شب جمعه گی

1393/01/01

شب جمعه بود و من چون تنها بودم مقداری آیس کشیده بودم که چون تو فاز سکسی بودم کمی خودمو کونمو روغن مالی کردم سوراخمو و با انگشت شروع به بازی دادن و تو حس و رویاهای سکسی فرو رفتن اما چون باید برای شام خانه فامیل میرفتم از ادامه دادن برنامه جلوگیری کردم و لباس تن کردم و مرتب سوار ماشینم شدم و ساعت رو نگاه کردم اگر راهشون شلوغ نبود باید کمی چرخ میزدم و بین راه مسافری سوار کردم که طرف اینکاره یا مثل خودم گی بود چون از من خوشش آمده بود داشت نظرمو به سکس جلب میکرد اگر اینکاره باشی زود متوجه میشی که یارو داره سعی میکنه مخ بزنه نباشی هم اخم میکنی یا موضوع رو طوری که طرف بفهمه عوض میکنی و منکه زمان کافی داشتم که وقت تلف کنم به طرف که از خودم بزرگتر بود بین حرفاش گفتم یعنی خیلی توپ هستم که داری راضی میکنی بهت بدم طرف سرخ شد صورتش و مکثی کرد و ادامه دادم نترس من گی هستم و میدونم دون پاشی داری میکنی حالا مکان داری یا قرار هست تو ماشین بمالی و مطمئن نشده بود ولی کم کم وقتی دید اهل آن هستم مکان داشت نزدیک همان محلی که باید میرفتم بود دوسه محل جلوتر و منکه تاقبل از این با بزرگتر اونم حدود بیست سال شاید هم بیشتر بزرگتر بود و حدود بالا پنجاه رو داشت که بعد فهمیدم شصت و یک سال داره ولی بدن و هیکل قوی و قیافه اش جوان تر بنظر میامد درست مثل خودم که ده سال با اصل سن و سالم کمتر نشون میدم و چاق نبود تو پر بود و از این بابت بدک نبود یا مناسب بود وقتی داخل خانه تو آپارتمان شدیم طبقه سوم و انگار واحد بغلی مهمانی و تولد بود چون هم صدای موزیک و هم کفش های پشت درب و همهمه مهمون ها شنیده میشد و درب رو بست پشت سرمون و کلیدشو داخل قفل گذاشت موند و اینطوری هرکی کلید داشته باشه نمیتونه با کلید درب را باز کنه و چون کلید ازاینطرف نمیگذاره و قبل از داخل شدن گفته بودم یکساعت بیشتر نمیتونم بمونم و باید ده خیلی دیگه دیر میرفتم اونجا بودم که کمی به نه بود داخل بودیم و طرف نه گفت باشه و فقط لبخند زد گفت مگه یکساعت میکشه و خدا خدا میکردم حالا که یکی رو پیدا کردم لااقل دول نباشه واقعا کیر باشه و زودتر از آنچه فکر میکردم تو اتاق خواب کنار تخت یک چراغ شب خواب قرمز کوچیک روشن بود و نود درصد اتاق در تاریکی بود و لخت شدیم و اصلا نمیتونستم ببینم کیرشو چون راست نبود و لخت که شدیم نزدیک شدم و اون گفت کرم میخوای اول بزنم برات گفتم نیاز نیست قبل از آمدن سوراخمو چرب کردم و اگر نیاز بشه یکمی تف لیز میکنه و دستمو بردم و کیرشو که کمی وزن داشت رو شروع به مالوندن و بازی کردنش شدم و نشستم جلوی اون رو دوزانو و نیمه شق بود تو دهنم بردمش و شروع به خوردنش کردم بزرگ و شق میشد و من از اینکه کیرش کیر کلفت و اصل حال هست اذت میبردم و آنقدر خوردمش که خسته شدم شاید ده دقیقه بیشتر هم شد و دهنم حسابی کف کرده بود و تفی روی سر کیرش انداختم و لب تخت قونبول کردم و اون ایستاده بود سر کیرشو روی سوراخ بازی میداد و یکبار دیگه بعد از تف من خودش هم تف روی کیرش انداخت و سرکیرشو رو سوراخ بالا و پایین میبرد یکبار سرش داخل شد زود کشید بیرون و دوسه مرتبه اتفاق افتاد و اینکار دوسه دقیقه ادامه داشت تا سری آخر رفت تو و کم کم فشار داد و نصف تو رفته بود و دستاشو دور کمر و شکمم گرفت و آرام تلمبه زدن رو شروع کرد و کیرش تو سوراخم جلو و عقب میرفت و لذت و حال رو کم کم داشتم احساس میکردم و سرعت ضربه زدن هاشو زیاد کرد و حال و لذت هم بیشتر میشد و مدتی کرد و روی تخت دراز کشید از من خواست روی کیرش بشینم و خودم بالا و پایین کنم بدک نبود و بالا و پایین میکردم و چند بار هم تا جایی که میشد تو میکردم و بعد پاهامو از زیر زانو گرفته بود و بنوعی تو سینه هام بودن و زیر کمرم بالش بود خودش هم کرده بود تو سوراخ و رومن خیمه زده بود و تند تند تلمبه میزد و صدای تاپ تاپ ضربه هایی که از کردنش شنیده میشد و مدل دیگه مدل سگی روی تخت تند تند منو داشت میکرد منم از حال و لذتی که بهم دست داده بود آرام آه و اوه میکردم و حالت های مختلف و هرکدوم چند دقیقه میشد و کم کم احساس گرفتگی و درد تو سوراخ و خستگی از کردن و گفت تحمل کن یک دقیقه دیگه و ازمن خواست روشکم دراز بکشم و منم دراز شدم بخودم گفتم حالا یک دقیقه نه میتونم پنج دقیقه که فکر نکنم طول بکشه تحمل کنم و همان طور که فکر نمیکردم شد یک دقیقه گذشت و پنج دقیقه گذشت و تازه موتورش گرم شده بود و مدت چند دقیقه انگار که مته روی جایی نگه داری تند تند بدون توقف تلمبه زد و نمیتونستم از درد و گرفتگی سوراخ و پاهام تحمل کنم و ناخواسته تشک رو تخت رو چنگ زده بودم و از درد و سوزش کونمو رو به سمت بالا فشار میاوردم جایی که اون دوست داشت کیرش چند بار آخری ها به انتهای سوراخ خورده بود و از درد آنی زیادش ناخواسته تکونی میخوردم و آخی میگفتم و نزدیک ده دقیقه داشت میشد داشت درد کونم فاجعه تبدیل میشد کشید بیرون و انگار اسیر یا جنده باشم براش دست لای موهای سرم برد و مشتی گرفت و متوجه منظورش شدم میخواست آبشو مثل تو فیلم ها بریزه دهنم و با دست دیگه هم کیرشو میمالید سرشو و دهنمو باز و زبونم زیرکیرش بیرون آورده بودم و نمیدونم عوض ناراحت شدن یا دلخور شدن از این کارش خوشم آمده بود و آبش با فشار به حلقم پاشید و دومی روی انتهای زبونم و وای عجب آبی داشت و تمام نمیشد و کلی کمرشو پر بود تو دهنم خالی کرد و ساعت رو نگاه کردم خیلی دیر کرده بودم رفتم خودمو شستشو دادم و دهنم رو هم آب کشیدم و لباس هامو تن کردم و تا از پیش اون بیام و سوار ماشین شوم و برسم آنجا شام رو خورده بودن و آماده بیرون و من زمانی رسیدم که خانواده ام داشتند خداحافظی میکردن و داداش کوچیکه که منو دید اومد گفت کجا بودی دیوونه گفتیم اومده بودی و نگی گشنه هستی گفتم نه دمت گرم داداشی سیر شدم گشنه نیستم و گفت چی خوردی مگه گفتم بعدا میگم و از این بعدا ها خیلی باید اگر روزی براش گفتنی باشه بگم .
پایان


👍 0
👎 0
91526 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

415224
2014-03-21 15:15:14 +0330 +0330
NA

خط اول رو خوندم. معتادانه بود ادامه ندادم

0 ❤️

415227
2014-03-22 07:23:50 +0430 +0430
NA

سؤال من از شما گی های عزیز اینه که با توجه به اینکه تو ایران آزادی جنسی یوخ ، شما بهتر نیس نسبت به ادامه گرایشات همجنسیتون صرف نظر کنین؟…چرا؟چون بنظرمن با توجه به اینکه قراره آینده با جنس مخالف ازدواج کنید ممکنه این علایق زندگیتونو تحت الشعاع قرار بده و حتی مشکل آفرین باشه…
یه کلام خلاصه اش:بچه کونی اون بدبختی که زن تو میشه چه گناهی کرده؟؟؟

0 ❤️

415229
2014-04-04 03:19:54 +0430 +0430

عالى بود.کاشکى پيام بدى منو بکنى.منم ميکنمت.

0 ❤️