سکس من و نفیسه

1390/09/07

سلام اسمم امیر هستشو میخوام ماجرایه اولین سکس زندگیمو واستون تعریف کنم.
ماجرا واسه 3سال پیشه و من اون موقع 20سالم بود پوشت کنکور مونده بودم وسر کار میرفتم یه روز بعد از ظهربود که با یکی از دوست های صمیمیم داشتیم از سر کار برمیگشتیم یه 4راهی مونده بود که برسیم خونه با موتور بودیم که یهو چشمم خورد به 2تا دختر خوشکل و تو دل برو که داشتن تو پیادرو میرفتن سری زدم رو شونه دوستم که دوربزن ببین چه بچه هایی خلاصه رفتیم دنبالشون و به هر نحوی بود با تیکه انداختن و این حرفها شمارمو بهش دادم و گفتم که حتما منتظر تماسش هستم راستی من و دوستم قیافه هایه بدی نداریم همه میگن تو دل برو و با نمک هستیم مخصوصا من یه ذره سبزه هستم لاغرم قد خوبی همم دارم… اون روز خیلی خوش حال بودم که تونستم بهش شماره بدم و همش دعا میکردم که زنگ بزنه اخه خیلی ازش خوشم امده بود واقعا فیس خوشگل و اندام خیلی خیلی زیبایی داشت اون روز تموم شد و فردا صبح که داشتم با همون دوستم میرفتیم سرکار گوشیم زنگ خورد از یه باجه تلفن بود وقتی جواب دادم یه صدای ناز گفت سلام اقا امیر.؟ گفتم بله ولی شما.؟ گفت مگه به چند نفر شماره دادی منم که ققط دیروز شماره داده بودم سری شناختم و گفتم فقظ دیروز اونم به یه جوجویه خوشکل خندید و گفت خودمم گفتم مشالا چقدر سحر خیزی گفت اومدم پیشه دوستم الان میتونی بیای ببینمت منم با این که خیلی خوشحال بودمو تو کونم عروسی بود خودمو یه ذره چس کردمو بعد قبول کردم که دیرتر برم سرکار وبرم ببینمش ادرس داد که خودمو برسونم پیشش راه نزدیک بود ما هم 5دقیقه ای رسیدیم پیششون خودش بود با یکی از دوستاش دوستش ارایش غلیظی داشت و خودش هم یه ارایش صورتیه ملایم کرده بود با یه مانتو تنگ کرم من خیلی بی جنبه هستم و کیرم سری سیخ میشه هونم که از همه نظر تکمیل بود اصلا تو حالو هوایه خودم نبودم خیلی رفته بودم تو کف خلاصه شمارشو گرفتم و قرار شد فردا هم همدیگرو ببینیم اسمش نفیسه بود و دوستش هم سارا راستی اسم دوست منم مهدی هستش که همون روز سارا رو چسبوندیم بهش اون روز کلی با هم اس ام اس بازی کردیم و یکم با هم حرف زدیم ازهمدیگه خوشمون امده بود شب بهم گفت فردا با مهدی بیا که سارا هم میواد فردا شد و دوباره همدیگرو دیدیم من که میدیدمش دهنم اب میفتاد دست همدیگرو گرفته بودیم و راه میرفتم که بعد یه 15دقیقه ای بهمون گفتن که بریم خونه سارا اینا اخه مثب اینکه مادر پدرش سر کار میرفتن ما هم از خدا خواسته سری قبول کردیم و رفتیم اونجا وقتی رسیدیم خونشون اصلا خیلی سری جفتشون مانتوهاشون رو در اوردن وبا یه استین حلقه ای و سارا راحت تربا یه تاب نشستیم به قلیون کشیدن و شوخی کردن و تو سرو کله همدیگه زدن دیگه بگی نگی رومون تو روی همدیگه باز شده بود سارا و مهدی داشتن قلیون میکشیدن که نفیسه دست من و گرفت اورد تو حال گفت بریم یکم با هم تنها حرف بزنیم از اتاق امدیم بیرون در رو هم بستیم و رویه یکی از مبل ها نشستیم دست همدیگرو گرفته بودیم و تو چشم هایه همدیگه نگاه میکردیم که نفیسه گفت خوابم میاد امیرم منم همیجوری که تو چشمهای نازش نگاه میکردم بهش گفتم خوب خوشکلم سرتو بزار رو پاهام واست لالایی بخونم اونم سرشو گذاشت رو پاهام و دراز کشید رو مبل نفیسه مثل خیلی از دخترهایه دیگه نیازی به مخ زدن نداشت اونم مثل خودم تو چشم هاش میشد فهمید که خیلی تو کفه و دوست داره با هم سکس داشته باشیم اینو از دستهاش و تو چشماش قشنگ میشد فهمید رو پاهام بودو منم با موهاش بازی میکردم و با صورتش بهش گفتم نفیسه دهنم اب افتاد از بس لوپتو کشیدم میشه یه گازش بگیرم گفت دلت میاد گفتم قول میدم اروم گاز بگیرم اگه دردت امد تو هم منو گاز لوپشو واسم کج کرد منم از قصد نزدیک لبشو گاز کرفتم طوری که لبم به لباش برخورد کنه یه گاز محکم گرفتم خیلی دردش اومد بلند شد نشست گفت باهات قهرم بی رحم منم سری بقلش کردمو گفتم ببخشید عزیزم تقسیره خودته خیلی خوشمزه بودی رو کرد بهمو گفت منم باید گاز بگیرم تا ببخشمت گفتم عشقم بزار واسه بعد تازشم من اصلا مثل تو خوشمزه نیستما الانم باید برم دیرمون شده دیگه حدودا یه 2هفته ای با هم بودیم و رابطمون خیلی نزدیک شده بود و خیلی به هم وابسطه شده بودیم تا اینکه من یه دایی دارم که خونشون کرج هستش مادرم اینا اخر هفته رو رفتن اونجا منم که بخاطره نفیسه نرفتمو موندم خونه شبش بهش گفتم فردا تنها هستم میایی پیشم گفت چرا نیام لپتو اماده کن که فردا میخوام گازش بگیرم با خداحافظی کردیمو و فردا ساعت 10صبح قرار شد که بیاد خونمون وای تا خوده صبح نخوابیدم همش فکر میکردم که چجوری سر صحبتو باز کنم و چیکار کنم که دیگه فردا بشه اون بدن رویایی رو ببینمو حیش کنم صبح شد و نفیسه امد منم تازه همون لحظه از خواب بیدار شدم رفتمو اوردمش تو اتاقمو دراز کشیدم رو تخت گفت امیر پاشو تنبل منو اوردی اینجا بگیری بخوابی پاشو پاشو عشقم میخوام لپتو گاز بگیرم گفتم اوووف دلت میاد دردم میواد کبود میشه گفت فکر اونجاشم کردم زبونتو کاز میگیرم نگی کبود میشه بعد اونم پرید رو تخت امد کنارم منم زبونمو در اوردم و گفتم بیا من در اختیاره تو باودم نمیشود که میخوام الان با زبونم لباشو حس کنم واییییی چه سحنه ای بود چشمامو بستمو زبونمو اوردم بیرون یه چند ثانیه گذشت خبری از گاز نشد تا چشمامو باز کردم صورتش روبه رویه صورتم بود خودشو انداخت رو منو لباشو گذاشت رو لبام وای که چه حس خوبی بود جفتمون واسه چند ثانیه چشمامونو بسته بودیمو لبامون رو لب همدیگه بود وقتی لباشو از رو لبم برداشت لب پایینشو گرفته بودم بینه لبم و اروم با دندونهام لبشو بیشتر کردم تو دهنم لباش خیلی خوش مزه بود با همون حالت برگشتیم و حالا من رویه نفیسه بودم با زبونم یکم رو لباش بازی کردم و نفیسه چشماشو بست منم بعد از اینکه یکم لبشو خوردم امدم رو گردنشو تو همین حال داشتم دکمه های مانتوشو باز میکردم وایییی خدای من چی میدیدم چه سینهای گرد و سفیدی با نوک صورتی واییییی اصلا معطل نکردم اب دهنم راه افتاده بود به شدت سینه راستشوبا دستم گرفتم وبا لب و زبون افتادم به جنه سینهاش من تو سکس عاشقه خوردنم یه 20دقیقه ای فقظ رو سینهاش و لباش بودم کیرم داشت میترکید دیگه راست راست بود شورتمو خیس خیس کرده بود نقیسه هم از اینکه اینقدربا اشتها دارم میخورمش حسابی حال کرده بود و اه اهش رفته بود هوا بهش گفتم گلم دوست داری ملوسک(کیر) منو ببینی چه خوشکل شده تورو دیده با ادبه بلند شده با چشمایه خمارش یه لبخندی زد و گفت بزار خودم درش بیارم نشست جلوم شورتو شلوارمو با در اورد منم دراز کشیدم رو تخت کیرمو با دستاش گرفت و بهم گفت بهت نمیخوره همچین کیری داشته بلشیاااا اخه کیر من بد نیست صاف و یه دسته هم به اندازه درازه هم کلفت خلاصه زبونشو گذاشت پایین کیرمو تا بای کیرمو با زبونش خیس کرد منم چشمامو بسته بودم داشتم بی نهایت لذت میبردم حالا کله کیرمو گذاشت رو لباشو داره اروم اروم کل کیرمو میکنه تو دهنش خیلی تو کارش وارد بود انقدر حرفه ای و با لذت داشت کیرمو میخورد که بعد 4و5 دقیقه ای داشت ابم میومد سرشو اوردم بالا و بهش گفتم بخواب منم میخوام ملوسک(کوس) تورو بخورم تا تموم بشه لبامو بوس کردو خوابید و گفت همش واسه خودته امیرم منم شلوارش رو در اوردم و لبامو گذاشتم روی رون پاش با لبم رونشو میخوردمو میومدم بالا تا رسیدم به کوسش وای که چقدر نازو خوردنی بود چه بوی خوبی داشت چه خوش رنگ بود اولین کاری که کردم یه لیس به سر تا سر کوسش زدم که نفیسه یه اه بلند کشیدو دستامو گرفت تو دستش بعد شروع کردم با لبم چوچولشو خوردن با زبونمم رو کوسشو لیس میزدم نفیسه هم داشت حسابی حال میکرد دستامو محکم فشار میداد و اه و اوهش رو هوا بود منم هر چقدر نفس نفسش تندتر و اه اهش بیشتر میشد بیشتر از خوردنش لذت میبردم پاهایه نفیسه رو کاملا باز کردم و کیرمو اوردم جلوی کوسش یکم کیرمو مالیدم به کوسش و با دستهام سینهاشو فشار میدادم تا اینکه نفیسه با اه و اه کردنش گفت امیرم کیرتو میکنی تو کونم منم سری از روش بلند شدم گفت چی شد گفتم میرم کرم بیارم که عشقم کمتر دردش بیاد راحت بره تو رفتم کرم رو اوردم نفیسه رو خوابوندم رو شکمش کون فوقعلاده ای داشت یه سوراخ صورتی با 3و4تا تار موی بورکونشو یه بوس کردمو یه گاز گرفتم حالا کدمو برداشتم و یکم به سر کیرمو یه کم هم به سوراخ نفیسه زدم واسه اینکه کمتر دردش بیاد اول با 1و2تا انگشتام کردم تو سوراخه کونش نفیسه هم هی میگفت جوووون اه جون کیرتو بکن توش دیگه امیرم منم کیرمو حسابی چرب کردم و گذاشتم دم سوراخش و با یه فشار کوچیک کله کیرمو کردم تو کونش که نفیسه هم یه جیق بلند کشید و با دستاش کونشومحکم فشار میدادو لاشو باز میکرد منم اروم اروم داشتم باقیه کیرمو میکردم تو نفیسه هم اه و جیقی میکشید ملوم بود داره کاملا لذت میبره حالا دیگه کیرمو تا ته کرده بودم تو کونش و شروع کردم به تلنبه زدن اصلا نمیتونم توصیف کنم که چه کون داغ و نرمی داشت که بعد 5دقیقه تلنیه زدن ابم سری اومد منم همشو ریختم رو باسنشو با کیرم میمالیدم رو سوراخ کونش نفیسه برگشت سمت منو کلمو برد سمت کسش اخه هنوز ارضا نشده بود منم شروع کردم با زبونم چوچولشو کوسشو خوردن که یهو نفیسه با دستش سرمو محکم به کوسش فشار داد فهمیدم اونم ارضا شد خوشحال بودم که اونم از رابطمون لذت برده نفیسه هم که دیگه خیلی دیر کرده بود بلند شد ولباساشو پوشید و بهم گفت امیرم عاشقتم ممنون از بابت همه چیزمنم محکم بغلش کردم لباشو بوسیدم وگفتم که دوستت دارم عشقم

نوشته: amir_ariaii021


👍 0
👎 0
38674 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

305749
2011-11-28 01:49:33 +0330 +0330
NA

1…
این ارزو که یه داستان درست و حسابیو از شماها باید به گور ببرم شاسخیناااااااااااا

0 ❤️

305750
2011-11-28 02:01:07 +0330 +0330
NA

ای خدا نمیتونم داستانایی که غلط املایی زیاد دارنو بخونم! ذهنم همش میره سمت اینا!

0 ❤️

305751
2011-11-28 02:09:54 +0330 +0330
NA

داشتي جلق ميزدي و تايپ ميکردي که اين همه غلط داري

0 ❤️

305752
2011-11-28 03:33:40 +0330 +0330
NA

یعنی واقعا نویسنده های شهوانی هیچ کدومشون سواد درست و حسابی ندارن (البته استثنا هم داره) ؟ خب یه لینک املای سبز بذارید واسشون کشت این املاشون ما رو ، اه ~x(
چه سکس چیپی این حرفای لوس چی بود میزدی آخه از نفیسه یاد بگیر :d
از اونجایی نفیسه که اومدخونتون دست تخیلت درد نکنه ازش تشکر کن :->

0 ❤️

305753
2011-11-28 21:31:47 +0330 +0330
NA

ميگم ببين اگه حقوقتو گرفتي بيا يكي دو تا دونه از اين قرصهاي پايين صفحه رو كه تبليغ ميكنن برات بخرم كه اينقدر بجاي بنزين از گازوييل براي اون مخت استفاده نكني

0 ❤️