشت زد دمه سوراخکونمیمک باهاش بازی کرد خوشم میومد بعد اروم اون کیره شبیه مارشو گذاشت دمه سوراخ کونم با یه فشار داد تو انچنان جیغی زدم که دشتشوگذاشت دره دهنم گفتم غلط کردم گفت میخوام جرت بدم میفهمی کیرش کمکم جا باز کرد تو کونم گفت جووون نفسم چه تنگییی ایییییی شروع کرد به عقب جلو کردن دستشم جلو دهنم بود حال میداد دردم داشتم کمرمو بلند کرد محکم عقب جلو کرد دستشو گاز میگرفتم بعد از ده دیقه حس کردم کونم اتیش گرفته دیدم پوریا محکم چسبید بهم ارضا شد یه نیم ساعت همینجوری خوابید روم بعدم رفتیم حموم کونم خیلی درد میکرد ازم لب گرفت گفت دوسم داره الان چند وقته از این قضیه میگذره قراره امشب با مادر بزرگش بیان خونمون برام دعا کنید مرسی
نوشته: mar mari
نه حال خوندن داستان رو دارم
نه نقد کردنش
بچه ها هستن
.
.
ولی خدایی چه بچه های خلاقی داریم اینجا
فحش های جدید
“ننه لزبین”
مردم از خنده:)))))
chand bar dasteto keshid ???
alan dastet dard nemikone???
من فقط می خوام یک افشاگری بکنم !!!
افشاگری1-
خانمی با قد 165 و وزن 51 تقریبا چیزی به نام سینه نداره
اونی که دوست پسرت میخورده …دکمه بوده و نه پستون !!!
افشاگری 2-
کون رو هر چقدر بکنی …بازم تنگ میمونه چون دورش پر عضله هست ولی کس نه !
خواهشا وقتی کون میکنید و یا کون کردن مینویسید …نگید چقدر تنگه …چون کون ذاتا تنگه
بسمه تعالی
کیرتو دنه کچل عقده ایت کنن … کون مارو پاره کردی با این موهات… موهام تا دمه پیزیمه…موهام بو کیر میداد… موهاما مالیید به کله کیرش…
کس کش عقده مو داری؟
ملاقه ممد اشپزه سری کوچمون تو اون کونت که همون ثانیه بسوزی نه 10 دقیقه بعد …!! :davie:
از لهجدم پیداس که اصفانی کچل… ننه فاکر کجا اصفهان چایخونه داره دختر پسری که ما نمیدونیم؟
بزار تجربه لزت 4 تا شه ، بزار 1 سال بشد خیار تو کس کونت کنی بعد ترشحات اون مغزه نداشته تو استفراغ کنی اینجا.
اگه بیبنمت با دنده 4 موتورم میام تو اون کون گشادت که دردشم خب شه.
نند را گاییدم هف شبی جمه دیگه ننویس…
بچا یه دست نوازش بکشین بش… ;)
فرید بازم بگو داش به این نویسندگان دیوث:)))
دانجر
خوب برو زیر قسمت نظر سنجی بنویس نظرتو
کامنت های داستان محل تخصصی کون گذاشتن نویسندگان جقیه!
آرایش چقدرمهم بوده برات!
میری پاساژبه قصددیدنش بعدفرارمیکنی سادیسمی؟
پیرخر۷۰ساله وآرایش غلیظ؟؟
((دوستان میخواسته سرعزرائیل شیره بماله ها))
بازم رنگ صورتی؟!
بقیشم نخوندم چون کون دادی!!!
بنظرم اگه باننه جون پوریا لزداشتی بهتربود!
نگارشت زیادافت وخیزداشت!!
مهم نیست اون چی میخواد چون اگه دخنر باشه که جندستو کیر میخواد اگه ام که پسر یاشه که یازم اونم کونیه و کیر میخواد دادا مهم اینه که باباه با قاشق آبشو ریخته تو کس ننه این ننه لزبینا عمل اومدن:)))))))
داستانت كه تخمي بود.صحنه هاي سكسي رو بايد بهتر تعريف كني.اين طور كه تو تعريف كردي خيلي خشك بود و بي احساس
دخترم ننویس برا اینکه اینجا داستان سکسی میزارن نه کس شر سکسی ؛تازه تو کس شر گویی هم استعداد نداری !
آخه استنبلی کوس مادر این اراجیف چیه که سر صبحی به خورد ملت میدی مگه رو برج میلاد نشستی که اگه داستان ننویسی بیشتر تو کونت میره.تنها چیزی که باعث میشه شما مادر به خطاها اینجور داستان بنویسین اینه که می خوای کوس مادر و خواهراتون روی نیزه باشه و همه ببینن که خواهر به ظاهر باکره ات چه جوری به فاک رفته.اما در مورد مادرت.فکر کنم تورو از کون زاییده که این افکار پلید و شیطانی رو به خورد مشتی کوس مغز تر از خودت تحویل میدی.ختم کلام:نبینم بیای دوباره داستان بنویسی که ایندفعه خاله ات و عمه ات و همه ی عوامل سریال جندگی رو جلو چشات میارم
ببینم واسه چی میان؟افطاری؟یا خواستگاری؟یا میاد تا خود سحری ننتو بگاد؟؟
ریدی!
دختری که ساک زدن بلد نباشه دفه اول دهن آدمو سرویس میکنه!
درضمن اگه دختری دفه اولش باشه با یه کیر 19سانتیمتری 7 جد آبادش سرویسه!
مگر این که مادرزادی اتوبان باشی!یا این که موقع تولدت قبل بریدن بند نافت کونی بشی!
خانوادگی کس مغزین آخه جنده ازکی تاحالامبل کنارتخته؟
کس گفتی
نیازنبودکون خودتواون ننه ی جندتوجربدی وداستان بنویسی
قشنگ رک بگو که جنده ایی خلاص
جنده جق جقی
آخه عمه دیجیتال!
می ری گوشی موبایل بخری بعد یهو از زیر پسر مردم سر در میاری؟
خدا به ننه بابات رحم کرد که دخترشون هوس خرید Ipad یا لپتاپ نکرد. وگرنه معلوم نبود چه آینده سیاه و تباهی در انتظارت بود.
:D
من نمیدونم اونهائی که بار اول از کون میدن چقدر زود جا باز میکنه و چقدر زود از درد به حال تبدیل میشه
:steve: به نظرم نویسنده باید پسر باشه
صحبت کردن از آرایش کردن اونم چندین بار تاکید بر اینکه یه دختر به آرایش اهمیت میده
و اینکه گفتی دختره خیلی راهت بهت کون داد و انگار میخواستی بگی درد داشتن تو سکس آنال یه جورایی فیلم بازی کردنه واسه خانم هاست
به نظر من داستانت سراسر کنایه بود
در نتیجه تو یه پسری وعقده ای هستی
کیییییییییییرم از پهنا تو گوشت…
کیییییییییرم از عقب به جلو تو مجرای ادرارت…
عصمت و طهارتتو گائیدم…
خاندان نبوتتو گائیدم…
دهنتو گائیدم…
مغزتو گائیدم…
کونتو گائیدم…
بند نافتو گائیدم…
ننتو گائیدم…
آبجیتو گائیدم…
هرچی ماده تو فک و فامیلته گائیدم…
اینقد گائیدم تا خودمم گائیده شدم…
mimikhanom
سعی کن زیاد افشاگری نکنی
من یه دوست دختر داشتم با قد 163 و وزن 47 کلیو ولی سینه هاش بزرگ و گرد و سفت بود ولی خوب بازو و رون های خیلی باریکی داشت ولی کونش هم بزرگ بود کلا هیکلش حرف نداشت و دقیقا همونی بود که من دوست دارم
در مورد کون تا حدودی درست میگی ولی اگه چند بار و به زور بکنن تو کون یکنفر مویرگهای عضلات کونش پاره میشه و بافت عضلاتش آسیب میبینه و عضلاتش ضعیف میشه و کلا دو نوع سلول تو بدن هست که اگه آسیب ببینه تقریبا هیچ وقت ترمیم نمیشه اول سلولهای عصبی و دوم سلولهای ماهیچه ای پس در نتیجه هیچ وقت هم مثل اولش خوب و تنگ نمیشه
ولی از این جهت درست میگی که اگه با احتیاط و آرامی کون یکنفرو باز بکنن هیچ وقت گشاد نمیشه و همیشه بعد از چند ساعت بر میگرده به حالت اصلی و طبیعیش
و در مورد کس هم باید بگم اشتباه میگی کس هم پر از ماهیچه هست و اگه کسی به درستی و مداوم تمرينات كيگل را انجام بده ماهیچه های کسش قوی میشه و کسش تنگ میشه و مثل همه ورزش ها هم هیچ ربطی به سن و سال نداره و حتی یه پیرزن هم میتونه با تمرينات كيگل کسشو تنگ کنه مثل یه دختر نوجوان
اره داش اتفاقا منم همیشه که کون جی افم میزارم حتی هفته ای دو بار بازم از درد صد بار بخودش میپیچه تازه توپر هم هست و کون گنده باز نمیتونه تحمل کنه یارو پنجاه کیلویه آنی درد به حال تبدیل میشه . اخه چه حالی فقط واسه پسرا حال میده و الا دخترای بدبخت جر میخورن من نمیدونم انقد فیلم سکسی میبینن جو میگیره میان فیلمنامه مینویسن کس ننتون خار ننه عمه جنده سینمای خانگی تو کونت
افتادم بغلش آب کسم اومد.
انگار کسش شیر فلکه دستشویی عمه بابامه
خر خودتی
اول گفتی پارسال بود آخرش میگه الان چند وقته از این قضیه میگذره قراره امشب …
کس پاره جنده کمتر دروغ بگو
بعد آخه کس کش دختری که سن خر محله ما راداره تو پاساژ با باباش هست میترسه و دست باباش رو میگیره اما بعد همچین میره دنبال پوریا که جرش میدهد؟؟؟؟؟؟؟؟
هر چی برج مثل ایفل و میلاد و … تو کونت
کیری بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
بعضی وقتا آرزو میکنم که ای کاش تو این سایت شهوانی عضو نشده بودم که با این همه کوس شعر تو زندگیم روبرو نمیشدم. آخه کله کیری تو که معلومه پسر هستی. میگی طرف مادرش مریض شد و فوت کرد و رفت با مادر بزرگش زندگی کرد. تا اینجاش درست. حالا میشه بگی چطوریه که تا مادرش مریض شد تو رو کاملا فراموش کرده بود؟ نمیتونست بهت زنگ بزنه و موضوع رو بگه؟ بعد از دو سال که دیدیش بهت گفت میخواد باهات ازدواج کنه؟ یعنی تا این حد الاغی؟ واقعا گوساله پیش تو ابوعلیسیناست. کون مشنگ دیگه ننویس. کیر تو کونت دیگه ننویس. کیر خر توی رودهی کوچیکت دیگه ننویس.
شعری برای تو
یه دوستی داشتم که کیرش کلفت بود
زیر کیرش تخماش همیشه جفت بود
همیشه هر جا تو هوا میکردم
کونم میذاشت براش ناله میکردم
با من بهم زد منو تنها گذاشت
شاید که کونم دیگه لذت نداشت
بعدِ دوسال دوباره پیداش کردم
نگاهی تند از سر و تا پاش کردم
مامان بزرگش تو خونه منو دید
با اون نگاهش تن من رو خرید
اون پیرزن سکسی بودو ملنگ بود
با دامن سرخ و کوتاه قشنگ بود
توی خونه کون منو مالوندش
آب کوسش رو توی من پالوندش
لخت که شدم آب کونم را افتاد
کیر نَوَش توی کونم جا افتاد (نَوَش = نوهاش)
خلاصه تا دسته میکرد تو کونم
از کون نمیخوام که عقب بمونم
هرشب روی کیر کلفت میشینم
برای خود خوابای خوش میبینم
کون میدادم دور و برم شلوغ بود
هرچی نوشتم تا حالا دروغ بود
بچههای شهوانی فحشم بدید
ولی بهم فحشای ناموس ندید
معلومه قيافه كيري داري كه تا آرايش نكني حتي نمي توني كون بدي.
بابا خوب بود دیگه
اخه از یه بچه چی توقع دارید. :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile:
آهاي زنيكه ببخشيد مرتيكه عوضي داستانت كه تخمي تخيليبود ولي با اين نگارشت كشتي مارو. خداييش با اين داستان كيريت اگر يكبار قبل فرستادن ميخوندي و ويرايش ميكردي حقت فحش نبود. ولي تويي كه به شعور خواننده احترام نميذاري و زحمت يه غلط گيري ساده را بخودت نميدي چه انتظاري از خوانندت داري؟خواهشم از تمام نويسندگان شهواني اينه كه يكم بخودشون زحمت بدن . بخدا ضرر نميكنين… نميدونم شايد دلت براي فحشهاي آبدار رفقا لك زده بود كه اينطور با عجله و بدون ويرايش فرستادي . پس هرچي فحش خوردي نوش جونت. گواراي وجودت. الهي كير كرگدن آفريقايي بشه بره تو كونت… رفقا آمين يادتون نره…
به جان خودم دوخطش رو بيشتر نخوندم وفهميدم كه زاخاره و ادامه ندادم.
نویسنده برو با شعر تکاور حال کن
خیلی باحال بود تکاورجون
man vaghean delam mikhad fosh bedam be in dastan tokhmi takhayolit ama haghighatesh vaghty dostan be in ghashangi goftan dige man dar hozor ostada harf nemizanam ama vaghean kir khar to koonet ba in dastan neveshtanet avazi olagh oskol
کس کش های کونی همتون رو گاییدم کیری ها این چه طرز حرف زدن با یک خانم محترمه داستان عالی بود
A.G
بچه کونی. کیرم تو روح پر فتوح مادرت. کیر هیچکدوم از بچه هارم نمیتونی بخوری.
شاشیدم تو آبشخور تو و اون خانم محترم که بالاش دراومدی…
1بار دیگه بیای کسشعر بگی ننت رو هواست…
ننه لزبین