علی شوهر خاله ام (۱)

1400/06/16

اون روزا تازه طلاق گرفته بودم وخیلی گوشه گیر شده بودم من فقط ۸ ماه زیر یک سقف با شوهرم بودم و یک سال طول کشید تا طلاق بگیرم اول داستان اون روز با پدرم حرفم شده بود رفتم خونه مادر بزرگم که نزدیک خونمونه خاله کوچیکم اونجا بود شب که میخواست بره خونشون مادر بزرگم گفت باش برو خونشون رفتم وقتی رسیدیم علی شوهر خالم خونه بود سلام کردم رفتم یه گوشه نشستم علی خیلی ادم خوبیه با من مهربونه و شوخی زیاد بام میکنه خالم رفت حمام علی داشت با گوشی ور میرفت منم داشتم نگاهش میکردم ویاد حرفای خالم میفتادم که برای اون خالم تعریف میکرد که علی ادم شهوتیه و از سکس باهاش حرف میزد و چطور حال میده اینم بگم خیلی خوشم میومد ازش همیشه دوست داشتم شوهرم مثل اون بود اما شوهر من یه ادم عوضی بود
من اون موقه ۱۸ سالم بود خیلی لاغر بودم و بدن خیلی سفیدی داشتم هیچ کسی باورش نمیشد که من قبلا عروسی کرده باشم جسیه من خیلی ریز بود
داشتم به علی نگاه میکردم و تجسم میکردم که چطور با خالم سکس میکنه که یه دفعه بهم گفت به چی نگاه میکنی گفتم هیچی ازم خواست بیام بشینم پیشش همین که خواستم برم کنارش بشینم پام پیچ میخوره مستقیم با کون میشینم تو بغلش که کیرشو لای کونم حس کردم شونه هامو گرفت گفت اشکال نداره پات که درد نمیکنه بلندم کرد نشوندم روی مبل وامد مچ پامو ماساژ داد یه جوری ماساژ میداد که شهوتی شده بودم دستشو بالا پایین میکرد ناخدا گاه چشمم بسته شد بدنم گرم شده بود داشتم عرق میکردم که با صدای علی که گفت بد نمیگذره که به خودم امدم خیلی خجالت کشیدم بلند شد با یه لبخند رفت اب اورد برام وکنار نشست وچند تا عکس ماشین نشونم داد که به نظرت کدومو بگیرم بهتره من فقط چشم به شلوارک چسبونش که جلوش باد کرده بود نگاه میکردم که یک دفعه بهم گفت نه بابا تو حواست جای دیگست گفتم نه خندید بلند شد یه نگاهی بهم کرد یه اهی کشید خواست بره گفتم علی برای چی اهه کشیدی گفت ولش کن گیر دادم گفت حروم کردن تورو قدر تورو من میدونم ورفت خالم از حمام امد شام خوردیم گذشت فردا شب خالم ناراحتی معده داره حالش بد شد با علی بردیمش بیمارستان بستریش کردن وقتی خواستیم بیایم خونه تو راه همش تو فکر علی بودم حقیقتش خیلی دوست داشتم باهاش سکس کنم تو فکر بودم که علی گفت دوست داری یه شام دونفره بزنیم با خوشحالی گفتم اره رفتیم شام خوردیم تو راه برگشتن علی گفت دوست داری رانندگی کنی گفتم اره اما بلد نیستم گفت ماشین اوتوماته فقط گاز و ترمزه رفتیم یه جای خلوت من نشستم پشت فرمان ویواش یواش حرکت کردم علی بهم میگفت چکار کن و توی چرخوندن غرمان کمکم میکرد وقتی دستش بهم میخورد حس خوبی داشتم و همش یه کاری میکردم که دستش بهم بخوره بعد چند دقیقه رانندگی خودش نشست پشت فرمان و حرکت کرد نه من و نه علی چیزی نمیگفتیم که یک دفعه علی گفت امشب خیلی تنها شدم گفتم من هستم خو گفت اره اما با خالت کارداشتم گفتم هر کاری باشه من انجام میدم گف نه تو نمیتونی گیر دادم که گفت امروز چند شنبست گفتم پنج شنبه خو برای چی گف خوب دیگه تو نمیتونی انجام بدی که یک دفعه فهمیدم منظورش چیه خیلی خجالت کشیدم که علی گف دخترمو خجالت کشیده من که نخواستم بگم خودت گیر دادی سرمو پایین انداختم خیلی دوست داشتم داد بزنم بگم من جای خالمو امشب برات پر میکنم اما نمیتونستم میخواستم بگم اما نمیشد خدایا چطور بگم که علی زد کنار گفت نگاهم کن نگاش کردم گف بهار من از حرکتهات میدونم چی میخوای بگی و چی میخوای من فقط خواستم شکم برطرف بشه که ایا تو هم دوست داری یا نه الان فهمیدم که نظرت اره هستش خیلی خجالت کشیده بودم چون خدا میدونه من تو زندگیم فقط شوهرم بهم دست زده نه هیچ مرد دیگه ای همینطور که سرم پایین بود امد نزدیک در گوشم گفت نمیخوای یه لب عمو علی تو مهمان کنی با این حرفش نمیدونم چطور برگشتم سمتش لب بهش دادم بزور خودشو ازم جدا کرد گف ووووووای اگر میدونستم زودتر پیشنهاد میدادم حرکت کرد رسیدیم خونه ساعت ۲ شب بود ماشینو پارک کرد پیاده که شدیم امد سمتم بغلم کرد و تا داخل اپارتمان زمینم نگذاشت من قدم ۱۵۰سانته وزنم ۵۰ کیلو هستم خلاصه خیلی ریزو پیزه هستم اما علی قدی ۱۹۰ هیکلی وقتی گذاشتم زمین تیشرتشو در اورد منو بلند کرد گذاشت روی اوپن مانتومو در اوردم یه تاپ با یه ساپورت پوشیده بودم تاپو در اورد سینه هام کوچیکن شروع کرد به خوردنشون داشتم دیونه میشدم نهله هام تمام خونرو پرکرده بود خوابوندم روی اوپن ساپرتو در اورد اینم بگم برعکس بدن لاغرم کس بزرگی دارم وقتی کسمو دید سفید تمیز گفت وای بهار چه چیزی از عموت پنهان کردی پاهمو باز کرد تا اون روز هیچ وقت کسم خورده نشده بود و نمیدونستم چه حالی میده وقتی شروع کرد به خوردن دستو پامو گم کرده بودم به همه چی چنگ میانداختم چه حای داره خپای من تو ابرام خوب کسمو خورد بلندم کرد مثل یه اروسک بردم روی تخت خواب کنار تخت ایستاد گفت نوبت توست مثل وحشی ها پریدم کمربندشو باز کردم شلوارو شرتوش کشیدم پایین وقتی کیرشو دیدم میخ شدم خدا یا کلفتیش از ساق دستم بیشتر بود و داز که علی گفت نترس کردمش تو دهنم بلد نبودم ساک بزنم علی کشیدش بیرون امد کنارم همش چشم به اون کیر بزرگ بود که الان باید کس منو پاره میکرد کلا شهموت از سرم پرید علی خیلی ادم تیزی هستش فهمید همه چیزو کنار گذاشت امد نشست کنارم گفت بهار اگر بترسی از سکسی که داریم هیچ لذتی نمیبری من قول میدم بهت فقط چند دقیقه اول کمی درد داشته باشه بازم بهت قول میدم بعد که دردش تمام شد ارزو میکنی بازم مثل روز اول درد داشته باشه اینقدر دردش برات لذت بخشه با این حرفاش اروم شدم و چرخیدم کیرشو گرفتم بوسیدم وکردم توی دهنم یه خورده ای براش ساک زدم بعد بلند شو منو چرخوند و مثل یه عروسک بلندم کرد پاهمو گذاشت دور گردن خودش و منو از سر اویزون کردبه سمت کیرش و سر پا ایستاد شروع کرد به خوردن کسم منم کیرشو گرفتم براش ساک میزدم بعد زبونشو دور سولاخ کونم احساس کردم که داره میفرستش داخل چه حالی داشتم دوست دارم بنویسمش اما نمیدونم چطوری فکر نکنم حتی دودقیقه هم براش ساک زده باشم چون همش داشتم ناله میکردم و توی همین کس خوردنم خم دوبار ارضا شدم که خوش فهمید و بهم گفت این ارضا شدنا بدرد نمیخوره جوری ارضا ات کنم که از لذتش به گریه بیفتی بعد ربساعت خوردن خودش خوابید و بهم گفت تو بیا بالا امدم کیرشو گرفتم مالیدم به کسم و یواش گذاشتمش در سولاخ کسم. و فرستادمش داخل چون سر کیرش بزرگ بود فکر میکردم محاله داخل بره اما رفت وای خدای من چه حالی دارم یخورده دیگه رفتم پایین دردم داشت بیشتر میشد فقط ۵ سانت از کیرش داخل کسم بود همون مقدار که داخل بود یواش یواش بالا پایین کردم که دیدم داره حالم خوب میشه چه حس. خوبی دارم درسته درد دارم اما حال خوبیم دارم و دوست داشتم بیشتر درد بکشم و بازم خودمو به کیرش فشار دادم چشام بشته بود دهنم باز و صدای ناله هام تمام اتاقو پور کرده بود نمیدونستم چکار باید بکنم خیلی حالم خوب بود و داشتم بالا پایین میکردم و بازم خودمو به کیرش فشارمیدادم که احساس کردم روی پاهای علی نشستم چشمامو باز کردم به کسم نگاه کردم خبری از کیر علی نبود خدای من ۲۵ سانت کیر به اون کلفتی که از ساق دستم کلفتر بود الان داخل بدن منه دروغ نگم اول ترسیدم بعد دیدم خیلی داره بهم حال میده داشتم بالا پایین مکردم و نگاهم به کس سفید وخشکلم بود که وقتی بالا میومدم کیر علی میومد بیروم وقتی میرفتم پایین دیگه نمیدیمش تمام کسم پر شده بود از مایچه و لبه های کسم مثل دهن ماهی دور کیر علی رو کرفته بود وای چه حالی دارم کیرشو توی بدنم احساس میکردم که تا زیر شکمم میومد درد زیادی با شهوت زیادی قاطی شده بود و داشت دیونم میکرد خیلی حریس شده بودم چون یک سالو خورده ای سکس نکرده بودم بعد این همه مدت سکس کنی اونم با همچین کیری وای خدایا علی نک سینه هامو گرفته بود و میمالید و منم ناله میکردم نمیدونم چرا یک دفعه اسم خالم امد سر زبودم داد زدم خالی جون کجایی کیر شوهرت داره کس بچه خواهرتو پاره میکنه کجایی خاله خاله جون ممنونتم خیلی ممنونم که همچین انتخابی کردی فداتشم خاله داشتم دیونه میشدم من که همیشه زود ارضا میشدم نمیدونم چرا الان نشده بودم اینقدر شهوت چشامو پر کرده بود که نمیدونستم چکار کنم خوابیدم روی سینه علی نگاهی بهم میکنه دستشو دور کمرم حلقه میزنه و منو خودشو بلند میکنه در گوشم میگه بلند که شدم پاهاتو دور کمرم حلقه کن بلند میشه سر پا من تو بغلش با دوتا دستاش تو تا باسنمو میگیره و منو مثل یه توپه به بالاو پایین پرت میکنه وای چه حالی میده اخ جون علی داری منو میکشی انگشتشو در سولاخ کونم احساس میکنم که داره دور سولاخ میچرخونه خدای من چقدر حس بهتری دارم الان یه دفعه درد کوچکی کونمو فرا میگیره انگشتش داخل کونمه داره مثل یه کیر کوچیکتر عمل میکنه داخل و بیرون میره دادم در میاد علی علی علی بیشتر بیشتر میخوام لبهای علی رو گاز میگیرم محکم محکمتر گاز میگیرم دردم داره بیشتر میشه احساس میکنم یه چیز کلفتر رفته توی کونم تا حالا این حسو نداشتم خیلی خوبه خدای من

وقتی با اون شوهر عوضیم سکس میکردم مثل گاو میومد میگفت بکن لختم میکرد و اون کیرش که اندازیه دوتا از انگشتای علی میشدو میکرد داخل کسم و مثل خروس زودی ابش میومد و بعد میخوابید همین سکس من بود منی که خدارو شاهد دارم که تا زمانی که شوهر نگرده بودم پدرم حتی نمیگذاشت تنها برم مدرسه توی عمرم حتی یه فیلم سوپر ندیده بودم اما الان

اولین بارمه همچن حسی دارم باید زن باشی تا بفهمی چی میگم وای خدای من چه حالیدارم احیاس میکنم دوتا کیر داخل بدنمه یه کیر کلفت و یه کوچیک خیلی حس خوبی دارم همینطور که دارم لبای علی رو گاز میگیرم از این همه لذت اشکام در میاد لباشو ول میکنم خودم دارم خودمو به بالاو پایین پرت میکنم اشکام شمامو پر کرده نالهام بالاتر میره نفسام داره تنگتر میشه بدنم داره گرمو گرمتر میشه خدایا من چرا اینطور دارم میشم یه حس غریبی دارم نمیتونم نفس بکشم تمام بدنم خیس عرق شده مثل اینکه یک پارچ اب ریختن روم میخوام داد بزنم نمیتونم چرا بدنم داره به لرزش میفته تند تند نفس میزنم خدای من این چه حسیه که داره سراقم میاد یک دفعه تمام بدنم. مثل یک زلزله ۹ ریشتری به لرزش در میاد یه حس خیلی خوبی امده سراقم احساس میکنم تمام اب بدنم از کسم داره بیرون میزنه بی حال میشم میفتم بغل علی و تمام بدنمو یه حس خیللللللللی خوب میگیره علی دیگه از حرکت میسته محکم فشارم میده در گوشم یواش میگه به این میگن ارضا شدن و از حال میرم دارم انگشتای پام که دور علی هستن. نگاه میکنم نمیتونم حرکتشون بدم همینطور که کیر علی کامل داخل بدنمه وهمینطور که بغلم کرده دراز میکشه روی تخت کیرشو توی بدنم احساس میکنم که داره شل میشه و دیگه نفهمیدم چی شد و خوابم بد بعد چند دقیقه یا شایدم بیشتر بیدار شدم علی نبود یه ملافه روم بود اول خیال کردم همه اینارو تو خواب میدیدم ملافه رو کنارزدم نه من لختم پس خواب نبوده نگاه ساعت میکنم ساعت ۶ هوا داره روشن میشه داد میزنم علی علی علللللللللی کجایی چشمام خیس میشه اشکام سرازیر در باز شد علی بود لخت بلند شدم دویدم سمتش بغلش میکنم محم فشارش میدم و زدم زیر گریه مثل نایه هایی که زمان سکس میکردم الان دارم حق حق میکنم علی از خودش منو بزور جدا میکنه محم منو میگیره بوسم میکنه چی شده بهاره عزیزم چی شده خواب بد دیدی چیزی شده بگو من که حق حق اجازیه صحبت نمیده منو به اشپز خونه میبره لیوانی اب خونک به خوردم میده اروم شدم کمی اب خنک به صورتم میزنه چی شده بهار چی شده عشقم هیچی وقتی از خواب بیدار شدم ترو ندیدم اول خیال کردم همه اینا خواب بود وقتی امدی فهمیدم همش حقیقت بود برای همین گریه کردی اره یکی یواش تو گوشم میزنه خره این چه حرفیه میزنی و میزنه زیر خنده بغلم میکنه خره ترسوندی منو فکر کردم بلای سرت امد ه حالا که منو ترسوندی بزار اینم بهت بگم تو فقط ارضا شدی من که نشدم باید اب منو بیاری نگاهی میکنم چشم این بدن مال خودته هر کاری دوست داری برات میکنه هیچ و هیچ چیزی ممنوع نیست برای تو خره این حرفو نزن من ادم بی جنبه ای هستم ها یک موقه دیدی گفتم باید از کون بهم بدی ها یا گفتم باید ابمو بخوری نگو اینطور به من نه علی برای تو همه چی ازاده بیشتر از یکم درد نیست برای تو حاضرم تحمل کنم.


از داخل یخچال یه پاکت اب میوه در میاره میده به من همه اینو باید بخوری خیلی زیاده همهینه باید بخوری چون اوردن اب من خیلی زحمت داره و امشب زحمت خالت افتاده گردن بعد خوردن اب میوه میریم حمام حمام که کردیم موهامو خشک میکنه سشوارو خاموش میکنه موهامو کنار میزنه شروع کرد به خوردن گردنم و گوشم بازم دارم شهوتی میشم دستمو دراز میکنم کیرشو تو مشتم میگیرم هنوز باورم نمیشه این کیر به این بزرگی داخل بدن من بود برم میگردمونه دارز کشیدم میره پایین وقتی لباش به کسم میخوره دیونه میشم زبونشو تا تع میکنه داخل کسم و میچرخونه و لبه های کسمو مک میزنه انگشتاشو روی سولاخ کونم احساس میکنم وای چه حالی داره وقتی انگشتش داخل کونمه دوتا انگشت شدن لباش داره به کسم حال میده دوتا انگشتاش به کونم خدای من نکنه بگه از کون باید بکنمت چطور اون کیرو میخواد بکنه داخل این کونم اما نه اگرهم هرچی درد داشته باشه علی ارزششو داره علی منم میخوام کیرتو بخورم میچرخه کیرش کاملا بزرگ شده یه ۱۰ دقیقه این ساک زدم براش بلند میشه میاد وصل پاهام سر کیرشو میماله در کسم خودشو میخوابونه روی بدنم بهار دیگه نمیترسی نه عزیزم کیرشو فرستاد داخل وای بازم درد با اون لذت خوب یواش یواش با هر بار رفتو برگشت یخورده از کیرشو میفرسته داخل تا تمام کیرش داخل کسم جا میگیره وهمینطور که داره لب میگیره داخلو بیرون میکنه دستشو از زیر میفرسته و انگشتاشو میکنه توی کونم متوجه میشم که علی خیلی سکس از کونو دوست داره لبامو جدا میکنم از علی علی دوست دارم از پشت باهام سکس کنی از حرکت ایستاد نگاهی میکنه راست میگی بهار اره اما به یه شرت یه کاری کن کمتر درد داشته باشه باشه حتما بلند شد ودوید ست اشپز خونه با یه شیشه و یه سرنگ امپول بدچنه سوزن بر میگرده بهار به پشت میخوابی امپول برای چی مگر میخوای سوزن بزنی منو خندای میکنه نه بعد میفهمی چهار دستو پا شدم یه مایه سفید رنگی از داخل شیشه میکشه بیرون و امپولو میکنه داخل سولاخ کونم خیلی سرد بود اما بعد یکمی سوزش داره علی میسوزه چیه نترس چیز بدی نیست سر کنندست که دردت نیاد امد کنارم کیرشو میگیره سمت صورتم منم با دوتا دستم میگیرمش سرشو میکنم توی دهنم با دستش اشاره میده که تخمامو بخور یکی از تخماشو با دستم اونو یکی تو دهنم میکنم چقدر بزرگن تمام دهنمو پر کرده با زبونم دورش میگردونم بهار چیزی احساس میکنی خودو جدا میکنم چیرو خوب خوبه چی شد علی انگشتم توی کونت بود نفهمیدی سر شده از کشاب کنار تخت یک پماد ابی رنگ که بعد فهمیدم پماد مال سنو گرافی هستش میماله به کیرش و کونم سرمو مچسبونه به دشک کونمو میکشه بالا و خوش کنار تخت میشته نه بهار بلند شو بالشتارو بزار زیر زانوهات گذاشتم ایندفعه قشنگ کونم با کیرش رو دررو هستن سرمو چسبوندم به دشک دوتا دستاشو به باسنم میگیره و از هم بازشون میکنه من فقط دستاشو حس میکنم نه چیز دیگه یه چیزایی حس میکنم بهار درد میاد نه عزیزم بعد یک دقیقه کیرشو احساس کردم داخل کونمه یه زره درد داشتم علی یخورده درد داره دستشو از زیر شکمم رد میکنه به کسم میرسونه با دوتا انگشتش با سرعت خیلی زیادی چچولمو میماله چنان حال خوبی بهم دست میده که نگو ناله هام بالا میره اره علی تند تر تند تر علی کیرتو بکن تو کسم هیچی نمیگه از لای پاهم نگاهش میکنم انگاری داره عقب جلو میکنه داره تند تند میکنه وقتی میکنه به کونم زربه میزنه یعنی کیرش تا تع داخل کونمه یعنی کونم از کسم گشادتره بالستارو در میاره پاهامو میکشه به پایین تخت تنم روی تخت پاهام پایین یکی از پاهامو بلند میکنه میزاره روی تخت کیرشو میکنه داخل کسم شروع میکنه به کردن چه دردی داری موهامو جم میکنه داخل مشتش سرمو میچرخونه دهنوو باز میکنه توف میکنه داخلش و لبامو میخوره مثل وحشیها شده بود سیلی به کونم میزنه درد داره اما حالم داره تند تر میکنه تمام وجودم درده و حال دیگه ناله نمیکنم جیق میزنم اون بی حسی از کونم داره میره کونم با اونکه کیر داخل نیست اما درد داره علی داره با شدت به کسم زربه میزنه وای خدای من کیرشو در میاره میزار در سولاخ کونم همین چند دیقه پیش کیرش تو کونم بود دردی نداشت سر کیرش که داخل رفت یه دفعه تمام اون همه کیرو میفرسته داخل کونم چنان دردی تمام بدنمو پر میکنه که هرچی میخوام خودمو ازاد کنم نمیشه همه کیرشو بیرون کشید بازم کردش داخل و شروع کرد به زدن وای دارم از درد میمیرم درش میاره بازم میکنه داخل تند تند داره از کونم میکشه بیرون میکنه داخل کسم و با تمام زورش تند تند میکنه منو من که دردو شهوت با هم قاطی شده شده بود هم دوست داشتم تمامش کنه هم دوست داشتم ادامه بده این علی اون علی نیست داره پاره میکنه منو صورتمو میچرخونه بهار ابمو میخوری یا بریزمش تو صورتت مکثی میکنم دهنمو باز میکنم نگاهم میکنه کردنش تند تر شده تند شده نفساش تند تر میشه کیرشو بیرونم میکشه مکنمش توی دهنم وخوش عقب جلو میکنه یعنی بخور برام منم میخورم مکش میزنم زبونمو میچر خونم دورش علی ببخش که بیشتر بلد نیستم یه دفعه یه دادی میزنه یه یه چیزی با فشار میپاشه به صقف دهنم. بازم میپاشه دستمو میکیرم به اخر کیرش و میکشم به بالا که کامل خالی بشه درش نمیارم ربونمو با اون همه ابی که توی دهنمه میچرخونم دور کیرش دندونامو میکشم به سر کیرش هر کاری بلدم میکنم داد میزنخ اره بهار اره بکنم داد بیشتری میزنه بدنشو سفت کرده مشتاشو فشار میده اره بهار بیشتر منم با تمام زوری که دارم زبونمه به سر کیرش میمالم دیتمو به تخماش میکشم اره بهار اره مشتاشو میبینم که گره کرده بدنتو میبینم که موهاش سیخ شده مگر نه ابش امده پس چرا این طوری میکنه حتما بعد اینکه ابش بیاد با کیرش ور برم یه حال خاصی داره بیشتر انجام میدم یه دادی بلندی میزنخ بهار بههههههههههار کیرشو بیرون میکشه میفته روی تخت دهنم پر شده از اب علی اول خواستم تفش کنم بعد قورتش دادم یه مزیه خاصی داره امدم جلو کیرشو کردم توی دهنم بازم ساک زدم بدنشو سفت میکنه بعد بی حال شد خلاصه بلند شدم رفتیم حمام رفتیم بیمارستان کارامونو کردیم شب امدیم خونه اینقدر خسته بودیم که رفتیم بخوابیم که گفت لخت بغلم بخوام من از خدا خواسته لخت شدم رفتم پشتمو کردم سمتش رفتم تو بغلش کیرش رفت لای کونم گفت این دیگه راه خودشو پیدا کرد ه پامو بلند کردم سر کیرشو گذاشتم در کسم علی کرد داخل سینمو کرفت چند تا تلمبه به قول علی زد بعد گفت باقیش فردا اما من دوست داشتم که بدون سر کننده از کون بکنه بهش گفتم اونم از خدا خواسته با اب کسم خیسش کرد گذاشتش در کونم وای یاد اون میفتم که اگر سر کننده نبود چی میشد تنم میلرزه با کلی درد رفت داخل
یه ربساعتی زد بعدمنو چرخونم بهار برم کیرمو بشورم بیام چون پشتت بوده کثیفه رفت برگیت دو تا بالشت گذاشت زیر کمرم کیرشو گذاشت در کوسم خوابید روم یک دفعه تمام کیرش رفت داخل چنان جیقی زدم که علی ترستد بعد شروع کرد به زدن اول یواش میزد تند تر شد تندتر شد دردو شهوت تمام تنمو گرفته بود تند ترش کرد نفساش تند شد چشماش داشت گرد میشد یک دفعه یه ناله ای کرد و تمام ابشو داخلم خای کرد وای چه حالیه وقتی ابش ریخ داخلم و شل میشه میفته روم حالا دیگه افسرده نبودم چون یکی رو پیدا کرده بودم که لایقن میدونم که هرچی باشه منو واسه خودم میخواد خیلی خوشحالم

دوستان لطفا به داستان من نظر بدید ممنون میشم
و اون دسته دوستانی که فوش میدید من خواهر شما هستم حالا اگر. دوست دارید به من که خواهرتون هستم فوش بدید

نوشته: بهاره

نوشته: بهاره


👍 7
👎 17
51101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

830631
2021-09-07 00:39:27 +0430 +0430

خواب خوبی نبوده 😂

0 ❤️

830659
2021-09-07 02:00:45 +0430 +0430

همونجا که گفتی پات پیچ‌خورد فهمیدم داری کسشعر میبافی دیگه وقت خودمو تلف نکردم بخونم

1 ❤️

830662
2021-09-07 02:07:07 +0430 +0430

بهاره چان شما اگر خواهرم هم باشی یا نباشی فوقش نمیدم فقط میگم اگر واقعا دختر هستی و زن هستی یاد بگیرید این و که میگم بقیه خانم ها و آقایون خوب دقت کنید. بهاره تو رفتی ازدواج کردی و میگی هیچ از فیلم و رابطه هم اطلاع نداشتید، قبول ، اما اون پسر بیچاره هم مقصر نبوده چون اونم خبر نداشته. من خودم کیرم تقریبا اندازه نگرفتم واقعیت اما معمولا خانم هایی که رابطه داشتم لذت بردن وقتیدصحبت می‌شده که میگفتن شوهرشون نمی تونسته ویا زود ارضا می‌شده و یا کوچیک بوده حس خیلی بدی پیدا میکردم نسبت به این چور زنها ‌. مثلا بهاره اگر زن باشه وافراد که شک دارم چون خانم ها ریزبین و با دقت هستندبرعکس ایشون حالا بگذریم چرا… وقتی میگه به جز با شوهرم با کشی نبودم اما با رفتاری که با علی کرده نشون دهنده یک بیوه سکس نکرده رو نشون نمیده بماند از اینکه پایش پیچ خورد و افتاد .‌‌ روی کیر علی . و اینکه بجای عکس ماشین به کیر علی دقت و نگاه می‌کرد و این علی مگه بچه نداشت . اگر تازه دامادبود کدام مادر بزرگی تا این اندازه احمق هست شب جمعه ایشون که تازه میوه شده ببخشید بیوه شده میقرسته خونه زن و مردی که بچه هم ندارندو مشخص هست مراعات نمیکنن و چلوی این سکس میکنن ‌ همهدچیز حکایت از یک پسر اصفهانی داشت که احتمالا در تصورات خودش و علی داستان میدونست که برای بهاره یا خواهر زاده خانومش کیرش و تیز کرده بود ه … باور کنید جوری میکردم این بچه رو یا اینکه من گی نیستم و همچنس باری هم دوست ندارم اما چند نفرو رو گم کنی کائیدی تا حالا

2 ❤️

830677
2021-09-07 02:43:07 +0430 +0430

غلط املایی هات که حالمونو بهم زد به کنار🤮🤮🤮
این داستان نوشته یه بچه کونی بیشتر نیست که تاحالا یکبار کون داده فقط🤣🤣
کاش اون پدر کصکش تو ننتو از کون میگایید اون شب که تورو پس نمیانداخت بیای اینجا کصشعر بگی،یهو تو هوس دادن کردی و خالت بیمارستان بستری شد واسه معده درد!!!😳😳😳
ناموستو گاییدم چی میزنی اینجوری توهم میزنی😂😂😂

2 ❤️

830708
2021-09-07 08:12:46 +0430 +0430

تا جای که خاله مریض شد رو میشه قبول کرد بعدش رو نه
اول اینه شما فامیل درجه یکتون مریض بشه و بستری شد بیمارستان ولش میکنین یعنی یه نفر بعنوان همراه نمیمونه؟
دوم موقع سکس داستان از تعریف اتفاق از خودت شد تعریف اتفاق دونفر دیگه و تابلو بود خیال پردازه و دوست داری یه نفر با این مشخصات بکننت
احتمالا دوست داشتی به شوهر خالت بدی ولی چون این اتفاق نیافتاده تو خیالت بهش دادی

0 ❤️

830739
2021-09-07 13:59:49 +0430 +0430

بات پبچ خورد با کون نشیتی رو کیرش اونم کیرش رفت لایه پات میخای بگو مستقیم پات پیچ خورد کیرش رف تو کونت بعدم با کیرت بازی میکرد :/ دیس کم برن همیشه بزن

1 ❤️

830757
2021-09-07 15:38:21 +0430 +0430

پسرم
آدم با گذاشتن یه اسم دخترونه روی خودش زن نمیشه
خیلی تابلو بود که یه پسر کونی هستی.

0 ❤️

830960
2021-09-08 16:07:50 +0430 +0430

میخواستم فحش بدم ولی آخرش گفتی مثل خواهرمی دلم نیومد ولی خواهشأ اگه میخوای فانتزی فیلمهای پورن روداشته باشی اونا قبلش روده هاشون روکاملأ تمیز میکنن

0 ❤️

886109
2022-07-21 00:15:33 +0430 +0430

چطور بستری کردن تو وانسادی پیشش ! یهویی آدم سالم رسید به بستری کردن
من کاری به راست دروغ ندارم اما واقعا نتونستم ارتباطی برقرار کنم با داستانت

0 ❤️